#برگی_از_خاطرات_شهید 🥀🍂
🌷 خیلی ولایت پذیر بود که تکیه کلامش این بود امام سید علی خامنه ای و لا غیر خانمش می گفت وقتی سخنرانی آقا از تلویزیون پخش میشد گریه میکرد و به سخنرانی گوش میداد وقتی هم که فهمید آقا برای دفاع دستور داده اند سر از پا نمی شناخت که خودش را برساند سوریه.
✍راوی : دایی همسر
#خاطره (2)
غیر از حاج آقا مجتبی ارادتش به رهبر انقلاب هم مثال زدنی بود سخنرانی هایشان را با دقت گوش میکرد اما دوتا از سخنرانی های سالانه آقا خیلی برایش مهم بود.
یکی سخنرانی نوروزشان بود و دیگری سخنرانی ۱۴ خرداد حرم امام.
ایام نوروز معمولاً اردوی راهیان نور بود از همان جا توی اخبار و رسانه ها، سخنرانی آقا را پیگیری و تحلیل می کرد. اما برای ۱۴ خرداد معمولاً می رفت حرم امام.
میگفت آقا توی سخنرانی نوروز برنامه و تحلیل شان را برای سال ارائه می کنند و توی سخنرانی ۱۴ خرداد آن برنامه یا تحلیل را کاملاً باز میکنند.
________
#شهید_جواد_محمدی
#شهدا ♥️
#خاطره
قاسم مجروح شده بود. برای درمان او را به مشهد فرستاده بودند. چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه سینهاش تا روی مثانهاش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت. 46-45 روز کسی نمیدانست قاسم سلیمانی زنده است یا شهید شده. در آن زمان هم فرمانده گردان بود که مجروح شد. بالاخره شهید موحدی کرمانی پسر همین آقای موحدی کرمانی قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه سوم یک بیمارستان در مشهد است. پزشک حاج قاسم از منافقین بود و میخواست حاج قاسم را بکشد، به همین دلیل شکم قاسم را باز گذاشته بود که منجر به عفونت شده بود. یک پرستار باشرف کرمانی به خاطر حس کرمانی و ناسیونالیستیاش قاسم را شب دزدیده بود، جایش را با دو مریض دیگر در یک طبقه دیگر عوض کرد و به دکتر گفته بود قاسم را از اینجا بردند. قاسم باز یک دوره دیگر از ناحیه دست مجروح شد تا میگفتند برو دکتر میترسید، تا میگفتند برو بیمارستان در میرفت. فضای ما در جنگ این بود. من از هویت ملی و اعتماد به نفسی صحبت میکنم که جنگ با خودش آورد و این ملت را آبدیده کرد
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
♥️عاشقان شهید سلیمانی⇩⇩
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
#خاطره
سردار حسنی سعدی اظهار داشت: یک روز رفتیم خانه دو شهید انجم شعاع، پدر این شهدا خودش جانباز ۵۰ درصد و در زمان جنگ تحمیلی برای مدت نسبتا طولانی راننده سردار سلیمانی بود.
وی افزود: پدر دو شهید انجم شعاع تعریف می کرد، زمانی سردار سلیمانی را از جبهه برای حضور در جلسات به تهران می بردم، حاج قاسم به دلیل کار زیاد و خستگی، می رفت آخر استیشن می خوابید، من که می دیدم هوا گرم است کولر ماشین را روشن می کردم اما سردار به محض خنگ شدن هوا بیدار می شد و می گفت کولر را خاموش کن درست نیست من زیر باد خنک کولر بخوابم و رزندگان و بسیجیان در هوای گرم بیایانها باشند.
مدیرکل سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران کرمان گفت: پدر شهیدان انجم شعاع افزود، زمانی که هوا سرد بود و من بخاری ماشین را روشن می کردم باز با مخالفت سردار روبرو می شدم و ایشان می گفت، درست نیست، زمانی که همرزمان ما در بیابان سردشان است
⭕️ #خاطره
۴ روز بعد خروج آمریکا از #برجام
فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنانی در کنفرانس این اتحادیه:: من از روحانی #ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریمهای هستهای علیه این کشور، ایران به برجام پایبند بماند.
👤 #مسعود_براتی
✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم
@tahlile_siasi
@tahlile_siasi
﷽
📜 #خاطره
نامه دختر شهید نصرتی پور و پاسخ حاج قاسم به آن نامه:
"نامه پر از محبتت، خستگی را از عموی جامانده به انتظار نشستهات زدود.
دخترم! آنچه پیوسته مرا سرزنده در خط دوستانم نگهداشته است، همین ارتباط معنوی با شماست.
وصیت میکنم این نوشته تو را در کفنم بگذارند و یقین دارم که ناجی من در آن تنگنای تاریک خواهد بود. "
در سحرگاه روز #۱۸دیماه، همراه با عبای نماز شبهای مقام معظم رهبری، تربت سیدالشهداء (ع) و چند مورد دیگر، این نامه دختر شهید هم در کنار پیکر حاج قاسم دفن شد.»
