🍁💫ســـلاااام و درود✋🏻
🌼💫اوقاتتون پراز انرژی های مثبت
🍁💫سه شنبه تــون بـخـیـر و زیبا
🌼💫امروزتون پراز خیرو برکت
🍁💫از خــدا مــیــخــوام
🍁💫بهترین ها سهم این
🌼💫روزتـــون بــاشـــه
🍁💫شـادی تـو دلـتـون
🌼💫موفقیت همراهتون
🍁💫خوشبختی هوای
🌼💫زنــدگــیـــتــون
🍁💫و صداقت سرمایه تون
🌼💫و نگاه خدا بدرقه راهتون باشه
@akse_nab 🌼🍂
سلام 😊✋
به آهنگ خوش زندگی
سلام به مهربانی و محبت💖
سلام به صداقت و راستی
سلام به دوستان مهربانم
صبح زیباتون بخیر ☕️🌷
سه شنبه تون پر برکت
وجودتون سلامت
نگاه خدا همراهتون🌷
@akse_nab 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁آرامش ....
🍂نسیم عشقی است که هر
🍁لحظه در هوا جاری است
🍂کافی است پنجره دلت را
🍁کمی بگشایی...
🍂خدایا در این روز زیبای پاییزی
🍁بهترین دلخوشی ها رو
🍂نصیب دوستان و عزیزانم کن
@akse_nab 🍁🍂
🍃💛تقدیم به شما خوبان
🍃🌻امروزتون عالی و بینظیر
🍃💛سه شنبه تون پراز مهربانی
🍃🌻وجودتون سلامت
🍃💛دلتون گرم از محبت
🍃🌻عمرتون با عزت
🍃💛و زندگیتون پر برکت
🍃🌻روز خوبی پیش رو داشته باشید
@akse_nab 🌸🍃
🌼السلام علیک یا بقیه الله
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم
با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم
جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد
به گمانم که به دوری تو عادت کردیم
🌼 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلَیَّکَ الْفَرَج
@akse_nab 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه اتفاقات خوب
برای انسانهای
مثبت اندیش می افتد
انسانهایی که
زیبافکر میکنند
با دیگران بامحبت
رفتارمیکنند
شکرگزار هستند
خودشان را دوست دارند
و به زندگی لبخند میزنند
@akse_nab 🌸🍃
🔘 داستان کوتاه
حکایت این داستان بر میگرده به دهه ۱۳۳۰ زمانی که بچههای دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفهی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن.
عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار و با ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
اما حاج عبدالله قصهی ما به بچههای مدرسه علاقه وافری داشت، چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود.
بچهها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت.
اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت.
رفته رفته بچهها از مهربونی حاج عبدالله سوءاستفاده کردند و اصلا پول نمیدادند، و برخلاف تصور حاج عبدالله، علیرغم درآمد ناچیز فراشی به هیچکس نه نمیگفت.
تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچههای پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانهاش همه رو توجیه کرد با این وجود هنوز اندکی از بچهها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند.
این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه ۱۳۴۱ حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازهها رو داشت.
انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله، بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
@akse_nab
سلام مهربانان🌺
امروزتان پرازخیروبرکت
براتون آرزودارم
امروز
چو باران زیبا🌷
بباری شادمانه روی گردغم
آرزودارم
سعادت را،طراوت را
وبهترین بهترینهارا🌷
@akse_nab 🌷🍃
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️بخاطرِ خدا بخند
تویی که دلت پاییز است
دستانت تابستان
و چشم هایت همیشه زمستانی. . !
بخاطر خدا بخند
و به راز درونت ایمان بیاور
به دست هایی که معجزه میکند
و امیدی که دوباره جریان می یابد
بخاطر خدا بخند
بار دیگر زمزمه کن
و باور داشته باش
هیچ چیز،در زندگی ماندنی نیست
حتی اگر دلت پاییز باشد ،
دوباره بهار می آید. . .
@akse_nab 🌸🍃
🌷سه شنبه تون گلباران
♥️امیدوارم
🌷نگاه پرمهر خدا
♥️همراه لحظه هاتون
🌷سلامتی ونیکبختی
♥️گوارای وجودتون
🌷بارش برکت ونعمت
♥️جاری در زندگیتون
🌷و نور و عشق الهی
♥️مهمون دلتون باشه
🌷سه شنبه تون زیبا
♥️و در پناه خدا
@akse_nab 🌷🍃
مهربانان🌷🍃
سه شنبه تون شادشاد
لحظه هاتون پراز
خنده های شیرین
وزندگیتون🌷🍃
پرازصمیمت ومحبت
امروزلبخند بزن وبرو
به استقبال عشق
وزیباییهای زندگی🌷🍃
@akse_nab 🌷🍃