⚠️ توجه ! ⚠️ توجه !
⛔️ هماهنگی مشکوک سلبریتی ها در انتشار سریالی پستهایی که برای جازدن عکس کشتار مردم در سایر کشورهاست به جای ایران !
🔺 اونقدر تو کانالها و گروههاتون افشا کنیدشون که دروغ پردازیها و فتنه ای که در سر دارند برملا شه....
🔺 همینطور سریالی عکس های افغانستان و کشورهای همسایه رو میزارن تو استوریهاشون که وانمود کنن حکومت ایران کشتار مردمی راه انداخته !
🔺 علی کریمی ، سلطانِ چاخان ، با انتشار عکسی از انفجار در افغانستان، مدعی قتل عام مردم در جوانرود شد
🔺 آخه کاملا از لباساشون توعکس، معلومه ، ایرانی نیستند چطور یه عده احمق ، عقلشون دادن دست این جماعت فلج مغز !
📛 چقدر پست و کثیف ان که اینهمه نظام شهید داد تا روی کسی اسلحه جنگی نکشه ! بعد اینا دیدن نمیتونن عکس واقعی جور کنند از کشته ها ، دارن عکس کشتارهای افعانستان رو میزارن !
#لبیک_یا_خامنه_ای #پایان_مماشات #حجاب
✅ سخنرانی های استاد رائفی پور 👇
@aliakbareraefipour
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_صد_و_پانزدهم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
عمو جلال و پدر و مادر سمیه رفته بودن بیرون .
ما سه تا هم خونه تنها بودیم ...
سهراب و سمیه در حال صحبت کردن بودن که با شنیدن کلمه حجتی گوشام تیز شد و همون جور که لیوان های شربت رو بر می داشتم به صحبت هاشونم گوش می دادم .
سهراب با لهجه گفت :
+ عا سمیه ، عا همون پسره بود پارسال اومده بود .
چشماش آبی بود ، آقای حجتی اگر اشتباه نکُنم اسمش بود .
دیشب بچه ها می گفتن تو جاده قدیمیه با بچه های سپاه تا صبح دنبال یه خانومی گشتن ، از فواد شنیدُم که موقع تفحص شهدایی که دیشب پیدا شدن اون خانومه بوده ولی بعد اون غیبش زده و دیگه ندیدنش ...
خیلی دنبالشن .
بچه ها میگن تو اون جاده غیر ممکنه کسی به دادش رسیده باشه و ممکنه گیر حیوونا افتاده باشه .
طفلک !
ولی آقای حجتی توی اون هوا ، داره وجب به وجب خوزستان رو میگرده تا پیداش کنه .
با شنیدن حرفاش موهای بدنم سیخ شد و لرز عجیبی گرفتم .
حجتی دنبال من میگشت ؟!
با این فکر، کارخونه قند سازی توی دلم راه افتاد .
لیوان ها رو توی ظرفشویی گذاشتم و سمیه رو صدا زدم .
سمیه بدو بدو به سمتم اومد ، همین که خواستم لب باز کنم و حرف بزنم سمیه آروم گفت :
+ وای مروا ، اینا با توعن درسته ؟
یه چیزایی راجب فرارم به سمیه گفته بودم برای همین با صدای لرزون گفتم :
- آ ... آره سمیه با منن ، خواهش میکنم سمیه خواهش میکنم به داداشت چیزی نگو به مامانتم بگو حرفی نزنه ، بزار من برم تهران ، نمی خوام با اینا برم .
خواهش میکنم سمیه .
سمیه نگاهی به داداشش انداخت و گفت :
+ سهراب خیلی تیزه باید مراقبش باشم بو نبره ، چند بار ازم پرسید از کجا اومدی و کی هستی گفتم دوست نرگس،دخترِ خاله منیژه ای ولی مطمئنا شک کرده چون اصلا قیافت به جنوبیا نمی خوره !
حالا نگران نباش نیم ساعت دیگه حرکت می کنید .
لیوان ها رو شستم و توی آبچکان گذاشتم .
دستام رو با پشت مانتوم خشک کردم و از کشک هایی که روی اُپن بود یکی برداشتم ، چشمکی به سمیه زدم و با خنده به سمت اتاقش رفتم .
سریع چادر و روسری رو از سَرم در آوردم و گوشه ی اتاق انداختم ، با یادآوری اینکه اینجا اتاق سمیه هست سریع چادر و روسری رو ، روی چوب لباسی آویزون کردم .
هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که تقه ای به درب اتاق خورد .
- کیه ؟
+ مروا جان، سمیه ام.
میتونم بیام تو ؟
- آره عزیزم بیا .
سمیه سریع وارد اتاق شد و درب رو پشت سرش بست .
اومد کنارم روی تخت نشست و سرشو انداخت پایین و پوست انگشت هاشو کند .
- چیشده چرا مضطربی؟
نگاه نگرانی بهم انداخت و گفت:
+ سهراب میخواد باهات حرف بزنه .
این پسر خیلی تیزه .
قطعا یه چیزایی بو برده .
با شنیدن حرف های سمیه ، چشم هام گرد شد .
حالا چه غلطی کنم ؟
نکنه حجتی بیاد و منو ببره !
افکار منفی رو پس زدم .
ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃
#فالی_در_آغوش_فرشته
#قسمت_صد_و_شانزدهم
به قلم آیناز غفاری نژاد
کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده...
از جام بلند شدم و به طرف در رفتم .
هنوز دستم به دستگیره نرسیده بود که سمیه گفت :
+ مروا کجا؟
- پیش آق داداشت .
+ آخه با این وضعیت؟
نگاهی به خودم انداختم .
چند دقیقه طول کشید تا مشکلش رو پیدا کردم .
محکم کوبیدم به پیشونیم .
سمیه خندون، روسری و چادر رو برداشت و جلوم قرار گرفت .
روسری رو با دقت روی سرم انداخت و با چند تا گیره محکمش کرد و مدل داد .
بعد از اتمام کارش ، چادر رو ، روی سرم انداخت و به طرف آینه قدی هلم داد ...
با دیدن خودم کُپ کردم .
حجاب به قدری روی صورتم نشسته بود که از نگاه کردن به خودم سیر نمی شدم .
بالاخره با صدای سمیه از آینه دل کندم و به طرفش برگشتم .
+مگه خوشگل ندیدی ؟
نخودی خندیدم و گفتم :
- خیلی تغییر کردما !
+ آره .
خوشگل تر شدی .
بدو بریم که سهراب الان صداش در میاد .
لبخندی زدم و گفتم:
- بریم .
دوباره نگاهی به خودم انداختم و با سمیه هم قدم شدم و از اتاق بیرون اومدیم .
سهراب، پشت به ما، درحال حرف زدن با تلفن بود .
× باشه باشه حواسم هست .
نه خیالت راحت ...
بالاخره باید بفهمیم خودشه یا نه ...
آخه کِی دیدی بندو به آب بدم؟
گفتم که
جوری ازش میپرسم که بو نبره ...
باشه باشه .
من باید برم .
فعلا یاعلی .
قطع کردن تلفن و برگشتنش به طرف ما همانا و زل زدنش به ما هم همانا .
× ش ... ش ... ما ... از کی ... اینجا ... یید ؟
با پوزخند گفتم :
- از همون موقعی که به یه بدبختی شک کرده بودید و قرار بود از زیر زبونش بکشید که چی شده ...
ادامه دارد ...
🍃💚🍃💚🍃
🌹پنج توصیه حاج قاسم خطاب به بسیجیان
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم؛ خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. عزیزانم اولا بزرگترین امانت سپرده شده به ما، جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است. در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید. ثانیا؛ به حلال خداوند و حرام آن توجه خاص بفرمایید. ثالثا؛ پدر و مادرتان را آنچنان بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند و ائمه معصومین توصیه فرمودهاند. رابعا؛ دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است. اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه همراهی میکنید. خامساً؛ نماز شب؛ نماز شب؛ نماز شب کلید تمام عزتهاست؛ برادرتان قاسم.
با عرض سلام ادب و احترام خدمت شما خیرین عزیز
شما خیر عزیز تنها با کمک 10هزار تومان به نیت و نذر شهید میتوانید برای دومین سال پیاپی دختران جهادی خورشید و خادمین شهدا را در برپایی ایستگاه صلواتی حضرت زهرا (س)همراهی بفرمایید.
گروه جهادی دختران خورشید خادم شهدا
6273817010138489
لطفا رسانه باشید در این خیر کثیر
#تلنگر🖐🏼!'
رفیقبههیشکےتکیہنکن!
همہچےفانیہ،
تمومشدنیہ...
بہکسےیاچیزےتکیہکنکہ
خودشبینیازباشہ!
آرھرفیق...
فقطخداسکہمیشهراحتبهشتکیہکرد
فقطبہخداتکیہکن(:
#الیساللهبکافعبدھ♥️
بسم الله الرحمن الرحیم
📩 #حدیث ♨️ #فتنه
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
ليأتينّ على النّاس زمان يكذّب فيه الصّادق و يصدّق فيه الكاذب و يخوّن فيه الأمين و يؤتمن الخئون و يشهد المرء و لم يستشهد و يحلف و إن لم يستحلف و يكون أسعد النّاس بالدّنيا لكع بن لكع لا يؤمن باللَّه و رسوله.
زمانی به مردم رسد که #راستگو را تکذیب کنند و #دروغگو را تصدیق کنند و امین را خائن شمارند و #خائن را مومن پندارند و مرد بی آنکه شهادت از او خواهند شهادت دهد و بی آنکه قسم از او خواهند قسم خورد و خوشبخترین مردم فرومایه پسر فرومایه باشد که به خدا و پیغمبرش ایمان ندارد.
نهج الفصاحه ص 654، حدیث 2366
اللهم عجل لولیک الفرج
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💦دُعاءُ روز پنجشنبه وزیارت روز پنجشنبه که روز زیارتی امام حسن العسکری علیهالسلام💦
⚜بسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ⚜
اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى اَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَجاءَ بِالنَّهارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ وَكَسانى ضياءه وَاَنا فى نِعْمَتِهِ اَللّـهُمَّ فَكَما اَبْقَيْتَنى لَهُ فَاَبْقِنى لاَِمْثالِهِ وَصَلِّ عَلَى النَّبِىِّ مُحَمَّد وَآلِهِ وَلا تَفْجَعْنى فيهِ وَفى غَيْرِهِ مِنَ اللَّيالى وَالاَْيّامِ بِارْتِكابِ الَْمحارِمِ وَاكْتِسابِ الْمَآثِمِ وَارْزُقْنى خَيْرَهُ وَخَيْرَ ما فيهِ وَخَيْرَ ما بَعْدَهُ وَاصْرِفْ عَنّى شَرَّهُ وَشَرَّ ما فيهِ وَشَرَّما بَعْدَهُ اَللّـهُمَّ اِنّى بِذِمَّةِ الاِْسْلامِ اَتَوَسَّلُ اِلَيْكَ وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ اَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَبِمُحَمَّد الْمُصْطَفى صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ اَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اَللّـهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتى رَجَوْتُ بِها قَضاءَ حاجَتى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَللّـهُمَّ اقْضِ لى فِى الْخَميسِ خَمْساً لا يَتَّسِعُ لَها اِلاّ كَرَمُكَ وَلا يُطيقُها اِلاّ نِعَمُكَ سَلامَةً اَقْوى بِها عَلى طاعَتِكَ وَعِبادَةً اَسْتَحِقُّ بِها جَزيلَ مَثُوبَتِكَ وَسَعَةً فِى الْحالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَاَنْ تُؤْمِنَنى فى مَواقِفِ الْخَوْفِ بِاَمْنِكَ وَتَجْعَلَنى مِنْ طَوارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فى حِصْنِكَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْ تَوَسُّلى بِهِ شافِعاً يَوْمَ الْقِيامَةِ نافِعاً اِنَّكَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّحِمينَ. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💦روز پنجشنبه روز زیارتی امام حسن بن علي العسكري صلوات الله عليه💦
⚜بسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ⚜
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَخالِصَتَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْـمُؤْمِنينَ وَوارِثَ الْمُرْسَلينَ وَحُجَّةَ رَبِّ الْعالَمينَ، صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ وَعَلى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، يا مَوْلايَ يا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ اَنَا مَوْلىً لَكَ وَلاِلِ بَيْتِكَ وَهذا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَميسِ وَاَنـَا ضَيْفُكَ فيهِ وَمُسْتَجيرٌ بِكَ فيهِ فَاَحْسِنْ ضيافتي واِجارَتي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ .
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