هدایت شده از موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتيم جنگيديم، نگوييم سهممان را انجام داديم، سهمی نداريم، همه وجود ما سهم خداست ...
نگیم ما در هیات،در نیمه شعبان، در عاشورا سهم مون رو انجام دادیم...طلبکار نشیم.وظیفمونه...
#تلنگر
#سبک_زندگی_مهدوی
هدایت شده از کلام ناب معصومین علیهم السلام
💠امام صادق علیه السلام:
مردم، بيشتر از آنكه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آنكه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
📚دعوات الراوندى،ص ۲۹۱، ح ۳۳
هدایت شده از کلام ناب معصومین علیهم السلام
💠امام سجاد( ع) :
💢خدايا به دست من براى مردم خير و نيكى جارى ساز و آن را با منّت گذارى من تباه مكن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشى نگاه دار.
📚 صحيفه سجاديه، از دعاى 20
@kalam_masoom
🔷ويژگيهاي بي مانند مالك اشتر
🌹امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ای به مردم مصر فرمودند:
💢از بنده خدا، علي امير مومنان، به مردمي كه براي خدا به خشم آمدند، آن هنگام كه ديگران خدا را در زمين نافرماني كردند و حق او را نابود نمودند، پس ستم، خيمه خود را بر سر نيك و بد، مسافر و حاضر، و بر همگان، برافراشت، نه معروفي ماند كه در پناه آن آرامش يابند، و نه كسي از زشتيها نهي مي كرد پس از ستايش پروردگار! من بنده اي از بندگان خدا را به سوي شما فرستادم،
👈كه در روزهاي وحشت، نمي خوابد،
👈و در لحظه هاي ترس از دشمن روي نمي گرداند،
👈بر بدكاران از شعله هاي آتش تندتر است،
او مالك پسر حارث مذحجي است،
💢آنجا كه با حق است، سخن او بشنويد، و از او اطاعت كنيد،
👈او شمشيري از شمشيرهاي خداست، كه نه تيزي آن كند مي شود، و نه ضربت آن بي اثر است،
💢اگر شما را فرمان كوچ كردن داد، كوچ كنيد، و اگر گفت بايستيد، بايستيد، كه او در پيش روي و عقب نشيني و حمله، بدون فرمان من اقدام نمي كند
💢مردم مصر! من شما را بر خود برگزيدم كه او را براي شما فرستادم، زيرا او را خيرخواه شما ديدم، و سرسختي او را در برابر دشمنانتان پسنديدم.
📚نهج البلاغه، نامه ۳۸
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
💠 حکومتی بی ارزش تر از کفش وصله دار
امام علی علیه السلام با سپاهیان اسلام برای سرکوبی پیمان شکنان به سوی بصره حرکت می کردند. در نزدیکی بصره به محل (ذی قار) رسیدند. در آنجا برای رفع خستگی و آماده سازی سپاه توقف نمودند.
عبد الله بن عباس می گوید: من در آنجا به حضور امیر المومنین علی رسیدم، دیدم (رئیس مسلمانان، فرمانده کل قوا) خود کفش خویش را وصله می زند.
حضرت روی به من کرد و فرمود: ابن عباس! این کفش چه قدر می ارزد؟ قیمت آن چه قدر است؟ گفتم: ارزشی ندارد. فرمود: سوگند به خدا! همین کفش بی ارزش از ریاست و حکومت شما برای من محبوب تر است. مگر این که بتوانم با این حکومت و ریاست حق را زنده کنم و باطل را براندازم.
👌آری! ارزش یک حکومت، بسته به آن است که در سایه اش حق زنده و باطل نابود گردد و گرنه چه ارزشی دارد؟
📗 #بحارالانوار، ج 32، ص 76
✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
💠 تو چه کردی و خدا با تو چه می کند
در تفسیر منهج الصادقین داستان لطیفی از ذوالنون مصری نقل کرده است می گوید: روزی به دلم افتاد کنار رود نیل بروم. از خانه بیرون آمدم ناگاه دیدم عقربی به سرعت حرکت می کند. با خود گفتم: با این سرعت حتماً ماموریتی دارد، آن را دنبال کردم. به کنار رود نیل رسید. تا کنار آب آمد قورباغه ای خودش را به ساحل رسانید، پشتش را به دیواره آب زد، عقرب سوار قورباغه شد و به آن طرف نیل رفت.
من گفتم: حتماً سری است. خودم را با قایق به آن طرف رودخانه رساندم. دیدم قورباغه خودش را به دیواره رودخانه چسبانید و عقرب پیاده شد و باز به سرعت حرکت کرد تا رسید به نزدیک درختی که زیر آن جوانی مست افتاده و مار بزرگی هم روی سینه اش نشسته و سرش را نزدیک دهان جوان مست می آورد که عقرب خودش را به گردن مار رسانید و نیش خود را به او زد.سمی داشت که مار سمی را از کار انداخت، آن وقت برگشت.
با پایم به جوان مست زدم، گفتم: وای بر تو، برخیز ببین تو چه کردی و خدا با تو چه می کند؟ جریان عقرب را گفتم و لاشه مار را نشانش دادم، جوان منقلب شد و روی پای ذوالنون افتاد و توبه کرد.
📗 #قصص_الله، ج1
✍ شهید احمد و قاسم میرخلف زاده
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
❇️ هفت توصیه خداوند به پیامبر(ص
قال رسولالله صلیاللهعلیهوآله: اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا.
🌺 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود:
1⃣ اخلاص در نهان و آشكار.
2⃣ گذشت از كسى كه به من ظلم نموده.
3⃣ بخشش به كسى كه مرا محروم كرده.
4⃣ رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده.
5⃣ سكوتم همراه با تفكّر باشد.
6⃣ نگاهم براى عبرت باشد.
📚 تحفالعقول، ص۳۶
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
🌷نظر جالب يك رياضيدان درباره زن و مرد
💐روزي از دانشمندي رياضيدان نظرش را درباره زن و مرد پرسيدند.
جواب داد:
👌اگر زن يا مرد داراي ( اخلاق) باشند پس مساوي هستند با عدد يك =۱
👌اگر داراي (زيبايي) هم باشند پس يك صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =۱۰
👌اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =۱۰۰
👌اگر داراي (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =۱۰۰۰
✅ولي اگر زماني عدد يك رفت (اخلاق) چيزي به جز صفر باقي نمي ماند و صفر
هم به تنهايي هيچ نيست ، پس آن انسان هيچ ارزشي نخواهد داشت !
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✅احادیثی گهربار درباره اصلاح بين مردم
🌷 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
از خدا بترسيد و ميان خويش را اصلاح كنيد
📚نهج الفصاحه ص164 ، ح49
___________________________
🌹 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
آيا شما را به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاه نكنم؟ آن چيز اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه ميان مردم ريشه كن كننده دين است.
💐نهج الفصاحه ص240، ح 458
___________________________
🌻 امام كاظم عليه السلام :
خوشا به سعادت اصلاح كنندگان بين مردم كه آنان همان مقرّبان روز قيامت اند.
📚تحف العقول ص 393
___________________________
🌸امام صادق عليه السلام :
به مفضل فرمودند:
هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى ديدى از مال من غرامت بده (يعنى با پرداخت وجه مورد اختلاف، ميان آنان را اصلاح كن
💠توحید مفضل ص4 - كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح3
___________________________
🌸امام صادق عليه السلام :
صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.
📚 كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح1
___________________________
☘ امام صادق عليه السلام :
سخن سه گونه است:
راست و دروغ و اصلاح ميان مردم به آن حضرت عرض شد: قربانت اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمودند:
از كسى سخنى درباره ديگرى مى شنوى كه اگر سخن به گوش او برسد، ناراحت مى شود.
پس تو آن ديگرى را مى بينى و برخلاف آنچه شنيده اى، به او مى گويى:
از فلانى شنيدم كه در خوبى تو چنين و چنان مى گفت.
📚كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص341، ح16
___________________________
🌼امام صادق عليه السلام :
... به خدا قسم كه: به لقمان تنها حكمت و دانش عطا نشده بود، و نيز دارائى و خانواده و قدرت جسمى و زيبايى چشمگير نداشت ولى او مردى با اراده بود تا آنجا كه امام فرمودند: و او به دو نفر كه با هم نزاع مى كردند و يا مى جنگيدند نمى گذشت مگر اينكه:
ميانشان صلح برقرار مى كرد و از پيش آنان نمى رفت تا آنكه آنها دست از نزاع و جنگ كشيده و متفرق مى شدند.
📚مستدرك الوسايل و مستنبط المسایل ج13، ص442، ح15851
___________________________
🌸 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
هر دو مسلمانى كه با هم قهر كنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتى نكنند، هر دو از اسلام بيرون روند و ميان آنان هيچ پيوند دينى نباشد و هر كدام از آنها پيش از ديگرى با برادرش حرف بزند، در روز حسابرسى زودتر به بهشت مى رود.
📚كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص345، ح5
___________________________
🌷 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
براستى كه خداوند دروغى را كه باعث اصلاح باشد دوست مى دارد و راستى را كه موجب فساد گردد، دشمن مى دارد.
📚وسائل الشيعه ج12، ص252، ح16229
___________________________
✅ کانال نکته های خوب را در پیام رسان سروش و ایتا و تلگرام. دنبال کنید
http://eitaa.com/joinchat/675610629C24684e31b3
https://sapp.ir/sm.shadmehr
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✅#شكم_پرستي
شيطان نزد پيامبران الهى مى آمد و بيشتر از همه با حضرت يحيى انس داشت .
روزى حضرت يحيى به او گفت :
من از تو سؤالى دارم .
شيطان در پاسخ گفت :
مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم ، هر چه مى خواهى بپرس من پاسخ خواهم داد.
حضرت يحيى : دوست دارم دامهايت را كه به وسيله آنها فرزندان آدم شكار كرده و گمراه مى كنى ، به من نشان دهى .
شيطان : با كمال ميل خواسته تو را بجا مى آورم .
شيطان در قيافه اى عجيب و با وسايل گوناگون خود را به حضرت نشان داد و توضيح داد كه چگونه با آن وسايل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوى گمراهى مى برد.
يحيى پرسيد:
آيا هيچ شده كه لحظه اى به من پيروز شوى ؟
گفت : نه ، هرگز! ولى در تو خصلتى هست كه از آن شاد و خرسندم .
فرمود: آن خصلت كدام است ؟
شیطان : تو پرخور و شكم پرستى ، هنگامى كه افطار مى كنى زياد مى خورى و سنگين مى شوى بدين جهت از انجام بعضى نمازهاى مستحبى و شب زنده دارى باز مى مانى.
يحيى گفت :
من با خداوند عهد كردم كه هرگز غذا را به طور كامل نخورم و از طعام سير نشوم ، تا خدا را ملاقات نمايم .
شيطان گفت :
من نيز با خود پيمان بستم كه هيچ مؤمنى را نصيحت نكنم ، تا خدا را ملاقات كنم .
بدين وسيله حضرت يحيى يكى از مهمترين دامهاى شيطان را از خود دور نمود.
📚#بحارالانوارج١٤ص١٧٢
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✅#زمان_دربرزخ
روزی امیرالمومنین علی (ع) با جمعی از یاران خود به قبرستان رفتند و خطاب به آنان فرمودند:
آیا می خواهید چیزی را به شما نشان دهم که تاکنون ندیده باشید؟
عرض کردند: بلی یا امیرالمومنین.
پس حضرت بر سر قبر کهنه ای که نشان می داد صاحب آن مدت ها پیش فوت نموده، رفته و فرمودند:
«یا عَبدالله؛ قُم بِاذنِ الله؛ ای بنده ی خدا؛ به اِذن خداوند برخیز»
در همان حال قبر شکافته شد و پیرمردی با محاسن و موهای سفید از قبر بیرون آمد و عرض کرد: «السلامُ عَلیک یا وَلی الله».
حضرت جواب او را داده و فرمودند: چند سال است که از دنیا رفته ای؟
مرد پاسخ داد: فدایت شوم، سال نشده.
حضرت فرمودند: چند ماه است؟
مرد پاسخ داد: به ماه هم نرسیده.
حضرت فرمودند: چند روز است؟
مرد عرض کرد: روز هم نشده است.
حضرت فرمودند: چند ساعت است؟
مرد پاسخ داد: به ساعت هم نرسیده است،
چرا که تا داخل قبر خویش گردیدم، بعد از سؤال نکیر و منکر، حوریِ زیباروی و خوش صورتی را در قبر دیدم و در آن لحظه به ناگاه گردنبندی که در گردن داشت پاره گردید و دانه های آن متفرق شد و من و او مشغول جمع کردن دانه ها گردیدیم که به ناگاه شما مرا فراخواندید.
پس حضرت علی (ع) فرمودند: ای مرد به جایگاه خود بازگرد و انشاءالله خداوند تو را از رحمت بی پایانش بی نصیب نفرماید.
وقتی آن مرد به درون قبر بازگشت حضرت به همراهان خود فرمودند:
او صد سال بود که از دنیا رفته و به دلیل اعمالش تا قیام قیامت دچار عذاب عالم برزخ نخواهد گردید.
آنگاه حضرت بر سر قبری که تازه بود و گویا صاحب آن ساعاتی پیش از دنیا رفته بود آمدند و صاحب آن قبر را صدا زدند.
پس جوانی سیاه روی با حالی زار از قبر بیرون آمد و پاسخ داد:
«السلامُ عَلیک یا امیرالمومنین».
حضرت جواب سلام او را داده و فرمودند: جوان؛ چند ساعت است که از دنیا چشم فروبسته ای؟
عرض کرد: فدایت شوم، از ساعت گذشته است.
حضرت فرمودند: چند روز است؟
پاسخ داد: از روز زیادتر است.
حضرت فرمودند: چند سال است؟
پاسخ داد: سال های فراوانی است، آنقدر گرفتاری و رنج و عذاب بر من غالب شده است که خاطرم نیست چند سال است، گویا صد سال است.
پس حضرت فرمودند: به جایگاه خود بازگرد و در حق او دعا فرمودند و به برکت دعای آن حضرت در عقاب و عذاب او تخفیفی داده شد.
سپس امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: او را همین امروز و شاید یک ساعت پیش دفن کرده اند و همانا آگاه باشید که فرق میان انسان مومن و منافق در قبر این چنین است.
📚#جواهرص١٨١
#جهنم_ميعادگاه_پيروان_شيطان
#برزخ_ص٥٩
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g
✅#ضرب_المثل
#هر_چیز_که_خوار_آید_یکروز_به_کار_آید
روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند
مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد
پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد
مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند
در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد
مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت
پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت
چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد
خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد
آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت:
یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟ پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت:
دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت
برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری...
بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید...
✅ کانال نکته های خوب
https://t.me/joinchat/AAAAAD6-XqFRfH2MhUjA3g