به والله آیندگان خواهند نوشت که تمام زندگی اش را وقف ایران و اسلام کرده بود...
"حامد عاقل"
@khatevelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یکسال پیش، فیلم شهید مدافع امنیت دانیال رضازاده بر سر سفره عقد
@khatevelayat
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن...
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
بصیرت ربطی به تحصیلات و جایگاه شغلی ندارد
سلامتی راننده های پایه سنگین
🗣نیلوفر تفلیسی
@khatevelayat
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقام معظم رهبری:
اینترڪیبِظـــریــــفــــ💕✨
مال"زن"هاسٺ فقط😌!
#رهبرانه
@khatevelayat
🚨 بخاطر یه ذره برف و سرما حاضر نیستید انگشت پاتون از زیر پتو بیاد بیرون چه برسه به تجمع تو خیابون! ولی ما تو هر شرایطی پای انقلابمون وایسادیم.
آره ما مثل هم نیستیم....
🗣مینا 🇮🇷
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
🔺آیه ۱۴، ۱۵، و ۱۶ سوره حشر چی میگه!؟😉😉
معنی شون رو بخونید، ببینید چقدر زیبا گفته 👌
@khatevelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سردار_دلها
هرچقدر از حاج قاسم بگیم بازم کم گفتیم...
از سادگی
از مناعت طبع
از افتادگی و اخلاص....
حاج قاسم یادم داد....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
براندازی مگه شوخیه بچه؟!😂♥️
میومدید یادتون میدادم چجوری بدون فضای مجازی، اونم تو زمستون و برف و بوران براندازی کنید..
✍ انقلابی که بدون فضای مجازی و با خواست میلیونی مردم اونم تو سرمای بهمن اومده رو نمیشه با فضای مجازی و داد وقال و دروغ برانداخت. همین میشه با یه بارون براندازیشون اوف میشه
#حسین_دارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ شهدایی| یاد یاران
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رحیم پور ازغدی: سئوال و اشکال به #حجاب جرم نیست، اما مخالفت عملی با حجاب جرم است.
🔹قبول ندارید احکام اسلام را ایرادی ندارد. ما برای این حکومت ۳۰۰ هزار شهید دادیم شما هم بسمالله اگر می خواهید با اسلام دربیافتید اینجوری باید بیاید جلو. وگرنه اعتراض با براندازی فرق دارد و همه مسئولین در جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشند.
✨ا
ا{🌷🇮🇷﷽🇮🇷🌷}ا
خاطره زیبایِ امر بمعروف و نهی از منکر توسط یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱
سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!!
دختر خیلی سرد گفت میدونم
گفتم خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت نه
گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم!
هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها!!!
دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما
چی میدونید از زندگی من؟!
صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم.
۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم!
به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن.
دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم.
همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست.
دختر گفت همون اطراف حرم دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم.
گفتم با امام رضا معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟
منم مشغول بستن شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت.
شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟
ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه
گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟
دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم
خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟
دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول
برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم.
همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال.
من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست.
من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود.
دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد
منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم؟
عکس گرفتیم و شماره منو گرفت و پیاده شدم...
🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹ا
✨*اللَّهُمَّ صَلِّ عِلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ*✨
🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼ا