هدایت شده از فــطـرت
🌺روزی مرحوم استاد آیت الله تهرانی ره در جلسه درس فرمودند:
🔹در همه عمرم، هیچ وقت بی پول نشدم.
چون مادرم برایم دعا کرد و گفت:
حسن جان، الهی که هیچ وقت بی پول نباشی.
از برکت دعای مادرم همیشه در جیبم پول بود، بجز یکبار که آن هم پول داشتم ولی در منزل جا گذاشتم.
🍃 الّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🍃
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
🌐https://t.me/maareffetrat تلگرام
@alfetrah ایتا
┗━━━🍁━
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روی دست خدا حساب کُن، نه خودت!
🎙شهيد حجتالاسلام عبدالله ميثمی ره:
«سعی کنید رنگ دنیا را به خودتان نگیرید. به کارهایتان رنگ خدایی بدهید. اگر دنبال شهرت هستید، مطمئن باشید شما را در خودش زندانی میکند. زندان شهرت، زندانی است که دیوارش آهنی و غیرقابل نفوذ است.
کسی که مشهور شد و سر زبانها افتاد، در همانجا متوقف میشود و دیگر نمیتواند خودسازی کند. گرفتار بلا میشود و پیشرفتش محال است. از جهاد اکبر جا میماند. پس به اشک و ناله از خدا بخواهیم، میل به شهرت را از ما بگیرد.»
🔸نباید روی آن چیزی که در دستمان هست، حساب کنیم، بلکه باید روی آنچه دست خداست، حساب کنیم.
فکر نکنیم توان ما بهاندازه امکانات موجود در دستمان است؛ توان ما به همان اندازهای است که به خدا متکی هستیم.
هراندازه از خدا جدا شویم و برای خود کار کنیم، اگر امروز خسته نشویم، فردا خسته خواهیم شد.
🎙حاج صادق آهنگران:
او همیشه سفارش میکرد که اگر برای حل مشکلات، به حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها متوسل بشوید، کار حل میشود. من اثر این دستورالعمل اخلاقی او را در عمل دیدم.
📚بانوای کاروان، صص ۲۵۶، ۲۵۷، ۲۵۸.
🌹کتابهای موجود در کانال کتابخانه صلوات نامه
📚يک پله بالاتر
📚روح آسمانی
🗞مجله یاران شاهد یادمان شهید عبدالله ميثمی
#یادنامه
#امام_زمان
#ولیعصر اروحنافداه
#حائری_شیرازی
#انقلاب_اسلامی
#دفاع_مقدس
#عبدالله_میثمی
#صلوات_نامه
💐 به ارواح دلسوختگان و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه بخصوص شهيد حجتالاسلام عبدالله ميثمی رحمة الله علیه در سالروز شهادت شان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
@ketab_salavatnameh
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روی دست خدا حساب کُن، نه خودت!
🎙شهيد حجتالاسلام عبدالله ميثمی ره:
«سعی کنید رنگ دنیا را به خودتان نگیرید. به کارهایتان رنگ خدایی بدهید. اگر دنبال شهرت هستید، مطمئن باشید شما را در خودش زندانی میکند. زندان شهرت، زندانی است که دیوارش آهنی و غیرقابل نفوذ است.
کسی که مشهور شد و سر زبانها افتاد، در همانجا متوقف میشود و دیگر نمیتواند خودسازی کند. گرفتار بلا میشود و پیشرفتش محال است. از جهاد اکبر جا میماند. پس به اشک و ناله از خدا بخواهیم، میل به شهرت را از ما بگیرد.»
🔸نباید روی آن چیزی که در دستمان هست، حساب کنیم، بلکه باید روی آنچه دست خداست، حساب کنیم.
فکر نکنیم توان ما بهاندازه امکانات موجود در دستمان است؛ توان ما به همان اندازهای است که به خدا متکی هستیم.
