eitaa logo
امامت و امارت
182 دنبال‌کننده
83.9هزار عکس
46.7هزار ویدیو
4.1هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
27.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی حاج_قاسم_سلیمانی برای پاسخ به یک شایعه با تلویزیون مصاحبه کرد.. 🔴 شایعه 63: در عملیات کربلای ۴ چرا وقتی عملیات لو رفت، متوقف نشد؟ اگر عملیات متوقف میشد آن همه سرباز و بسیجی کشته نمیشد‼️ ✅ پاسخ کتاب شایعات رایج فضای مجازی 👆 از زبان سردار شهید سلیمانی: ما در جنگ، عملیات های موفق زیاد و چند عملیات ناموفق داشتیم. بجز کربلای ۴، عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، بدر و.. هم ناموفق بود. فرماندهان جنگ نباید مورد شماتت یا عقده گشایی قرار بگیرند. ما تقریبا در همه عملیاتها نسبتی از لو رفتگی را داشتیم حتی در عملیاتهای موفق. اما با این منطق که یک عملیات لو رفته، نمیتوان یک عملیات را متوقف کرد. وگرنه همه را باید متوقف میکردیم! 🔰در عملیات کربلای ۴ که ۸ ماه طراحی شده بود، وقتی متوجه شدیم نمیتوانیم از جزیره ام الرصاص عبور کنیم، عملیات را متوقف کردیم. پس اینکه عملیات متوقف نشد یک دروغ است. کربلای ۴ عملیات اصلی ما بود نه فرعی. ما وقتی بعد از ۱۵ روز عملیات موفق کربلای ۵ را انجام دادیم و به کرانه بصره رسیدیم، دشمن غافلگیر شد و گمان کرد کربلای ۴ فرعی بوده. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• دریافت آخرین محتوا ومطالب مفید👇 @mohtavakhob
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 آیا غرب توانست ج.ا.ا را منزوی کند؟ انزوا اول در محیط منطقه‌ای شکل می‌گیرد و سپس به محیط بین‌المللی راه می‌یابد. در حال حاضر، ایران در محیط منطقه‌ای‌اش چه وضعیتی دارد؟ دشمنان و رقبای ایران چه وضعیتی دارند؟ ایران در محیط منطقه‌ای ابتدا با افغانستان، ترکمنستان، روسیه، آذربایجان، ترکیه، عراق، کویت، بحرین، قطر، عربستان، امارات، عمان و پاکستان همسایگی دارد و در مرتبۀ دوم با کشورهای چین، سوریه، لبنان، یمن، تاجیکستان، هند، قزاقستان، ازبکستان، گرجستان و فلسطین در وضعیت همسایگی قرار می‌گیرد. این مجموعه، ۲۳ کشور را شامل می‌شود. ایران از مجموعه این ۲۳ کشور، با دو کشور عربستان و بحرین در وضعیت قطع روابط سیاسی است  در همان حال در این دو مورد هم، این دو کشور به مذاکره با ایران و از سرگیری روابط سیاسی تمایل دارند. پنج دور مذاکرات ایران و عربستان در بغداد بر این اساس شکل گرفته است و ایران به دلایلی، فعلاً به درخواست بحرین برای از سرگیری رابطه سیاسی پاسخ نداده است. در این بین، ما با هشت کشور ـ روسیه، چین، عراق، افغانستان، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین ـ در وضعیت «رابطه راهبردی» هستیم و با پنج کشور ـ ترکیه، قطر، عمان، پاکستان و هند ـ در وضعیت «رابطه دوستانه» قرار داریم و با هشت کشور دیگر در وضعیت «رابطه مناسب» و غیرخصمانه هستیم. ایران با یک از این ۲۳ کشور در حال جنگ نیست و با آنها سیاست افزایش روابط سیاسی و اقتصادی را دنبال می‌کند. «ایران منزوی است»، ادبیاتی آمریکایی است. آمریکایی‌ها برای جا انداختن این ادبیات می‌گویند ایران در مقابل «جامعۀ بین‌المللی» قرار دارد و انگار جامعۀ بین‌المللی معادل جهان است! در حالی که جامعۀ بین‌المللی مدنظر ایالات متحده عبارت است از: آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان. اما حتی در همین هم دروغ‌پردازی آمریکا عیان است؛ چرا که ایران با آلمان، فرانسه و انگلیس رابطه سیاسی دارد و آمریکایی‌ها هم به شدت پیگیر برقراری دوباره رابطه سیاسی با ایران هستند.  