#پیام_تسلیت حضرت آیتالله العظمی علوی گرگانی مد ظله به مناسبت ارتحال عالم ربانی و مجاهد خدوم آیتالله آقای حاج سید کمال فقیه ایمانی رحمةالله
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
«إِنَّا لِلهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»
خبر ارتحال عالم ربانی و مجاهد خدمتگزار آیت الله حاج آقا کمال فقیه ایمانی رضواناللهعلیه باعث تأثر و تألم اینجانب گردید.
خدمات و مجاهدت های اجتماعی، فرهنگی و عبادی ایشان بر کسی پوشیده نبود و در طول حیات با برکت خود خدمات ارزشمندی در نشر اسلام و تشیّع و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم به یادگار گذاشتند.
ارتحال این عالم عامل را به حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان عج، مقام معظم رهبری، علمای اعلام و حوزه های علمیه، مردم عزیز اصفهان و خصوصا بیت مکرّم و فرزندان بزرگوار ایشان تسلیت عرض میکنم.
و از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسألت میکنم.
سید محمد علی علوی گرگانی
١٣/محرمالحرام/۱۴۴۳
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🗓 #تـقـویـمشـیـعــه ↯
بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 3⃣
بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب
که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود
و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که
از جنگ با اباعبدالله پشیمان شده بودند
و صدای گریه و شیونشان بلند بود
دستور داد سر حسین علیهالسلام و سایر
شهداء را در کوچههای کوفه بگردانند
تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
📢 منادی هم صدا میزد:
قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب...
زید ابن ارقم میگوید:
در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر
حسین را بالای نیزه در کوچهها میگردانند
شنیدم که آیهای از سوره کهف میخواند:
آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف
و رقیم از آیات عجیب ماست!
از شنیدن این آیه از سر بریده اباعبدالله
مو بر تنم راست شد و بیاختیار صدا زدم:
یابن رسول الله!!!
حرف زدن سر تو از داستان زنده شدن
اصحاب کهف هم عجیبتر است!
پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند
از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را
زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیهالسلام
پنج سال برخوردار بودند
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند
پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید
دشمنان اباعبدالله بدتر از سگان
از کرده خود پشیمان شدند
چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا
آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش
که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچکس نزد خانوادهاش برنگشته که
بدتر باشد از وضعی که من برگشتهام
از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم
و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم
و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم
⬅️ بعد از شهادت امام حسین علیهالسلام
سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر
وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان
عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت:
بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام
فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند
ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ
بر خاندان زیاد نمینشست
مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد
بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت:
ای پست فطرت پسر رسول ﷺ را کشتی!
بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش
ملاقات نخواهی کرد
معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله
انتقاد میکرد و از او کناره گرفت
مردم هرگاه عمر بن سعد را میدیدند
او را لعنت میکردند و هرگاه وارد
مسجد میشد از مسجد خارج میشدند
حصین ابن عبدالرحمن میگوید:
چون خبر قتل حسین به ما رسید
سه روز به حالت بهت باقی ماندیم
گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است
خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده
بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید
رنگش متغیر شد و گفت:
براستی حسین را به شهادت رساندند؟
سپس فرمود:
بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا
آنها را بسیار دوست میداشت
و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد
سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت
حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین
را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد
و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی
که فرزند زنازاده، فرزند پیغمبرش را بکشد
بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه
انتقام میگیرند
حتی عدهای شهر را ترک کردند و گفتند:
در شهری که پسر پیغمبر در آن شهید میشود سکنی نمیگزینیم
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
📓 حیات الحسین، جلد۳، صفحه۱۱۹
📔ارشاد مفید، صفحه۲۲۹
📚 بحارالانوار، جلد۴۵ صفحه۱۸
📒 طبری، جلد۷ صفحه۳۸۵
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠🔹امام حسین علیهالسلام:
《أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیکمْ مِنْ نِعَمِ اللهِ
عَلَیکمْ فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُوزُوا نِقَما》
↫◄ بدانید که
نيازهاى مردم به شما
از نعمتهاى خدا بر شماست
از آنها ملول نشوید که گرفتار میشوید
📗کشف الغـمّة، جلد۲، صفحه۲۴۱
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🗓 #تـقـویـمشـیـعــه ↯
بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 4⃣
عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را
به سمت شام و برای یزید فرستاد
یزید دستور داد که اُسرا را هم به شام بفرستید
کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند
در اولین منزل فرود آمدند تا غذا بخورند
در حالیکه مأمورین مشغول خوشحالی
و خوردن غذا و شرب خمر بودند
ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت:
آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت
جدش را روز حساب و قیامت دارند؟
مأمورین مضطرب و هراسان شدند و
خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد
دوباره مأمورین مشغول خوردن غذا شدند
که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
نه این چنین نیست، بخدا قسم که اینها
شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب
خواهند بود!
مأمورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند
و نتوانستند، دوباره مشغول غذا خوردن
شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت:
حسین را به حکم حاکم جور کشتند
و این خلاف حکم خدا است
غذا خوردن برای همه ناگوار شد
و از آنجا کوچ کردند
مأمورین ابن زیاد در راه سر حسین علیهالسلام
را از صندوق درآوردند و روی نِی قرار دادند
تا به منزلی رسیدند که راهبی در آنجا
زندگی میکرد
نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری
از زمین تا آسمان میدرخشد بیرون آمد
و دید نور از سر حسین علیهالسلام هست
نزد مأمورین آمد و گفت:
شماها کی هستید؟
گفتند مأمورین ابن زیاد
این سر کیست؟
سر حسین ابن علی
کدام علی؟
علی ابن ابیطالب
مادرش کیست؟
فاطمه دختر رسول خدا
دختر پیامبرتان؟
بلی!
وای بر شما که چه بد مردمی هستید
اگر مسیح فرزندی داشت او را روی
مژه چشمانمان نگه میداشتیم
ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم
و این سر را تا صبح به من بسپارید؟
مانعی ندارد
ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند
راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید
و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد
تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت:
ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز
خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم
که محمد جد تو رسول خداست
و من بر دین جد تو هستم
فردا صبح نزدیک شام که رسیدند
مأموران سر اباعبدالله گفتند:
بیائید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید
از ما بستاند
وقتی کیسههای زر را گشودند دیدند که
دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود
که یک طرف آن مکتوب بود:
《وَلا تَحسَبَن الله غافِلاً عَمّا یَعمَل الظالِمون》
↫◄ و در طرف دیگر ↯
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیّ مُنقَلَبِ یَّنقَلِبُون》
اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند
تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای
تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از
پیروزی یزید به استقبال شتافتند
به منظور تکمیل تزئین شهر سه روز
اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند
و شهر را با انواع تزئینات آراستند
مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی
شدند، اهل بیت وارد دمشق شدند
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
📗نفس المهموم، صفحه ۴۲۳
📔صواعق المحرقه، صفحه ۱۹۷
📘مناقب ابن شهراشوب، جلد۴، صفحه۸۲
📕نفس الهموم، صفحه۴۲۹
📓کامل بهایی، جلد۲، صفحه۱۸۶
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠🔹امام حسین علیهالسلام⇩
《مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ
کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ》
↫◄ کسی که بخواهد از راه گناه
به مقصدی برسد
دیرتر به آروزیش میرسد
و زودتر به آنچه میترسد
گرفتار میشود
📚بحارالانوار، جلد۷۸، صفحه۱۲۰
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پیام_تسلیت حضرت آیتالله العظمی علوی گرگانی مد ظله به مناسبت ارتحال آیت الله آقای حاج سید محمدمهدی روحانی رحمةالله علیه
باسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت اندوهبار عالم عامل و بزرگوار، شخصیت متخلق و متواضع مرحوم آیت الله آقای حاج سید محمدمهدی روحانی را خدمت همه وابستگان و شاگردان و ارادتمندان ایشان، بویژه به بیت معزز مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله العظمی روحانی رضوانالله تعالی علیه، فرزندان و دامادهای آن مرجع راحل تسلیت عرض می کنم.
خدمات آن عالم بزرگوار در ترویج معارف دینی و اهل بیت علیهم السلام و تربیت شاگردان شایسته، موجب رفعت درجه ایشان در پیشگاه الهی خواهد بود.
امید است خداوند این عالم خدوم و خلیق را غریق رحمت کند و به بازماندگان بویژه همسر گرامی و فرزندان عزیز ایشان صبر و اجر عنایت فرماید و روح ایشان را با ارواح طیبه شهدای کربلا مخصوصا اباعبدالله الحسین علیه السلام محشور فرماید.
