🔴 حزب الهی بودن با همه تراژدیهایش
✍🏻 دکتر عبدالله گنجی نوشت:
✅ حزب الهیها کسانی هستند که وقتی همه نگرانند که دو ریالشان نشود یک ریال، آنها نگران انقلاب اسلامی هستند و منافع خودشان را فراموش میکنند.
✅ حزب الهیها کسانی هستند که امکانات کشور در اختیارشان نیست، اما همه جا در تاکسی، اتوبوس، مترو، دانشگاه، اداره و مدرسه و... باید پاسخگوی همه کس و همه چیز باشند.
✅ حزب الهیها کسانی هستند که ضمن اینکه دور از قدرتند، شرمنده مردماند و هرکجا بتوانند، مانند اردوهای جهادی و کمک به زلزله زدگان، جبهه و سوریه در خط مقدم حضور دارند.
✅ حزب الهیها کسانی هستندکه از ناهنجاریهای اجتماعی رنج میبرند و غصه میخورند، اما هنوز یاد نگرفتهاند که اگر نمیتوانند جذب کنند، هل ندهند.
✅ حزب الهیها بین منتقد، مخالف و معاند فرق میگذارند و صرفاً معاند را در مقابل خود میبینند.
✅ حزب الهیها عنصر شهادت را همیشه در گوشه نگاه خود دارند و به دنبال آرمانی هستند که بدان نقطه ختم شود.
✅ حزب الهیها ساده پوش و ساده زیست هستند و اصراری ندارند همه مردم اینگونه باشد. آنها الگویی را ارائه میدهد که مملو از یک رنگی است و اینچنین میتواند اشرافی گری در حاکمیت را نفی کند.
✅ حزب الهیها از قشر و صنف خاص نیستند همانند مولدان انقلاب اسلامی هستند. در جمع آنان از سپاهی تا کارگر شهرداری، از معلم و استاد تا کشاورز و پزشک و پرستار تا مکانیک و بازاری قابل رهیابی است.
✅ حزب الهیها کسانی هستند که وقتی معاندین میخواهند از انقیاد خارج شوند نام او را «لباس شخصی» میگذارند حال آنکه او هم فردی شبیه خود آنان است فقط منشأ تعهد و مسیر هزینه شدن و هزینه دادن متفاوت است.
✅ حزب الهیها برای حفظ پرچم پر خون اسلام، تشیع و امام خمینی و آرمانهای انقلاب اسلامی از مال، جان، آبرو و زخم زبان میگذرند و در این راه هیچ شأن و جایگاهی برای خود قائل نیستند.
✅ حزب الهیها آن دختر و پسر «بدظاهر» را دشمن خود نمیداند، اما احساس میکند خداوند او را در مقابلش قرارداده است تا آزمایش شود و ماموریتی را انجام دهد و در عین حال ارزش خود را نیز معنا کند.
✅ حزب الهیها کسانی هستند که در عرصه هنر، دانشگاه و حتی رسانه غریبند و این غربت علیرغم حاکمیت نظام دینی است. اما به تعبیر شهید آوینی: «باز معتقدم خداوند، لوح و قلم تاریخ را به اینان سپرده است». فقر در مقابل خالق، دلخوشی زندگی روزمره حزب الهیها است.
✅ حزب الهیها کسانی هستند که فرزندانشان مانند بقیه مردم بیکار در منزل نشستهاند گرانی آنان را میآزارد، اما سنگ زیرین آسیاب هستند و دم برنمیآورند و خود را در معرکه آزمایشی میدانند که با انقلاب امام در معرض آن قرار گرفتند.
✅ حزب الهیها مصداق «و من هم من ینظر» هستند و بر صراط «و ما بدلو تبدیلا» استوارند.
✅ حزب الهیها مردم سالاری را بزنگاه و بستر اصلاح مدیریت کشور و یکی از روشهای حفظ و استمرار ارزشهای انقلاب اسلامی میدانند و به آن اعتقاد دارند.