ادبیات انزوا و نیز ادبیات تحریم اقتصادی، کارآیی خود را از دست داده است؛ چرا که جهان از وضع یکپارچه دوران ۴۳ ساله جنگ سرد خارج شده و آماده تغییر بنیادین در نظام بین‌الملل شده است. در چنین فضایی، «جبهۀ مقاومت» به ایران فرصت بی‌بدیلی داده است. جغرافیایی پیوسته از دریای عمان تا دریای مدیترانه، با منابع سرشار و جمعیت زیاد و تجربه حل مسائل پیچیده امنیتی و متکی به میراث عظیم معنوی اسلام، مانع به نتیجه رسیدن سیاست انزوای ایران شده است. این مقبولیت ایران در یمن است که بن‌سلمان را به سمت مذاکره با ایران کشانده است. این مقبولیت ایران در افغانستان است که سبب پذیرش ملاحظات سیاسی ایران دربارۀ حکومت آینده افغانستان از سوی همسایگان شده است. این مقبولیت ایران در عراق است که مانع به نتیجه رسیدن توطئه‌ پیچیده غربی ـ عربی علیه حکومت این کشور شده است و مقبولیت سیاست‌های ایران است که دو قدرت محوری نظام آینده جهانی، یعنی روسیه و چین را به سمت بستن قراردادهای سنگین اقتصادی و توافقات راهبردی امنیتی با ایران سوق داده است. همچنین، این مقبولیت ایران است که اجرا و به نتیجه رساندن سیاست‌های ویرانگر غرب علیه سوریه و لبنان را با دشواری بسیار مواجه کرده است.  اگر ایران منزوی بود، امکان نداشت از زیر فشار شدید تحریم‌های بی‌سابقه اقتصادی بیرون بیاید. چرا سیاست‌های شدیداً ضدایرانی آمریکا، نتوانست جمهوری اسلامی را به امتیازدهی متقاعد کند؟ اگر ایران از مقبولیت خود نزد روس‌ها، عراقی‌ها، ترک‌ها، افغان‌ها و... استفاده نکرده بود، چگونه می‌توانست تحریم‌های فزاینده را خنثی کند؟ این روابط سبب شد درآمد ارزی ایران در اوج فشارهای بین‌المللی، از ۶۰ میلیارد دلار در سال تنزل نکند..
🔰 | بخشی از مهم ترین دستاوردهای یک سال اخیر کشور 🔴 قسمت اول 🔺• رکورد بیشترین تاریخ ایران در سال ۱۴۰۰: ۴۸ میلیارد دلار 🔺• مثبت شدن رشد اقتصادی پس از ۱۰ سال رکود: رشد اقتصادی ۴+ درصد 🔺• کاهش ۲۰ درصدی نرخ از ۶۰ درصد به ۴۰ درصد 🔺• نصف شدن تورم 🔺• رشد ۵.۱ درصدی 🔺• افزایش ۲۰ درصدی میزان محصولات صنعتی کشور 🔺• افزایش ۱۷ درصدی کشور از ابتدای امسال تا دی ماه: بیش از ۸۸ میلیارد دلار 🔺• رشد ۴۸ درصدی صادرات به کشورهای همسایه 🔺• ۳ میلیارد دلاری در کالاهای اساسی در ۸ ماهه ۱۴۰۱ 🔺• افزایش از ۲.۵ میلیارد دلار به ۵ میلیارد دلار 🔺• ایران ذخایر ارزی منطقه طبق گزارش صندوق بین المللی پول 🔺• ایران کمترین نسبت بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی در بین ۲۸ کشور جهان 🔷 برشی از کتاب در مسیر پیشرفت؛
