eitaa logo
امامت و امارت
183 دنبال‌کننده
83.9هزار عکس
46.7هزار ویدیو
4.1هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمد هادی
🔽اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش اول ❓ سوال: مشکلاتی در جامعهٔ ما هست که سال‌هاست حل‌نشده باقی‌مانده. اگر با آمد و شد جریانات مختلفی که هرکدام از زمین تا آسمان با هم اختلاف نظر داشتند، قرار بود مشکلات ما حل شود، چرا هیچ‌کسی تاکنون موفق به حل مشکلات کشور نشده‌است؟ مشکلاتی از قبیل: ❌گرانی ❌تورم ❌عدم توانایی جوانان برای ازدواج ❌عدم تمکن مردم از خرید خودرو ❌دشمنی با عالَم و آدم و تقابل با کل دنیا ❌سلب آزادی‌های فردی و اجتماعی ❌عقب‌ماندگی از کشورهای دیگر مانند امارات و ترکیه (چه‌برسد به اروپا و آمریکا) ❌اعتیاد ❌گورخوابی ❌شرمندگی مرد در مقابل خانواده ❌زنان سرپرست خانوار ❌کمی حقوق و مواردی که اگر بخواهم بشمارم، مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد. ❎ همین نشان می‌دهد که گفتمان جمهوری اسلامی که ۴۴ سال بر سر کار است، ما را هم سر کار گذاشته و صرفا تبدیل‌شده به ابزاری برای چاپیدن ملت! همهٔ کسانی که دستی در دستگاه حکومتی دارند، از کوچک و بزرگ، دارند می‌خورند و ملت بی‌چاره فقط دارد تحمل می‌کند. وقتی ۲۲ بهمن و روز قدس می‌رسد، از جهل مردم سواری می‌گیرند و آن‌ها را به خیابان‌ها می‌کشانند، اما در پشت صحنه، به ریش ملت بدبخت می‌خندند و از ویلاهای آنچنانی خود، سوار بر لوکس‌ترین خودروهای خارجی می‌شوند. 🌐 مسئله‌ای که مطرح شد، برای بسیاری سوال نیست، بلکه قضاوت نهایی است که بر اساس آن، کنش‌های فردی، اجتماعی و سیاسی خود را تنظیم می‌کنند. اما آیا می‌توان به‌نحوی بی‌طرفانه به این مسئله پرداخت و به‌اصطلاح، مطلب را چکش‌کاری و تعدیل کرد؟ این همانی است که در این سلسله‌نوشتار به دنبال انجام آن هستیم. تا خدا چه خواهد... ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش دوم: انواع تحلیل 🔑 نکتهٔ کلیدی پرسش قبل اینجاست که از وقتی جمهوری اسلامی روی کار آمد، موفق به حل مشکلات کشور نشد. اگرچه جناح‌های مختلفی روی کار می‌آمدند و هریک ادعایی برای حل مشکلات داشتند، اما همواره این ولایت فقیه، شورای نگهبان، و جایگاه رهبری بود که در همهٔ دولت‌ها ثابت بود و با آمدوشد رؤسای جمهور و مجالس، تغییر نمی‌کرد. پس هرچه می‌کشیم از ولایت فقیه است و باید به هر قیمتی که شده، در مقابل این افراد و جایگاه‌های ثابت در این ۴۴ سال بایستیم تا حق خود را پس بگیریم. 🛂 اما بگذارید مسئله را تحلیل کنیم؛ قرار نیست به‌محض شنیدن مطلبی که غلیان هیجانات را در ما برمی‌انگیزد، تسلیم شویم! واقعیت امر این است که تحلیل‌ها بر دو دسته هستند؛ تحلیل‌های پسینی و تحلیل‌های پیشینی. 1⃣ تحلیل پسینی به تبعات و دنباله‌های مسئله می‌پردازد؛ یعنی برای تحلیل مطلب، کاری با این ندارد که آیا آن مطلب درست است یا نه، بلکه می‌بیند با صرف نظر از صحت یا عدم صحت آن مطلب، چه نتیجه‌ای در خارج داشته‌است. تحلیل‌های پسینی عمدتا برای بررسی کارآمدی یک سیستم به‌کار می‌روند؛ مثلا اگر ملاک کارآمدی را توسعهٔ صنعتی بدانیم، کشوری که صنعت قوی‌تری دارد، لزوما ساختار حکومتی کارآمدتری داشته که توانسته به کارآمدی برسد و در تحلیل ما، نمرهٔ مثبت بگیرد، و بالعکس، اگر کشوری صنعت ضعیف‌تری داشته‌باشد، پس ساختار حاکم بر آن، کارآمدی لازم را نداشته، و طبعا نمرهٔ منفی خواهد گرفت. لازم به دقت است که در تحلیل پسینی، کاری با منشأ شکل‌گیری ساختار کشور نداریم، بلکه به کارآمدی آن توجه می‌کنیم. در این نوع تحلیل‌ها کاری نداریم به اینکه ساختاری که هر کشور اتخاذ کرده از کجا آمده، بلکه مهم این است که آن ساختار آیا کارآمد هست یا نه. البته این کارآمدی هم بسته به اینکه ملاک کارآمدی را چه چیزی بدانیم، متفاوت خواهد بود؛ اگر ملاک کارآمدی را صنعت بدانیم، طبعا ساختار را با قدرت صنعتی می‌سنجیم؛ اگر ملاک کارآمدی را تولید ناخالص داخلی (GDP) بدانیم، ساختار را طوری دیگر می‌سنجیم؛ اگر چیزی دیگر، با همان می‌سنجیم. لذا اگر تحلیل پسینی می‌کنیم، باید ملاک ارزیابی را قبلا مشخص کنیم. در آینده به تحلیل پسینی مسئلهٔ مورد بحث خواهیم پرداخت ان شاء الله. 2⃣ تحلیل پیشینی اما در نقطهٔ مقابل تحلیل پسینی قرار دارد؛ در این نوع تحلیل، به‌جای اینکه به تبعات مسئله بپردازیم، به چرایی‌ها و ریشه‌های مسئله می‌پردازیم؛ به‌جای تحلیل کارآمدی ساختار یک کشور، به این می‌پردازیم که اصلا ساختار آن کشور از کجا آمده و چه‌کسانی با چه اهدافی آن را تدوین کرده‌اند؟ و آیا آن ساختار و تئوری‌های پشت آن ساختار، منطقا صحیح و قابل پذیرش است یا خیر؟ مثلا اگر ساختار یک کشور بر اساس تعامل با دنیا شکل‌گرفت، آیا می‌توان چنین ساختاری را ساختاری صحیح دانست؟ آیا اگر کشوری ساختار خود را بر اساس بستن کامل مرزها بنا کرد، آیا کار درستی انجام داده‌است؟ آیا اگر کشوری مبنای اقتصادی خود را بر اساس طلا بنا کرد و پول کاغذی را از اقتصاد خود حذف کرد، آیا کار او درست است؟ برعکس این موارد چطور؟ دقت شود که تحلیل پیشینی برای قضاوت در مورد یک سیستم، به کارآمدی ان نمی‌پردازد، بلکه از طریق ملاحظهٔ کارآمدی یا ناکارآمدی سیستم، انگیزه‌ای می‌یابد تا به استدلالات و مناشئ، نگرشی مجدد داشته‌باشد و اشکال سیستم را حل کند. تحلیل پیشینی در بادی نظر، سخت‌تر و طاقت‌فرساتر از تحلیل پسینی جلوه می‌کند، اما واقع قضیه چنین نیست؛ بلکه تحلیل پسینی به جهت نیازمندی به داده‌های فراوان و استقراء بسیار زیاد جهت دریافت نتیجهٔ مطلوب، معمولا سخت‌تر است. اگرچه سختی و آسانی این‌ها به شخص تحلیل‌گر نیز وابسته است. 🔺 اکنون که انواع تحلیل را بیان کردیم، گوییم سوالی که در ابتدای مطلب مطرح شد و همان هم دغدغهٔ بسیاری از مردم کشور است، از جنس تحلیل پسینی است؛ یعنی به‌جای پرداختن به صحت و سقم تئوری‌هایی که در درون ساختار جمهوری اسلامی قرار گرفته، به کارآمدی آن پرداخته‌است، و همچنین کشورهای دیگر را نیز بر اساس همین کارآمدی قضاوت کرده‌است؛ حال تئوری‌های پشت آن ساختارها هرچه می‌خواهد باشد. البته ملاک نفی کارآمدی آن در جمهوری اسلامی نیز همان است که در مطلب اول عرض شد و در راس آن، تورم و افزایش قیمت‌ها است. اگرچه نقش رسانه‌ها در جهت‌دهی به ملاکی که افراد جامعه برای کارآمدی درنظرمی‌گیرند، بسیار پررنگ است. 👈 اما جایگاه تحلیل پیشینی در مسئلهٔ مورد بحث کجاست؟ این موضوع قسمت بعد است. با ما همراه باشید. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش سوم: تحلیل پیشینی، تطبیق 🔺 در قسمت‌های قبل عرض شد که اگر ما قضاوتمان نسبت به وضعیت فعلی کشور این باشد که «۴۴ سال است که از انقلاب اسلامی می‌گذرد و هنوز مشکلات حل نشده، پس گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی کارآمد نیست»، در حقیقت داریم تحلیل پسینی انجام می‌دهیم و با صرف‌نظر از اینکه: ۱- اصل گفتمان انقلاب چیست، ۲- آیا قابل جرح و تعدیل هست یا نه، ۳- و آیا اصلا مشکل از خود گفتمان انقلاب است یا چیزی دیگر که همراه با انقلاب و جمهوری بود سعی می‌کنیم گفتمان انقلاب را ارزیابی کنیم. در این نحو ارزیابی (که آن را پسینی نامیدیم)، صرفا به‌دنبال نتایج سیستم هستیم و چه نتیجه‌ای مهم‌تر از «کارآمدی»! ❓ اما آیا وضعیت کشور را می‌شود به‌صورت پیشینی نگریست؟ نگرش پیشینی به وضعیت فعلی کشور بدین معناست که ببینیم در گفتمان انقلاب اسلامی چه مؤلفه‌هایی وجود دارد که کار را به اینجا رسانده؟ آیا می‌شود این مؤلفه‌ها را طوری دیگر تنظیم کرد تا مشکلات فعلی پیش نیاید؟ یا اینکه کل این گفتمان از اساس دارای مشکلاتی است که به‌هیچ‌وجه قابل اصلاح نیست و تنها راه حل مشکلات، کنارنهادن آن و تمسک به گفتمانی جدید است؟ اینجاست که مسئلهٔ «اسلام سیاسی» مطرح می‌شود؛ اسلام سیاسی چیست که گفتمان انقلاب اسلامی بر آن بنا شده است؟ 🟢 طبعا «اسلام سیاسی»، شاخه‌ای از اصل «اسلام» است و پیش از ورود به جایگاه سیاست در اسلام، بایستی تعریفی از خود اسلام داشته‌باشیم؛ زیرا تا ذهنیات عمدتا سطحی ما از اصل اسلام تصحیح نشود، نمی‌توانیم به امتدادات اسلام و دستورات اسلامی بپردازیم و تبیینی از آن ارائه دهیم. ✍ نگاه پیشینی به گفتمان انقلاب اسلامی این اجازه را می‌دهد که با دید بازتری به مشکلات موجود بپردازیم و هنگام کنش‌گری فردی و اجتماعی، خواه کنش‌هایی که در راستای تخلیهٔ خشم خودمان از وضعیت موجود انجام می‌دهیم، و خواه کنش‌هایی که برای اصلاح وضعیت کشور به آن دست می‌زنیم، به‌نحوی منطقی‌تر، عالمانه‌تر و عادلانه‌تر رفتار کنیم و البته نتیجه‌ای بگیریم که معضلات فعلی را «واقعا» حل کند ان شاء الله. حتی اگر معتقد شدیم که گفتمان انقلاب اسلامی از اساس غلط است، اما با شناخت صحیح از این گفتمان می‌توانیم نسخهٔ جایگزین این گفتمان را بهتر انتخاب کنیم تا در حکومت بعدی، دچار مشکلاتی مشابه و یا حتی بدتر از مسائل فعلی نشویم. 👈 ان شاء الله در قسمت‌های بعد به تشریح مقولهٔ «واقعیت» و رابطهٔ آن با اسلام خواهیم‌پرداخت و به حول الهی نشان خواهیم‌داد که عقل انسان در این میانه، چه جایگاهی دارد. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
تا وقتی چهارچوب تحلیلی بر مبنای نظریه عدالت اسلامِ انقلابی نداشته باشید بر سر هر موضوع اقتصادی به جان هم می‌افتید. از حذف ارز ترجیحی گرفته تا واردات خودرو و وزارت بازرگانی و حذف یارانه و حداقل دستمزد و نقدینگی و ... وقتی با سیستم طرفید با شناخت قطعات سیستم‌شناس نمی‌شوید! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از محمد هادی
🔽اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش چهارم: انواع نگاه، و واقعیت 🔺 نگاه پیشینی بر یک مسئله، مساوی است با «تحقیق» و «حق‌یابی» در آن مسئله؛ این یعنی حقیقت و واقعیتی وجود دارد که با طرح مسئله، به‌دنبال یافتن آن هستیم؛ اصلا «تحقیق» یعنی به‌دنبال حق و حقیقت و واقعیت رفتن. همۀ علوم به‌دنبال حل مسائلی هستند تا واقعیتِ چیزی را نشان دهند؛ مثلا 2×2 را درنظربگیرید؛ عبارت 2×2 مسئله‌ای است که پرسش از واقعیتی دارد؛ حاصل 2×2 چند است؟ پس از تحقیق و بررسی به این نتیجه می‌رسیم که حاصل برابر با 4 است. چگونه تحقیق‌کردیم و این واقعیت را یافتیم؟ گفتیم 2×2 یعنی دو واحد دوتایی، که می‌شود 2+2 و حاصل آن نیز بداهتا 4 است. آنچه گفتیم، تحلیلی پیشینی است که طی آن، به‌دنبال یافتن حقیقت و واقعیت در مسئلۀ 2×2 بودیم. ♻️ اما بیایید 2×2 را از نگاه پسینی بررسی کنیم؛ در نگاه پسینی تحلیل به این شکل است که کسی از طریق نگاه پیشینی به نتیجۀ 4 رسیده، و در این هنگام نگاه پسینی این را بررسی می‌کند که آیا نتیجۀ 4 برای معادلۀ 2×2 کاربرد و عملکرد خارجی دارد یا نه؛ آنگاه گوید بله دارد؛ در علوم مهندسی، راه‌سازی، انرژی هسته‌ای و بسیاری از علوم دیگر، این معادله کاربرد دارد. ولی اگر گزاره‌ای باشد که اگرچه واقعیتی را مشخص می‌کند اما کاربرد خارجی نداشته‌باشد، نگاه پسینی کنارش می‌گذارد. توجه شود که نگاه پسینی کاری با واقعیت‌داشتن و واقعیت‌نداشتن مسائل ندارد، بلکه صرف‌نظر از واقعیت، به عملکرد می‌پردازد، و اگر کاربرد و عملکرد داشت، قبولش می‌کند، و اگر کاربرد نداشت، به گوشه‌ای می‌گذاردش و رهایش می‌کند؛ اما مطلقا نمی‌تواند قضاوتی دربارۀ صحت یا عدم صحت مسئله انجام دهد. برای نگاه پسینی تفاوتی ندارد که مقولۀ «جاذبه» را با تئوری نیوتنی حل کند یا با نظریۀ نسبیت اینیشتین؛ برای او مهم این است که با هردو نظریه می‌تواند به ماه برود، حتی اگر نظریۀ اینیشتین نتواند مشکل سرعت چرخش بیش‌ازحد بازوهای خارجی برخی کهکشان‌ها را حل کند. آنچه مهم است این است که این تئوری‌ها بتوانند کاربردداشته‌باشند؛ چه واقعا صحیح باشند و واقعیت را کاملا بیان‌کنند، چه خیر. البته تئوری‌ای که کار می‌کند، قطعا بخش‌هایی از آن ارتباطی با واقعیت دارد؛ وگرنه کارنمی‌کرد؛ اما ممکن است اشکالاتی هم داشته‌باشد و از نگاه پیشینی، مورد پذیرش نباشد. ⚠️ البته باید توجه داشت که واقعیات، منحصر در واقعیات ریاضی و فیزیکی نیستند؛ مثلا واقعیاتی داریم همچون اینکه «انسان می‌اندیشد»؛ این هم یک واقعیت است. یا واقعیتی همچون اینکه «انسان می‌تواند به زندگی خوب دنیوی و اخروی برسد». یا «انسان بخشی از عالَم هستی است و مصلحت او در گرو هماهنگی با ساختار هستی است». همچنین واقعیات منحصر در واقعیات «ایجابی» نیستند؛ مثلا می‌توانیم بگوییم «2×2 مساوی 5 نیست»، و «مساوی 6 نیست»... . یا «انسان، چوب خشک نیست» یا «آب در 98 درجه به‌جوش نمی‌آید». 👈 اما عقل ما چه موضعی نسبت به واقعیت‌های مختلف دارد؟ ان شاء الله در قسمت‌های بعد به این مقوله خواهیم‌پرداخت و خواهیم‌گفت که چگونه می‌شود رویکرد ارزیابی عملکردی را درون تحلیل پیشینی آورد. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
🔽اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش پنجم: جایگاه عقل در دستیابی به واقعیت ⁉️ما به عنوان انسان، تفاوتی با سایر موجودات داریم و آن همان وجود عقل در ما است. اما به‌راستی عقل چیست که برای ما تفاوت ساخته؟ اصلا چرا انسان‌ها عقل دارند؟ اگر در جهان هستی همه‌چیز سر جای خود است و ذره‌ای از قضای الهی تخلف نمی‌کند و همه‌چیز در جای خود، بهترین است، جایگاه انسان کجاست که باید با موهبتی به‌نام «عقل» همراه باشد؟ ✅ پاسخ این است: «واقعیت». عقل برای دستیابی به واقعیت ایجادشده‌است. انسان جایگاهی در نظام هستی دارد که برخلاف سایر موجودات، توانایی دستیابی به مغز واقعیات هستی را دارد. سنگ بیش از سنگ نیست؛ گراز هم بیش از گراز نیست! اما انسان بیش از همۀ این‌هاست؛ حتی انسان می‌تواند از انسان هم بیشتر شود! به‌میزانی که این انسان برای نیل به واقعیت تلاش می‌کند، آن واقعیت را حائز می‌شود و خود را در نظام هستی ارتقا می‌بخشد و بر فاصلۀ خود با سایر موجودات می‌افزاید. وگرنه انسانی که حیات نباتی دارد، چه بهره‌ای از انسانیت خود می‌برد؟ یا انسانی که دائم‌الخمر است و همواره در مستی به‌سر می‌برد، چه حظی از انسانیت می‌برد؟ یا حتی انسانی که دائم‌الخمر نیست، اما گاها مرتکب گناه شرب خمر می‌شود و با این کار به نظام هستی می‌گوید که من بی‌عقلی را دوست می‌دارم، چه چیزی از انسانیت بدست می‌آورد؟ مگر نه این است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند «قیمة کل امرء ما یحسنه»: ارزش هر کسی به اندازۀ چیزی است که آن را نیکو می‌شمارد؟ همه بیانگر این است که انسان که «عقل» دارد، نگرش خاصی به هستی دارد که این نگرش در حیوانات و گیاهان و اجسام وجود ندارد. آن نگرش چیست؟ نگرش دستیابی به واقعیت و حقیقت. انسان می‌خواهد واقعیات را بدست‌آورد و بر همان اساس، زندگی کند. ✳️ هیچ انسانی را نمی‌بینید که بر اساس 2×2=5 خانه بسازد! هیچ انسانی را نمی‌بینید که خود را چوب خشک بداند! اصلا عمدۀ لطیفه‌های خنده‌آور از جایی به مطلب می‌پردازند که جنبه‌ای غیر واقعی داشته‌باشد تا با برانگیختن تعجب انسان از ناواقعی‌بودن آن مطلب، خندۀ او را برانگیزند. مثلا «‏از هر کی بپرسی چی کار کنم زبانم خوب بشه درجا می‌گه فیلم و سریال خارجی ببین. ولی من چایی داغ خوردم زبونم سوخته، فیلم و سریال خارجی ببینم که چی بشه؟» این لطیفه با تلفیق غیر واقعی سوختن زبان، زمینۀ تعجب و سپس خنده را فراهم می‌آورد. چرا؟ چون ما عاقلیم و عقل همواره ما را به سمت واقعیت می‌کشاند و مطلب غیر واقعی را پس‌می‌زند. 🔹 حال برگردیم به بحث اصلی. تحلیل، کار عقل است؛ عقل تحلیل می‌کند تا واقعیت را بیابد. اما کدام نوع تحلیل است که طی آن، عقل به‌دنبال واقعیت می‌رود؟ پسینی یا پیشینی؟ پاسخ‌دهیم پیشینی. تحلیل پیشینی است که دست ما را در دست واقعیت می‌گذارد؛ زیرا همانطور که در قسمت قبل بیان‌شد، تحلیل پیشینی است که حقیقتا به‌دنبال «تحقیق» و «حقیقت‌یابی» و «واقعیت‌یابی» است. تحلیل پسینی صرفا در مقام ارزیابی و ایجاد انگیزه برای بازبینی در تحلیل‌های پیشینی کاربرد دارد؛ اگرچه برخی از فیلسوفان غربی سعی در تشکیک در این مسئله دارند، اما این مسئله در حال حاضر موضوع بحث ما نیست. 🔉 پیرامون تفاوت‌های این دو نوع تحلیل، می‌توان بیشتر گفت، اما فعلا مورد نیاز نیست. آنچه اکنون اهمیت‌دارد این است که بدانیم عقل در درجۀ اول به‌دنبال تحلیل‌های پیشینی می‌گردد نه پسینی. پس معقول و منطقی آن است که اگر مسئله‌ای را می‌نگریم، بن‌مایه‌های استدلالی پیشینی آن را نیز ببینیم و صرفا از جهت کارآمدی، آن را بررسی نکنیم. چه‌بسا واقعا آن مسئله اشکالات زیادی نداشته‌باشد و با کنارنهادن آن یا پذیرفتن آن، مشکلات بیشتری بسازیم. 👈 اگر همین مسئلۀ انواع تحلیل را برای خود حل کنیم، بسیاری از مشکلات شخصی و اجتماعی ما حل خواهد شد! لذا سعی داریم دنبالۀ مباحث را بر اساس همین مسئله ارائه‌دهیم ان شاء الله. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش ششم: تعقل در واقعیت 🔺 در بخش‌های پیشین به مسئلهٔ عقل و جایگاه آن در یافتن واقعیت‌های جهان هستی پرداختیم و گفتیم که انسان با جایگاهی که در نظام هستی دارد، توانایی فهم و یافتن واقعیات در بالاترین سطوح آن را حائز است. ❓ اما چه‌مقدار از واقعیات برای خود انسان قابل فهم است؟ اگر این انسان را رها کنیم و هیچ‌چیزی به او نیاموزیم، او در نهایت چه‌میزان از واقعیات را خواهد یافت؟ مثلا آیا او هرگز به تکنولوژی فرآوری اورانیوم دست‌می‌یابد؟ آیا می‌تواند بدون داشتن هیچ زمینهٔ علمی، مشکل اختلاف بین تفسیرهای کپنهاگی و تفسیر کلاسیک از مکانیک کوانتوم را حل کند؟ حتی بالاتر، آیا می‌تواند رنگ‌هایی که تجربه‌گران مرگ موقت در برنامهٔ زندگی پس از زندگی می‌گفتند را درک کند؟ مثال‌های دانش فیزیک البته با ممارست جوامع قابل دستیابی است، اما رنگ‌های آنچنانی که در تجربیات مرگ موقت دیده‌می‌شد چطور؟ آیا به‌هیچ‌وجه برای انسان ممکن است چنان رنگ‌هایی را در زندگی خود ببیند؟ ♦️ آیا انسان می‌تواند بدون اتکا به اعتبارات انسانی محض، مفهوم «عدالت» را فهم کند و مصادیق آن را به‌درستی مشخص کند؟ «آزادی» چطور؟ حتی فراتر، «هستی» چطور؟ آیا می‌تواند بدون اینکه معجزه‌ای ببیند یا حکایتش را بشنود، بپذیرد که معجزه امکان دارد و ممکن است کسی بیاید یا آمده‌باشد که می‌تواند چنین خرق‌عادت کند؟ آیا اگر جن و انس جمع شوند، می‌تواند حتی یک آیه همچون قرآن بیاورند؟ ✅ پاسخ به این پرسش‌ها مشخص است؛ انسان به‌تنهایی توانایی فهم بسیاری از حقایق را ندارد؛ یا به تعبیری بهتر، انسان به‌تنهایی توانایی برقراری ارتباط با بخش اعظمی از حقایق جهان هستی را ندارد. اما آیا به پاسخی برای این پرسش‌ها نیاز دارد یا خیر؟ آیا بدون فهم مقولهٔ «عدالت»، می‌شود زندگی کرد؟ اگر پدری عدالت را نفهمد، فرزندانش چگونه خواهند زیست؟ اگر فرزندی آزادی را به‌درستی فهم نکند، چگونه با خانواده و جامعهٔ خود، و حتی با خود و خدای خود تعامل دارد؟ مثال‌های اجتماعی و سیاسی بسیاری می‌شود مطرح کرد؛ آیا بدون درک درست از مقولهٔ عدالت، درنهایت سر از مارکسیسم و کمونیسم درنمی‌آوریم؟ آیا بدون درک درست از مقولهٔ آزادی، سر از لیبرالیسم درنمی‌آوریم؟ سیاستگذاری یک کشور بر اساس فهم‌های ناقص از این مقولات، چگونه خواهد بود؟ اگر فهم کامل داشته‌باشیم چطور؟ 👈 باز هم پرواضح است که ما در زندگی روزمرهٔ خود نیز محتاج پاسخ به پرسش‌هایی هستیم که به‌هیچ‌وجه خودمان اگر باشیم و خودمان، دسترسی به پاسخ‌های مربوطه نداریم. پس چه باید کرد؟ در بخش بعدی با ما همراه باشید تا به حول و قوهٔ الهی، پاسخ این پرسش را مورد بحث قراردهیم. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
🔺 به‌نظر می‌رسد انقلابیونی که تاکنون با دم‌دستی‌ترین مطالب، به تبیین و دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می‌پرداختند و بحث‌های سیاسی انجام می‌دادند و خود را تابع ولی‌فقیه می‌دانستند، اکنون که دیگر نمی‌توانند با استدلالات دم‌دستی از سیاست‌های اقتصادی انقلاب اسلامی دفاع‌کنند، در معرض امتحان سختی قرارگرفته‌اند؛ آیا آن‌ها نیز همچون غنی‌نژادهای عصر حاضر، انقلاب و ولایت فقیه و خدا را تا جایی می‌پذیرند که با عقلانیت و علم اقتصاد! تعارضی نداشته‌باشد؟ آیا خواهندگفت که اقتصاد، علم است و ضوابط مشخص خود را دارد و خدا هم -نعوذ بالله- باید در چارچوب همین علم رفتار کند؟ 👈 یا اینکه پای مبانی خود می‌مانند و به‌دنبال حل مسئلۀ اقتصاد می‌روند به‌نحوی که مبانی اسلام و انقلاب را در مقام عمل پیاده‌کنند و علمی نو دراندازند؟ آیا حاضر خواهندشد همانند ادعای همیشگی‌شان که می‌گویند «در راه انقلاب، خون می‌دهیم» و «فلان شهید، الگوی من است» و «رهبر اگر فرمان‌دهد جان را فدایش می‌کنیم»، جان که نه، اما اقلا مسیر زندگی خود را از دکتر و مهندس شدن و کسب درآمد، به سمت مطالبۀ ولیّ در زمینۀ اصلاح علوم انسانی و تدوین علومی همچون علم اقتصاد اسلامی تغییر دهند؟ 🔻بسم الله... این گوی و این میدان، ای مدافعان حریم ولایت! ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
آزادسازی تولید،ریالی‌سازی هزینه مواد اولیه و جلوگیری از واردات بی‌قاعده، سه راهکار تحول بازار خودرو است. خودروی ارزان قیمت خارجی فقط یک سراب است. قیمت خودرو گران است و باید عادلانه و ارزان شود، کیفیت و کمیت خودروها باید افزایش یابد واردات نخواهیم داشت. این سه وعده، نقطه ثقل مرکزی گفتمان خودرویی دوره وزارت صمت فاطمی‌امین بود. مصاحبه امروز بنده با روزنامه قدس را در اینجا بخوانید. سعی کردم مفصل، مستدل و صریح مشکلات و راهکارهای امروز صنعت خودرو را بررسی کنم. ✅به افرا بپیوندید: @afra_eco
هدایت شده از محمد هادی
🔽 اسلام سیاسی، جمهوری اسلامی، و مشکلات امروز ما / بخش هشتم: اسلام سیاسی 🔺 در قسمت قبل پیرامون ارتباط دین با واقعیت سخن‌گفتیم؛ از ویژگی‌هاط دین این است که پاسخی است به پرسش‌های بنیادین بشر از واقعیت‌هایی که به‌شدت برای حیات خود نیازمند به آن است، اما دسترسی به پاسخ آن ندارد. ❓ اما آیا پرسش‌های بنیادین منحصر در پرسش‌های اعتقادی هستند؟ مثلا اینکه قرآن بر حق است یا نه؟ پیامبران آمده‌اند یا نه؟ معاد و قیامتی هست یا نه؟ قضا و قدر وجود دارد یا نه؟ یا اینکه پرسش‌های بنیادین منحصر در این موارد نیست؟ مقوله‌هایی همچون عدالت، آزادی، حق، جمهوریت، حکومت، ساختارهای اجتماعی، و موارد اینچنینی، مسائلی هستند که بدون پاسخ به آن‌ها اساسا امکان تشکیل حکومت و حرکت‌های اجتماعی وجود ندارد؛ به‌راستی حدود و ثغور این مفاهیم کجاست؟ 🔅 آزادی تا کجا باید باشد؟ 🔅 نقش آزادی در جمهوریت و آراء مردم چیست؟ 🔅 آیا مردم می‌توانند آزادی خود را محدودکنند؟ آیا اصولا آزادی نامحدود امکان تحقق خارجی دارد یا نه؟ 🔅 ساختارهای اجتماعی بر اساس عدالت شکل‌می‌گیرند یا بر اساس دیکتاتوری، جمهوریت و یا تکامل جمعی؟ 🔅 نقش حکومت در تنظیم روابط اجتماعی چیست به‌نحوی که به آزادی افراد صدمه‌نزند؟ 🔅 و پرسش‌هایی دیگر از همین قبیل. اگر دقت‌کنید، می‌بینید که بسیاری از بحث‌های سیاسی و اجتماعی در میان جمع‌های رفاقتی و خانوادگی، همگی از اختلاف در پاسخ‌هایی نشأت می‌گیرد که به این پرسش‌ها می‌دهیم! چه بحث حجاب باشد، چه بحث اقتصاد، و چه بحث سیاست! ✅ اینجاست که دین مبین اسلام، برای این پرسش‌ها پاسخ می‌آورد و دست عقل را در دستان واقعیت‌های نظام هستی می‌گذارد؛ اینجاست که «اسلام سیاسی» متولد می‌شود و بشر را از مصائب رویکردهای اومانیستی و خودمحور درمی‌آورد؛ راه صحیح توسعه را نشان‌می‌دهد، و ساز و کار دست‌یابی به آن را واضح می‌سازد. ⁉️ اما همینجا سوالی مطرح می‌شود؛ اگر اسلام سیاسی بر اساس واقعیت‌هاست، پس چرا جمهوری اسلامی که از ابتدا مدعی همین مطالب بود، وضع امروزش این است؟ به‌عبارت دیگر اگر ادعای جمهوری اسلامی این است که اسلام را پیاده می‌کند، پس چرا «کارآمدی» نداشته‌است؟ این سوال، در واقع همان پرسش اولیهٔ این سلسله‌مباحث است؛ کارآمدی نظام. آنچه در این ۸ قسمت مطرح‌شد، همگی مقدمه‌ای بود تا به همین پرسش برسیم. 👈 ان شاء الله در قسمت بعد، سرآغازی خواهیم‌داشت بر پاسخ به سوال اصلی. با ما همراه باشید. ⭕️ پ.ن: همانطور که گفته‌شد، پرسش‌های بنیادین منحصر در مسائل سیاسی نیستند، بلکه حتی یک پدر در برخورد با فرزندش نیازمند این پاسخ‌هاست؛ مثلا اگر حد آزادی و عدالت را به‌درستی نداند، یا فرزند را بیش از حد آزاد می‌گذارد، و یا او را بیش از حد در تنگنا قرارمی‌دهد. موارد دیگر را در زندگی خود جستجو کنید؛ حتما مثال‌های بسیاری خواهیدیافت. منتهی بحث فعلی ما منحصر در مسائل اسلام سیاسی است، اگرچه می‌شود پیرامون پرسش‌های بنیادین در زندگی روزمره نیز سخن‌گفت. ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از محمد هادی
تا وقتی چهارچوب تحلیلی بر مبنای نظریه عدالت اسلامِ انقلابی نداشته باشید بر سر هر موضوع اقتصادی به جان هم می‌افتید. از حذف ارز ترجیحی گرفته تا واردات خودرو و وزارت بازرگانی و حذف یارانه و حداقل دستمزد و نقدینگی و ... وقتی با سیستم طرفید با شناخت قطعات سیستم‌شناس نمی‌شوید! ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از محمد هادی
ناظر به بخش هشتم مبحث اسلام سیاسی که اخیرا نوشته‌شد.