✅ حزب الهیها وقتی رد صلاحیت میشوند زمین و آسمان را بهم نمیدوزند، احساس میکنند تکلیفی از دوششان برداشته شده است و سجده شکر به جا میآورند.
✅ حزب الهیها جدا از مردم و در محله و شهرک خاص زندگی نمیکند، فرزندشان در مدرسه خاص نمیرود. آنها با مردم زندگی میکند و البته در راه هزینه دادن برای انقلاب اسلامی پیش قراول است.
✅ حزب الهیها مسجد محورند و در بین انواع اسلامها به اسلام روحانیت اعتقاد دارند و «ایران امروز را مظهر آن نور مقدسی میداند که در ظلمات این عصر درخشیدن گرفته است».
✅ حزب الهیها هر کجا میداندار بودهاند، افتخار آفرین شدهاند. از جنگ تا انرژی هستهای و موشکی و... (شهریاری، علی محمدی، تهرانی مقدم، کاظمی آشتیانی و...)
🔶 آنان که تصویر دیگری از خود مخابره میکنند و اصرار بر حزب الهی بودن دارند، دروغ میگویند. حزب الهی نماها را شناسایی کنید.
🔷 اما حزب الهیها باید شرم را کنار بگذارند و وقتی به خاطر فسادهای موجود مورد بازخواست و سوال قرار میگیرند، بگویند: اینها را ما انتخاب نکردیم اینها خروجی انتخاب خود شما ملتاند.
بهانهها و نشانهها
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است، نماد عریانترین شعاری بود که از سال ۱۳۸۸ توسط دشمن مدلسازی شد. بر اساس این مدل میتوان هر پدیده و اتفاق بیربط و با ربطی را به مثابه بستر و زمینهای قلمداد کرد که از آن علیه اصل نظام استفاده شود. برای مردم و نظام این بسترخواهی و بسترسازی به مثابه جفایی دو سر است. از یک سو ظلم در حق مردمی که میخواهند مشکل خود را بیان کنند و از سوی دیگر ظلم به نظام است که میخواهد تظلمخواهی مردم را به رسمیت بشناسد و به آن گوش دهد و حتی آن را به مثابه آزادی تجمع، تحصن و بیان پرچمداری کند؛ بنابراین کمتر تجمع واقعی و مطالبه حقی در کشور بهوقوع میپیوندد که به انحراف کشیده نشود، زیرا در راهبرد «فروپاشی از درون» یا تقابل مردم – حاکمیت از هر بهانه و بستری باید استفاده کرد و گودرز و شقایق را با بدترین مشابهت ممکن نیز به هم پیوند زد. مطالبات بهحق مردم دچار چرخه معیوب و کلیشهای شده است. ابتدا تعدادی با مطالبه مشخص (مثلاً بیکاری یا مال باختگی و...) تجمع میکنند. منافقین یا سلطنتطلبان یکی، دو نفر را به جمعیت نفوذ میدهند، شعار عوض میشود. نیروهای امنیتی – انتظامی ورود میکنند و در پی آن از رسانههای فارسی زبان غرب میشنوید که: تجمع کارگران... که دنبال مطالبه حقوق خود بودند، سرکوب شد و احیاناً همان عنصر مخرب اگر دستگیر شود، به عنوان کارگر یا فعال مدنی تا مرز شکنجه و قتل و اعدام برده میشود.
تعدادی از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات مظلومانه در تصادف جان دادند. دانشگاه حتماً باید پاسخگو باشد. دستگاه قضا حتماً باید دنبال نماید. مدیران دانشگاه حتماً باید عذرخواهی کنند و حقوق خانوادهها باید محترم و مهم شمرده شود، اما فیکنیوز فراخوان میزند و ناگهان از شبهرسانه ملکه میشنوید: «تعدادی دانشجو در خیابان انقلاب در اعتراض به کشته شدن دانشجویان تجمع کردند و شعارهایی علیه اصل حکومت و نظام سر دادند»، حال خانواده مقتولین چکار باید بکنند؟ آیا برخورد با این چند نفر با عنوان «حمله به دانشجویان معترض علیه مدیریت دانشگاه آزاد» بازتاب نمییابد؟
لذا بلافاصله از: خون دانشجویان دانشگاه آزاد بهانه است / اصل نظام نشانه است رونمایی میشود.