🔴‏‎‎نرخ دلار در 4 اسفند 1400: ایران: 26000 تومان       در افغانستان: 103 افغانی در 4 اسفند 1401: درایران: 52000 تومان        در افغانستان: 89 افغانی ♦️چه توضیحی برای این موضوع دارید!!!؟ پاسخ: اساساً و اصولا زمانی میتوانیم دو عنصر را با هم مقایسه نماییم که آن دو عنصر در شرایط یکسانی باشند. افزایشی نرخ دلار در ایران به دلایل ذیل می باشد: ۱. خروج سرمایه در دوران اغتشاشات درایران توسط ابرسرمایه داران ۲. حجم صادرات ایران در دو ماه اغتشاشات به صفر رسید. ۳. شبکه سازی مفسدان با هدف خالی نمودن بازار ارز از دلار که از سرویس های جاسوسی در خارج کشور خط میگرفتند. ۴. اختلالی که در سه ورودی اصلی ارز (سلیمانیه عراق، هرات افغانستان و امارات) به ایران توسط دشمنان به وجود آمد. ۵. وجود شبکه ها و کانالهای رسانه ای که از لحاظ روانی باعث رشد دلار شدند. تمام این عوامل که تابع اغتشاشات اخیر می باشد، باعث شد تعادل عرضه و تقاضا به هم بخورد. اما هدف از این بازی این بود که چون دشمن نتوانست در اغتشاشات اخیر به کشور آسیب برساند وارد جنگ ارزی شد تا مردم را عصبانی سازد. نکته ای که وجود دارد؛ این است که آیا برای کشور افغانستان چنین تحرکات ارزی اتفاق افتاده است؟! در کنار تمام این مسائل، نباید منکر کم کاری برخی از مسئولین اقتصادی دولت هم شد. اما آنچه نمایان می باشد افزایش دلار از ابتدای دولت فعلی تا قبل اغتشاشات ۱۰ درصد بود ولی در این چند ماه رشد ۸۰ درصدی داشته است. همین موضوع نشان میدهد دشمنان نظام وارد جنگ ارزی شده اند ولی امید هست با تصمیماتی که دولت گرفته مانند:حذف خرید دلار با کارت ملی، راه افتادن مجدد صادرات، سرمایه گذاری کشورهایی مثل چین و روسیه در ایران، استفاده از الگوی روسیه،مدیریت ارزی صنایع مهم مثل پتروشیمی ها،فولاد، مس و ... توسط بانک مرکزی؛ قیمت دلار کنترل گردد. ┈┈••✾•🌿🌺ح•✾••┈┈
مالیات بر عایدی سرمایه چه تأثیری بر اقتصاد دارد؟ مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مالیات‌های مستقیم است و با مالیات بر ارزش افزوده کاملا متفاوت است.  مدتی است که در ایران مالیات جدیدی با عنوان مالیات بر عایدی سرمایه در حال بررسی در مراجع قانونی و طی کردن مسیر تصویب است. این مالیات که در جهان پیشینه‌ای قدیمی دارد و با نام CGT نیز شناخته می‌شود، بر سود سرمایه افراد، از جمله سرمایه‌هایی، مانند مسکن و زمین اعمال می‌شود. مالیات بر عایدی سرمایه که به مالیات ثروتمندان نیز مشهور است، نوعی از مالیات به شمار می‌آید که بر سود ناشی از انتقال اموال غیرمولد اعمال می‌شود. در واقع، در این نوع مالیات، افراد از سود ناشی از فروش سرمایه و مایملک خود مالیات پرداخت می‌کنند. تصور کنید مسکنی را که سال گذشته به قیمت یک میلیارد تومان خریداری کرده بودید و حال قصد فروش آن را دارید، مشتری مسکن شما را به قیمت یک میلیارد و دویست میلیون تومان خریداری ‌کند. در این میان، شما ۲۰۰ میلیون تومان از فروش مسکن سود کرده‌اید. حالا باید برای این ۲۰۰ میلیون تومان که عایدی مسکن شماست، مالیات پرداخت کنید. مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مالیات‌های مستقیم است و با مالیات بر ارزش افزوده کاملا متفاوت است، در حالی ‌که مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم است و به سودی تعلق می‌گیرد که ناشی از کار انجام‌شده بر روی یک محصول است و در واقع به کالاها و خدماتی تعلق می‌گیرد که مولد هستند یا در چرخه تولید قرار دارند؛ اما مالیات بر عایدی سرمایه، به سود ناشی از فروش چیزهایی تعلق می‌گیرد که مولد نیستند و مالکان آن چیزی به ارزش‌های آن نیفزوده‌اند. قاعدتاً در محاسبه این مالیات، نرخ تورم محاسبه شده و جزئیات آن به گونه‌ای خواهد بود که صرفاً دلالی در این بازار را در برمی‌گیرد و شامل معاملات عادی برای تغییر مسکن نمی‌شود. در بسیار از کشورهای دنیا این نوع مالیات صرفاً از بخش مسکن گرفته می‌شود و بسیار مؤثر بوده است؛ به گونه‌ای که توانسته است مسکن را از یک کالای سرمایه‌ای به کالای مصرفی تبدیل کند. ┈┈••✾•🌿🌺ح•✾••┈┈
مالیات بر عایدی سرمایه چه تأثیری بر اقتصاد دارد؟ مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مالیات‌های مستقیم است و با مالیات بر ارزش افزوده کاملا متفاوت است.  مدتی است که در ایران مالیات جدیدی با عنوان مالیات بر عایدی سرمایه در حال بررسی در مراجع قانونی و طی کردن مسیر تصویب است. این مالیات که در جهان پیشینه‌ای قدیمی دارد و با نام CGT نیز شناخته می‌شود، بر سود سرمایه افراد، از جمله سرمایه‌هایی، مانند مسکن و زمین اعمال می‌شود. مالیات بر عایدی سرمایه که به مالیات ثروتمندان نیز مشهور است، نوعی از مالیات به شمار می‌آید که بر سود ناشی از انتقال اموال غیرمولد اعمال می‌شود. در واقع، در این نوع مالیات، افراد از سود ناشی از فروش سرمایه و مایملک خود مالیات پرداخت می‌کنند. تصور کنید مسکنی را که سال گذشته به قیمت یک میلیارد تومان خریداری کرده بودید و حال قصد فروش آن را دارید، مشتری مسکن شما را به قیمت یک میلیارد و دویست میلیون تومان خریداری ‌کند. در این میان، شما ۲۰۰ میلیون تومان از فروش مسکن سود کرده‌اید. حالا باید برای این ۲۰۰ میلیون تومان که عایدی مسکن شماست، مالیات پرداخت کنید. مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مالیات‌های مستقیم است و با مالیات بر ارزش افزوده کاملا متفاوت است، در حالی ‌که مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم است و به سودی تعلق می‌گیرد که ناشی از کار انجام‌شده بر روی یک محصول است و در واقع به کالاها و خدماتی تعلق می‌گیرد که مولد هستند یا در چرخه تولید قرار دارند؛ اما مالیات بر عایدی سرمایه، به سود ناشی از فروش چیزهایی تعلق می‌گیرد که مولد نیستند و مالکان آن چیزی به ارزش‌های آن نیفزوده‌اند. قاعدتاً در محاسبه این مالیات، نرخ تورم محاسبه شده و جزئیات آن به گونه‌ای خواهد بود که صرفاً دلالی در این بازار را در برمی‌گیرد و شامل معاملات عادی برای تغییر مسکن نمی‌شود. در بسیار از کشورهای دنیا این نوع مالیات صرفاً از بخش مسکن گرفته می‌شود و بسیار مؤثر بوده است؛ به گونه‌ای که توانسته است مسکن را از یک کالای سرمایه‌ای به کالای مصرفی تبدیل کند. ┈┈••✾•🌿🌺ح•✾••┈┈
