سوگند به خدا! میدانستم که؛
مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد!
زیرا:
• آنها در یاری کردن باطل خود "وحدت" دارند،
و شما در دفاع از #حق متفرقید.
• شما امام خود را در حق نافرمانی میکنید؛
آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند.
• آنها نسبت ب رهبر خود امانتدار هستند،
و شما نسبت به رهبرتان خیانت کارید.
• آنها در شهر خود به اصلاح و آبادنی مشغولند
و شما به فساد و خرابی...
_امیرمظلومان،علیعلیهالسلام
@alaviaat110 | نهجالبلاغه،خطبه ۲۵
آقا امیرالمومنینعلیهالسلام:
#اشک چشم، خشک نخواهد شد!
مگر به دلیل قساوت قلب؛
و کسی قساوت قلب نمیگیرد؛
مگر به دلیل زیادی گناه!
@alaviaat110 | عللالشرائع،ج۱،ص۸۱
علویات
آقا امیرالمومنینعلیهالسلام: #اشک چشم، خشک نخواهد شد! مگر به دلیل قساوت قلب؛ و کسی قساوت قلب نم
و هیچ پاک کنندهای قویتر از اشک بر اباعبدالله نیست.. 🌱
تمام یاران به شهادت رسیده بودند
و تنها شده بود.
برای آخرین " اتمام حجت "
خطاب به آنان فرمود:
واى بر شما! چرا با من مىجنگيد؟!
آيا سنّتى را تغيير داده ام؟
آيا شريعتى را دگرگون ساختهام؟!
آيا جرمى مرتكب شده ام؟
و يا حقّى را ترك كرده ام؟!
گفتند حسین:
إِنّا نَقتُلُكَ بُغضاً لابِيكَ
تو را به خاطر كينه اى كه
از پدرت به دل داريم، میکُشیم...
اشک از چشمانش جاری شد
و بر مظلومیت پدرش گریست...
#مظلومیبرمظلوممیگریست
@alaviaat110 | ينابيعالموده،ج۳،ص۷۹_۸۰
آقا امیرالمومنینعلیهالسلام:
سپاس میگوییم #خدا را؛
برای زیباییِ آزمون هایش!
@alaviaat110 | الامالی،مجلس۶۳،حدیث۱۰
علویات
آقا امیرالمومنینعلیهالسلام: سپاس میگوییم #خدا را؛ برای زیباییِ آزمون هایش! @alaviaat110 | الام
این خانواده بلا را عزت میدانستند!
و الا در برابر آن همه بلا؛
کسی جز دختر علیعلیهالسلام
نمیتواند بگوید:
ما رَایتُ الا جَمیلا
واقعهی کربلا را، جز زیبایی ندیدم..
_با بلاها رشد کنیم، نبُریم!
وسایل غارت شدهی کربلا را
مقابل یزید بردند.
در میان وسایل، پرچم بزرگی بود.
دیدند همه جای پرچم سوراخ شده
و آسیب دیده است؛
و فقط جای یک دست سالم است!
یزید حیرت زده پرسید:
چه کسی این پرچم را حمل میکرده؟!
گفتند: #عباسبنعلیﷺ
یزید سه بار از روی تحیر
ایستاد و نشست و گفت:
این جای سالمِ دست
نشان از این است
که او تا لحظهی آخر،
علَم را رها نکرده است!
_ این است معنای وفای عباسﷺ
به برادرش حسینﷺ
@alaviaat110 | الخصائصالعباسیه،ص۱۳۸
در تب میسوخت.
سیدالشهداﷺ به خیمه اش رفت.
پرسید: پدر جان؛
پس برادرم علی اکبرﷺ کجاست؟!
فرمود: پسرم در خیمه ها
َمردی جز من و تو باقی نمانده؛
همه کشته شده اند.
گریهاش گرفت و فرمود:
عمه جان؛
شمشیر و عصائی به من بده!
سیدالشهدا فرمود:
عصا و شمشیر برای چه میخواهی؟
فرمود: عصا را برای تکیه و شمشیر را
برای دفاع از حریم پیامبر میخواهم
_ چون بعد از شما، دیگر خیری
در این زندگی نخواهد بود.
سیدالشهداﷺ او را به سینه چسباند
و فرمود: پسرم تو،
پاک ترین ذریه من هستی،
تو جانشین من بر این بانوان
و کودکان غریب و مظلوم هستی.
از آنها سرپرستی کن،
مونس آنها باش،
دیگر مردی را به غیر از تو ندارند.
به آنها مهربانی کن.
و بعد سیدالشهدا صدا زد:
ای اهل حرم
کلامم را بشنوید و بدانید این پسرم
جانشین من بر شماست،
و امامی است که اطاعتش واجب است.
#شهادتامامزینالعابدینعلیهالسلام
@alaviaat110 | معالیالسبطین،ج۲،ص۲۲