8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌دوتا زن کشف حجاب داخل مترو داشتن برگه میدادن به هرکسی کشف حجاب بود رفتم جلو و از آرمان(❤️) گفتم........... دختر خانومی که با اون ها نبود ولی روسریش افتاده بود وقتی اون ها رو دید که فقط فحاشی کردن و خیلی سریع رفتن، اومددلجویی منم بهش گفتم
📢🙏خواهشاً تو این روزها بی تفاوت نباشید و به شیوه های دختران انقلاب امر به معروف کنید این کم ترین ادای دین به خون آرمان هاست
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#دختران_انقلاب
برای دیدن فیلم های امر به معروف دختران انقلاب عضو کانال ما شوید
✅@sedaye_dokhtarane_enghelab
مادربزرگ آرمان میگفت دیشب مادرش خیلی دلتنگ صدای آرمان شده بود.....تو گوشی مون گشتیم فیلم کربلای آرمان براش گذاشتیم تا آروم گرفت.....
وقتی داشتیم خداحافظی می کردیم به مادر آرمان گفتیم صبور باشید.... گفت آخه بچه مو تنها گیرش آوردن.....چقدر زدنش که صورت و لب هاش کبود شده بود😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
#شهید_آرمان_علی_وردی
#دختران_انقلاب
✅@sedaye_dokhtarane_enghelab
فقط جهت یادآوری....
⭕️ اینطوریاس...✌️🇮🇷
#لبیک_یا_خامنه_ای
#دختران_انقلاب
✅@sedaye_dokhtarane_enghelab
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دشمنان و طرفداران داخلیشون بدونن:
این انقلاب برای اربابان دنیا دردسرها خواهد داشت، این تازه اوله کاره...
@Roshangari_basirat
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️علائم نفوذ شیطان ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
حضرت آیت الله بهجت قدسسره:
اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی
نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و
استهزا به آیات الهی و یا به جایی
میرسد که از رحمت خدا ناامید میشویم!
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 ذکری برای روا شدن حاجتهای سنگین
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️کنترل شهوت جنسی
🎙استاد مسعود عالی
┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
معاون تراز انقلاب
محمدعلی صافلی در توضیح این عکس نوشت:
🔺سخنرانیش تو تربیت مدرس که تموم شد پیاده تا سردر دانشگاه رفت. بدون هیچ همراهی! خیال کردم ماشین رو خیابون پارک کرده ولی موبایل رو درآورد و گوشه خیابون منتظر اسنپ شد.
🔺چند دقیقه که گذشت و اسنپ نیومد، رفت یه روزنامه خرید و به راهش ادامه داد. قبلا هم یه بار BRT دیده بودمش. علی باقری؛ دیپلمات انقلابی.
🔻به خبرگزاریمردمیعَمّار بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/2044657664C50ccd48f34
برای عضویت اینجا بزنید👆
@adminpress : تحریریه
📚تاجر خرمایی که هرگز ضرر نمی کند
حکایت چنین است که ...
تاجری دمشقی همیشه به دوستانش می گفت که من در زندگی ام هرگز تجارتی نکرده ام که در آن زیان کنم حتی برای یک بار !
دوستانش به او می خندیدند و می گفتند که چنین چیزی ممکن نیست که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی ...
تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید تا به آنها نشان دهد که راست می گوید .. او از دوستانش خواست که چیزی محال و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد ..
دوستانش به او گفتند : اگر راست می گویی به عراق برو و خرما ببر و بفروش و در این امر موفق شو زیرا که آنجا خرما مثل خاک صحرا زیاد است و کسی خرمای تو را نمی خواهد .. تاجر قبول کرد و خرمایی که از عراق آمده بود را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد ..
آورده اند که در آن هنگام خلیفه عراق برای تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود .. زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست که در شمال عراق قرار دارد و به خاطر طبیعت زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشته اند زیرا در سرما وگرما همچون بهار است
دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت از سفر گم کرده بود ، پس گریه کنان شکایت پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است .. خلیفه دستور به پیدا کردنش داد .. وبه ساکنان بغداد گفت هرکس گردنبند دخترش را بیابد پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد و دختر خود را به او خواهد داد ..
تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید مردم را دید که دیوانه وار همه جا را می گردند ... از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است ؟!
آنها نیز ماجرا را تعریف کردند و بزرگشان گفت : متاسفانه فراموش کردیم برای راه خود توشه و غذایی بیاوریم و اکنون راه بازگشت نداریم تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم زیرا مردم از ما سبقت می گیرند و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند ..
پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد و گفت : من به شما خرما می فروشم ...
مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند ...و او گفت : هاااا ... من برنده شدم در مبارزه با دوستانم ...
این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است !!
این سخن بسیار عجیب بود زیرا که عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت !
بنابراین خلیفه او را طلبید و ماجرا را از او سؤال کرد ؛
پس تاجر گفت :
هنگامی که کودکی بودم، یتیم شدم و مادرم توانایی کاری نداشت ، من از همان کودکی کار می کردم و به مادرم رسیدگی می کردم ، و نان زندگی مان را در می آوردم .. در حالیکه پنج سال داشتم ... و کارم را ادامه دادم و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم ..
و مادرم را اجل دریافت ... او دستانش را بلند کرد و دعا کرد که خداوند مرا موفق گرداند و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم در دین و دنیایم .. و ازدواج مرا از خانه حاکمان میسر گرداند و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند ...
دراین هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه تعریف می کرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید !
خلیفه تبسمی کرد ، تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته به دستان خود نگاه کرد دانست که این گردنبند دختر خلیفه است پس آن را برگرداند و دانست که از دعای مادرش بوده است ...
اینچنین بود که برای اولین بار خرما از دمشق برای فروش وارد عراق شد .. و او نیز داماد خلیفه گشت !!
سبحان الله از دعای مستجاب مادر که چنین زندگی فرزند را می سازد ... خداوندا برّ و نیکی به والدین را به ما عطا کن .
😂 @gizmiz00 😂
🔺نامه جوانان و نوجوانان به شهید حاج قاسم سلیمانی - (۲)
سردار آب داد.
سردار در باران آمد.
سردار ایرانی بود. سردار مَرد بود.
او سرباز بود. او ترسو نبود.
سردار با ادب، با ایمان و دانا بود.
نادان از سردار میترسد، زیرا سردار با آنان در نبرد بود. ما دوست داریم مانند سردار باشیم.
ایزَد سردار را دوست دارد.
ایزَد او را به آسمان بُرد.
ما تا اَبد او را دوست داریم.
✍ سما عزتی - کلاس ۱/۳
دبستان کودک مسلمان
📚 برگی از کتاب «برسد به دست حاج قاسم»
☑️کانال شهید سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت مادر شهید کمندی از لحظهای که خبر شهادت فرزندش را شنید
@khatevelayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آخرالزمان خوش آمدید
فتنهای خواهد شد که دل مردمان قبل از جسمشان بمیرد
صبح مومن باشند و شب کافر...
@khatevelayat