⭕️ بازی طالبان ١۴٠٠ 🔹 مهمترین مشکل در قبال طالبان١۴٠٠، آن است که این پدیده درست و دقیق شناخته نشده و مادامی که ماهیت واقعی این پدیده شناخته نشود مواجهه با آن ممکن و مفید نخواهد بود. 🔹 طالبان ۱۴۰۰ با طالبان ۱۳۷۷ تفاوتهایی اساسی و ریشه ای دارد : ▪️طالبان ۱۳۷۷ عده ای طلبه افغانی مدارس علمیه پاکستان ( مدارس مورد حمایت عربستان) بودند که با طراحی آمریکا ، پشتیبانی مالی و تبلیغی عربستان و امارات و نظارت سرویس اطلاعات پاکستان به تشکیلاتی نظامی تبدیل و پس از بن بست گروههای جهادی افغانستان در تشکیل حکومت و اداره کشور به عنوان «ناجی مردم» وارد افغانستان شده و حکومتی به سرکردگی ملا عمر تاسیس کردند . حکومتی که تنها از جانب عربستان ، امارات و پاکستان به رسمیت شناخته شد و با تفکری وهابی_ تکفیری جنایتهای فراوانی را علیه زنان ، شیعیان ، رسانه و هنرهای تصویری، آثار باستانی ، مدارس دخترانه و .... مرتکب شد و پس از انقضای تاریخ مصرف، با حمله آمریکا به افغانستان در سال ٢٠٠١، از هم پاشید. ▪️اما طالبان ۱۴۰۰ ، ترکیبی از بقایای طالبان قدیم با نیروهایی جدید است که با «طراحی انگلستان و حمایت قطر» (با تفکری کپی شده از روش و اندیشه اخوانی) تاسیس و پس از اثبات ناتوانی آمریکا در ساخت حکومتی سکولار برای افغانستان در حرکتی تدریجی جایگزین دولت آمریکایی حاکم بر این کشور گردید. طالبان جدید با شیعیان وارد خصومت نشده و از تلویزیون و سرود و کلیپهای هنری برای تبلیغ خود بهره می برد، از نیروهای فنی و متخصص برای اداره حکومت استفاده کرده و مانند طالبان ۱۳۷۷ مرتکب خشونت علیه زنان نشده است. طالبان جدید بسیار هوشمندانه تر از طالبان قدیم عمل کرده و البته توانسته رضایت بخشهایی از جامعه افغانستان را بدست بیاورد . هرچند هنوز از جانب هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده اما مذاکرات متعددی با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا ، روسیه ، هند و..داشته و البته تنها وزیر خارجه ای که در زمان طالبان جدید و به شکل رسمی به کابل سفر کرده ، «وزیر خارجه قطر» بوده است. ▪️شاید مهمترین نقطه اشتراک طالبان قدیم و جدید ، تعلق هر دو به قومیت «پشتون» باشد . 🔹برخورد نظامی با طالبان جدید به زیان اسلام ، ج.ا.ا و مردم مظلوم و رنج کشیده افغانستان و بدترین راهکار برای مقابله با این محصول پیچیده انگلستان است. ( البته مواجهه قدرتمند مرزبانان ج.ا.ا با عوامل این گروه در نقاط مرزی به معنای جنگ و برخورد نظامی نیست بلکه ضرورتی عقلانی برای حفاظت از مرزها و انضباط بخشی به رفتارها و عوامل این گروه است.) ▪️بحران حقابه ایران از هیرمند ، نتیجه امضای توافقنامه ای غلط توسط حکومت پهلوی و چند دهه اهمال و بی توجهی دولتها به این مسئله در عصر پهلوی و پس از انقلاب است و با تهدید زبانی فلان مقام و حرکتهای نمادین از این دست قابل حل و فصل نیست . 🔹مذاکرات توأم با فشارهای تدریجی( غیر نظامی) برای اصلاح و تکمیل توافقنامه ( افزایش میزان حقابه و قراردادن ضمانتهای جدی برای اجرای آن) و سرانجام وادار سازی طرف مقابل به اجرای آن، نیازمند طراحی ، صبر و حرکتهایی گام به گام است که ج.ا.ا در بحرانهای مختلفی تجربه چنین حرکتهایی را بدست آورده است. ❇️ رفتارهای احساسی، بدون شناخت و خالی از عقلانیت به ویژه در عرصه فضای مجازی و رسانه های داخلی، همچنین تلاش جریانهای سیاسی ( بویژه اصلاح طلب) برای بهره برداری از بحران حقابه ‌و مسئله طالبان ، ثمره ای جز فرسایش روح و روان جامعه ، سلب امنیت روانی مردم و کمک به «پروژه انگلیسی» طالبان جدید نخواهد داشت. ✍دکتر محمد صادق کوشکی