هدایت شده از محمد هادی
🟢 دربارۀ مقولۀ «عدالت» و نظریات غربی‌ها پیرامون آن مطالعه می‌کردم و دیدم که بدون توجه به الهیات، جقدر بشر حیران است! هریک ملاکی برای عدالت ارائه داده‌اند، دریغ از اینکه ذره‌ای در این ملاک‌ها به واقعیت نظرداشته‌باشند! اصلا اکثرشان واقعیتی در ازاء این مفاهیم قائل نیستند و اگر هم قائل‌باشند، واقعیتی بسیار محدود و دست‌بسته را درنظردارند. تعمق در معارف دینی کنید تا عدالت واقعی برایتان مکشوف‌شود؛ آن عدالتی که ملاکش مطابقت با عالَم هستی و اقتضائات آن است؛ آن عدالتی که انسان را به‌عنوان موجودی واقع‌یاب و حقیقت‌یاب، و سعادت این انسان را نادیده نمی‌انگارد؛ آن عدالتی که برای انسان شأنی الهی قائل است و انسان را در راستای «علی»شدن و «محمد»شدن صلوات الله علیهما و آلهما می‌بیند؛ آن عدالتی که بشر سرگشته را در همین حال سرگشتگی خود تحلیل نمی‌کند، بلکه او را اشرف مخلوقات می‌داند؛ همۀ مناسبات بشری را در راستای زندگی مادی نمی‌نگرد، بلکه او را واجد شأن خلیفةاللهی می‌داند و در تنظیم مناسبات اجتماعی و فردی وی، سعی در تحقق میلیون‌ها و بلکه میلیاردها قاضی و بهجت و حسن‌زاده دارد. 🔻 آری؛ آنگاه که کرامت و مقامات عالیه منحصر در طبقۀ خاصی از علما شد و با مدرن‌شدن جوامع و توسه‌طلبی‌های سکولار، برای سایرین تبدیل به امری دست‌نیافتنی گشت، عدالت ذبح‌شد. و الا الآن باید به‌جای دغدغۀ مشکل خودرو، به دغدغۀ گسترش طی‌الارض از 4 میلیارد انسان به 4 میلیارد دیگر می‌اندیشیدیم! ______________ @Aagahaneh
هدایت شده از عباس کریمیان
🚨 تا دیر نشده، هر کار خوبی می‌توانید قبل از ظهور بکنید..! آیت الله حائری شیرازی (ره) : 🔹️هر کاری که به ذهن‌تان می‌آید در این دوره و زمانه، تا ظهور نشده بکنید. جلوترها نگران این بودیم که بمیریم [درحالی‌که] ظهور نشده؛ حالا نگرانیم بمانیم [درحالی‌که] ظهور شده [باشد] ! چون بعد، [امام زمان علیه السلام] از ما می‌پرسد که وقتی من نبودم شما چکار کردید؟ چه چیزی به ایشان بگویم؟ به کانال ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/3071541250C3f7d25e894
هدایت شده از حیدرکرار
سیف و عراقچی بازهم محکوم شدند 🔹شعبه اول دادگاه تهران، پس از شنیدنِ اظهارات نماینده دادستان، متهمان و وکلای آنها و بررسی محتویات و مستندات پرونده، رفتار ارتکابیِ ولی‌اله سیف، احمد عراقچی و سالار آقاخانی، دایر بر مداخلۀ ارزی در بازار غیررسمی ارز را منطبق با بزه قاچاق ارز تشخیص داد و رأی به محکومیت نامبردگان صادر کرد. 🔹براساس رای صادره، متهمان مورد اشاره به پرداخت جریمه نقدی معادل دو برابر بهای ریالی ارز موضوع قاچاق محکوم شدند. 🔹علاوه‌بر‌آن در خصوص اتهام سالار آقاخانی دایربر پرداخت رشوه و اتهام سیدرسول سجاد از مدیران وقت بانک‌مرکزی و میثم خدایی هر دو دایربر دریافت رشوه با رد اعاده‌خواهیِ آنان، حکم قبلی صادر شده عیناً از جانب دادگاه تایید و مورد ابرام قرار گرفته است. کانال ما را در ایتا دنبال کنید کلیک کنید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/noorafkann @noorafkann
هدایت شده از گیلان انقلابی
"حمایت جامعه روحانیت شهرستان بابل از اقدام انقلابی حضرت آیت الله فلاحتی در اعلام بیزاری از کشف حجاب" 💢جلسه ی ماهانه ی جامعه روحانیت شهرستان بابل در استان مازندران، با حضور ائمه ی جمعه ی بخش های مختلف شهرستان، اساتید حوزه های علمیه و روحانیون منطقه در مدرسه ی علمیه خاتم الانبیاءِ(صدر) بابل برگزار شد، قاطبه ی روحانیتِ این شهرستان، از عملکرد حضرت حضرت آیت الله فلاحتی نماینده محترم و معزّز رهبر عظیم الشان انقلاب در استان ولایتمدار گیلان در اعلام بیزاری و انزجار از رفتار کشف حجاب اظهار حمایت و عمل ایشان را غیرتمندانه و شجاعانه عنوان نمودند؛ و انتظار و مطالبه ی اعلان بیزاریِ دیگرِ مسئولین از رفتارِ کشف حجابی که در جامعه شکل گرفته را داشتند. ۱۶ اردی بهشت ۱۴۰۲ استان مازندران شهرستان بابل مدرسه علمیه خاتم الانبیاء(صدر) جلسه جامعه روحانیت شهرستان 🌐 👇 ✅گیلان انقلابی ↙️ 🆔@Gilaneenglabi57_rasht114_8🇮🇷
هدایت شده از احادیث ناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️بر ستون عرش چنین نوشته شده...! عن عبدالرحمن بن کثیر عن ابی جعفر علیه السلام قال قال رسوال الله صلی الله علیه و آله : عَلَى قَائِمَةِ اَلْعَرْشِ مَكْتُوبٌ حَمْزَةُ أَسَدُ اَللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ سَيِّدُ اَلشُّهَدَاءِ امام باقر عليه السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود : بر ستون عرش نوشته شده است: حمزه، شير خدا و شير رسول خدا و سيّد شهيدان است. 📚الکافي ج ۱، ص ۲۲۴ ---------------------------- بر روح بلند حضرت حمزه سیدالشهداء صلوات کانال احادیث ناب ⬇️ @ahadithenabe