هراندازه از خدا جدا شویم و برای خود کار کنیم، اگر امروز خسته نشویم، فردا خسته خواهیم شد.
🎙حاج صادق آهنگران:
او همیشه سفارش میکرد که اگر برای حل مشکلات، به حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها متوسل بشوید، کار حل میشود. من اثر این دستورالعمل اخلاقی او را در عمل دیدم.
📚بانوای کاروان، صص ۲۵۶، ۲۵۷، ۲۵۸.
🌹کتابهای موجود در کانال کتابخانه صلوات نامه
📚يک پله بالاتر
📚روح آسمانی
🗞مجله یاران شاهد یادمان شهید عبدالله ميثمی
#یادنامه
#امام_زمان
#ولیعصر اروحنافداه
#حائری_شیرازی
#انقلاب_اسلامی
#دفاع_مقدس
#عبدالله_میثمی
#صلوات_نامه
💐 به ارواح دلسوختگان و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه بخصوص شهيد حجتالاسلام عبدالله ميثمی رحمة الله علیه در سالروز شهادت شان صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
@ketab_salavatnameh
علامه جعفری نقل میکرد: یکی از نوههای مرحوم مورخ الدوله سپهر نویسنده کتاب ناسخ التواریخ به منزل ما آمد و اظهار داشت: در شب عید غدیر در منزلی در شمال تهران، جشنی برقرار است و علاقهمندم شما هم در آن شرکت کنید. گفت: در این جشن تعداد زیادی از رجال لشکری و کشوری هستند. من تصور میکنم که اگر شما تشریف بیاورید و در آن محفل، مطالبی نیز بفرمایید مؤثر واقع شود.
محل برگزاری جشن، منزلی بزرگ و تقریبا جنگل مانند بود و بخشهایی از آن،به صورت آب نماهای بسیار بزرگ بود و به هرحال،باغی بود که کمتر نمونه آن را دیده بودم. وارد جلسه شدیم. دیدم سالنی بسیار بزرگ است که انواع و اقسام میوهها و شیرینیها جهت پذیرایی از حضار در آن چیده شده است. در ادامه برنامه برخی از اینها آمدند و در وصف امیرالمؤمنین(ع) اشعاری خواندند.برخی از شعرها خوب بود و برخی نیز سطحی نداشت...
من دیگر خسته شده بودم و بنا داشتم که بلند شوم که از در مجلس،سیّدی با ظاهری بسیار ساده وارد شد و حتی کفش خود را برداشت و به داخل آورد که البته در آنجا این کار، خلاف عادت بود و پیدا بود که صاحب مجلس و تعدادی دیگر ناراحت شدهاند.
عموم حضار به سید نگاهی تحقیرآمیز داشتند. کسی به او احترامی نگذاشت، ولی من در مقابلش به احترام برخاستم و او نیز سری تکان داد. سید،جوان بود و با یک طمأنینه و اطمینان خاصی بر روی زمین نشست و کسی هم تعارف نکرد که روی صندلی بنشیند.
بالاخره نوبت به اشعرالشعرا رسید و از او دعوت کردند که بیاید و اشعارش را بخواند. این شاعر با یک طمطراقی آمد و شروع به قرائت اشعار کرد.
وقتی بیت اول را خواند هر چند بد نبود ولی سید یک اشکال جدی به آن وارد کرد. اشعرالشعرا محل نگذاشت و بیت دوم را خواند. دوباره سید ایراد گرفت.
شاعر همچنان توجه نمیکرد. وقتی بیت سوم را خواند،سید گفت: این هم اشکال دارد. شاعر عصبانی شد و گفت: چرا؟ سید گفت: خب،این را اول میپرسیدی. الان برایت توضیح میدهم.
سید بحثی از معانی بیان و صنایع ادبی را به صورت خیلی خلاصه بیان کرد... دیدم که دریایی است بیکران... چند نفر از حضار آمدند و احترام کردند و به زور سید را به بالای مجلس بردند.
