فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️من هر آنچه که هستم را مدیون معلمان گرانقدرم میدانم.
#عمران_عباسی #مدیر_میدان #قائمشهر #جویبار #سیمرغ #سوادکوه #سوادکوه_شمالی #گفتمان_عمران
┄┅☫🇮🇷 مدیرمیدان ☫┅┄
🔹️ ما به عمران می اندیشیم 🔹️
▫️گفتمان عمران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :🔻
🔸️گروه ایتا:کلیک نمایید
🔹️کانال تلگرام: کلیک نمایید
🔹️گروه تلگرام: کلیک نمایید
🔹️اینستاگرام: کلیک نمایید | کلیک نمایید
@goftemaneomran
🔸بمناسبت #روز_معلم🔸
📗 #داستان تربیتی واقعی
✍️معلّم از دانشآموز سوالی کرد امّا او نتوانست جواب دهد، همه او را تمسخر کردند.
معلّم متوجّه شد که او اعتماد به نفس پایینی دارد.
زنگ آخر وقتی همه رفتند معلّم، او را صدا زد و به او برگهای داد که بیت شعری روی آن بود و از او خواست آن بیت شعر را حفظ کرده و با هیچکس در این مورد صحبت نکند.
روز بعد، معلّم همان بیت شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن را پاک کرد و از بچّهها خواست هر کس توانسته شعر را سریع حفظ کند، دستش را بالا ببرد.
تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز بود.
بچّهها از این که او توانسته در فرصت کم شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند.
معلّم خواست برای او دست بزنند.
معلّم هر روز این کار را تکرار میکرد و از بچّهها میخواست تشویقش کنند.
دیگر کسی او را مسخره نمیکرد و دارای اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره او را "خِنگ" مینامیدند، نیست و تمام تلاش خود را میکرد که همیشه احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن را حفظ کند.
💥آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاسهای بالاتر رفت. وارد دانشگاه شد. مدرک #دکترای_فوق_تخصص_پزشکی گرفت و اکنون #پدرپیوندکبدجهان است.
📚کتاب زندگانی دکتر ملک حسینی.
@akhbarelafoor
📗 #داستان_آموزنده :
👈خدا رو چی دیدی شاید شد...
🔷 دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد».
یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود. گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود. معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت...
« خدا رو چه دیدی شاید شد ».
وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره.
امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه گریه ام گرفت.
👈فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟!
«خدا رو چه دیدی شاید شد»
@akhbarelafoor
✨ #پندانه
🔻مولا علی علیه السلام:
برای پدر و آموزگارت از جای خود برخیز، هرچند فرمانروا باشی.
@akhbarelafoor
📗 #داستان_آموزنده :
👈بخاطر پدرش !
همه شنيده ايم كه ((حاتم طائي )) از مردان سخاوتمند و جوانمرد تاريخ است ، او در طائف زندگي مي كرد و از قبيله ((طّيّ)) بود، و در حال كفر از دنيا رفت .
او دختري بنام ((سفانه )) داشت كه بانوئي باشخصيت و مهربان و بزرگ منش و سخاوتمند بود، اين دختر، در جنگ حنين و طائف كه در سال هشتم هجرت در سرزمين طائف ، بين مسلمين و مشركان واقع شد، در اسارت سپاه اسلام درآمد.
اين دختر با جمال و با كمال را وقتي به مدينه آوردند، هنگامي كه رسول اكرم صلی الله علیه وآله و سلم را ديد، درخواست آزادي خود نمود و در ضمن گفتارش عرض كرد:
((من دختر بزرگ خاندانم هستم ، پدرم ، اسيران را آزاد مي كرد، به مستمندان كمك مي نمود، مهمان نواز بود و گرسنگان را سير مي كرد، و افراد اندوهگين را شاد مي نمود، اطعام مي كرد، بلند سلام مي نمود، و هيچ گاه درخواست نياز نيازمندي را رد نمي كرد، اين مرد، ((حاتم طائي )) بود و من دختر او هستم )).
رسول اكرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمود: اين صفات ، از صفات مؤمنان است ، اگر پدرت مسلمان بود، براي او از درگاه خدا طلب آمرزش مي كردم .
سپس او را آزاد كرد و احترام شاياني به او نمود و فرمود: ((دست از سفانه برداريد، كه پدرش مرد كريم و بزرگوار و شريف ، و داراي ارزشهاي اخلاقي بود.))
📚داستان دوستان شماره 61
@akhbarelafoor
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به کدام یکی ایمان داریم؟
یک مار، مار دیگر نیش نمی زنه....
حجت الاسلام سالار سنجری
༺༽#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَࢪج༼༻
@akhbarelafoor
آهنگ روز معلم.mp3
8.36M
🎼 آهنگ به مناسبت روز معلم
#روزمعلم_مبارک🥰
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
اخبار لفور
📗 متن کامل داستان طالب و زهره: ⭐️ قسمت دوم ⭐️ شرح کامل داستان : در سال ۹۹۱ هجری قمری ، عبدالله نا
📗 متن کامل داستان طالب و زهره:
⭐️ قسمت سوم ⭐️
طالب ،چند روز بعد به پدر مراجعه می کند و حکایت عشق سوزانش را به دختری از طایفه چلاوی ها بازگو می کند ، پدر طالب در جواب پسر می گوید :طالب جان،آنچنان که زنبور نمی تواند یار یک پروانه باشد،یک چلاوی هم نمی تواند با یک آملی یار شود (ظاهرا در آن زمان اختلاف فرهنگی بین چلاوی ها و آملی ها زیاد بوده )،ولی طالب اصرارمی کند و به پدر می گوید :حکایت عشق ما همه گیر شده و داستان ما را خیلی ها می دانند ، اگر میخواهی که پسرت رسوای خاص و عام نشود ، کسی را بفرست تا زهره را از خانواده اش برای من خواستگاری کند.