هدایت شده از الزهرا ۲ (حسینی مقدم )
یحیی: ادامه زندگینامه حضرت عبد العظيم الحسنی مدفن و ثواب زیارت عبدالعظیم مقاله‌های اصلی: آستانه حضرت عبدالعظيم و برابری زیارت عبدالعظیم حسنی با زیارت امام حسین(ع) به گفته شیخ طوسی عبدالعظیم در ری وفات یافت و قبر او در آن‌جاست.[الفهرست شیخ طوسی ص193] بنا بر نقل محدث نوری، فردی از شیعیان، رسول اکرم(ص) را در عالم رؤیا زیارت می‌کند که به او می‌فرماید فردا یکی از اولاد من کنار درخت سیب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی تشییع و دفن خواهد شد. وی برای خرید آن مکان به صاحب باغ مراجعه می‌کند در حالی که صاحب آن باغ نیز همان خواب را دیده بود و آن باغ را وقف عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند.[خاتمه مستدرک ج4 ص405] به همین علت، حرم عبدالعظیم حسنی به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» نیز معروف است.[عمده الطالب ص94] براساس روایتی از امام هادی(ع) خطاب به یکی از ساکنان ری، زیارت عبدالعظیم حسنی با زیارت امام حسین(ع)، برابر دانسته شده است.[کامل الزیارات ص338] [یادداشت ۱]محققان معتقدند این روایت تجلیلی است از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود. و همچنین احتمال داده‌اند این تشبیه به‌جهت شکل‌دهی پایگاه و محل تجمعی برای شیعیان در کنار قبر عبدالعظیم بوده باشد. علاوه بر این، گفته شده برابری زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع) به‌جهت فضای سیاسی خاص آن دوران بوده است. امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهایی که زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومت‌های وقت، شیعیان را تهدید می‌کرد، زیارت عبدالعظیم را سفارش می‌کرد.[حکمتنامه عبدالعظيم الحسنی ص22] مقام و مرتبه حضرت عبد العظيم و رضايتمندى اهل بيت عليهم السّلام از وى بنابر تاريخ و روایات معلوم و آشكار است،اما اينكه ثواب زيارت قبرش براى همه برابر باشد با ثواب زيارت مرقد مطهّر سيّد الشّهداء حسين بن علىّ صلوات الله علیهما(كه در روايات وارد شده برابر است با زيارت خداوند سبحان در عرش )[یادداشت ۲]بعید به نظر می‌رسد.امّا چنانچه كسى بدين اميد كه ثواب زيارت حضرت ابا عبد الله(ع) را بنابر اين خبر در زيارت حضرت عبد العظيم به وى دهند قبر او را زيارت كند ان شاء الله خداوند آن ثواب را بدو خواهد داد و اين بر اساس قاعده تسامح در ادلّه سنن و اخبار من بلغ باشد. [ ترجمه ثواب الاعمال وعقابالاعمال ص222] فضائل و مقامات علامه حلی عبدالعظیم را عالمی پرهیزکار معرفی می‌کند.[خلاصه الاقوال 226] محدث نوری نیز درباره فضائل او از رساله صاحب بن عباد نقل می‌کند که وی مردی با ورع، پارسا، معروف به امانت، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به توحید و عدل و دارای احادیث بسیار بود.[مستدرکالوسائل ج4 ص404] در بیان امام معصوم(ع) امام هادی(ع) در سفری که عبدالعظیم به سامرا داشت، او را تصدیق کرد. امام هادی(ع) وی را این‌گونه خطاب می‌کند: یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی... تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کرده‌ای... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.[التوحید ص 81--82 وروضه الواعظین ص 31--32] این گفتگو میان امام و عبدالعظیم به حدیث عرض دین مشهور است. مقام علمی ابوتراب رویانی می‌گوید: شنیدم که ابوحماد رازی می‌گفت در سامرا بر امام هادی(ع) وارد شدم و از بعضی مسائل حلال و حرام پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمود: چنانچه در امور دینی در [تشخیص] حلال و حرام، مسئله‌ای بر تو دشوار شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.[مستدرکالوسائل ج17 ص321] روایات عبدالعظیم در کتب حدیثی، بیش از صد روایت از عبدالعظیم حسنی نقل شده است.[مسند الامام الجواد ص302] از وی کتاب‌هایی در دست است؛ مانند کتاب «خُطَب امیرالمؤمنین‌»[رجالنجاشی ص247]و کتاب «یوم و لیله»[الذریعه ج 7ص190] که ظاهرا اعمالی است که بر حسب اخبار ائمه با اذکار خاصه روایت شده است و هر مکلفی می‌تواند در تمام روز و شب از مستحبات و واجبات به جا آورد.[جنه النعیم ج 5ص182 ]همچنین کتابی با عنوان «روایات عبدالعظیم حسنی‌» نیز شهرت دارد.[خاتمه مستدرک ج4 ص404] شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان «جامع اخبار عبدالعظیم‌» گردآوری کرده است.[الهدایه ص174] وی دو روایت از امام رضا(ع)، ۲۶ روایت از امام جواد(ع) و ۹ روایت از امام هادی(ع) بی‌واسطه نقل کرده است. روایات باواسطه وی هم به ۶۵ حدیث می‌رسد.
