eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
210 ویدیو
28 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5875043961281709855.mp3
5.5M
... 🌸 ابراهیم اگر می بود... شاید زنگ زورخانه ها ... 🌸 ابراهیم اگر می بود... شاید معلمی ... 🌸 ابراهیم اگر می بود... شاید جانها ... 🌺 یک لبخند ابراهیم کافی بود تا ... به روایت عاشقی از خیل دوستان آقا ابراهیم 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
🌺 پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: اگر خداوند به وسیله ی تو یک نفر را هدایت کند، برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است. 📘 الحیاه، ج۱/ ص۶۹۲ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
دو ماه بود خبری از او نداشتیم... مادر گفت : پاشو برو ببین این بچه چی شد؟ زندست یا مرده؟ گفتم : کجا بروم؟ کار و زندگی دارم ؛ جبهه یک وجب دو وجب نیست که از کجا پیدایش کنم؟ رفته بودیم نماز جمعه... امام جمعه آخر خطبه ها گفت : حسین خرازی را دعا کنید... مادر گفت : حسین مارو می گفت؟ گفتم : چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ به هیچکس نگفته بود اصفهان است... ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
🌸 چهار ساله بود که مریضی سختی گرفت پزشکان جوابش کردند گفتند : این بچه زنده نمی ماند! پدرش او را نذر آقا اباالفضل (ع) کرد به نیت آقا به فقرا غذا می داد تا اینکه به طرز معجزه آسایی شفا یافت ! 🌸 هر چه بزرگتر می شد ارادت قلبی اش به قمر بنی هاشم بیشتر می شد. تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! در جبهه آنقدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضل (ع) از لشگر امام حسین (ع) شد. 🌸 شانزده سال بیشتر نداشت. آخرین باری که به جبهه می رفت گفت : راه کربلا که باز شد برمی گردم ! 🌸 شانزده سال بعد پیکرش بازگشت. درست همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت !!! 🌸 آمده بود به خواب مسئول تفحص، گفته بود : زمانش رسیده که من برگردم !!! و محل حضور پیکرش را گفته بود !! 🌸 روزی که تشییع شد روز تاسوعا بود روز اباالفضل(ع) در پایان آخرین نامه اش برای من و شما نوشته بود : به امید دیدار در کربلا - برادر شما علیرضا 📔 برگرفته از کتاب مسافر کربلا - اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
... 🌸 اواسط بهمن رفتیم خونه یکی از بچه ها. ابراهیم خواب رفت اما یکدفعه از جا پرید و به صورتم نگاه کرد و بی مقدمه گفت: حاج علی، جان من راست بگو! تو چهره من شهادت می بینی؟! ابراهیم بلند شد گفت و سریع حرکت کنیم بریم. نیمه شب آمدیم مسجد ابراهیم با بچه ها خداحافظی کرد رفت خانه، از مادر و خانواده اش هم خداحافظی کرد و از مادر خواست برای شهادتش دعا کند. 🌸 صبح روز بعد هم راهی منطقه شد همه آماده حرکت به سمت فکه شدند. با دیدن چهره ابراهیم دلم لرزید. جمال زیبای او ملکوتی شده بود رفتم بهش گفتم داش ابرام خیلی نورانی شدی. نفس عمیقی کشید و گفت روزی که بهشتی شهید شد خیلی ناراحت بودم. اما با خودم گفتم: خوش بحالش که با شهادت رفت، حیف بود با مرگ طبیعی از دنیا بره 🌸 بعد نفس عمیقی کشید و گفت خوشکل ترین شهادت را از خدا می خوام. قطرات اشک از گونه اش جاری شد. ابراهیم ادامه داد: اگه جایی بمونی که دست احدی به تو نرسه، کسی هم تو رو نشناسه، خودت باشی و آقا، مولا هم بیاد سرت را به دامن بگیره، این است ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