در این هنگام یکی از حضار به سید گفت: اولا خوش آمدید، هر چند که نمیدانیم چطور آمدید. دوم اینکه آیا خودتان هم شعر میگویید؟ سید گفت: گاهی اوقات. گفتند: میشود یکی از سرودههای خود را بخوانید؟ گفت: آری و حتی میتوانم همین الان شعر تازه بگویم. گفتند: پس بفرمایید. گفت: نه، چرا که ممکن است بگویید این اشعار را قبلا گفته ای. شما بگویید که چه بسرایم؟
اینها با حالت اعجابآمیز نگاهی به یکدیگر کردند و گفتند: غزلی بگویید در مدح امیرالمؤمنین که دو بیت اول عاشقانه باشد و بیت سوم این باشد که اگر علی به خاری نگاه کند،گلستان میشود و بیت چهارم این باشد که اگر معصیت کاران عالم حتی فرعون، توسل به علی پیدا کنند بهرهمند میشوند. خلاصه، محدوده را برای او خیلی تنگ کردند.
سید قبل از شروع نگاهی به حضار کرد که کسی اشعار او را ننویسد. من زیر عبا خودکار و کاغذ را آماده کردم تا اشعار را یادداشت کنم. فهمید اما اعتراضی به من نکرد. سید شعر را اینگونه آغاز کرد:
گر شمیمی ز سر طرّه جانان خیزد
تا قیامت ز صبا رایحه جان خیزد
والهام من که چو ازخواب تو بیدار شوی
زچه رو از سر چشمان تو مژگان خیزد؟
علی عالی اعلا که ز بیم نهلش
روح از کالبد عالم امکان خیزد
گر به خاری کند از قاعده لطف نظر
از بن خار، دو صد روضه رضوان خیزد
گر زند دست به دامان ولایش فرعون
از لحد با دو کف موسی عمران خیزد
داورا! دادگرا! جانب «جدّا» نظری
کز پی مدح تو چون بحر به طوفان خیزد
معلوم شد که اسمش جدّا و قمی است.
پس از خواندن شعر، سید خطاب به حاضران گفت: آقایان! علی(ع) از این جلسات که دور هم بنشینید و انواع غذاها را بخورید و چند بیت هم شعر بخوانید راضی نیست. علی مرد است و مردان را دوست دارد. اگر مرد هستید و مردانگی دارید بروید سراغ محرومان، دردمندان و فقرا. یعنی همان کسانی که مورد عنایت علی بودند. اینجا نشستهاید و غذاها، شیرینیها و شربتهای خوشمزه میخورید بعد میروید خانه و فکر میکنید که در مدح علی شعر گفتهاید. صریح بگویم که باید وضعتان را عوض کنید و بروید سراغ محرومان جامعه.
این را گفت و کفش خود را برداشت و از مجلس بیرون رفت. پس از رفتن او تا مدتی همه بهت زده بودند... آن شب شاهد بودم که تعدادی از آنها بسیارگریه میکردند. آقای سپهر، بعدها میگفت: تعدادی از آنها زندگیشان را تغییر دادند و رفتند و به رسیدگی به محرومان پرداختند.
*کتاب ابن سینای زمان ص ۹۷-۱۰۲،
سید محمدرضا غیاثی کرمانی، انتشارات پارسایان، 1381،
به نقل از مرحوم سید علی اکبر پرورش.
