شهادت امام سجاد(ع)
را به تمامی شیعیان جهان
و به شما بزرگواران تسلیت عرض میکنیم
@akse_nab 🥀🍃
در روز شهادت امام سجاد(ع)
و سه شنبه ۱۱ شهریور ۹۹🍃🌷
یه دعا از ته دل برای شما
خوبان" ان شاءالله سه شنبه ای
ناب،و سرشار از اتفاق های🌷
خوب و خوشِ تکرار نشدنی
همراه با سلامتی در پناه🌷
یگانه خدای مهربون داشته
باشید و زندگیتون سرشار🌷
از عشق به خدا🌷🍃
@akse_nab 🌷🍃
🌷سه شنبه تون عالی
🌿امروز از خدا میخواهم
🌸تمام لحظاتتان
🌷سرشار از
🌿عاشقانه های الهی
🌸سرشار از
🌷محبتهای خالصانه
🌿سرشار از
🌸دعاهای مستجاب شده باشه
🌷روزتون پراز
🌿موفقیت و نگاه خدا همراهتان🌸
@akse_nab 🌸🍃
مداحی آنلاین - عمریه میبارم از داغ حسین - حمید علیمی.mp3
8.73M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴عمریه میبارم از داغ حسین
🌴غمی کهنه دارم از داغ حسین
🎤 #حمیدعلیمی
⏯ #زمینه
@akse_nab 🥀🍃
#پیامبرڪربلاےعشق💔
بگذارید برای پدرم گریه کنم
اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم
تشنه کشتند عزیزان مرا ، حق بدهید
تا که بر #آب می افتد نظرم گریه کنم
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
@akse_nab 🥀🍃
مانند ابر پیش یتیمان گریسته
مردی که پای غصه ی جانان گریسته
هر لحظه زندگی خودش را حسین دید
با این حساب از دل و از جان گریسته
از داغ و غصه های اسارت درون شام
با حال زار و موی پریشان گریسته
قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت
او یا حسین گفته فراوان گریسته
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
@akse_nab 🥀🍃
نه رواقی،
نه گنبدی،
حتی سنگ قبری
سرمزار تو نیست!
غیر مشتی کبوتر خسته
خادمی،
زائری،
کنار تو نیست!
🕯شهادت امام سجاد
"عليه السلام" تسليت باد🏴
@akse_nab 🥀🍃
مداحی آنلاین - بیشتر از سی ساله زنده ام با ناله - میرداماد.mp3
6.81M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴بیشتر از سی ساله زنده ام با ناله
🌴مثل روز اول فکرم تو گوداله
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این عصر معنوی
🍃یه آرزوی
🌸زیبا تقدیم شما
🍃آرزو دارم
🌸ناخواسته بدست آورید
🍃آنچه را که بیصدا
🌸از قلبتون گذر کرده
🍃خوشبختی تون مثل گل زیبا
@akse_nab 🌸🍃
🔘 داستان کوتاه
مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود میگفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. هر چه غلام او را از این کار بر حذر میداشت مرد توجه نمیکرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا توفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود و مسافران از خطر غرق شدن برهند. آن مرد از ترس جان، خیکها را یکی یکی به دریا میانداخت. در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.»
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@akse_nab