هدایت شده از الزهرا ۲ (حسینی مقدم )
زندگینامه حضرت حمزه حمزه بن عبدالمطلب ملقب به «سیدالشهدا»، «اسدالله» و «اسدالرسول» کنیه او ابوعماره و ابویعلی است. مادرش هاله دختر «وهیب» و دخترعموی «آمنه» بنت وهب، مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حضرت حمزه عموی پیامبر اسلام و برادر رضاعی او است؛ زیرا هر دو از پستان مادری بنام ثُوَیْبه شیر خورده‌اند. حضرت حمزه، بنابر نظر مشهور دو سال از رسول خدا بزرگتر بود. بنا به گفته مشهور مورخان، او در سال دوم بعثت، اسلام را پذیرفته است. بنا به نقل ابن اثیر و گروهی از مورخان، چون حمزه سیدالشهدا ایمان خویش را اظهار کرد، سردمداران قریش فهمیدند که پیامبر از این پس نیرومند شده و اسلام دارای مدافع قوی گردیده است و با گرویدن وی به اسلام، از طرح‌ها و نقشه‌های زیادی که علیه اسلام و مسلمین ترسیم کرده بودند منصرف شدند. حضرت حمزه (ع) همزمان با هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، هجرت نمود و در صف مهاجرینِ اولین قرار گرفت. او اولین فرمانده و پرچمدار اسلام است که از سوی رسول خدا در رأس گروهی از مسلمانان برای پاسخ‌گویی به حمله مشرکان، به محلی بنام «سیف البحر» اعزام گردید. در جنگ‌های متعدد دیگر مانند بدر و احد شرکت نمود و در بدر امتحان سختی را از سرگذراند و از سران قریش چند نفر، از جمله شیبه بن ربیعه و طُعَیمه بن عدی را به دست خود هلاک ساخت و در قتل یکی دیگر از مشرکان نامی؛ یعنی «عتبه بن ربیعه» با امیرمؤمنان علیه السلام شرکت جست. شجاعت حضرت حمزه در جنگ‌ها زبانزد خاص و عام و مورد تأیید دوست و دشمن است و لذا در جنگ بدر و اُحُد وی با هر دو دست و با دو شمشیر می‌‌جنگید. حضرت حمزه در میدان جنگ با نصب کردن «پرِ شترمرغی» به سینه‌اش از دیگر فرماندهان و جنگجویان مشخص و برجسته بود و به همین جهت در جنگ بدر یکی از سران دشمن پس از آن که به اسارت مسلمانان درآمد و چشمش به حمزه افتاد، پرسید: این کیست؟ گفتند: حمزه بن عبدالمطلب. وی با تعجب گفت «ذلِکَ فَعَلَ بِنا الأفاعِیل» او بود که صفوف ما را تار و مار کرد و ما را به روز سیاه نشاند! حضرت حمزه در سال سوم هجرت در جنگ احد پس از کشتن سی و یک تن از سران دشمن به مقام ارجمند شهادت نایل گردید. فضائل حضرت حمزه (س) در روایات شیخ صدوق از انس بن مالک نقل می‌‌کند که: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی علیهم‌السلام. (امالی صدوق، مجلس هفتاد و دوم.) در روایت دیگری، کلینی رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: «جاءَ رَجلٌ اِلَی النبی صلی الله علیه و آله فقال یا رَسُول اللّه وُلِدَ لی غلامٌ فماذا اُسَمّیه؟ قال: سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ؛ حَمْزه؛‌ شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: ای فرستاده خدا، فرزند ذکوری برایم متولد شده است، چه نامی ‌‌بر وی نهم؟ فرمود: او را «حمزه» نام بگذار که محبوب‌ترین نام‌ها در نزد من است.» (کافی کتاب العقیقه باب الأسما والکنی.) مرحوم صدوق رحمه الله در ضمن حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل می‌‌کند: «و ما فی القیامه راکبٌ غَیرنا وَ نَحنُ أربعهٌ فَقام اِلَیه العَبّاس بن عبدالمطلب، فَقال: مَنْ هُم یا رسول اللّه؟ فقال: امّا أَنا فَعَلی البراق… و عَمّی حمزه بن عبدالمطلب اسداللّه و اسد رسوله سیدالشهدا عَلی ناقتی الغضباء… و أخی علیّ، عَلی ناقه من نوق الجنّه؛ در قیامت همه پیاده هستند به جز ما چهار تن. عباس بن عبدالمطلب عرض کرد: ای رسول خدا، آن چهار تن کدامند؟ فرمود: اما من سوار بر براق خواهم بود… و عمویم حمزه بن عبدالمطلب اسدالله و اسد رسول و سیدشهدا بر شتر غضبای من سوار خواهد شد. و برادرم علی بر شتری از شتران بهشتی».(خصال باب الأربعه.) در حدیث مفصلی که امیرمؤمنان علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل نموده، آن حضرت، درباره حضرت حمزه می‌‌فرماید: «اما انّ حمزه عمی یُنَحّی جهنّم مِن مُحِبِّیه؛ همانا در قیامت عمویم حمزه جهنم را از دوستدارانش دور خواهد کرد». (تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام، ص 176، چاپ 1314)
💠 روز 💠 💎 راهکاری برای جبران گذشته 🔻امام هادى عليه‌السلام: اُذْكُـرْ حَسَـراتِ التَّـفْريـطِ بِـأَخْـذِ تَقْـديمِ الْحَـزْمِ ✳️ حسرت و پشيمانىِ كوتاهى در انجام كارها را به ياد آور و بـا تصميم جــدّى و تدبير جبـران كن. 📚 بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۷۰ ‌ ‌ 🔻گروه پیروان اهل بیت ورهبری : https://eitaa.com/joinchat/784924872Cd405c22429
هدایت شده از بــرای ظهـور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا داره به جاهای ترسناک و میرسه 🙄😕 ببینید چقدر زیبا و دقیق تشخیص میده 🤔🤔 رسما به فیلم ترمیناتور رسیدیم 🤦‍♂ ➖✅ برای ظهور دنبال کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4107927586Caed62e266b
💠 💬اگر چند تا روزه واجب مثل قضاء و نذر و غیره داشته باشد تقدمی و اولویت بینش‌ها نیست و می‌تواند هر کدام را زودتر انجام دهد. 💠 🌸 فردی که روزه قضا رمضان دارد نمی تواند مستحبی بگیرد. ❓آيا مى‏شود روزه قضا و روزه مستحبى را با هم در يك روز نيت كرد؟ ✍️ بايد فقط روزه‏ى قضا را نيّت كند، البته ثواب مستحبى را هم مى‏برد. 💠‏ 🍃 شخصى كه احتمال مى‏دهد روزه قضا دارد مى‏تواند روزه بگيرد با اين نيت كه اگر روزه قضا داشته باشد، آن را به جا آورد؛ و گرنه به عنوان روزه مستحبى حساب شود. 👌 نکته: این روزه احکام روزه قضا را ندارد لذا اگر بعد از ظهر آن را بشکند کفاره ندارد. 💠 ❓فردی که روزه قضا دارد می‌تواند روزه استیجاری بگیرد؟ اگر وقت برای انجام روزه قضا دارد مى‌تواند روزه‌ى استيجارى بگیرد. 📚 امام، نورى، مكارم، تعليقات على‏العروة، ج 2، شرايط صحه‏الصوم، م 3؛ تحرير الوسيلة ج‌1ص 294 م 2؛ خامنه‎ای، رساله نماز و روزه م 795؛ سیستانی، منهاج ج‌1، م 1035 و رساله ج1 م 2117؛ فاضل، استفتائات ج‌1 س 586؛ صافی 240 سوال پیرامون روزه س18؛ وحید، منهاج ج‌2، م 1035؛ بهجت، جامع المسائل، ج‌2، ص 8 و وسيلة النجاة ص 318؛ تبریزی منهاج ج‌1 م 1035 و استفتاءات جديد ج‌1، س 667 و 678 📚 👇 https://eitaa.com/joinchat/804061385C4d4b905f05