@Ayatollahkhazali
هدایت شده از فروغ توحید
2⃣ رجب ماه تحول برین و تغییر در راستای وصول به جمال و کمال مطلق (بخش دوم) :
「﷽」 #استادفروغی سلمهالله
☘در روایت است که اگر میخواهی در زندگی خیر ببینی، شرطش یک چیز است:
«صمت؛ سکوت»
امام صادق علیه السلام فرمود:« لا راحَةَ لِمؤمنٍ على الحَقيقَةِ إلاّ عِندَ لِقاءِ اللّه ِ ، و ما سِوى ذلكَ ففي أربعَةِ أشياءَ : صَمتٌ تَعرِفُ بهِ حالَ قَلبِكَ و نَفْسِكَ فيما يكونُ بينَكَ و بينَ بارِيكَ ، و خَلوَةٌ تَنجُو بها .مِن آفاتِ الزمانِ ظاهِرا و باطِنا ، و جُوعٌ تُمِيتُ به الشَّهَواتِ و الوَسْواسَ و الوَساوِسَ ، و سَهَرٌ تُنَوِّرُ بهِ قلبَكَ و تُنَقّي به طَبعَكَ و تُزَكِّي بهِ رُوحَكَ.
مؤمن را آسايش حقيقى نباشد، مگر آن گاه كه خدا را ديدار كند. سواى اين، آسايش در چهار چيز است: سكوتى كه به وسيله آن به احوالِ دل و نفْس خود با آفريدگارت پى برى، و خلوتى كه به سبب آن از گزندهاى پيدا و نا پيداى زمانه نجات يابى، و گرسنگى اى كه با آن شهوتها و وسوسههاى شيطانى را بميرانى، و شب زندهدارى كه بدان سبب، دلت را روشن و نهادت را تصفيه و روح و روانت را پاكيزه كنى.»
📚{میزان الحکمة، جلد ۴}
گاهی اوقات یک سکوتی کن که این صدای قلبت را بشنوی
🍃چه می کند این قلب ؟
🍃چه دارد این قلب ؟
🍃چه جستجو می کند ؟
🍃چه در خود جمع کرده است ؟
این دنیا و این بشر خیلی های و هوی دارد.
انسان موجود حرّافی است، عالم را پر کرده است از پر حرفی. از پرحرفی آرامش از او گرفته شده!
🔹صائب تبریزی در اینجا سخن جالبی داره :
▫️گر صفای حرم کعبه ز زمزم باشد
▫️زمزم کعبه دل دیده پر نم باشد
▫️تا نبندی ز سخن لب، نشود دل گویا
▫️نطق عیسی ثمر روزه مریم باشد
❗️قیامت کرده با این شعر!
💠 چطور شد عیسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) در گهواره حرف زد ؟
نطق عیسی ثمره سکوت مریم است.
تازه مریم سلام الله علیها در جایی سکوت کرد که حق داشت حرف بزند و از خودش دفاع کند، اما خداوند فرمود تو ساکت باش.
مادر به فرمان خدا در برابر همه اتهامات سکوت کرد.
او ساکت شد، و خدای متعال از او دفاع کرد.
او سکوت کرد، حقیقت جلوه کرد.
مادر کار کرده، فرزند گویا شده.
الله اکبر! شیرخواری که چند ساعت است که به دنیا آمده، گفت:
إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيًّا
( آیه ۳۰/سوره مریم)
[ ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و ]گفت: من بندهی خدايم، او كتاب آسمانى به من داده، و مرا پيامبر قرار داده است.
🔹 پرحرفیهای ما نمیگذارد که دل گویا بشود
عالم حیوانی و شهوات انسان، حرف میزند که تمام حرفش ادعا و توجیهات و دروغ است.
وقتی ادعاست، یعنی دروغ می گوید،
وقتی دروغ می گوید یعنی اول به خود دروغ می گوید؛ به خودش میگوید تو آدم خوبی هستی در حالیکه نیست. وجدانش شهادت میدهد که آدم خوبی نیست :
✅ بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿۱۴﴾ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ﴿۱۵﴾
بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است. هر چند در ظاهر براى خود عذرهايى بتراشد. (سوره قیامت)
🌴هر کس خود را بهتر می شناسد که چه دارد و در درون خود چه جمع کرده است .