سید محمد علی علوی گرگانی
١۵/محرم الحرام/١۴۴٣
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پیام_تسلیت حضرت آیتالله العظمی علوی گرگانی مد ظله به مناسبت ارتحال عالم فرهیخته و دانشمند آقای محمد رضا حکیمی رحمةالله
باسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
در گذشت عالم فرهیخته و دانشمند پرتلاش و متقی جناب آقای محمدرضا حکیمی که عمر خود را در راه ترویج معارف دینی و اهل بیت علیهم السلام صرف نمودند را به جامعه علمی و دانشمندان متدین و فرهیخته، همچنین به بیت مکرم ایشان تسلیت عرض می کنم
آن دانشمند معتقد و شایسته با بی توجهی به ظواهر شهرت با قلمی عمیق به ترویج معارف دینی پرداختند و با تألیف کتب دینی با قلم روز منشأ خیرات بودند.
امید است خداوند روح آن عالم را با ارواح طیبه شهدای کربلا محشور کندو به خانواده ایشان صبر و اجر جزیل عنایت فرماید.
سید محمد علی علوی گرگانی
١۵. محرم الحرام. ١۴۴٣
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🗓 #تـقـویـمشـیـعــه ↯
بعد از کـ🚩ــربلا چه گذشت 5⃣
چون اهل بیت علیهم السلام وارد شهر شدند
ام کلثوم علیهاالسلام به شمر گفت:
حاجتی دارم ممکن است آن را انجام دهی؟
ما را از دروازهای وارد کنید که تماشاچی
کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل
میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند
که در معرض دید این همه تماشاچی نباشیم
شمر پست فطرت دقیقاً برعکس دستور داد
سرها را بالای نیزهها نصب کنند
و در کنار محمل زنها حرکت دهند
و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند
سهل ابن سعد میگوید:
برای زیارت بیت المقدس رفته بودم
عبورم به شام افتاد
دیدم تمام شهر آذین بسته شده
و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند!
با خودم گفتم آیا برای مردم شام
عیدی هست که من بیخبرم؟!
ناگهان دیدم در گوشهای چند نفر به آرامی
مشغول صحبت هستند
گفتم: آیا برای شما شامیها عیدی است
که ما بیخبریم؟
گفتند: پیرمرد غریبی؟
گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم
گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان
خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟
گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را
برای یزید هدیه آوردهاند!
گفتم: الله اکبر! سر حسین را میآورند
و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!
جلوی دروازه آمدم سواری را دیدم که
نیزهای در دست دارد که سری روی آن است
که شبیهترین انسانها به رسول خدا است
نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم:
آیا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟
حضرت سکینه فرمود: ای سهل به
کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی
جلوتر برود تا مردان کمتر ما را نگاه کنند
جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم:
اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو
میدهم مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد
از علی ابن الحسین روایت شده:
هنگامی که ما را بر یزید وارد کردند
دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را
به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم
و گفتیم: یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی
اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟
یزید دستور داد بند از ما برداشتند
فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود:
ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری؟
ناگهان زنی از بنیهاشم و دوستداران
اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید
و گفت: ای حبیبم حسین
ای سید اهل بیت رسول خدا
ای پسر رسول خدا
ای کشته اولاد زنا
ندبه و گریههای این زن همه زنان اهل
مجلس را گریانید
مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت
پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام
حسین را دید و از یزید خواست دختر را
به او ببخشد
زینب دختر علی علیهالسلام غضبناک شد
و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و
پستتر از آنی هستی که چنین خواهشی کنی
که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست!
یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد
و گفت: ادعای دروغ میکنی
اگر بخواهم میتوانم
زینب سلام الله فرمود: چنین نیست!
خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه
از دین ما خارج بشوی و به دین دیگری در آئی
مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد
و گفت این دختر را به من ببخش
یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد
و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت:
خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد
◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️
✍ منابع:
📚بحارالانوار، جلد۴۵،صفحه۱۲۹
📗حیات الحسین، جلد۳، صفحه۳۷۱
📕نفس المهموم، صفحه۴۳۳
📔طبری، جلد۷، صفحه۳۸۱
📘ارشادالقلوب، صفحه۲۴۶
📙کامل جلد۴، صفحه۸۶
📓روضه الواعظین، صفحه۱۶۴
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است
از مردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیکترین راه به الله حسین است
🆔https://eitaa.com/alavigorgani
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج