1_8085399151.mp3
17.43M
1_7920942802.mp3
4.59M
🎧 آهنگ لالایی امام زمان (عج)
#لالایی
#امام_زمان_عج
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_5419852862.mp3
12.36M
☀️شیعه یعنی غیرت
برچشم خوب رحمت
دوسه جرعه از این شراب طهور بزن
🌹و با غیرت تمام بیا پای کار مولا
🌸یا علی مدد حیدر
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_4130402280.mp3
7.64M
🏴 مرحوم آغاسی :
🔊 خبر آمد خبر آمد خبری در راه است
🔊 سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید...
#مولای_من
#یاصاحب_الزمان_ عج
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
اخبار لفور
⛰ معرفی روستاهای لفور : ⭐️ این قسمت - روستای دهکلان ⭐️ قسمت اول ⭐️ ⛰ موقعیت جغرافیایی روستا: 🏡
⛰ معرفی روستاهای لفور :
⭐️ این قسمت - روستای #دهکلان
⭐️ قسمت دوم ⭐️
⛰ جمعیت و بافت روستا :
⛰ جمعیّت این روستای پُرآوازه بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال۱٣۵۵ تعداد ۶۰۰ نفر بوده است و در سرشماری سال۱٣٩۵ به ۱۵٢ نفر و ٧۴ خانوار کاهش یافته است.
⛰ روستای #دهکلان از یک آبادی یکپارچه تشکیل شده و بر روی تپه ای با شیب نسبتا ملایم واقع شده است.
⛰ وجود میان لایه های گچی و آهکی، آثار و دیرینه فعالیت آهک پزی و کوره پخت گچ و آهک در این منطقه از لفور نشان می دهد که در گذشته های دور دیرینه ی فعالیت آهک پزی و کوره پخت گچ و آهک در روستاهای #دهکلان و #مرزیدره که یکی از روستای همجوار آن است، وجود داشته است.
🔵 ادامه دارد..
✍محمد اصغری
#معرفی_روستاهای_لفور
#دهکلان_لفور
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
1_4065689476.mp3
10.57M
📚 مثنوی " شیعه "
🎤 با نوای حاج #صادق_آهنگران
✍ شاعر : محمد رضا آقاسی
🕯 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🪔 ایام فاطمیه
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
#دوبیتی_تبری
نِداشتِ گوگِ زا، چنگوم ره کورمه
اِسا راغون نِداشت، وینگوم ره کورمه
مره گِنّه چه خاره نوم، ته خش بو
مه دل که نیهه خش، من نوم ره کورمه.
✍ #حسن_احمدنژادچهره
📸 عکس : ارسالی از آقای #آتشکار
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
شه دیمّه چشمـه سر او زَنده افتاب
همن آ ویشـــه ره سـو، زَنده افتاب
تنک کنده شه دل ره محلـــه محلــه
تمـــ.وم دشت، وشــــکو زنده افتاب
صورتش را در کنار چشمه آب می زند آفتاب
جنگل و طبیعت را نورانی می کند آفتاب
دلش را محل به محل می گستراند و
همه جای دشت شکوفه می زند.
✍ #حوا_واحدی_گشنیانی
📸 #نیلوفرمحرابی
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
بشنوسّمــه خوانی بِئــی، دل بیقرارسّه
شوپه دِمه، امشو گمون، دشت نِفارَسه
اساره ریســه وَندِنــه مه آسمـونِ دور
انده چراغـونــه، خشی هرسو دیارسّه
ماه ره گمه انده هنیشیم تا سحـر بَوّه
فردا که روجــا در بمو هنتــا بهارسّــه
وا ولگــه شَنــده اتّه اتــا دارِ دسِّ جا
گمبه یقن وه سونِ من، چش انتظارسّه
میچکای جیک جیک چاج بِنّه مشتِ شِرکنده
امشو وه هم، مه همرِکت تا صب، وشارسه
گِلّـه دچینــم راهِ سَـر، کولکّه دی هادم
وِه اخِرین شوئــه مـه دل تکّـــا تِنارسه
✍ #حوا_واحدی_گشنیانی
📸 #آتشکار
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
35.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مستندی درباره زندگی مردم شرق لفور و روستاهای که به زیر آب رفته
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت #زهرا سلام الله علیها:
🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد
🔸باران اشک های مکرر، شروع شد
آجرک الله...