محسن رضایی در یک توئیت ادبیات مناسبی را استخدام نمیکند. بلافاصله رسانههای فارسی زبان سعودی و انگلیسی – امریکایی صدها ساعت برنامه علیه دفاع مقدس تولید میکنند و خونخواه شهیدان میشوند.
برادر قالیباف و رحیم پور و... در کربلای ۴ شهید میشوند، اما دنیای غرب و ضدانقلاب، خونخواه شهیدان و ارزشگذار جان آنان میشوند. با دقت در هدفگذاری میتوان فهمید که رضایی بهانه است / قداست دفاع مقدس و فرهنگ شهادت نشانه است.
سست کردن حامیان اصلی نظام که همه چیز خود را در این ۴۰ سال نثار کردهاند، انگیزه راهبرد تولید بحران از بهانه است. در عرصه میدانی این رویه باعث شده است تا مردمی که مشکل اقتصادی و ... دارند نیز فضا را برای تظلمخواهی مناسب نبینند و احساس کنند آلت دست ضد انقلاب قرار میگیرند و نه تنها مشکل خود را نمیتوانند به گوش برسانند که ممکن است بر مشکلاتشان بیفزایند. بدون تردید اپوزیسیون جمهوری اسلامی حریت انسانی خود را نیز از دست داده است و از طبع و طبیعت آدمی نیز خارج شده است. دشمنی در فرهنگ ما دارای مرام و رسومی است. به همین دلیل مقام معظم رهبری از مرحوم فروهر به عنوان «دشمن نجیب» نام بردند و یا مرحوم بازرگان را معلم اخلاق مینامیدند یا مرحوم سحابی پدر را الگوی آمیختگی اخلاق و سیاست معرفی میکردند.
این هر سه نظام جمهوری اسلامی را قبول نداشتند، اما در دشمنی به قواعدی از اخلاق و انسانیت معتقد بودند، اما امروز این از دست رفته است. منافقین که خود را مجاهد ملت (مجاهد خلق) معرفی میکردند حاضر شدند با صدام پالوده بخورند. ضد امپریالیستی بودند و چپ میزدند، اما حاضر شدند مستمع جان بولتون و وکیل ترامپ شوند. ربع پهلوی حاضر شد به الپهلوی تبدیل شود و سعودیها تریبونساز وی گردند.
این پدیده که هر بهانهای برای مواجهه با نظام نشانه میشود باید با همه شگردها و دستاویزهای آن برای مردم تبیین شود. از مهمترین وظایف دولت در این زمینه برآورد و پیشبینی به منظور حل مسئله و پیشگیری است. متأسفانه دولت در حال شرطی کردن مردمی است که دچار مشکل میشوند. حل مسئله را به زمانی ارجاع میدهد که مردم به میدان بیایند و دشمنان در صفوف آنان به رقص درآیند.