🔸پس سکوت کن ببین دلت کجا مینشیند . این همه های و هوی درونت را متوقف کن و به همش ایست بده تا همه ساکت بشوند بعد به درونت خوب نگاه کن ببین چه خبره ؟
اگه یه مرتبه دیدی نفس حیوانی داری باید آن را بكُشی، باید تبدیل به نفس الهی بشه، باید نفس ملک بشوی ؛ تغییر این است.
🌴اگر دیدی نفس حیوانی داری، بدان که درون تو یک حیوان نیست، بلکه صدها حیوان در تو جمع است و تبدیل به جنگل وحوش و باغ وحش بزرگ شده است.
خوب نگاه کن:
یکی میچرد
یکی میخورد
یکی میدرد
یکی جمع میکند
یکی نیش میزند و ...
همه اینها نمایندگان صفات و رذایل اخلاقی اند.
در بعضی از روایات آمده که این حیوانات را خداوند متعال خلق کرده که به انسان بنمایاند که باطن بنیآدم چه شکلی میشود.
⛔️ پس ای بنیآدم، توقف کن و سکوت کن تا جهت خود را پیدا بکنی؛
یک دقت عمیق در خودت کن:
_ببین چه چیزهایی را باید دور بریزی
و چه چیزهایی را باید حفظ کنی.
ببین اصلا چیزی برای حفظ کردن داری که بشود به بازار توحید برد ؟
🌷چون خلق در آیند به بازار حقیقت
🌷ترسم نفروشند متاعی که خریدند
🔸اگر می خوای عالم ات را تغییر دهی ؟ پس
_ حرف نزن، پرحرفی نکن
_ ادعا نکن، دروغ نگو
_ خودت را خوب نپندار، با وهم و خیال زندگی نکن؛
بافتههای خودت را بریز بیرون، ببین از آنچه که انبیا گفتهاند چیزی در درون دل داری؟
آنها حقیقت است، اگر از آن حقیقت نداری همه را بریز بیرون و از نو خودت را بساز، برو به عالم توحید.
◦◦◉🌼 ۩فروغ توحید۩ 🌼◉◦◦
🔆 @forooghetohid
هدایت شده از استاد وکیلی
نازپروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست
عاشقی شیوهٔ رندانِ بلاکش باشد
❎ بدون حرکت و تلاش جهادگونه ، راه به جایی نمیبری . . . ❗️
@ostad_vakili
هدایت شده از قصص العلماء
☀️معنای سخاوت
📖ایت الله نوری همدانی :
از جمله موضوعاتی که از آیت الله محمدتقی خوانساری با چشم خود دیدم این بود که ما چند نفر بخدمت ایشان می خواستیم شرفیاب شویم نزدیک منزل ایشان که رسیدیم دیدیم ایشان از جائی دارند بطرف منزل می آیند و به در منزل که رسیدند سائلی سر رسید و به ایشان عرض کرد که من پیراهن ندارم . آقا وارداطاق شد. ما هم پشت سرایشان وارداطاق شدیم . دیدیم قبای خود رااز تن بیرون آوردند و بعد پیراهن رااز بدن در آوردند وبه آن سائل دادند و سپس قبای خود را پوشید و همان طور بدون پیراهن نشست و بکار مردم می رسید و به سوالات ما پاسخ می داد .
📚منبع: مجله حوزه با ایت الله نوری همدانی شماره۲۷
لینک کانال قصص العلماء
https://eitaa.com/ghesasolama
هدایت شده از فــطـرت
🌺استاد حاج آقا مجاهدی:
🔻خدا نکند که همسر خود را اذیت کنیم.
از او اذیت و آزار ببینیم ولی به او ظلم نکنیم.
اگر ظلم کردیم؛ هم در این دنیا گرفتاریم و هم در آخرت.
