چهارم- ایران حمله به محاسبات امریکا را ادامه داد. چند پیام و تحرک ساده، سرفرماندهی مرکزی امریکا را به این نتیجه رساند که ناو آبراهام لینکلن را در 450 کیلومتری چابهار نگه دارد، بهتر از آن است که آن را وارد خلیج فارس کند. کمی که تنش ها بالا گرفت، ترامپ، پمپئو و بولتون آشکارا گفتند هدف آنها از انباشت نیرو در خلیج فارس دفاع است نه حمله و آماده اند هر زمان ایران بخواهد مذاکره کنند. در واقع ایران در زمانی حدود 15 روز، بی آنکه اقدام بسیار ویژه ای انجام بدهد، نشان داد که تهدید نظامی امریکا علیه آن، معتبر نیست و این را از زبان تیمی بیرون کشید که کسی جنگ طلب تر از آنها در واشینگتن نمی شناسد. اینکه بولتون بگوید ما نمی خواهیم به ایران حمله کنیم بلکه می خواهیم ایران به ما حمله نکند، دستاورد راهبردی مهمی بود که ایران در زمانی کوتاه و با پذیرفتن ریسکی محدود، به دست آورد. ضربه بعدی وقتی وارد شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش خود را منتشر کرد. امریکا برای نخستین بار در آن گزارش دید که ایران 33 ماشین نسل 6 در نطنز نصب و به گازدهی به 10 ماشین را شروع کرده، پس آماده یک جهش در غنی سازی است. به یاد بیاورید که مطابق برجام ایران بین سال های 8 تا 10 برجام، فقط می تواند به 30 ماشین نسل شش، گاز تزریق کند. به رغم دیدگاه کسانی که می گفتند «افزایش تنش» سریعا به واکنش های بسیار خصمانه امریکا منجر خواهد شد، آنچه در عمل دیده می شد صرفا افزایش ترافیک واسطه ها در تهران بود و ابراز علاقمندی صریح تر به مذاکره از طرف امریکایی ها با ذکر این نکته برای اولین بار که شروط 12 گانه پمپئو، ابزار چانه زنی است و در واقع امریکا یک درخواست بیشتر ندارد و آن هم «توسعه برجام» به حوزه های غیر هسته ای است.
چهارم- امریکا در میانه راه تصمیم گرفت خودی نشان بدهد تا ثابت کند که قصد کوتاه آمدن ندارد. تحریم صادرات محصولات پتروشیمی ایران –که قبلا عینا انجام شده بود- تلاشی بود برای ارسال این پیام به ایران که محاسبات امریکا تغییر نکرده و روند فشار به ایران ادامه خواهد داشت. اما انتخاب این نوع تحریم خاص که در واشینگتن همه می دانند نه قابل اجراست –در تمام طول تحریم های 1390 به این سو محصولات پتروشیمی فروخته شده و پول آن هم وارد کشور شده- و نه اساسا تحریم جدیدی است، برای تهران روشن کرد کف گیر امریکا به ته دیگ خورده و با تهی شدن گزینه های فشار از واقعیت خود، همه این گزینه ها به ابزار عملیات روانی تقلیل پیدا کرده است. همین که ایران توانست نتیجه بگیرد سبد گزینه های امریکا خالی است و امریکا بیش از اقدام واقعی علیه ایران، روی سر و صدای غربگرایان و ایجاد اختلاف درباره هزینه مقاومت درون جامعه و حکومت ایران دل بسته اند، زمینه برای برداشتن گام های بزرگ تر مهیا شد.
پنجم- حضو هایکو ماس و شینزوآبه در تهران همزمان با تشدید عملیات یمنی ها علیه سعودی و ناامن تر شدن مسیر ترانزیت انرژی از خلیج فارس، دورنمای یک بحران کامل را به امریکا نشان داده است. ایران به وزیر خارجه آلمان گفت فرمول «کاهش پای بندی در ازای کاهش تعهدات» را در پیش گرفته و در صورتی که به خواسته هایش نرسد، گام دوم کاهش تعهدات در 18 تیر را به سرعت برخواهد داشت. آبه در ایران در پی آن بود که یک کانال مذاکره ویژه میان ترامپ و ایران ایجاد کند اما متوجه شد که پل های پشت سر ترامپ در ایران خراب شده و تا زمانی که محاسبات امریکا تغییر نکند، ایران از راهی که در پیش گرفته باز نخواهد گشت. آبه درک کرد که ایران مذاکره را مکمل فشار می داند و به همین سبب ظاهرا از شکست رایزنی خود در تهران ظاهرا چندان هم آشفته نشد.