اگر قرار بود دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان پول به مال باختگان بدهد چرا قبل از حضور میدانی آنان اقدام نکرد؟ چرا زمانی که منافقین کانال «مال باختگان» ساختند و ۲۸ هزار عضو گرفتند، مسئله را حل کرد؟ آیا دولت از مشکلات و واردات لاستیک و حجم نیاز ماهانه و عرضه و تقاضای آن بیخبر است؟ چرا وقتی اعتصاب کشور را قفل میکند مسئله حل میشود؟ بسترسازی روی دیگر وجود زخمی است که مقام معظم رهبری از آن به عنوان محل نشستن زنبور (دشمن) نام بردند. درمان زخمها قبل از نشستن زنبور لازم است. زخمهای موجود سرطان (بحران) نیست و راهحل دارد. مهمترین حجت هم این است که حل مسئله بعد از پرداخت هزینه توسط دولت یا حاکمیت انجام میشود. راهبرد دولت باید پرداخت هزینه قبل از رشد زخم باشد. این زخم بعضاً زخم زبان است که از بیان نسنجیده تولید میشود. کنترل سخنان نسنجیده نیاز به منابع مالی و برنامه سالانه ندارد، فقط لازم است مسئولان کشور خودباختگی خود را در بیان متجلی نکنند. زنبور دشمن فقط بر زخم مردم نمینشیند که بعضاً بر نوک زبان مسئولان هم مینشیند و از زبان آنان بهانههای منجر به نشانه تولید میکند.
بارها گفته ام و نوشته ام که فتنه۱۳۸۸ یک طراحی از قبل انجام شده بوده که مهندسی آن بر اساس آماده کردن مردم از ۶ماه قبل با اسم #رمز_تقلب برای فردای انتخابات بود
این اردو کشی از نگاه موسوی در هر دو صورت پیروزی یا شکست انجام می شد و فرقی نمی کرد.مصاحبه۲۱/۳/۸۸هفته نامه تایمز
۲-خبرنگار به موسوی:اگر شما پیروز (دقت کنید از پیروز سوال می کند)انتخابات شوید برای اجرای دیدگاههایتان با توجه به نقش رهبری در جمهوری اسلامی ایران چه خواهید کرد
موسوی:تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته احتمالا ماهیت ساختار قدرت را به نحو بنیادین دگرگون خواهد ساخت.در واقع این کار با فشار بر رهبری مبنی بر عقب نشینی رخ خواهد داد.
۳-خبرنگار:اگر شما شکست بخورید (نه تقلب)به این جوانان که رقص کنان و شادند چه خواهید گفت؟
موسوی:پیام من به آنها رسیده است!!!!تغییر از مدتی قبل آغاز شده است پیروزی در انتخابات بخشی از این تغییر است بخشهای دیگر ادامه خواهد یافت و هیچ عقب گردی در کار نخواهد بود.
۴-موسوی هیچگاه شخصا حاضر به تکذیب این مصاحبه نشد.البته کروبی نقشی در طراحی نداشته است و بعد انتخاب پیوست ولی از آن اطلاع داشت و در دانشگاه آزاد نجفآباد آن را لو می دهد.طراحی توسط شاخه سیاسی حزب مشارکت و تنی چند از سازمان مجاهدین انقلاب انجام شده است
دادستان تهران:به زودی درباره محمد رضاخاتمی تصمیم گیری میشود
🔹جعفری دولت آبادی:مطابق بررسیها اظهارات (محمدرضا خاتمی که مدعی تقلب هشت میلیونی در انتخابات سال ٨٨ شده بود) صحت نداشت و این فرد هفته قبل به دادستانی مراجعه کرده و تحقیقات به اتمام رسیده است و به زودی در مورد این فرد اتخاذ تصمیم خواهیم کرد.
🔻مصوبه امروز مجمع در مورد لایحه اصلاح قانون «داخلی» مبارزه با پولشویی بوده است و ربطی به لایحه الحاق به کنوانسیون بین المللی مقابله با تامین مالی تروریسم نداشته است
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام :
🔹مجمع در مواردی نظر مجلس و در مواردی دیگر نظر شورای نگهبان را پذیرفته است و پس از نهایی شدن بررسی لایحه، آن را جهت ابلاغ به دولت به رئیس مجلس شورای اسلامی ارسال خواهد کرد.
🔹مصوبه امروز مجمع در مورد لایحه اصلاح قانون «داخلی» مبارزه با پولشویی بوده است و بر خلاف اعلام برخی رسانهها ربطی به لایحه الحاق به کنوانسیون بین المللی مقابله با تامین مالی تروریسم موسوم به CFT نداشته است.