هدایت شده از کانال خبری تحلیلی بصیرت
💢صفحه اول روزنامههای دوشنبه ۶ آذر ۱۴۰۲
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلیپ تصویری: سرچشمه آفتاب
▪️ معرفی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از ولادت تا شهادت
#فاطمیه
🆔 @balagh_ir
🔹مریم مقدس! آسوده بخواب ، فرزندان زهرا رسیدند
امروز به روایتی با سالروز شهادت فاطمه زهرا سلامالله علیها -سیده زنان عالم از ازل تا به ابد- همزمان است. از این روی با دلدادگان حضرتش به سوگ مینشینیم و ستون گفت و شنود امروز را به بریده یکی از یادداشتهای کیهان اختصاص میدهیم؛
۱- رعب و وحشت در میان مسیحیان افتاده بود، زنان چهره میخراشیدند، مردان با رنگ پریده به حمام خونی میاندیشیدند که پیشروی بود و نمونههایی از آن را در فیلمها و تصاویر واقعی دیده بودند. کودکان به دامان مادران پناه برده بودند. شاید نمیدانستند چه فاجعهای در راه است ولی دلهره مادران و رنگهای پریده پدران از واقعهای خبر میداد که هرچه بود، شادی و نشاطی در آن نبود... خبر رسیده بود که تروریستهای داعش به چند کیلومتری آن منطقه مسیحینشین رسیدهاند.
نام داعش با خون و آتش و دود و سربریدنها و زنده زنده سوزاندنها و زنان و دختران را به اسارت بُردنها و کودکان را در قفسهای آهنین غرق کردنها و... همراه بود... همگان دست به دعا برداشته بودند و با چشمهایگریان خدا را به یاری میطلبیدند. زنگ کلیسا به صدا درآمده بود و جمعیت را برای استغاثه و دعا به آستان خدای مهربان فرا میخواند...
۲- ناگهان خبری به لطافت نسیم صبحگاهی از راه رسید و سراسر شهر را در نوردید. چهرههای دژم و اندوه گرفته به شادی گرایید. چشمها که از اشک ماتم خیس شده بود، جای خود را به اشک شوق داد... خبر، این بود؛ حاج قاسم سلیمانی با مردان پاکباختهاش از راه رسیده است. تروریستهای تکفیری را که تا چند کیلومتری شهر مسیحینشین «بیجی» در استان صلاحالدین عراق پیش آمده بودند، قلع و قمع کرده و به جهنم فرستاده است....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/278088/
🖌#یادداشت_روز
🔹آتشبس یا ادامه نبرد؟ دورنمای جنگ نامتعارف
✍️ محمد_ایمانی
۱- «آتشبس ادامه مییابد، یا جنگ از سر گرفته میشود؟». صورت مسئله جنگی که ۵۲ روز از آغاز آن میگذرد، اصلا این نیست. اسرائیل تظاهر میکند که مصمم است جنگ را پس از آتشبس چهار روزه ادامه دهد، اما واقعیت، چیز دیگری است. شروع عملیات زمینی علیه غزه و ارتکاب جنایات جنگی، دروازههای جهنم را به روی رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی و جنوبی و فراتر از مرزها در دریای سرخ و اقیانوس هند گشود. بنابراین رژیم اسرائیل، برخلاف هارت و هورت فراوان، نیازمند توقف جنگ برای در امان ماندن از پیامدهای گسترش آن است. همین دیشب اعلام شد که چهارمین کشتی متعلق به این رژیم، گرفتار عملیات انتقامی در خلیج عدن شد و این، علاوهبر تلفات و خسارات سنگینی است که مقاومت غزه، حزبالله لبنان و مقاومت یمن وارد کردهاند.
۲- نواره غزه، منطقه کوچکی است؛ اما جنگ جاری در آن، جنگ متعارفی نیست که بتوان نقطه پایان متعارفی بر آن گذاشت. این جنگ در مقابل آپارتاید، نسلکشی و جنایات جنگی رژیمی است که بر مبنای اشغال سرزمینی بنا شده، و تا یکی از دو طرف از بین نرود، جنگ ادامه خواهد داشت. ملت فلسطین، از بین رفتنی نیست، چون اینجا سرزمین مادری اوست. اسرائیل اما رژیمی چهل تکه است که نمیتواند و نتوانسته با جمع کردن مهاجران از کشورهای مختلف، ملت مصنوعی بسازد.
