وقتی بالای دارالاماره بردند او را
گفتند:
مسلم وصیتی داری؟
فقط یک جمله گفت:
یک نامه برای حسین بنویسید و بگویید
که به کوفه نیاید
کوفه وفا ندارد
کوفه وفا ندارد😭💔🖤
یهـ وقت از بالاےِ دارالاماره فریاد میزنند
کنار بروید
کنار بروید
بدنِ بی سرِ مسلم بن عقیل از بالای دارالاماره روی زمین افتاد . .
عاشق آن است که دیدار کند یارش را
بارها جان بدهد دید اگر یارش را
باز آماده کند جانِ دگربارش را
فاطمه پیش خدا پیش برد کارش را
هر کهـ افتاد پی کار اباعبدالله💔
﴿اِھْـدِنَا الصْـࢪٰاطَ الفٰـاطِمَـة﴾
زمینه محفل🙂🖤
دوباره پلی کنید😢💔
زینب گفت:
داداش! اگه میشه بیا برگردیم ..
صدا زد: غصه نخور زینب جان
🥀🖤
گفت: داداش! اینجا بوی جدایی میاد
میخوای درد دلی بگم؟!
داداش! چهار ساله بودم بین در و دیوار مادرم رو کشتن ..😭💔
دلم خوش بود داداش دارم
سایه ی حسن بالاسرمه🥀
سایه ی حسین بالاسرمه😭💔
﴿اِھْـدِنَا الصْـࢪٰاطَ الفٰـاطِمَـة﴾
دلم خوش بود داداش دارم سایه ی حسن بالاسرمه🥀 سایه ی حسین بالاسرمه😭💔
یه روز اومدم پاره های جگر حسن و دیدم
ای سایه ی سرم نکنه زینب و تک و تنها بزاری…💔