✍عاشقان سردار سلیمانی
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
#خاطره
حاجقاسم مردم را با محبت جذب کرد. حتی میخواست کسانی را که از روی غفلت و جهالت مسیر اشتباه را طی کرده بودند، به مسیر بیاورد و به جریان انقلاب بازگرداند. بارها به من گفت دوست دارم وقتی سوار هواپیما میشوم، در کنار من کسی بنشیند و از من سؤال کند و من به سؤالات او جواب دهم. احساس خستگی نمیکرد و با همه مشغلههایی که داشت، جذب و توجیه مردم را هم دنبال میکرد. در یکی از سفرهایش به سوریه و لبنان که تقریباً 15 روز طول کشیده بود، وقتی برگشت شهید پورجعفری که همراه همیشگی حاج قاسم بود به من گفت حاج قاسم در این 15 روز شاید 10 ساعت هم نخوابیده است، با این حال وقتی سوار هواپیما میشد اگر کسی در کنارش بود دوست داشت با او هم صحبت کند و پاسخهای او را بدهد. به خانواده شهدا سر میزد. من خودم با ایشان چند بار همراه بودم. بعضی وقتها که اولین بار به خانه شهیدی میرفتیم، رفتارش طوری بود که انگار سالهاست آنها را میشناسد. تحویلشان میگرفت و درد دل بچهها را میشنید. به آنها هدیه میداد و با آنها عکس میگرفت. خیلی خودمانی بود، نصیحتشان میکرد. از کوچکترین چیزی هم غفلت نداشت؛ مثلاً وقتی در جلسهای دخترخانمی کمی از موهایش بیرون افتاده بود، روی کاغذ مینوشت و به او میداد تا حجابش را درست کند. به حجاب بچههای خود و بچههای شهدا حساسیت داشت. مرام او حرکت در مسیر امر به معروف و نهی از منکر بود.
📚خاطرات «حجتالاسلام علی شیرازی» از حاج قاسـم سلیمانی
♥️عاشقان شهید سلیمانی⇩⇩
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
🌺 @Shahid_GhasemSoleymani
*┅═✧❁﷽❁✧═┅*
#خاطره
#ارسالی_مخاطبین
🌱سلام، سوار سواری بودم 🚘 و به مشهد میرفتم، سه نفر مسافر بودیم، راننده نوار موسیقی غیر مجاز گذاشته بود ...🎼
✨خواستم تذکر بدهم، اما خواستم طوری بگم که تاثیر گزار باشه!
🍃اونه که گفتم : ببخشید آقای راننده؟ اگر الان متوجه شوید که مولایمان صاحب الزمان (عج) کنار جاده منتظر سواری هستند تا سوار شوند آیا حاضرید که ایشان را هم سوار کنید؟؟
با توجه به این که یک نفر جای خالی هم دارید..؟
راننده گفت : با افتخار سوارشان میکنم😌
گفتم وقتی سوار کردید ایشان را آیا حاضرید این نوار موسیقی را هم برایشان روشن کنید؟؟!😕
گفت خب معلومه که نه؟!!؟؟!!
گفتم : چرا؟؟!🤔
گفت : چون ایشان مسلما ناراحت میشن!
گفتم : آیا میدانید که همین الان هم ایشان از این که برای ما نوار موسیقی روشن کردید ناراحت هستند و قلبشون در سنگینی قرار داره...؟؟!💔
🌿بعد از این گفتگو، ایشان نه تنها نوار غیر مجاز را خاموش کردند، بلکه قول دادند بخاطر دل آقا دیگه در ماشین آهنگ غیر مجاز نگذارند و موسیقی بگذارند که شادی دل آقا را سبب شود.
من حس خوبی داشتم😊🌷
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
به کانال آمرین بپیوندید👆
#خاطره
✍حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هر زمان شخصی از نیروها و حتی مردم قصد ملاقات با او را داشتند، ایشان خود بلند میشد و به استقبال آنها میرفت و حتی دست نيروها را میبوسيد و صحبتهای آنها را میشنید و در ملاقات با آن ها از الفاظ «قربانتان برم» «كوچيك شما هستم» و... استفاده میکرد
حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که بوکمال آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پای رزمندگان را به خاطر مجاهدتهایشان میبوسم.
حاج قاسم فقط پنج ساعت در شبانه روز ميخوابيد و همیشه يك ساعت قبل از نماز صبح بيدار ميشد و به راز و نیاز با خدا و خواندن #نماز_شب مشغول میشد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را ميشنيديم.
………‹🌹🍃سردار دلها
https://eitaa.com/joinchat/1558904853C3b6a8bfe23
#خاطره🌷
پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا میرفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برفها سُر میخوردیم و ده دقیقهای برمیگشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و به بچهها خسته نباشید میگفت و از آنها پذیرایی میکرد.
یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمیدیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز».
سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چارهای نبود باید اطاعت امر میکردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژیام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمیتونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمیتونم»، والله نمیتونم»، بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم!
ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرفها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!»
داستان جالب احمد متوسلیان
برای کلمه مرسی
#حاجاحمدمتوسلیان💚🕊
❀
┏━━━━━━┓
⠀@khodemaani
┗━━━━━━┛
هدایت شده از فرامهارت| آموزش کسب و کار✓
#خاطره ۲
۳ سال پیش بود
( بعد از یکسال آموزش مجازی از « استاد محمد مهدی ربانی » )🗣
موفق شدیم که همایش ۳ میلیونی خاص ایشون رو شرکت کنیم ...
حدود ۲ هزار نفر آدم از ایران و از خارج اومده بود اون سیمینار بزرگ
( منو یکی از رفقا هم بودیم ) 👥
از ۸ صبح تا ۴ عصر فقط یادداشت میکردیم
( هر چند از قبل به واسطه یکی از رفقای اهوازی وصل شده بودیم به دفتر ایشون و یه وقت مشاوره آسانسوری ۱۰ دقیقه ای از ایشون گرفته بودیم )
سیمینار تموم .
توی اوج شلوغی رسیدیم به اتاق استراحت ایشون و ۱۰ دقیقه ای شد که با اون همه خستگی ، با لطف و محبت جواب این سوال رو دادند :
استاد ببخشید : خلاصه این چند ده سال بیزینس تون رو اگه بخاید به نسل الان بگید چی میفرمایید :
🌀یعنی سریعترین و بهترین و قویترین و لذیذ ترین راه رسیده به رفاه مالی در عصر حاضر چیه ؟
🤯🤯
عجب ! بازم جواب مشترک شنیدیم
نه یک جواب ، بلکه سه جواب ...
حالا وقتشه شما حدس بزنید این سه کلمه رو
ببینم چیا به ذهن عزیزانم رسیده 👇
https://harfeto.timefriend.net/16724776583762
برم بخونم دیگه ؟ 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید #خاطره
🔹این خاطره ۲ دقیقه ای رو از دست ندید
♦️خاطره ای شنیدنی از نوجوان چهارده ساله #دفاع_مقدس
😭 وقتی جعبه مهمات باز کردم فقط گریه کردم....
#هفته_دفاع_مقدس
#خاطره
#نکته
در نبردهای سالهای پیش حماس و جهاد اسلامی همچون سیف القدس و قبلی هایش که شهرها و شهرکهای صهیونیست نشین در اراضی ۴۸ و خصوصا ۶۷ زیر حملات موشکی و خمپاره ای مقاومت بود نوشتم:
شاید تنها راه برای صهیونیست ها این باشد که به پشت دیوار حایل و به مناطق تحت حمایت خائنانی چون ابومازن بروند اینطوری احتمالا از خشم نیروهای مقاومت دور خواهند ماند..
حال این خبر کوتاه را بخوانید:
« زخمی شدن حداقل 11 نظامی اسرائیلی در حمله حزب الله به روستای عرب نشین العرامشه در شمال فلسطین اشغالی..»
در خفت و ذلت اسراییلی ها همین بس که پس از آنکه پایگاه های ثابت جاسوسی شان در شمال فلسطین اشغالی و در مرز با لبنان منهدم شد، جهت برپا کردن ایستگاه های سری جاسوسی موقت و جدیدشان به حضور در مناطق عرب نشین و مخفی شدن در آن روی آورده اند.. به حساب این که لابد حزب الله به آن شلیک نمیکند.. حال آنکه حزب الله بصورت کاملا نقطه زن به همین یگان جاسوسی حمله کرد و هم آنها را زد و هم تیم امدادی ای که برای بردن اجساد و مجروحان آمدند.. این به تقاص ترورهای اخیر فرماندهان حزب الله در جنوب لبنان بود..
صدق الله العلي العظیم:
« إن العزة لله و لرسوله و للمؤمنین »
⭕بـرای خـدا ڪار ڪنید
▫️یاد #شهید_رجبی بخیر ڪه پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت ڪسی دیگر پرداخت میڪند.
▫️یاد #شهید_بابایی بخیر ڪه یڪی از دوستانش تعریف میڪرد ڪه : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده ڪه معلوله ... شناختمش و رفتم جلو ڪه ببینم چه خبره ڪه فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
▫️یاد #شهیدحسین_خرازی بخیر ڪه قمقمه آبش را در حالی ڪکه خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت ڪه کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
▫️یاد #شهیدمهدی_باڪری بخیر ڪه انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر ڪار میڪنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باڪریه ڪه صورتشو پوشونده ڪسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
▫️آره #یاد_خیلی_شهدا به خیر ڪه خیلی چیزها به ما یاد دادند ڪه بدون چشم داشت و تلافی ڪمڪ ڪنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه #رضـای_خـدا باشه و 👌هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نڪنیم !!
#خاطره
#اخلاص
🌱اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌱
🆔#کانال_عطش_انتظار 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/956694547Cc80307b158
seyedmohamadjavadi110
👆اینستاگرام
https://rubika.ir/javadi371
https://rubika.ir/seyedjavadi371