#رمان....
#دختری_ازماه_جوزا......
#قسمت_ شانزدهم......
سپهر : پس ماهم بریم ! بیا میلاد !
میلاد : باشه بریم ! خداحافظ مهدیار !
مهدیار : تلافی می کنم خداحافظ !
مهدیار : بردیا ببین لباسم خوبه ؟
بردیا : ایول بابا چی کردی ! چه خوشکل شدی !
ـ بودم !
ـ خب بابا خود شیفته !
مهدیار ـ صدای زنگ اومد ! بردیا برو درو باز کن !
ـ باشه رفتم ! راستی من خواهرمم دعوت کردما !
ـ چه عجب ما چشممون به جمال خواهر شما رو شن شد !
ـ غلط کردی چشاتو می بندیا !
ـ خب ! برو درو باز کن !
دانیال : سلام بر صاب خونه !
مهدیار : سلام خوش اومدین !
سپهر و میلاد : سلام خوبی ؟
ـ اوه اوه گروه ارکست راه انداختین ؟ ولی سپهر تو و سامیار باید باهم هم زمان بگین نه تو و میلاد ! راستی سامیار کو ؟
ـ کار داشت نیومد !
ـ یادم باشه یه حالی ازش بگیرم حالا مهمونی من نمی یاد ؟
دانیال : منم کمکت می کنم !
مهدیار ـ دیگه تقریبا همه ی مهمونا اومده بودن که دیدم بردیا نگران! رفتم پیشش و گفتم : هی داداش چی شده ؟
بردیا : هنوز نیومده ! دیر کرده !
ـ کی دیر کرده ؟
ـ خواهرم !
مهدیار ـ تا اینو گفت صدای در اومد : بفرما اومد ! یعنی می شه گفت به سمت در پرواز کرد ! در باز شد و یه پسر ریزه میزه با پیرهن گشاد چهار خونه و شلوار نه جیب با کلاه کاسکت وارد شد ! اخی طفلک خواهرش نبود !
بردیا : الهی قربونت برم چرا اینقدر دیر کردی ؟
یعنی تا اینو گفت همه بر گشتن با بهت به بردیا نگاه کردن که پسر کلاهشو دراورد ! یا خدا ! این که دختر ؛ یه دختر بامزه با چتری هایی تا بالای ابرو ، و موهای قهوه ای که بلنداش تا سر شونش بود و کل آرایشش یه خط چشم بود ولی باز خیلی خوشگل بود! تا من در حال انالیزش بودم سپهر و دانیال و میلاد رفتن باهاش حال احوال کردن ! پس ایشون اون عضو غایب گروه ما بودن !
کامیشا : وای مردم چقدر ترا فیک بود !
مهدیار ـ از بهت در اومدم و رفتم سمتش و گفتم : سلام خیلی خوش اومدین !
ـ سلام مرسی ! شما باید مهدیار باشین !
ـ بله خودم هستم ! خوشبختم !
ـ منم همین طور !
ـ بردیا جان ببرشون اتاق خودم تا لباسشونو عوض کنن !
بردیا : باشه !
کامیشا : منو اینقدر جمع نبند دوست ندارم !
مهدیار : چشم !
🌺🌺🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃
عکس نوشته ایتا ===👇===
@aksneveshteheitaa
===🌷===
سلام خدمت دوستان عزیز
ممنون از دوستانی که به کانال خودشون لطف دارن و نقطه نظراشونو میگن🌹🌹🌹🌹🌹
امیدوارم که این داستان براتون خسته کننده نباشه 🌺🌺🌺🍃🍃
@kamali220
🌺🌺🍃🍃
هیچ کس در اولین تلاش، کار را درست انجام نمیدهد.
تمام پیشنویسها نیاز به ویرایش دارند.
همه ما آرزوهای بسیاری در زندگی داریم، اما منابع همه محدود است.
هیچ کس نمیتواند در تمام زمینهها موفق باشد،
پس حقیقت آن است که اگر می خواهید در چیزی موفق شوید،
باید قبول کنید که نمیتوانید در همه زمینهها موفق باشید.
🌺🌺🍃🍃🌺🌺🍃🍃
عکس نوشته ایتا ===👇===
@aksneveshteheitaa
===🌷===
❤️❤️🍃🍃
آغاز صبح یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن ترا صدا باید کرد
امروزمان را آغازمی کنیم
بنام خدایی که تسکین دهنده
دردها و آرامش دهنده قلبهاست
💞💕💞💕💞💕💞💕
عکس نوشته ایتا ===👇===
@aksneveshteheitaa
===🌷===