eitaa logo
﴿اِھْـدِنَا الصْـࢪٰاطَ الفٰـاطِمَـة﴾
221 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
«بسم‌اݪݪہ‌اݪࢪحمݩ‌اݪࢪحیم» ربَّنا تَقَبَّل مِنَّا اِنَّڪَ اَنتَ السَّمیعُ العلی آلوده‌ایم! حضرت باران ظهور کن ...💔 یا حیدر مددی♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌: ‼️ 🔻به دڪتر گفـــتم: هــمه داروهامو میخــورم اما اثـــری نداره..!! 🔻دڪتر گفــت: همــه دارو هاتـــو ســروقــت مــےخـــوری⁉️ 😏و من تازه متوجه شدم ڪه چرا نمازهام اثــری نداره⚠️
「☄🕳^^! آنقـدر سرمـان شـلوغ شـده کہ برای ملاقات با خـدا وقـت نداریم ...💔 این را نماز آخر وقتمان فریاد میزند؛ و شیطان وسوسہ گر گفت: "وقت زیاد است" ولــی حـقـــیـقـت جـــز ایــن بــود !-
یکی گره روسری شو شل کرد😐 رفت جلو دوربین📸 واسه لایک👍🏻 یکی بند پوتینش رو سفت کرد👞 رفت رو مین🥺 واسه خاک✋🏽
•| |• 🌷 اگر می خواهید از بسیاری ها محفوظ بمانید ، کم صحبت کنید. اگر می خواهید شیرینی را بچشید ، کم صحبت کنید.
🔴 دلنوشته‌‌ی مادر یک طلبه برای مادر آرمان   ✍اولین بار که می‌شنوی فرزندت، پسر است، حس عجیبی داری. لبخندی روی لبانت می‌آید. ته دلت غنج می‌رود. حس می‌کنی تکیه‌گاه جدیدی پیدا کردی. همانطور که اگر دختر باشد خوشحال می‌شوی که انیس و مونسی پیدا کردی. پسرت جلوی چشمانت بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و هر لحظه، نگرانی‌هایت هم با او بزرگ‌تر!  شیطنت‌ها و ظرف شکستن‌هایش را زیر سبیلی رد و خودت را قانع می‌کنی که اقتضاء پسر بودنش است.  لحظه به لحظه بد و خوب را یادش میدهی. نگرانی که در کوچه و خیابان به کسی زور نگوید. راه خطا نرود. حرف ناجور نگوید و نشنود. بار اول که مشکی می‌پوشد و دست پدرش را می‌گیرد و مسجد و هیئت می‌رود، ذوق مرگ می‌شوی که: «خدایا شکرت! پسرم راهش را پیدا کرد». در چشم بر هم زدنی، دبستانی می‌شود و بعد، دبیرستانی. قد می‌کشد و صدایش دو رگه می‌شود و موهای صورتش، معصومیت پسرانه‌اش را دو چندان می‌کند. ولی باز نگرانی! نمی‌دانی کدام مسیر را در پیش می‌گیرد! در نماز روز و شبت دعا می‌کنی: «خدایا! بهترین راه را برایش مقدر فرما!» روزی از خواب بیدار می‌شوی و میبینی راهش را پیدا کرده. عشقش شده حوزه و علم و کتاب و امام حسین(علیه السلام). ته دلت می‌لرزد! با خود می‌گویی می‌توانست مهندس یا دکتر شود اما حالا ... .  حالا اصرار می‌کند بر راهی که روشن است، اما سخت. راهی که پایان ندارد. نه علمش، نه معنویتش، نه اخلاق و نه عرفانش. مسیر حوزه، بی‌نهایت است! به چشم خود میبینی پسرت راه سختی را انتخاب کرده، راهی که شاید محرومیت‌های فراوان دنیوی برایش به ارمغان بیاورد، اما دلخوشی که ذخیره آخرت خوبی پیدا کردی. حال، پسرت را در قامت طلبه‌ای میبینی. حجره‌دار می‌شود. از شنبه تا چهارشنبه، تنها تلفنی می‌توانی با او صحبت کنی. عصر چهارشنبه اما در فکری! در فکری این دو روزی که درکنار تو و خانواده است، چطور اوقات خوشی برایش فراهم کنی؟ در فکری حداقل این چند وعده در کنارت، غذای مورد علاقه‌اش را بخورد.  از در که می‌آید، چپ و راست صورتش را نگاه می‌کنی و دنبال بهانه‌ای که با او حرف بزنی. ... هنوز از طلبه شدنش چیزی نگذشته که آسمان شهرت سیاه می‌شود. اغتشاش و درگیری و ناامنی شهر را فرامی‌گیرد. مشتی اراذل و اوباش به بهانه‌های واهی، امنیت را نشانه می‌گیرند. حالا و هر لحظه، دلشوره سالم رسیدن فرزندت را داری.  اما پسرت! پسرت ته دلش قرص است. می‌خواهد در قامت طلبه ای بسیجی‌ برقرار کننده آرامش و امنیت باشد. برای دختران، برای زنان و برای مردم سرزمینش! در دلت به داشتن چنین پسری افتخار می‌کنی، اما ... .  میوه دلت، دست خالی به میدان رفته! بی خبر از همه جا می‌گویی: «خدایا! دسته گلم را به تو می‌سپارم! جگر گوشه‌ام را سالم به خانه برگردان!»  لحظات به کندی می‌گذرد. خبری از دسته گلت نیست! زنگ تلفن به صدا در می‌آید... آقای علی وردی! پسرتان مجروح شده .... آسمان بر سرت خراب می‌شود.  تا به بیمارستان برسی، نفسی برایت نمی‌ماند. می‌فهمی آرمانت از دنیا رفته، اما دوباره احیاء شده. قلبش می‌زند. نفسی چاق می‌کنی. نور امید در دلت روشن می‌شود: «پس انشاءالله زنده می‌ماند». هنوز شبی نگذشته که فیلم شکنجه‌ی جگر گوشه‌ات در فضای مجازی پخش می‌شود. هر کس می‌بیند، می‌گوید: «وای بر حال مادرش! کاش مادرش نبیند و نداند و ...» دو روز، تنها دو روز فرصتی‌ست که خدا برای آمادگی شهادت فرزندت می‌دهد.  و سرانجام ... و سرانجام، روح مطهر آرمان بیست و یک ساله‌ات به آسمان عروج می‌کند. او به آرزویش می‌رسد اما کاخ رؤیای تو برای دامادیش همراه هزاران آرزوی دیگری که برایش داشتی، فرو می‌ریزد. داعش‌صفتان زمان، تاب تحمل معصومیت پسرت را نداشتند! حال در دل زمزمه می‌کنی: «میون خاک و خونی! تو ای ماه جوونم! مثه موهات، پریشونم! آروم آروم می‌ذارم من، صورت رو صورت ماهت! دعا کن جون بدم اینجا، میاد مادر به همراهت! چه دلگیره، بی تو دنیا! که می‌میره بی تو مادر!» و این چنین روضه علی‌اکبر(علیه السلام) و روضه تنهایی سیدالشهداء(علیه السلام) در گودال قتلگاه، بعد از 1400 سال، برایت زنده می‌شود! 🍃🌱↷ 『 @modarese_novin
ما هیچ گاه بہ امـروز بـرنمیگردیم، هـرچہ را لازم است برداریـد!
🖐🏼!' رفیق‌به‌هیشکےتکیہ‌نکن! همہ‌چےفانیہ‌، تموم‌شدنیہ... بہ‌کسےیاچیزےتکیہ‌کن‌کہ‌ خودش‌بی‌نیاز‌باشہ! آرھ‌رفیق‌... فقط‌خداس‌‌کہ‌میشه‌راحت‌بهش‌تکیہ‌کرد فقط‌بہ‌خدا‌تکیہ‌کن‌(: ♥️
🌱 از عالِم بزرگی پرسیدند: چگونه بفهمیم در خواب غِفلَتیم یا نه؟ گفت: اگر برای امام زَمانت کاری میکنی و به ظهور آن حضــرت کمک میکنی؛ بدان که بیداری... و اِلا اگر مجتهد هم باشی در خواب غفلتی‼️😔 اللهم عجل لولیک الفرج کمـی بصیـرت کافیـست ✨‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌.
میگفت : سربـٰاز‌امام‌زمان‌اهل‌توجیہ‌نیس !! راست‌میگفت ؟ یہ‌عمر‌خودمون‌رو‌با‌سربـٰار‌بودن‌ از‌سربـٰاز‌بودن‌تبرعہ‌کردیم .. توجیہ‌کافیہ‌دیگھ‌مشتۍ باید‌ بلند‌شیم وقتِ‌عملِ! شعار‌رو‌بزاریم‌کنار🚶🏿‍♂️! [📌]
⏰ کسی که نگران زندگیش و عاقبت به خیری باشه حتما نمازش میخونه...📌 حتی اگر گناه هم کردی بازم نمازتو بخون...🖇 نمازتو ترک نکن.❌ حتی اگه حوصله هم نداشتی بازم بخون....🔐 نماز نخوندن خط قرمزت باشه...🔖 ببین؟!👀 جدی میگم...🔊 همین نماز یه روز نجاتت میده...⏳ نماز بخون قبل از اینکه برات نماز بخونن...🔍 •
💥تا کی میخواهیم چشم مون رو ببندیم و با خرید کالاهای صهیونیستی به اسرائیلی ها کمک کنیم؟ کوکاکولا، پپسی کولا، فانتا، اسپرایت و ... صهیونیستی هست😔😔 بعلاوه شکلات کیت کت، نوشیدنی ها و محصولات نستله، آب معدنی دماوند، آب معدنی دسانی، شیرخشک نان و ... ✍اگه سوال تون اینه که چرا همه محصولات یادشده تو کشور ایران و عراق و... به فروش میرسه؟؟ جوابش اینه که خباثت و مکر اونها اینطوریه که با سرمایه گذاری چند ملیتی تو خاک کشورهای اسلامی و با استفاده از سرمایه و اقتصاد مسلمون ها به طور غیر مستقیم، برای کالاهاشون مشتری جذب کردند😡 و بخاطر چند ملیتی بودن محصولات شون، دولت ها نمی توانند کاری کنند بلکه مردم باید استفاده نکنند👊