امام زین العابدین علیه السلام از قول جدش رسول الله(ص) می فرمود:
«ما من قطرةٍ احبُّ الی الله عزّوجلّ من قطرة دمٍ فی سبیل الله؛ هیچ قطره ای در پیشگاه خداوند محبوب تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود، نیست.»
امام ره :شهید کلمه ای است بس عظیم که در عقل کوچک ما نمی گنجد.
در این قسمت نمونه هایی از وصیت نامه های عرفانی شهدا در این زمینه را مرور می نمائیم:
۱- تو ای حسین(ع)، ای تو که معشوقی در مسلخ عشق، صدها عاشقت را به قربانگاه کشاندی، ای سیدالشهداء که آخرین شب حیات را از دشمن مهلت خواستی، نه
۲- بارالها، سال ها از کودکی تا به امروز نام حسین(ع) در ذهنم پرتو افشانی می کرد، حسین(ع) برایم متجلّی شده است و حال دانستم که حسین چرا این گونه همه چیز و همه کس را قربانی کرد و از تو می خواهم مرا در صف حسینیان قرار دهی.
۳- من رستگاری را در این می بینم که با الهام از مکتب دینی و قرآن راهی برگزینم که همان راه پیروزی است، راه خونین سردار شهیدان امام حسین(ع).
۴- پدر جان، این درس را حسین(ع) به ما آموخته است که مرگ در راه خدا را بر زندگی ذلّت بار ترجیح می دهیم.
۵- بدانید که آگاهینه در این راه قدم نهاده ام، زیرا خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین(ع) و از حسین(ع) تا شهدای جنوب و غرب صدایم می زنند که چرا نشسته ای، ما در عصری زندگی میکنیم که ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است، باید خون بدهیم.
۶- درود بر پیامبر بزرگ اسلام که چگونه زیستن را به ما آموخت و درود به فرزند رشیدش حسین(ع) که چگونه مردن را به ما آموخت. موقعی انسان می تواند ادعای حسین گونه بودن کند که یزید زمان را نابود کند و یا تنش در زیر تانکها ساییده شود.
۷- امروز موقعیت ما مانند زمان امام حسین(ع) است، اسلام خون می طلبد و قربانی می خواهد و من به پیروی از حسینم و خمینی عزیزم خون می دهم تا اسلام پایدار بماند. مگر میشود پشت سر حسین را خالی گذاشت و حرکت او را تقویت نکرد و خود را مطیع حسین(ع) دانست.
۸- زمانی که جسدم بر روی دوش شماست، اگر با چشم دل بنگرید، چشمم به سوی کربلاست.
۹- مادر آن تربتی که به دهان پسرت گذاشتی از کدامین خاک بود، آیا این تربت پاک حسین(ع) نبود و تو با زبان بی زبانی، نگفتی لبیک یا حسین(ع)، لبیک یا حسین، پسرم را برای تو بزرگ میکنم که ادامه دهنده راه اسلام عزیز باشد و حال حسین زمان ما را به فریاد رسی جدّ بزرگوارش خواند، ما هم فریاد بر آوردیم لبیک یا روح اللّه.
شهید ی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا...
🌷شهید
🇮🇷سیفالله شیعهزاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید خانواده ای ندارد.
کم سخن میگفت و با سن کم، سخت ترین کار جبهه یعنی بسیم چی بودن را قبول کرده بود.
سرانجام توسط منافقین اسیر شد، برگه و کدهای عملیات رو قبل از اسارت خورده بود و منافقین پس از شهادت ایشان، برای بدست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش رو شکافتند، ولی چیزی نصیب آنها نشد.
🌹آسایش امروز را مدیون فداکاری شهدا هستیم....
#این_راه_ادامه_دارد🌹
روحش شاد
🍃🌸 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🌸🍃
🏴 @alamdarehosein