صبح بعد نماز ی فیلم از معراج شهدا دیدم بعد خوابم برد... تو عالم خواب رفته بودم راهیان نور دیدم داخل اتاقی هستم عکس دو شهید بود هر چی گشتم عکس شهید ابراهیم هادی نبود چند بار نگاه کردم ناراحت شدم گفتم یعنی شهید ابراهیم منو دعوت نکرده یهو دیدم توی دستم ی کتابه ک عکس شهید هادی روش هست همون عکسش ک ریش بلندی داره م کلاه مشکی سرشه خیلی خوشحال شدم از خوشحالی بغض گلومو گرفته بود من یک سال هم نمیشه ک با شهید هادی آشنا شدم ی شب تو اخبار رهبر عزیز سفارش کردن کتاب سلام بر ابراهیم رو من از او نموقع چند بار خوابشونو دیدم و حاجت روا شدم خدایا شکرت ک هادی هدایتگر را برای من فرستادی.... ؛ ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
(عليه السلام) : 💫اتَّقُوا مَعاصِيَ الخَلَواتِ فَإنَّ الشّاهِدَ هُوَ الحاكِمُ از بپرهيزيد كه آنكه شاهد است، همو داور است.☺️☝️ 📚 غررالحکم ،حدیث 2524 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
رزمنده‌ فضای مجازی ... سه تاچیز که دست میگیری حتما وضو بگیر: 🔹قرآن 🔹مفاتیح 🔹موبایل رزمنده‌ای که در فضای سایبر و مجازی می‌جنگی! برای فشردن کلیدها و دکمه‌های کامپیوتر و موبایلت بگیر! و با نیت مطلب بنویس بدان که تو مصداق "و ما رمیت اذ رمیت" هستی... 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
در بیان عارف شانزده ساله 🌸 خدایا؛ به سویت آمدم اما روی ناصر دینت مولایمان را ندیدم . من به امید یاری و دیدار او آمده ام . خدایا مرا از یاری در رکابش نا امید مگردان ... 🌸 خدایا به من توفیق ده که جزو اولین شهدای گلگون کفنت به خاک و خون خویش بغلطم و جان خود را تسلیم کنم... 🌸 به من اجازه ده، هر چه زودتر پروانه وار خود را در آتش عشق تو بسورانم 🌸 خوش دارم هر چه زودتر از این دنیا رخت بربندم و در محضر عدل تو حاضر شده و به لقای تو واصل گردم ... 🌸 خدایا من از دردها و رنجها شکوه نمی کنم و از بار مشکلات نمی ترسم. از زیبایی های طبیعت که همه تجلیات ذات بی همتای توست خسته و سیر نشده ام ولی صبرم برای دیدار تو تمام شده... 🌸 تارو پودم، قلبم به مهرت سرشته شده، قلبم به عشق تو می تپد و برای دیدار تو بی تابم ... ؛ عارف شانزده ساله ؛ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
یعنی: یه راه دو طرفه٬ یه قدم از من ، صد قدم از او... اما... بدون شمارش و حساب و کتاب... ميدوني چرا؟ چون با معرفتند، رفیق باز و اهل ايثار رفیق آسمونی، تا آسمونیت نکنه، رهات نمی کنه ... امتحان کن 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
🌸 بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم... 🌸 هنوز مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد. دستی به شانه‌ام زد و گفت: حاج علی، مکه می‌روی؟! 🌸 یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: چطور مگر؟ خندید و ادامه داد: برایم یک سفر حج جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌توانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشی به مکه بروی! 🌸 سر به آسمان بلند کردم. دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم : خدایا شکرت... ؛ ؛ فرمانده لشکر ده سیدالشهدا (ع) 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈
🔹حضرت زهرا (س) : در خدمت مادر باش... زیرا بهشت زیر قدم های مادران است. 📚کنزالعمال، ج۱۶، ص ۴۲۶ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ 👉 @AlamdarKomeil 👈