ششم- اکنون – و در چند ماه آینده- الگوی تحولات چندان متغیر نخواهد بود. امریکا سعی خواهد کرد ایران را از ریل «هزینه مند کردن فشارها» خارج کند و پیشنهادهای مذاکره را جذاب تر نماید، بدون اینکه در حوزه جنگ اقتصادی امتیازی اساسی بدهد. همزمان، با نزدیک تر شدن به تحولات انتخابات مجلس، امید خواهد داشت که اختلاف های داخلی در ایران بالا بگیرد یا ناآرامی های اجتماعی از گوشه ای آغاز شود. اروپا تمرکز خود را بر عدم خروج ایران از برجام قرار خواهد داد بدون اینکه گام مهمی برای عمل به برجام مستقل از امریکا بردارد. متقابلا ایران باید درک کند که روند تغییر محاسبات در طرف مقابل آغاز شده اما پیچیدگی موضوع مانع از آن است که نتیجه فورا آشکار شود. «مقاومت استراتژیک» و روند تحمیل هزینه به امریکا و متحدانش باید ادامه پیدا کند تا وقتی که اولا امریکا علامتی معتبر از آمادگی برای پایان دادن به جنگ اقتصادی نشان بدهد و ثانیا «تولید کنندگان شر» در منطقه به اندازه کافی تنبیه شده باشند. اگر امریکا زبان عوض کرده و دیگران به تکاپو افتاده اند فقط به این دلیل است که ایران تصمیم گرفته «متحد و قدرتمند» عمل کند. حفظ این راهبرد، در زمانی کوتاه معادلات را تغییر خواهد داد به شرط اینکه از نشیب و فرازهای طول مسیر نترسیم، محدودیت های دشمن را که اکنون آشکار شده در طرح ریزی های خود وارد کنیم، کسانی که هدفشان در واقع متوقف کردن ایران است را «صادق» نپنداریم، فریفته پیشنهادی های توخالی نشویم و «هدف» را که پذیرش شکست درجنگ اقتصادی از سوی امریکاست گم نکنیم.
🔸عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه:
مهلت ۶۰ روزه به هیچ عنوان تمدید نمیشود
صرفا برای صدور بیانیههای تکراری نشست کمیسیون مشترک برجام نمی شود
هنوز اقدام ملموسی از اروپاییها ندیدهایم/
✅جلسه رهبری با شعرا روی مخ ترامپ بود!
🔵 «عزتالله ضرغامی» با بیان بیتأثیر بودن عملیات روانی آمریکا علیه ایران گفت: من اعتقاد دارم و نوشتم که جلسه شعر و شاعران با رهبری روی مخ ترامپ بود. آنها هدفشان از کارهای تبلیغاتی این روزها، مثل ورود ناو آبراهام لینکلن و بمبافکنهای 52 B، اعزام نیرو و... این بود که ببینند در داخل چه واکنشی نشان داده خواهد شد، آیا نگرانی در هیئت حاکمه ایران دیده خواهد شد؟ بعد میبینند رهبری با شاعران جلسه میگذارند و درباره زبان فارسی رهنمود میدهند! این موضوع جدی است؛ چرا که روانشناسان آمریکایی روی این کار میکنند که ببینند واکنشهای رهبری و مسئولان چیست. آیا کشور به هم ریخته و بورس سقوط کرده است؟ میبینند نه! مردم دارند زندگی عادیشان را میکنند. این در دنیا پیام دارد. وقتی شما تصویری نشان دادید که دارید قدم میزنید، در واقع به دنیا نشان میدهید ما خیلی رفیق هستیم و دیگر مشکل نداریم!
🔻درخواست بانکهای خارجی برای پیوستن به جایگزین روسی سوئیفت
رئیس بانک مرکزی روسیه گفت:
🔹بانکهای چندین کشور قصد دارند در شبکه انتقال پولی که روسیه ساخته و بهعنوان جایگزین سیستم سوئیفت عمل میکند، شرکت کنند.
🔹این جایگزین روسی همان استانداردهای سوئیفت را دارد.