3- امپراتوری غرب، سابقه طولانی در «جنتلمن» ساختن از جنایتکاران دارد. صهیونیستهای یهودی هم، پیشگام تحریف و فریب در تاریخ بشر هستند. اما...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/278090
📎🔹بینشانی آن روز تربت زهرا (س) نشانه امروز بود*
🔸«زهرای ما(س)، آن روزها، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشم انتظار خویش بپیوندد، بارها کوچههای مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسی سفارشهای رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی را که با خدا بسته و اکنون بیمحابا شکسته بودند، به یادشان آورده بود. اما، دلشوره فاطمه(س) که اصرار او را در پی داشت، پاسخی جز سکوت برخی از خواص را به دنبال نداشت و چنین بود که صدای فاطمه(س) در سکوت سنگین و سؤال آفرین آن روزها گم شد.
زهرای ما(س) میدانست که اگر مردم از ولایت علی(ع) دور شوند بیتردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور میشوند. فاطمه(س) در محرومیت جهان اسلام از امامت علی(ع)، «فتنه جمل» را میدید، نعره مستانه معاویه در فریب صفین را میشنید، در «نهروان»، جهالت خوارج را مینگریست و در سحرگاه خونین نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه بر فرق شکافته علی(ع) میگریست، اشرافیت بر باد رفته را میدید که بار دیگر به میدان آمده، حسن(ع) را که از محرومیت مردم گرفتار در چنگال معاویه خون دل میخورد و سر مطهر حسین(ع) را میدید که در هنگامه خون و فریب اشراف بر نیزه میرود، یزید را میدید که سر بریده فرزند رسول خدا(ص) را پیش روی نهاده، بر لب و دندان او میزند و اجداد به هلاکت رسیده خود در «بدر» و «حنین» را به تماشای انتقام میخواند! و... مردم مظلوم را که در چنگال خونریز «بنی امیه» و «بنی عباس» گرفتارند و جماعت مسلمانان را که انگشت پشیمانی به دندان میگزند و دست حسرت بر پیشانی میزنند که کاش ولایت علی(ع) آن دوستدار محرومان و حامی مظلومان را پاس میداشتند تا ولایت حجاج بن یوسفها و منصور دوانقیها که خونریز و انسانستیزند را به زور بر گرده خویش نمیداشتند.»
فاطمه(س)، این همه را میدید که آن همه دلواپس بود، واقعهای که آن روزها اتفاق افتاده بود انحرافی بزرگ بود و بیراههای که برخی از خواص به هر علت- و از جمله قدرتطلبی، و آلودگی به چرب و شیرین دنیا و مخصوصاً تلاش برای بازگشت به زندگی اشرافی- در آن گام نهاده بودند، زاویهای ۱۸۰ درجه با صراط مستقیم الهی و نقشه راهی که رسول خدا(ص) به وضوح و با صراحت ترسیم کرده بودند، فاصله داشت... و این دلشوره واقعی زهرای ما- سلام الله علیها- بود. غیر از این چه نگرانی دیگری میتوانست زهرای مظلوم ما را تا آن اندازه به دلشوره اندازد؟
گفتهاند و هنوز هم میگویند که دلشوره فاطمه از غصب فدک بود! و ما در این که فدک غصب شده بود سخنی نداریم ولی بدون کمترین تردیدی میتوان گفت نسبت دادن دلشوره و نگرانی فاطمه زهرا(س) به غصب فدک، نمیتواند ریشه و علت نگرانی دختر پیامبر خدا(ص) با آن همه فضیلت بینظیر و جایگاه برجسته آن حضرت باشد. در خبری موثق آمده است که هارونالرشید، خلیفه عباسی، یکی از نزدیکان خود را نزد امام موسی کاظم علیهالسلام فرستاد و از ایشان خواست محدوده «فدک» را مشخص کند تا آن را به فرزندان فاطمه سلام الله علیها بازگرداند و ماجرای نارضایتی دختر پیامبر خدا(ص) از حاکمان آن روز خاتمه یابد، آن امام بزرگوار در پاسخ خلیفه عباسی، حدود و مرزهای کشور اسلامی در آن روز را به عنوان حدود و مرزهای فدک یاد کرد.
