eitaa logo
مشکات الهدی
164 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
5 فایل
مجموعه سخنرانی ها وکتاب های حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی عامری بامحوریت قرآن وعترت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هادی عامری
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی از خفت کردن تانک جهود و لخت (خلع سلاح) کردن خدمه و سربازان و انتقال آنها به درون تونل (ورودی صابون سازی) توسط نیروهای حماس🔥🇵🇸 این بود ارتش قدرتمند و آموزش دیده اسرائیل ؟ در برابر حزب الله که شلوار براتون نمیمونه..
🔆نماز شب ((حضرت حجة الاسلام والمسلمين آسيد محمد حسين مدرس )) در اصفهان فرمودند: يك روز طلبه ها جشنى گرفته بودند از آخوند كاشى هم دعوت مى كنند كه در آن جشن شركت كنند، ايشان هم تشريف مى آورند و تا دير وقت مشغول بودند و براى نماز شب آقا خوابشان مى برد، و براى صبح از خواب بيدار مى شوند. دوباره ((هفده ربيع )) طلبه ها جشن مى گيرند و آخوند را دعوت مى كنند كه تشريف بياورند و اين بار هم ايشان خوابشان مى برد. شب در خواب ((حضرت رسول )) صلى اللّه عليه و آله را مى بينند و حضرت مى فرمايند: ما دفعه قبل ((نهم ربيع )) را به خاطر شادى قلب دخترم ((زهرا سلام الله عليها)) تو را بخشيديم كه نماز شبت ترك شد ولى هفدهم ربيع چرا خوابت برده بلند شو نماز شبت را بخوان . 📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
. عزیز میگفت: برای در کنارِ هم موندن باید خیلی چیزارو بخشید، خیلی حرفارو نشنیده گرفت، از خیلی کارها عبور کرد... برای در کنار هم موندن باید بخشنده‌ترین و قوی‌ترین بود؛ نه زیباترین و باهوش‌ترین... آدما وقتی میتونن مدت‌های طولانی کنارِ هم بمونن که یاد بگیرن چطور باهم کنار بیان! اگه گاهی تو حالِ خوب هم شریک نمیشن، دستی هم به حالِ بدِ هم نکشن! هیچ حالِ بدی موندگار نمیمونه همونطور که حالِ خوب هم، همیشگی نیست...! عزیز میگفت: اول از هر چیزی برای در کنار هم موندن باید یاد بگیری چطور میشه با کوچیک‌ترین چیزها، از زندگی لذت برد، خندید و شاد بود... 👤حاتمه ابراهیم زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
💫💫مسائل حضرت خضر و جواب امام حضرت جوادالائمّه صلوات اللّه عليهم حكايت فرمايد: روزى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام به همراه فرزندش، ابو محمّد حسن مجتبى؛ و نيز سلمان فارسى وارد مسجد شدند و چون در گوشه اى نشستند مردم نزد ايشان اجتماع كرده ؛ و مردى خوش چهره بالباس هاى آراسته ، نيز در ميان آنان حضور داشت . پس او خطاب به اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام كرد و اظهار داشت: يا اميرالمؤمنين! مى خواهم سه مسئله از شما سؤال نمايم؟ حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: آنچه مى خواهى سؤ ال كن . آن مرد گفت : اوّل اين كه انسان مى خوابد روحش كجا مى رود؟ دوّم آن كه انسان چرا و چگونه فراموش مى كند؛ و يا متذكّر مى گردد؟ و سوّمين سؤ ال اين است كه به چه دليل و علّتى فرزند شبيه به عمو، يا شبيه به دائى خود مى شود؟ امام علىّ عليه السلام به فرزند خود - حضرت مجتبى سلام اللّه عليه - اشاره كرد و فرمود: اى ابو محمّد! جواب مسائل اين شخص را بيان نما. امام حسن فرمود: جواب اوّلين سؤ الت ، اين است كه چون خواب انسان را فرا گيرد، روح او در هوا بين زمين و آسمان در حال حركت ، يا سكون مى باشد تا هنگامى كه صاحبش حركتى كند و بيدار شود؛ پس چنانچه خداى متعال اجازه فرمايد روح به كالبد او باز مى گردد؛ وگرنه تا مدّت زمانى معيّن بين روح و جسد فاصله خواهد افتاد. یادآورى و فراموشى ، كه چگونه بر انسان عارض مى شود، بدان كه قلب انسان همچون ظرفى سرپوشيده است ، پس اگر انسان بر فرستادن صلوات بر محمّد و آل محمّد مداومت نمايد، دريچه قلب او باز و روشن مى شود و آنچه بخواهد در سينه اش آشكار و هويدا مى گردد، ولى چنانچه صلوات نفرستد و خوددارى كند، قلبش تاريك مى گردد و فكرش خاموش خواهد ماند. و امّا جواب سوّمين سؤ ال كه گفتى فرزند چگونه شبيه به عمو و يا شبيه به دائى خود مى شود، اين است كه اگر مرد هنگام زناشوئى و مجامعت ، با آرامش خاطر و بدون اضطراب عمل نمايد و نطفه در رحم زن قرار گيرد، فرزند شبيه پدر يا مادر خود خواهد شد. ولى چنانچه با اضطراب و تشويش زناشوئى و مجامعت انجام پذيرد، فرزند شبيه به عمو يا دائى مى گردد. پس آن شخص اظهار نمود: من شهادت به يگانگى خداوند داده و مى دهم ، و شهادت بر بعثت و رسالت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله داده و مى دهم و همچنين شهادت مى دهم كه تو خليفه و جانشين بر حقّ پيغمبر خدا خواهى بود. و سپس نام مبارك يكايك ائمّه اطهار صلوات اللّه علهيم را بر زبان خود جارى ساخت ؛ و شهادت بر امامت و ولايت آن ها داد و بعد از آن خداحافظى كرد و از مسجد خارج شد. آن گاه اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام به فرزند خود حضرت مجتبى سلام اللّه عليه فرمود: اى ابو محمّد! به دنبال آن مرد حركت كن ؛ و برو ببين چه خواهد شد. حضرت امام حسن مجتبى سلام اللّه عليه از پدر خود اطاعت كرد و به دنبال آن شخص رفت ؛ و پس از بازگشت چنين اظهار داشت : پدرجان ! مرد چون از مسجد خارج شد، ناگهان ناپديد گشت و او را نديدم . امام علىّ عليه السلام فرمود: آيا او را شناختى ؟ حضرت مجتبى سلام اللّه عليه اظهار داشت : شما بفرمائيد، كه چه كسى بود؟ آن گاه اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام فرمود: همانا او حضرت خضر پيغمبر صلى الله عليه و آله بود.(1) 1- مدينة المعاجز: ج 3، ص 85، كه نويسنده محترم ، اين حديث را از منابع مختلف ومتعدّدى نقل نموده است. 📚منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسن علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا