نه مرا طاقت غربت
نه تو را خـاطر قربت
دل نهادم به صبوری
که جز این چاره ندانم
▫️سعدی
@masir110
دست از خرافه گویی و #ذلت نمی کِشند
از #مادر_شهید خجالت نمی کِشند
ای آنکه گفته ای همه افسرده ایم ما!
از اشک روضه خسته و دلمرده ایم ما!
بعد از #قضاوتی که نمودی بگوش باش!
بشنو جواب گریه کنان را #خموش باش!
ما گریه میکنیم ولی شاد میشویم
از این زمانه و غمش آزاد میشویم
یک روز اگر بیایی و همراه ما شوی
در روضه اشک ریزی و اهل بکا شوی
دیگر سخن ز شادی بیهوده کیْ کنی
با شادیِ گناه، دل آلوده کیْ کنی
افسرده آن کسی است که دور است از حسین
دلمرده آن کسی است که دور است از حسین
May 11
دحو.[ دَح ْوْ ] (ع مص ) گستردن . گسترانیدن . (دهار) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). کشیدن و پهن کردن : دحوالارض ؛گستردن و فراخ گردانیدن زمین را خدا. || گستردن و برابر گردانیدن باران سنگریزه ها را. || آرمیدن و گردآمدن مرد با زن . || بزرگ شدن و فروهشته گردیدن شکم . (منتهی الارب ). || یقال للاعب بالجوز. گوز در گو انداختن . (المصادر زوزنی چ بینش ص 81). ابعدی المدی وادحه ، اری ارم الجوز. (منتهی الارب ). || دست و پا اندازان رفتن اسب . (منتهی الارب ). اندک دست و پا برداشتن اسب در رفتن . || یوم دحو الارض ؛ روز پهن شدن زمین از زیر خانه ٔ کعبه بر روی آب است و آن روز بیست وپنجم (بیست وششم ) ماه ذی القعده است . (یادداشت مؤلف ).
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃فکر نکنیم ما مبتلا به معاصی بزرگ نمیشویم
💠💠خداوندا ما را آتش زیر خاکستر قرار بده
🍃کلیپ بسیار عالی حتما تماشا کنید
@masir110
May 11