تاریخ نویسان و وقایع نگاران در صدر اسلام برخی از کوچکترین و کم اهمیتترین رخدادهای آن روزها را با دقت و شرح جزئیات آن ثبت کردهاند که امروزه در دست و قابل مراجعه است. مثلاً این که خانه فلان سردار اسلام در کدام نقطه قرار داشت و فلان شخصیت صدر اسلام در کدام جنگ و حتی در کدام نقطه از میدان جنگ کشته شد و یا به شهادت رسید و یا فلان شخص با نیزه حمله میکرد یا با شمشیر و...
بنابراین آیا تعجب آور نیست که تربت پاک دختر پیامبر خدا(ص) با آن همه نقش برجستهای که در اسلام داشته است و آن همه فضیلت و شأن والایی که از قول رسول خدا(ص) درباره آن حضرت نقل شده است «بی نشان» باقی بماند؟!...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/278063
❇️میتوان آموخت، اما مجال ضدیت نیست.
🔹اخیراً مصاحبهای از خبرگزاری ایکنا منتشر شده است که، در گفتگو با استاد محمدحسین حشمت پور (دام عزه) به مناسبت روز جهانی فلسفه، پرسشهایی طرح کرده اند. استاد در برخی از پاسخها، عبور خود از فلسفه اسلامی و اشتغال به دروس قرآن و حدیث را تصریح میکند:
https://iqna.ir/fa/news/4183268/
🔹حال، در این میان، بهره هایی از این مصاحبه و گفتگو میتوان گرفت:
1⃣اول: بارها ابراز پشیمانی اهالی فلسفه اسلامی را خوانده و شنیده ایم. از اینکه، عمرشان را به فلسفه گذرانیده و از معارف قرآن و حدیث بدور، پشیمان و نادم بودند و در آخر عمر خود به سراغ این معارف رفته اند. این پشیمانی ها، برای هر «مؤمن کیّسی» درس آموز است و عبرت انگیز.
و البته، این پشیمانی از نقاط امتیاز فلسفه اسلامی با سایر فلسفههاست. پرواضح است که، آن عقلی که راهبر فلسفه اسلامی بوده، عقل متعبّدی بوده که خواهان بندگی بود نه انانیت و سرکشی و طغیان، و از همین روی است که در نهایت ابراز پشیمانی میکند.
2⃣دوم: از این مصاحبه و نظایر آن، بیش از مطالب علمی، میتوان آموخت، اما نمیتوان این مصاحبه را اسباب «ضدیت با فلسفه اسلامی» قرار داد. اساساً، ضدیت با فلسفه اسلامی بی معناست. فلسفه پرورشیافته در درون فرهنگ اسلامی که هرچقدر که جلوتر آمده، صبغه و صیاغت اسلامیتری به خود گرفته است، مجال ضدیت ندارد، بلکه، مواجهه با فلسفه اسلامی باید «انتقادی» باشد تا این تراث بهتر و بیشتر بتواند اثر عقلانی خود را بر فرهنگ عمومی بگذارد.
3⃣سوم: اگر، مصاحبه با استاد حشمت پور، بستر ضدیّت با فلسفه اسلامی قرار بگیرد، اولین آسیب آن، تضعیف «عقلانیت» در درون جامعه ایرانی اسلامی خواهد بود. تا برساختن یک نظام عقلانیِ عمیق و عریق، نمیتوان از این تراثی که تمام تلاش خود را بر پیرایش عقلانیتِ برهانی از شوائب شرک و الحاد داشت، رفع ید کرد. فلذا، یادآور باشیم که، از این مصاحبه بیاموزیم و به آن به دیده «عبرت» بنگریم، اما آن را بهانه «تضادّ» قرار ندهیم.
◀️در عین حال، این نکته نیز باید گفته شود؛ همانطور که، تقویت عقلانیت منوط به مواجهه انتقادیِ همدلانه با فلسفه اسلامی است، و متوقف بر این است که، پرسشهایی نوین از فلسفه اسلامی طرح نمود، قد و اندازه پاسخهای آن را دریافت و برای نقاط خلأ آن چاره اندیشید، همچنان نیز باید از «تعصبِ کور» نسبت به این دانش بشری نیز احتراز کرد. به عبارتی؛ هم ضدیت با فلسفه اسلامی، هم تعصبِ کور نسبت به آن، در نهایت به تضعیف عقلانیتِ اسلامی منجر خواهد شد. و باید از این دو عبور کرد؛ ضدیت، تعصب.
منیرالدین
🆔 @h_falahati