یابن الحسن... آقا...
بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه...
شروع شد...
🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
آقا منو ببخشید...
مصیبت مادرتون زهرای مرضیه...
از آنجایی شروع شد که...
هنوز آب غسل پیغمبر خدا خشک نشده...
یه عده نامرد...
ریختند درب خانه امیرالمومنین...
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
یوسف فاطمه...
امام زمان...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
بمیرم برات مادر...
زهرای مرضیه اومد پشت در...
فرمود حیا نمیکنی نانجیب...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
یک نفر صدا زد...
ای نانجیب...
مگه نمیدونی...
این خونه...
خونه پیغمبره...
این ها هم...بچه های پیغمبرند...
اِنَّ فیها فاطِمَه
زهرای مرضیه داخل این خونه است...
نانجیب مگه نمیشنوی...
صدای دختر پیغمبره...
هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره...
اما اون بی حیا اعتنا نکرد...
صدا زد...
وَاللهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ
بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم
اگرچه دختر پیغمبر باشه...
خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
خدایا همه جا رسمه...
هر کی بابا از دست میده...
مردم براش دسته گل می برند...
اما مدینه بجای دسته گل...
نانجیب اشاره کرد...
هیزم ها رو بیارید...
خونه رو آتیش بزنید...
ای وای... ای وای...
مردم مدینه دارند نگاه میکنند...
یدفعه ببینند...
شعله های آتش بلند شد...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
مادرتون زهرا پشت در ایستاده...
نميذاره این نامردها وارد بشن...
اما نانجیب حیا نکرد...
آنچنان با لگد به این در زد...
صدای ناله مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله..
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
بابا یا رسول الله ببین...
با دخترت چه کردند...
پهلوم رو شکستند...
🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات
🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد
سادات منو ببخشید...
همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل)ِ
فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست
🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود
🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن
🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود
یا صاحب الزمان...
اگر اینجا محسن شش ماهه رو..
بین در دیوار کشتند...
کربلا هم یک شش ماهه ای رو...
روی دستهای باباش پرپر کردند...
آماده ای بگم یا نه...
ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره روی دستهاش جان میده...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
گوش تا گوش علی رو دریدند...
🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
علی اصغرم...
یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم..
من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم...
حالا جواب مادرت رو چی بگم...
پاشو ببین مادرت منتظره...
چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم...
هر کجا نشستی ناله بزن...
ای غریب حسین...
🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را
🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
🔵 ادامه دارد...
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید
✳️ متن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ الله ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ، السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ
*شب شهادت بذار یه جور دیگه سلام بدیم:*
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَکْسُورَهِ ضِلْعُهَا،
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا،
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا
*شب شهادت،اگه شبش نبود نمی گفتم همین الان،وای مادرم،وای مادرم….*
ممنونم اگر نروی
می میرم اگر بروی
*شب شهادت بی بی جانمون حضرت زهراست، امشب همه ی جلسه از ابتداش یا زبانحال علی، یا زبانحال فاطمه است.جای دیگه هم نمیریم،امشب یا علی گریه می کنه زهرا حرف میزنه،یا زهراخمیده ی سر بلندی،وقتی می بینم می خندی
ولی می دونم سه ماهه،سرت رو از درد می بندی
می خوام بگم پیشم بمونی،ولی می دونم نمیتونی
برو ولی تو با فراقت،دل علی رو می سوزونی
*دید حال علی منقلب،گفت:آقاجان،قربونت برم بذار من یه ذره باهات حرف بزنم.”امشب روضه ی من روضه ی نگرانیهای یه مادر دم رفتن،امشب می دونی مادر ما نگرون چی بود؟ هر مادری می خواد بره نگرانه،یه نگرانی برا خودش داشت،چند روز پیش این نگرانی رفع شد،تا نگاهش به تابوت افتاد یه لبخند زد،خیالم راحت شد حجم بدنم رو کسی نمی بینه،دیگه نگران نیستم خدا رو شکر.دیگه نگران چی بود؟امشب به خاطر بی بی یه قدم بگذار،وسط روضه باید پند بگیری،باید درس بگیری، چه اتفاقی می افته شب شهادت،
امیرالمؤمنین می فرمایند:فاطمه دیگه نگران چی هستی؟علی جان،بچه هامو می بینم دارم اشک می ریزم،علی جان نگران گهنکارای امتم هستم،از خدا خواستم: “یَغْفِرُ لِعُصَاهِ اُمَّتی” فاطمه شب شهادت میگه:خدایا به حق اشک چشم بچه هام گنهکاران امت من رو ببخش،دست اونها خالی.حالا من امشب قول بدم بگم مادر نگران نباش،دیگه قول میدم سمت گناه نرم،مادر نگران من وتو بوده دم آخر.دیگه نگران چی بود؟روایت میگه:نگران علی بود،یه نگاه کرد مولا دید بی بی به پهنای صورت داره اشک می ریزه، علی جان: “أَبْکِی لِمَا تَلْقَی بَعْدِی” علی جان نگرانم بعد از من با تو چه می کنند. تو دیگه یار نداری،طرفدار نداری.نگران بچه هاش هم بود،یه نگاه به علی کرد،صدا زد:علی جان،“أَبکنِی وَأَبک لیتَامی” علی برا من و یتیم هام گریه کن، “وَلاتَنْس قَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاق”ِ. علی جان حسینم رو یادت نره*
ای تشنه لب حسین حسین حسین
عشق زینب حسین حسین حسین
شب شهادت،بی بی ما به امیرالمؤمنین گفت: وَلاتَنْس قَتیلَ العِدَاء بطَفِّ الْعِرَاقِ. بیا من وتو هم یه عهد ببندیم،همه دستاشون رو بدهند به هم، بیایید همه باهم یه قولی به بی بی بدهیم،دست هم رو می گیریم،یه عهد می بندیم،مادرجان،ما هم امشب عهد می بندیم حسینت رو فراموش نمی کنیم،بلند بگو: حسین….” ابد والله یا زهراء ما ننسی حسینا” ماهم حسینت رو فراموش نمی کنیم، نه فقط من وتو،خود اهلبیت هم حسین رو فراموش نکردند،زهرا با روضه ی حسین جون داد،پیغمبرهم با روضه ی حسین جون داد،دم آخر ابی عبدالله رو سینه اش بود جون داد،امیرالمومنین هم شام بیست و یکم با حسین جون داد، امام حسن هم “ لا یوم کیومک یااباعبدالله”
گفت.امام سجاد،امام باقر،امام کاظم،امشب ببرمت حرم امام رضا،روزی امشب مارو امام رضا بده. آقا جان شما همه رو بردی کربلا،صدا زد:” إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” چرا میگم امام رضا؟ می خوام امشب پاک پاک بری بیرون،چرا “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ” فرمود: “فَإِنَّ الْبُکَاءَ عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ.” امام رضا راه رو به من وتو نشون داده،نسخه رو امام رضا پیچیده،که گناه داری،روسیاهی،” ذُّنُوبَ الْعِظَامَ”راه پاک شدنش فقط گریه برای حسین،چشم آقا،چشم،جون بخواه.کجا بریم گریه کنیم؟خودت روضه بخون یاامام رضا، خود امام رضا روضه خونده،چی روضه ای خونده؟ “فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ”. مثل مذبوح سر حسین مارو بریدند،حسین…
من از امام رضا عذر میخوام،آقا شما گفتید،مگر نه من جرأت نمی کردم،بابا مذبوح تکلیفش معلوم،روضه ی من یه شباهت،یه فرق،آدم رو میکشه،شباهت اینه:ما رسم داریم،یه قربونی رو بخوان ذبح کنند،همه دورش حلقه می زنند،همه خوشحالند،هرکی میگه:یه سهمی از این قربانی مال منه،کربلا دور حسین حلقه زدند، اخنس گفت:عمامه اش مال من،خولی گفت:سربریده اش مال من،یکی گفت:انگشترش مال من،یکی گفت:پیراهنش مال من.اینها شباهت بود، حالا فرقش روگوش بده:ما رسم داریم،قربانی رو بخوان ذبح کنند،آبش میدن،آبم نخوره لب هاش رو به زور خیس می کنند،روبه قبله اش می کنند،آخ بمیرم برات:“السلام علیک مذبوح من القفا”حسین
🔰 به کانال اخبار #لفور بپيونديد 👇👇
@akhbarelafoor
👆 با ما همراه باشید