فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم: پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم: «حبّالمهدی، حبّالله»!
✍ منتظر واقعی تو بودی که ۴۰ سال حیران و سرگردان بیابانها و مهلکه ها بودی برای برقراری دولت عدلش . خوشا به حال مهدی صاحب الزمان برای داشتن یارانی چون شما . خداوند روز موعود با رجعتت امت اسلام را غرق در شادی کند و زنده باشیم و لبخند ولی الله الاعظم ارواحنافداه را آن روز ببینیم.
#نیمه_شعبان
#میلاد_امام_زمان
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
1_1275293034.mp3
2.71M
سلام ای قرار دل بیقرار
حاج مهدی رسولی🌺🌺🌺
آقاجان قدمت مبارک 🌸💞❤️💞🌸
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆جمعه۲۷ اسفند۱۴۰۰
🌸میلادحضرت مهدی(عج)🌸
#هماکنون
حرممطهرحضرت فاطمه معصومه(س)
سلام علیکم
باصلوات برمحمدوآل محمد(ص)
نائب الزیاره
اعضای کانال
اعضای گروه
هستیم
#خادم_هیئت
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام رضاعلیه السلام برکت ایران
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
لحظـه ی تحـویل سال ۱۴۰۱
هجــری شمسی بـه سـاعت
رسـمی جمهــوری اســلامی
ایران
سـاعت ۰۳ و ۱۹ دقیقـه و ۲۶
ثانیـه روز یکشنبه ۲۹ اسفند
۱۴۰۰ هجری شمسی
مطابــق بـا ۱۷ شعبـان ۱۴۴۳
هجـری قـمــری و ۲۰ مـارس
۲۰۲۲ میلادی است
#امام_زمان
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#داستان_بزرگان
حاج آقا باید برقصه!!!😄
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشمتان روز بد نبیند… آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند😳 که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند.
وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود. آرایش آنچنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود. اخلاقشان را هم که نپرس… حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند و مسخره میکردند و آوازهای آنچنانی بود که...از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...دیدم فایدهای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...باید از راه دیگری وارد میشدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید… اما… سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد..
سپردم به خودشان و شروع کردم. گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم! خندیدند و گفتند: حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟ گفتم: آره!! گفتند: حالا چه شرطی؟ گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید. گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟ گفتم: هر چه شما بگویید. گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!! اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم. دوباره همهشون زدند زیر خنده که چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...در طول مسیر هم از جلف بازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نکند مجبور شوم…! دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک میخواستم...میدانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آنها بیحفاظ است…از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!! به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم … اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت:
پس کو این معجزه حاج آقا! ما که اینجا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگهای نمیبینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد. آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…
عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود!
همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت میداد... همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند …
شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد. هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آنجا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم...به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند…
چند دقیقهای گذشت…
همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟
چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعه الزهرای قم رفتهاند.
آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند..
#شهیدانه
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
﷽
💠هِیْئَت عَلَمدارِکَربَلا(قم)💠
#گزارش_یکساله_سال_۱۴۰۰
#شفاف_سازی_مردمی
#در_یک_نگاه
سلام عليكم
باصلوات برمحمدوآل محمد(ص)
گزارش عملکردهزینه سال۱۴۰۰
💠هِيْئَت عَلَمدارِكَربَلا(قم)💠
🔅خیریه عَلَمدارِكَربَلا(قم)🔅
🔶 عرصه های خدمت رسانی شده
توسط هیئت،خیریه به شرح ذیل می باشد:
✅ درمانی
✅ اطعام
✅ پوشاک
✅ عمرانی
✅ تحصیلی
✅ آموزشی
✅ مشاوره
✅ مالی
✅ کارآفرینی
✅ اشتغال زایی
✅کاریابی
✅جهیزیه
✅وام
✅اعتیاد
✅ اردویی
✅ بازارچه
✅برگزاری_مراسمات_ملی_مذهبی
هزینه شده به شرح زیرمیباشد👇👇
📝گزارش عملکردیکساله۱۴۰۰
فروردین ۴۶،۶۰۰،۰۰۰ تومان
اردیبهشت ۱۴۱،۶۰۰،۰۰۰ تومان
خرداد ۱۲۳،۳۰۰،۰۰۰ تومان
تیر ۶۴،۰۰۰،۰۰۰ تومان
مرداد ۱۷۷،۰۰۰،۰۰۰ تومان
شهریور ۲۷،۱۰۰،۰۰۰ تومان
مهر ۱۷۷،۲۰۰،۰۰۰ تومان
آبان ۱۰۳،۸۰۰،۰۰۰ تومان
آذر ۱۳۹،۷۰۰،۰۰۰ تومان
دی ۵۴،۰۰۰،۰۰۰ تومان
بهمن ۶۱،۰۰۰،۰۰۰ تومان
اسفند ۲۶۷،۰۰۰،۰۰۰ تومان
🔰1,382,100,000میلیاردتومان🔰
🥀سلامتی خیرین،بانیان صلوات
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ
#هِيْئَت_عَلَمدارِ_كَربَلا_قم
#خیریه_عَلَمدارِ_كَربَلا_قم
#پایگاه_شهید_هاشمی_نژاد
#قرارگاه_جهادی_عَلَمدار_ِكَربَلا_قم
#صندوق_قرض_الحسنه_علمدار_کربلا
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@alamdar_qom79
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