فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🫧
از لحاظ روحی
الان
دلم کسی را میخواهد تا بگوید:
کمتر از سه ماه دیگر، پایان اسرايیل را اعلام میکنم.....
🌿🖤
#حاج_قاسم
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
بدون شرح!
#وام_ازدواج
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
🌹🌹🌹
#بازار_سیاه
عائله امام صادق و هزینه زندگی آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتی به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. هزار دینار سرمایه فراهم کرد و به غلام خویش – که «مصادف» نام داشت – فرمود : «این هزار دینار را بگیر و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش».
مصادف رفت و با آن پول از نوع کالایی که معمولاً به مصر حمل می شد خرید و با کاروانی از تجّار که همه از همان نوع کالا حمل کرده بودند به طرف مصر حرکت کرد.
همین که نزدیک مصر رسیدند، قافله دیگری از تجّار که از مصر خارج شده بود به آنها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخیراً کالایی که «مصادف» و رفقایش حمل می کنند بازار خوبی پیدا کرده و کمیاب شده است. صاحبان کالا از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند، و اتفاقاً آن کالا از چیزهایی بود که مورد احتیاج #عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت که هست آن را خریداری کنند.
صاحبان کالا بعد از شنیدن این خبرِ مسرّت بخش با یکدیگر هم عهد شدند که به سودی کمتر از صد در صد نفروشند.
رفتند و وارد مصر شدند. مطلب همانطور بود که اطلاع یافته بودند. طبق عهدی که با هم بسته بودند بازار سیاه به وجود آوردند و به کمتر از #دو_برابر قیمتی که برای خود آنها تمام شده بود نفروختند.
مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت جلو امام گذاشت.
امام پرسید : «اینها چیست؟» گفت : «یکی از دو کیسه سرمایه ای است که شما به من دادید، و دیگری – که مساوی اصل سرمایه است – سود خالصی است که به دست آمده.»
امام : «سود زیادی است، بگو ببینم چطور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟»
قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که مال التّجاره ی ما کمیاب شده. هم قَسم شدیم که به کمتر از صد در صد سود خالص نفروشیم، و همین کار را کردیم.
امام : سبحان الله! شما همچو کاری کردید؟! قسم خوردید که در میان مردمی #مسلمان بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالصِ مساوی اصل سرمایه نفروشید؟! نه، همچو تجارت و سودی را من #هرگز نمی خواهم.
سپس امام یکی از دو کیسه را برداشت و فرمود : «این سرمایه من» و به آن یکی دیگر دست نزد و فرمود : «من به آن کاری ندارم».
آنگاه فرمود : « ای مصادف! شمشیر زدن از کسب #حلال آسانتر است».
📚داستان راستان جلد 1، ص139
#معرفت
╔═══💌══╗
🆔 @ishiaa
╚═══💌══╝
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت
✅ مطالب معرفتی، اعتقادی، اخلاقی
✅ اینجا قم مقدّس است
👇👇👇
@ishiaa
🔺چرا خانواده خودش کرمان نبودن؟
🔹با اجازتون هر سال روز شهادت تهرانن !
🔸وقتی یک جامعه کشش هر خزعبلاتی را داشته باشد پس دست تولید کنندگان ابن اراجیف بسیار باز خواهد بود چون هر چی بگی همون چيزی که هدفت هست رو از اون جامعه در حال سقوط میگیری...
بی تعارف...
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
🔹آیتالله حائری شیرازی🔹
🔸سرمایه گذاری🔸
بعضیها زمینی را که سالها پیش متری یک ریال خریدهاند، پس از چندین سال متری #دهمیلیون_تومان میفروشند. اگر شما نیز در این دنیا بهاندازۀ یک ریال در راه خدا خرج کنید، در آخرت از شما بهاندازۀ دهمیلیون تومان خواهند خرید؛ اما اگر در این دنیا، دهمیلیون تومان برای دنیا و نه برای خدا خرج کنید، در آخرت بهاندازۀ یک ریال هم از شما نخواهند خرید!
برخی از کسانی که میدانند زمین روزی گران میشود، فرش زیر پایشان را نیز میفروشند و زمین میخرند! بلکه خانههایشان را نیز میفروشند و در خانهای اجارهای مینشینند تا زمینی بخرند! اینها برای دنیایشان اینچنین میکنند؛ شما برای #آخرت خود چه میکنید؟!
بعضیها هرچه دارند، میفروشند تا آخرت را با آن بخرند؛ شهیدان اینگونهاند. گاهی کسی میگوید که با چشمم آنجا را میخرم؛ این چشم را در راه خدا میدهم و آنجا چشمِ باقی میگیرم. شیطان به انسان میگوید: «نه، نکن! حیف تو و جوانی تو نیست؟!»
در جوانی، اینگونه وسوسه میکند.
وقتی هم که انسان #پیر شد، شیطان میگوید: «حالا دیگر به چه درد میخورد که بهسوی خدا بروی؟! آن موقع که نیرو داشتی، خرجش نکردی! اکنون چه داری که بخواهی خرج کنی؟!» این پیر میگوید: «باشد؛ من میخواهم این تهماندهاش را بدهم؛ آن مقدارش را هم اشتباه کردم که صرف دنیا کردم. میخواهم این اندک چیزی را که مانده بدهم». خدا نیز از او میپذیرد.
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار خودشونه😍
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی موشک به محل اسکان چندین خانواده آواره در غزه برخورد کرد اما منفجر نشد
خدایا صهیونیست ها رو لعنت و نابود کن و فلسطین رو آزاد کن بحق امام زمان عج
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
🔰مناظره امام باقر علیه السلام با «حَروری»
✔️بسیار جذاب و خواندنی
#قسمت_اول
مخالفین امیرالمؤمنین علی علیه السلام چندین گروهند که یکی از آنها خوارج نام دارند. خوارج، خود به دستههای مختلفی تقسیم شدهاند که عدّه ای از آنها به «حروریه» معروفند : یعنی کسانی که در منطقه حروراء در نزدیکی کوفه جمع شدند و تشکیل گروه دادند. امام باقر علیه السلام با یکی از افراد این گروه در حضور تعدادی از فقهای آنها مناظره ای داشته است که قسمتهایی از آن در زیر آمده است:
حروری به امام باقر علیه السلام عرض کرد:« ابوبکر به دلیل #چهار خصوصیت، سزاوار امامت و خلافت است.»
امام فرمود:« چه خصوصیاتی؟»
حروری گفت:
«اول این که او اولین صدّیق است و وقتی میگویند «ابوبکر»، ما نمیدانیم مقصود، کدام ابوبکر است تا وقتی که گفته شود ابوبکر صدیق».
«دوم این که او در غار «ثور» همنشین و همدم رسول خدا بوده است».(شبی که پیامبر از مکه به طرف مدینه هجرت فرمود، ابوبکر را همراه خود برد. آنها در راه به غاری پناه بردند تا از شرّ کفّار در امان باشند).
«سوم این که در روزی که بیماری رسول خدا شدّت یافته بود(اواخر حیات مبارکش)، ابوبکر در مسجد به جای ایشان به نماز ایستاد».
«چهارم این که او در کنار رسول خدا دفن شده و آرمیده است».
حضرت باقر علیه السلام فرمود: «وای بر تو! این خصوصیات که به گمان تو برای ابوبکر فضیلت به شمار می آید، همه نقص و عیب است. اولاً این که گفتی ابوبکر صدّیق است، بگو چه کسی این اسم را بر او نهاده است؟»
حروری گفت:« خدا و رسولش.»
امام فرمود:« از فقها بپرس آیا ابوبکر اوّلین مؤمن به رسول خدا بوده است؟»
فقها همه گفتند:« نه، به خدا قسم. علی بن ابیطالب اوّلین ایمانآورنده به رسول خداست.»
امام باقر علیه السلام فرمود:« ای حروری! اگر ابوبکر به علّت تصدیق رسول خدا، صدیق نامگذاری شده، بنا به اعتراف جماعت مسلمین، قبل از او، امیرالمؤمنین سزاوار این نام بوده است.»
حروری سکوت کرد.
حروری گفت:« اگر این طور است که می گویید، علی بن ابیطالب هیچگاه و در هیچزمانی شرک نورزید، پس اسم صدّیق برای او سزاوارتر است.»
جماعت فقها گفتند:«بله، همینطور است. او هرگز مشرک نبوده و اسم صدّیق زیبنده اوست.»
سپس امام باقر علیه السلام فرمود: «اما اینکه گفتی ابوبکر همنشین رسول خدا در غار بوده است، این هم برای ابوبکر فضلیت نیست؛ به چند علت: اول آنکه در قرآن، مدحی برای ابوبکر بیان نشده، جز روایت همراهی اش با رسول خدا. که این همراهی و همصحبتی حتی می تواند با انسانی باشد که کافر است؛ چنانچه خداوند در قرآن (در نقل ماجرای گفتگوی شخص با ایمان با شخص کافر از لفظ مصاحبت و همراهی استفاده میکند) و می فرماید:«قال له صاحِبُه و هو یُحاوِرُه اکفَرتَ بالذی خلَقَک: شخصی که همراه او بود و با او صحبت می کرد، گفت آیا به خدایی که تو را آفریده کافر شده ای؟ (سوره کهف، آیه 37)». پس « همراه و مصاحبِ رسول خدا بودن» نیز به تنهایی فضیلت ندارد؛ زیرا ابوبکر نه ظلمی را دفع کرد، نه با دشمن پیامبر جنگید.
دوم آنکه خداوند در این باره میفرماید:« لا تَحزَن انّ الله مَعَنا : (رسول خدا به ابوبکر فرمود:) محزون مباش! خدا با ماست -سوره توبه، آیه 40». این آیه هم دلالت دارد بر عدم اطمینان، و اضطراب درونی و ترس ابوبکر. زیرا بر آنچه خداوند راجع به حفاظت و امنیت از رسول خدا وعده داده بود، اطمینان نداشت و با اینکه جان پیغمبر در خطر بود، ابوبکر حاضر به مساوات با او نشد. به همین دلیل پیامبر فرمود:«اینقدر محزون مباش!»
اکنون من سؤال میکنم : آیا حُزن ابوبکر مورد رضای خداوند بود یا خشم خداوند؟؟
ادامه مناظره👇👇
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie
🔰مناظره امام باقر علیه السلام با «حَروری»
✔️بسیار جذاب و خواندنی
#قسمت_دوم
اکنون من سؤال میکنم : آیا حُزن ابوبکر مورد رضای خداوند بود یا خشم خداوند؟؟
اگر بگویی رضای خداوند، پاسخت این است که: چنین نیست؛ زیرا رسول خدا هرگز از آنچه که مورد رضای خداست نهی نمیفرماید؛ و اگر بگویی که مورد خشم خداوند بود، پس این برای او چه فضیلتی است؟ سوّم آنکه همین کلام رسول خدا که فرمود:« محزون نباش، خدا با ماست.» به این معناست که ایشان دریافته بود که ابوبکر به همراهی خداوند و کمک او اعتقاد حقیقی ندارد، و این هم برای ابوبکر فضیلت نیست.
و اگر این را هم قبول نکنی، باید بدانی که «خدا با ماست» یک قاعده همیشگی است. خداوند همیشه با همه مخلوقاتش همراه است؛ چرا که در سوره مجادله آیه 7 میفرماید:« ما یَکون مِن نجوی ثلاثةٍ الاّ هو رابعُهم و لاخمسةٍ الاّ هو سادسُهم و لا اَدنی مِن ذلک و لا اکثر الّا هو مَعَهم اَین ما کانُوا : هیچگاه سه نفر با هم سخن پنهانی نمیگویند، مگر اینکه خداوند چهارمی آنهاست، و نه پنج نفری که خداوند ششمین آنهاست و نه کمتر و نه بیشتر، مگر اینکه خداوند با آنهاست، هر جا که باشند.» پس خداوند همیشه با ماست و این فضیلتی برای ابوبکر نیست.
چهارم آنکه این قسمت از آیه که میفرماید:« فأنزل اللهُ سَکینتَه علیه و اَیّدَه بِجُنودٍ لم ترَوها : خداوند اطمینان خود را بر او نازل کرد و به لشکریان نادیدنی تأییدش فرمود (سوره توبه آیه40) »، این قسمت از آیه درباره چه کسی نازل شده است؟
حروری گفت: « درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم.»
امام فرمود:« آیا ابوبکر هم در این نزول آرامش و اطمینان با پیغمبر اکرم شریک بود؟»
حروری گفت:«بله.»
امام فرمود:« دروغ گفتی؛ زیرا اگر چنین بود خداوند میفرمود «علیهما»: یعنی آن سکینه و آرامشِ خاطر بر هر دوی آنها نازل شد (در حالیکه که خداوند فرمود: «علیه» یعنی فقط پیامبر) و اگر ابوبکر در این آرامش قلبی شرکت داشت، خداوند او را هم شریک میکرد؛ کما اینکه وقتی در جنگ حُنین خداوند اطمینان و آرامش خود را فرستاد، فرمود: «ثمّ أنزل اللهُ سَکینتَه عَلَی رسولِه و عَلَی المؤمنین : پس خداوند آرامش خود را بر رسولش و به مؤمنین نازل فرمود(سوره توبه،آیه 25 و 26)». و این دسته از مؤمنین که مشمول این آیه شدند، کسانی بودند که فرار نکردند و آنان تنها 9 نفر بودند: علی (ع)، ابودجانه ، اَیمَن و شش نفر دیگر از بنی هاشم. پس، از این آیه هم معلوم میشود ابوبکر جزو گروهی که خدا آرامش خود را بر آنان نازل کرده نبوده ، بلکه جزء فراریان بوده است.»
حروری که جوابهای دندانشکن امام باقر علیه السلام، او را شکست داده بود، گفت: « ای جماعت! برخیزید که این سخن، محمد بن علی را از ایمان خارج کرد. این سخن کفر است!»
امام باقر علیه السلام فرمود: « اینها گفته های من نیست، بلکه کلام خداست».
جماعتِ همراه حروری گفتند: ...
ادامه مناظره👇👇
🔹تصاویری که حرف میزنند
🔹عضویت👈
@aks_mohtavaie