پدروقتی اصرار پسر را دید،نامادری طالب را صدا می کند و داستان را برایش نقل کرده و به زنش می گوید :بیا برای طالب مادری کن و زهره را خواستگاری کن ، مادر خوانده هم که قبلا برای طالب خواب دیگری دیده بود،ضمن اشاره به اینکه چلاوی ها زن نمی دهند به آملی ها ، به پدر طالب می گوید که :من خواهرزاده خودم را برایش مناسب تر می بینم ،طالب هم در پاسخ به این پیشنهاد می گوید : من غیر از زهره دل به هیچ دختر دیگری نمی توانم بدهم ، مادر خوانده که دید طالب پافشاری می کند با خودش گفت از این ستون به آن ستون فرج است ، شاید زمان مشکل را حل کند،برای همین رو به طالب کرد و گفت : پسرم ،طالب جان ،با دست خالی که نمی شود رفت خواستگاری دختر مردم ، تو هم که چیزی نداری ،دست کم سالی صبر کن ، دراین فاصله ،پدرت کشاورزی میکند و تو هم به مرتع برو و مالداری ( چوپانی ) کن تا با ماحصل دست رنج یکسال شما ، ما با سری افراشته به خواستگاری برویم ،طالب با اینکه اساسا پی به منظور مادر خوانده برده بود ولی با خودش گفت پر هم بیراه نمی گوید ، خلاصه نباید با دست خالی پیش رفت،و در نهایت قبول کردو اینگونه شد که طالب به عشق وصال یار به همراه گله سر به بیابان و صحرا گذاشت.
روزها می گذشت وطالب با یاد زهره انرژی می گرفت و در پی گله مراتع ودشتها را زیر پا می گذاشت،طالب از عشق جانسوزش با درخت و علف و کبوتر و…درد دل میکرد و از هجر یار ضجه میزد و ناله ها ساز می کرد و هر غروب به غروب صدای عاشقانه های طالب بود که دشت و کوه و مراتع را بی قرار می کرد.
یک روز عصر طالب احساس کرد که کمی ناخوش است،یار غارش سبزعلی را صدا زد و گفت :من کمی ناخوشم باید کمی بخوابم ، تو گاوها را بدوش و از شیرشان کره بگیر تا من کمی استراحت کنم ، طالب سر بر زمین گذاشت و به خواب رفت ، در خواب ، زهره را دید که درون آب در حال غرق شدن و دست و پا زدن است و هر چه بیشتر دست و پا میزند بیشتر فرو می رود و باز زهره را دید که به همراه نامادری اش ( زهره هم نامادری داشت) به بازار می روند تا برای عروسی پارچه های سفید و زربفت بخرندوطالب باهمین خوابها تا صبح فردا سرگرم بود.
🔵 ادامه دارد.....
#داستان_طالب_وزهره
🔰 به کانال اخبار #لفور بپیوندید 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ طنز و خنده دار شعر" سن که رسید به پنجاه؛فشار میاد به چندجا..."
#شعر سن که رسید به پنجاه
فشار میاد به چند جا....
خیلی باحاله!
حتماً حتماً ببینید
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦮 عاقبت جوان سگ کُش
📗 داستانی تکان دهنده
از عاقبت فردی که توله سگی را کشت...
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
💎 رهبر انقلاب: دانشجویان آمریکایی نه تخریب کردند نه شیشهای شکستند اما اینجور با آنها رفتار میشود
🔹شما ملاحظه کنید آمریکاییها و دستگاههای مرتبط با آنها، با مخالفت زبانی با اسرائیل چه معاملهای دارند انجام میدهند! دانشجویان دانشگاههای آمریکا نه تخریب کردند، نه شعار تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشهای را شکستند؛ اینجور با آنها رفتار میشود.
🔹این رفتار آمریکاییها هم حقانیت موضع جمهوری اسلامی را در بدبینی به آمریکا نشان داد؛ یعنی در واقع پشتوانهٔ همین «مرگ بر آمریکا»یی که شما میگویید، شد. به همه نشان داد که آمریکا شریکجرم است. یک حرفی هم که ممکن است یک وقتی بهعنوان مثلاً دلسوزی (!) بزنند، دروغ است؛ خلاف واقع است.
🔹آنچه که انسان در عمل مشاهده میکند، نشاندهندهٔ همراهی و همدستیِ آمریکا در این جرم بزرگ و گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است. اینها شریکجرمند؛ چطور میشود نسبت به یک چنین نظامی، نسبت به چنین رژیمی، انسان خوشبین باشد یا به حرف او اعتماد بکند؟
@akhbarelafoor
16.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 انتقاد از واکنش برخی کشورهای عربی بعداز حمله سپاه به اسرائیل
🔷 کارشناس مراکشی:
چنان ناتوان و غرق در ذلتید که مجبورید حمله ایران را نمایشی توصیف کنید.
اگر نمایشی بود چرا با اسرائیل در هدف قرار دادن پهپادهای ایرانی همکاری کردید؟
شما در فکرتان هم نمیتوانید آنچه ایران انجام داد را اجرا کنید. با تهمتهایی که به ایران میزنید مجانی به اسرائیل خدمت میکنید.
@akhbarelafoor