🍃 الّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🍃
┏━━━🍃🌹🍃━━━┓
🌐https://t.me/maareffetrat تلگرام
@alfetrah ایتا
┗━━━🍁━
هدایت شده از قصص العلماء
☀️به کسی نگو
📖آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی رحمه الله علیه می فرمود:
پدرم(حضرت آیت الله میرزاعبدالعلی تهرانی رحمه الله علیه)در تابستانها معمولاً يكي دو ماه در لار (نام منطقه ای در اطراف تهران است) تنهايي در چادر زندگي ميكرد و به عبادت ميپرداخت. شخصي به نام حاج حيدر علي فتاحي، كه مردي متعبد بود، از يكي از اقوام خودشان، كه پيرتر از او بود پس از مرگ وي نقل كرد كه به او گفته: سرّي دارم براي تو ميگويم، ولي تا زندهام براي كسي نقل نكن. در يكي از تابستانهاي گذشته، مرحوم حاج ميرزا عبدالعلي تهراني بدون عائله رفته بود لار و در يك چادر نزديك ساير دامداران براي مدتي موقت سكونت كرده بود. من به پيشنهاد حاج آقا چند شبي در چادر ايشان ميخوابيدم. روزي به ايشان گفتم: من فردا دادگاه دارم و به همين جهت بايد امروز بروم تهران. ايشان فرمود: امشب نزد من بمان من فردا تو را ميفرستم. در آن زمان چهار پنج ساعت طول ميكشيد تا با وسايل آن موقع از لار تا ميدان ارك و دادگستري بروم. فكر كردم ايشان بيخود نمي گويد و اطاعت كردم. روز بعد تقريباً يك ساعت قبل از موعدي كه بايد در دادگاه حاضر شوم، ايشان دست مرا گرفت و از چادرهايي كه آنجا زده بودند گذشتيم تا رسيدم پشت تپه اي، فرمود: تا من صلوات ميفرستم تو هم صلوات بفرست، هر وقت ساكت شدم تو هم ساكت شو. من هم همين كار را كردم وقتي ساكت شدم و چشمم را باز كردم خود را در ميدان ارك جلوي دادگستري ديدم! ضمناً فرمود: تا زندهام اين ماجرا را براي كسي تعريف نكن.
📕منبع: خاطره های آموزنده( محمدی ری شهری) صفحه۳۴۶
لینک کانال قصص العلماء
https://eitaa.com/ghesasolama
هدایت شده از الهادی
* #رجب #قرآن
🔻 اکنون یکی از مشکلات ما این است که میدانیم قرآن خواندن خوب است، ولی حسهای ما برای انس با قرآن همراهی نمیکند. [برای درمان آن،] ماه مبارک رمضان، ماه رجب و استغفارِ رجب و روزه ماه رجب، این انس و الفت با قرآن را در ما زیاد میکند.
کد ۸۲۱
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
👉🏻 @nasery_ir
یا ابا صالح المهدی ادرکنی
الهم عجل لولیک الفرج
تخم سعادت و مادر تمام دستورالعمل های سلوکی برای رشد و شکوفایی
مراقبه و توجه و حضور است
بالاخص مراقبه در حفظ زبان که طبق حدیث نبوی عمل به کل قرآن است
و خالق متعال با حضرت آدم عهد بست در صورت کم حرفی به جوارش برگردد
یعنی راه ورود به خزائن خدا و جوار خدا
سکوت و حفظ زبان است
مرحوم بها الدینی برای اصلاح کل امور بجای ذکرمی فرمود از زبان شروع کنید و مکرر میفرمود اگر دروغ ها و زرنگ بازی ها و بدی ها را ترک کنید کل امور اصلاح میشود
در حدیث قدسی آمده ای فرزند آدم اگر دیدی به فقر یا مرض یا قساوت دچار شدی بدان حرفی زدی نباید میزدی
گاهی یک حرف یک عصبانیت چند سال دور میکند به مرحوم سعادت پرور از عالم غیب گفتند بخاطر یک عصبانیت به خانواده چند سال زحمتت هدر رفت
ای برادر اول دفع شر موش کن
وانگهی در جمع گندم کوش کن