eitaa logo
علمدار عصر ظهور
71 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
5هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅ خدا را به شما می‌سپارم! ✍آیت الله شیخ غلامعلی نعیم آبادی دامغانی می‌فرمودند: روزی در اصفهان به محضر حضرت آیت الله ناصری دولت آبادی رسیدم. موقع خداحافظی فرمودند: بگذار موقع خداحافظی، همان نکته‌ای را که مرحوم آیت الله قاضی به برخی از شاگردانش می‌گفتند، به شما بگویم و آن این که: خدا را به شما می‌سپارم! همه می‌گویند شما را به خدا می‌سپارم، ولی مرحوم قاضی می‌فرمودند که: خدا را به شما می‌سپارم! تا همیشه خدا را مواظبت کنید در گفتار، رفتار و اخلاق و معاشرت‌های خود. اگر این حریم حفظ شود، خود شما هم حفظ شده‌اید. . سخنرانی آیت الله نعیم آبادی در حوزه علمیه حاج فتحعلی بیک دامغان، ۹۸/۴/۸ ‌‌‌‌‌💠: @momenane313🌷
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند، تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. مرد ثروتمند برای غلام خود در راه که به کارونسرایی می‌رفتند، مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کارونسرا رفته و بهترین غذاها را سرو می‌کرد. غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد. چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلام‌اش به کارونسرا رفتند تا استراحت کنند. غلام فرصتی یافت در کارونسرا کارگری کند و ده سکه طلا مزد گرفت. بار تاجر از راه رسید و بار را بستند و به قونیه برگشتند. در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند، غلام سکه‌ای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. با التماس زیاد، ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند. یک هفته در راه بودند، به کارونسرا رسیدند غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. تاجر پرسید: «تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟» غلام گفت: «من غلام هستم به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد.» تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: «غذای گرم را بردار، به من از "عفو و معرفت و قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است.» من کنون فهمیدم که؛ "سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد،" مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد. "آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی‌بودن می‌کنند، می بخشند."👌 "من غنی بودم ولی در خود احساس غنی بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی بودن میکنی." 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال قم زیبا📚✍🏻 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 http://eitaa.com/joinchat/1056899072C2528af41ae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حتـی اسـم رهبـر مـا بـرای دهن شمـا بـزرگ اسـت. . 🇮🇷 🌍 🌐 به دیـــــــده بــــــان بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/691208313Ce043051afa
⭕️این چادرهای به خون غلطیده هزینه روسری هایست که بالای سر چرخانده شد ؟! هر کس در گل آلود کردن فضای امنیت کشور نقش داشته در ریخته شدن خون این بیگناهان شریک است . 🏴🏴🏴 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فتنه‌ها همیشه در طول تاریخ یک رنگ و بو دارند. ⭕️ چه فتنه‌ی کوفه و ابن حرّ باشد، چه فتنه‌ی سلبریتی‌ها و براندازان! 👈 هدف فتنه‌ها همیشه روشن است: حمله به حق https://eitaa.com/joinchat/41287791C14a1644982
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آهای تویی که هشتگ میزدی کدوم گوری هستی؟ کجایی که صدها نفر قربانیِ یک دختر شدند... الان کجایی؟ الان چرا هشتگ نمیزنی؟ چرا یقه پاره نمیکنی؟ چرا واسه مردم شیراز هشتگ نمیزنی؟ چرا برای یه ایران خودتو خفه نمیکنی؟ چرا ؟ چرا؟ چرا؟ شنیدم ۲ تا کودک هم بین شهدا بودن اونا حق زندگی نداشتن؟ حالا دیگه همتون خفه شدید
