eitaa logo
علمدار عصر ظهور
71 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
5هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅تلنگر ✍ مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم آدرسی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند! "همانا انسان را در سختی ها آفریدیم 📚سوره بلد/۴ 💠: @momenane313🌷
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تفریح آسمانی و زیبای امیرالمؤمنین علی علیه السلام 🔰 ✍ تخریب‌چی 🚨تخریب‌چی، کانال اخبار خاص 🆔 @takhribchi110 🆔 @takhribchi110
▪️خیلیها یادشان رفته این نخبه جوان مصری چگونه دوازده سال پیش بخاطر حجاب در دادگاه ألمانها به وسیله متهم با ضربات چاقو مقابل چشم شوهر و کودکش قصابي شد و به شهادت رسید و پلیس فقط نگاه کرد. ان‌وقت اروپاییها برای بقیه دنیا لغز بخوانند. 🆘 @Roshangari_ir
✨﷽✨ 🔴راه و رسم امانت‌داری این گونه است؟! ✍ تا جوانید فکری کنید، نگذارید پیر و فرسوده شوید... شما اگر خدای نخواسته خود را اصلاح نکردید و با قلب‌های سیاه، چشم‌ها، گوش‌ها و زبان‌های آلوده به گناه از دنیا رفتید، خدا را چگونه ملاقات خواهید کرد؟ این امانات الهی را که با کمال طهارت و پاکی به شما سپرده شده، چگونه با آلودگی و رذالت مُستَرَد خواهید داشت؟ این چشم و گوشی که در اختیار شماست، این دست و زبانی که تحت فرمان شماست، این اعضا و جوارحی که با آن زیست می‌کنید، همه امانات خداوند متعال می‌باشد که با کمال پاکی و درستی به شما داده شده است. اگر ابتلاء به معاصی پیدا کند، آنگاه که بخواهید این امانات را مُستَرَد دارید ممکن است از شما بپرسند که راه و رسم امانت داری این گونه است؟ ما این امانات را این طور در اختیار شما گذاشتیم؟ قلبی که به شما دادیم چنین بود؟ چشمی که به شما سپردیم اینگونه بود؟ دیگر اعضاء و جوارحی که در اختیار شما قرار دادیم چنین آلوده و کثیف بود؟ 💥در مقابل این سؤال‌ها چه جواب خواهید داد؟ خدای خود را با این خیانت‌هایی که به امانات او کرده‌اید چگونه ملاقات خواهید کرد؟ 📚امام خمینی رحمه‌الله، جهاد اکبر، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۰، صفحه ۶۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 💠 @momenane313🌷
✍مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است؛ همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..! باد باعث طراوتش میشود؛ آب باعث رشدش میشود؛ و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد؛ اما ... به محض منقطع شدن از درخت و جدايى از "اصل"، آب باعث گندیدگی، باد باعث پلاسیدگی، و آفتاب باعث پوسیدگی، و ازبين رفتن طراوتش میشود! مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود . 💠: @momenane313🌷
✅ نیروی كارآمد 💬 آیت الله جوادی آملی 🔸 اگر امیرالمؤمنین كارگزاران فراوانی مانند مالك اشتر می‏ داشت، به زیاد بن أبیه سِمَت نمی ‏داد. 🔸 امام در نامه‏ ای به منذر بن جارود خود می ‏نویسد: «... وَ شِسْعُ نَعْلِكَ خَيْرٌ مِنْكَ»؛[1] تو بر اثر خیانت نزد من، به اندازه بند كفشت نمی ‏ارزی! اگر افرادی شایسته و مدیر و مدبّر در بودند، حضرت این چنین شكایت نداشت. 🔸 اصولاً كارگزارانی كه هم خوب بفهمند و هم مدیر خوبی باشند نظیر شهید بهشتی و شهید قدّوسی، كم هستند. اگر خدای ناكرده در جایی خلاف هست، به دلیل نبود نیروی كارآمد است. [1]. نهج البلاغه، نامه ۷۱ 📚 کتاب شمیم ولایت صفحه ۱۶۰ تاریخ: ۱۳۹۲/۰۷/۲۹ استاد حسن عباسی 💠 @Habbasi_ir
✅ ‏اگـر می‌خواهی محبوب‌ خدا شوی گمنام‌ باش؛ کار کن‌ برای‌ خدا، نَه برای‌ معروفیت! @Halalzadeha1 استاد حسن عباسی 💠 @Habbasi_ir
♦️هر روز یک حکایت 🔹در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و… با وجود این هیچکس تخته سنگ را از وسط بر نمی‌داشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد @akhbar_khozestan
✨﷽✨ 🌼حکایت‌های پندآموز توبه‎ سر دسته‎ راهزنان ✍یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد» آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».گفتم: « رئیس شما كجا است ». گفت: « پشت این كوه جایگاه او است » لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم كه رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی كه از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت: « این عالم یك كتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم » من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز كجا؟ دزدی كجا؟ ». گفت: « درست است كه من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی كه هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به كلّی قطع كند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلكه باید یك راه آشتی را باقی گذارد. حالا كه شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ». و دستور داد همین كار را كردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.پس از مدّتی كه به كربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم كه با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می كرد. وقتی كه مرا دید شناخت و گفت: « مرا می شناسی؟ »گفتم: « آری! » گفت: « چون نماز را ترك نكردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر كه را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اكنون توفیق توبه و زیارت پیدا كرده‌ام » 📚كتاب پاداشها و كیفرها ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 💠 @momenane313🌷