♥️ (صلی الله علیه و آله) فرمودند: 🍀 و لَمَوْلُودٌ فِي أُمَّتِي أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ 🍃«همانا یک نوزادِ متولد شده در امّتم، از آنچه خورشید بر آن می تابد، نزد من محبوب تر است». 📖 مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۳. ═══┅💖💖┅═══✼ 💞@beheshte_hamsaran
💠 🔻شب عید بود و دنبال خونه اجاره ای بودم، اما با پول کمی که داشتم خونه گیرم نمی اومد. خادم حرم حضرت معصومه بودم و هر روز که می رفتم سر شیفت، حسابی پیش خانم گلایه می کردم. 🔻یه روز یکی از خدام حرم اومد پیشم و گفت یه دوست قمی داره که تهران زندگی می کنه. شنیده من دنبال خونه می گردم و می خواد منو ببینه! 🔻منم که واسه پیدا کردن خونه به هر دری می زدم، رفتم تهران پیش اون بنده خدا. گفت که چند سالی هست مادر ما از دنیا رفته و خونه اش تو محله آذر قم خالی مونده. یه مقدار تعمیرات لازم داره، اگه دوست داشته باشید می تونم کلید اون خونه رو بهتون بدم که تعمیراتشو انجام بدین و توش ساکن بشید. از خدا خواسته کلیدو گرفتم و برگشتم قم. 🔻خانمم خونه رو دید و پسندید. شروع کردیم به بنایی و تعمیر خونه. چند روز گذشته بود که صاحب خونه زنگ و زد و ازم پرسید اسم همسر شما فاطمه است؟ گفتم: بله! گفت: از ساداته؟ با تعجب گفتم بله از کجا می دونید؟! گفت باید حضوری ببینمتون. توی صحن عتیق حرم قرار گذاشتیم. 🔻اونجا که اومد گفت: دخترم دانشجوی سال آخر پزشکیه. شبی که شما کلید رو تحویل گرفتین، خواب دید مادربزرگش وارد خونه اش تو قم شده و شروع کرده روشن کردن همه چراغ ها و آب و جارو کردن خونه! ازش علت این کار رو سوال می کنه و مادرم بهش میگه: مهمون دارم مادر، یکی از خادمای بی بی به همراه همسرش فاطمه سادات میخوان تو خونه ی من زندگی کنن. باید خونه رو براشون تمیز کنم. ✅بعد از شنیدن این ماجرا، همون جا از خانم تشکر کردم که چنین عنایتی به من و همسرم داشتن. خونه رو تعمیر کردیم و الان سال هاست که اونجا ساکنیم و هر سال مراسم روضه می گیریم و زیارت امام حسین می خونیم... 🆔@astanfatemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨 لطفا وقت بذارین بخونین! ‏- دختر جان دقیقا چی میخوای؟ + گشت ارشاد جمع بشه و حجاب هم اجباری نباشه! - حد بی حجابی تا کجا باشه؟ + هر کسی نخواست روسری سرش نکنه! - اگه یه خانم خواست با شورت بیرون بیاد چی؟ + نه دیگه اونقدر نه! - خب پس معتقدی با اون دیگه باید برخوردکرد. درسته؟ + بله - پس جمع نشه؟! ‏+ نه! فقط به روسری گیر ندن. - خب اگه درحال بردن زنی که با شورت اومده بیرون یکی از گشت ارشاد فیلم گرفت وگفت رو چرا میبرینش چی بگیم؟ یا اگه یکی پیداشد گفت چرا به شورتش گیر میدین چی بگیم؟! یا اصن خود اونی که شرت پوشیده دادبیداد کرد و گریه کرد و جیغ کشید و با مأمور همراهی نکرد چی بگیم؟ چه کنیم؟ + خب به اونم گیر ندن! - ینی پس فردا شوهرت یا بچه ت این صحنه ها رو ببینه اکی‌ای؟ ‏+ بالاخره خب اونم میخواد آزاد باشه! - آها پس یعنی اگه کسی لخت مادرزاد هم خواست بیاد بیرون ایرادی نداره! درسته؟! + نه دیگه لخت مادرزاد نه! - پس ‎ با لختهای مادرزاد برخورد کنه؟ + آره. - خب اگه باز وقت بازداشت اونی که لخت اومده بیرون یکی گفت چی کارش دارین چه کنیم؟ یا خودش سوار نشد و جیغ جیغ کرد چی؟ ‏+ خب آخه لخت که یه جوریه! - بالاخره دوس داره باشه دیگه! ولی تصور کن پسر بچه ها و دختربچه ها هم این صحنه ها رو میبینن!! + توی خارجشم به یه اعتقاد دارن! - و اگه کسی همون رو رعایت نکرد باهاش چه کنیم؟ + تذکر بدیم! - و اگه گوش نکرد؟ + باهاش برخورد بشه! - چه برخوردی؟ ‏+ گشت ارشاد بیاد وسط. - و اگه کسی مخالفت کرد چی؟ + چمیدونم بابا!!! - میبینی؟ حد بی حجابی وقتی مشخص نباشه، همه چیز به هم میریزه! بهتره حد حجاب رو مشخص کنه. نه ما آدمها که بنده‌های خداییم! چون به تعداد آدمهای روی زمین، متفاوت وجود داره!‎ قانونی است ازطرف خدا! ✍️ علی زکریایی @Roshangari_basirat