eitaa logo
ندبه های انتظار
4.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
11 فایل
السلام علیک یابقیةالله فی ارضه... دلخوشم به مستحبی که جوابش واجب است... ***تبادل یا تبلیغ اصلا نداریم*** ارتباط با ما: @yamahdi_0
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگذشت قاتلان🔥 امام حسین علیه السلام...🌺 @ale_yaasin
🔘ندبه های انتظار🔘 🔴روزی که حضرت آدم برای امام حسین علیه السلام گریست! ✳️هنگام سیر حضرت آدم در زمین ، گذر آن حضرت به زمین کربلا افتاد. ناگهان ناخود آگاه سینه اش به تنگ آمد و غمناک شد. ♦️چون به قتلگاه امام حسین (علیه السلام ) رسید پایش لغزید و خون از پایش جاری گردید. 🔷پس سرش را بسوی آسمان بلند کرد و خدمت خداوند متعال عرض کرد : 🔆 « پروردگارا ! آیا من مرتکب گناه دیگری شده ام که اینک مرا به کیفر می رسانی؟ 🌺خداوند فرمود : « ای آدم ! گناه تازه ای نکرده ای بلکه در این سرزمین فرزند تو حسین (علیه السلام ) به ظلم و ستم کشته می شود و خون تو نیز به خاطر همدردی و موافقت با او به زمین ریخته شد.» ♻️حضرت آدم فرمود : « قاتل او کیست؟ » 🌺خداوند فرمود : « قاتلش یزید که مورد لعن اهل آسمانها و زمین است می باشد.» 🔰در این هنگام حضرت آدم (علیه السلام) به حضرت جبرئیل گفت : « حالا چه کار بکنم ؟ » 🌹 جبرئیل گفت : « بر یزید لعنت بفرست.» پس حضرت آدم (علیه السلام ) چهار مرتبه بر یزید لعنت فرستاد.. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 📘بحارالانوار ٬ ج ۴۴ حسین بن علی (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چجوری یه طفل ۶ ماهه که به سن بلوغ هم نرسیده...باب الحوائج میشه؟ 🌷بسیار جالب و شنیدنی... @ale_yaasin
هدایت شده از ندبه های انتظار
▪️ندبه های انتظار▪️ ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 7) 🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند. 🍃در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد. 🌹در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید. 🔥یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟ 🌺امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت. ✨سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند. من از روش آنها پیروی میکنم. 🔥یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود! ✳️ در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند. 🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید. 🔴 منهال عمرو میگوید: امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود. 🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ 🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است.. 🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند! 💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است. 💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان.... 🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت... ✍ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 📒 مقتل مقرم ص 453، 📗بحار ج45 ص 140، 📘 لهوف ص 193. 📕 نفس المهموم ص 459
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺من از بین اهل بیت علیه السلام امام حسین رو یه جور دیگه دوست دارم.. من چیزیمه...؟ سخنرانی زیبا و بسیار شنیدنی @ale_yaasin
🌸سلام 🍀صبحتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)❤️ به رسم ادب هرصبح: السلام علی رسول الله وآل رسول الله🌸 السلام علیک یابقیة الله(عج) السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) جمیعاورحمت الله @ale_yaasin
🌺▪️🍃هرصبح یک حدیث زیبا وکاربردی در سبد احادیث🍃▪️🌺 @ale_yaasin
هدایت شده از ندبه های انتظار
🌸ندبه های انتظار🌸 ⚫️در کربلا، همه چیز روی حساب است! ✳️آیت الله حائری: 🌹امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. 🌘شب عاشورا، سخن از "نمی‌خواهم؛ احتیاج ندارم؛ بروید؛ بیعتم را برداشتم» بود. 🌖روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید؛ آیا یاور و مددکاری هست؟ هَل مِن ناصِرٍ یَنْصُرُني؟» ☑️شب، صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین پاک‌ها باشد. ✅روز، سخن می‌گوید تا مبادا پاکی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 💠شب، غربال می‌کند تا فقط صالحان بمانند 🔆 روز غربال می‌کند تا فقط اشقیاء در مقابل او ایستاده باشند!! *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از ندبه های انتظار
💐جزای استقامت در برابر مصیبتهای کربلا... @ale_yaasin
✔اثرات مداومت بر خواندن زیارت عاشورا @ale_yaasin
🙏در راه حق و دین، از کم بودن تعدادتان نترسید! @ale_yaasin
☘ندبه های انتظار☘ 🔴عاقبت توهین به تربت امام حسین علیه السلام! ✳️موسی به عبدالعزیز می گفت: مشهورترین و داناترین پزشک شهر بغداد در زمان حکومت هارون الرشید دکتری مسیحی به نام "یوحنا"بود، 🍃 او پزشک مخصوص هارون بود و هرگاه خلیفه بیمار می شد، او درمان می کرد. ✳️روزی یوحنا به نزد من آمد و گفت: تو را به حق پیامبرت و دینت قسم می دهم، بگو این کیست که قبرش در کربلا قرار دارد و مردم به زیارتش می روند؟ 💠گفتم: او نوه پیامبر ما، امام حسین علیه السلام است. اما تو به من بگو چرا این سؤال را کردی و منظورت چه بود؟ 🔆طبیب مسیحی گفت: مدتی قبل، شاپور خادم خلیفه مرا به نزد خود طلبید. چون به نزدش رفتم مرا برداشت و به خانه موسی بن عیسی که از خویشان خلیفه بود، برد. 🔴او حاکم شهری بود و به دستور خلیفه به بغداد آمد. او را دیدم که بیهوش بر رختخوابش افتاده است. ☑️در پیش او طشتی بود که تمام احشاء و امعاء و محتویات شکمش در آن ریخته بود. 🔻شاپور از خدمتکار موسی پرسید: چگونه این بلا بر سرش آمد؟ 🔹خدمتکار جواب داد: یک ساعت قبل، امیر در نهایت سلامتی و خوشی بود و با ندیمان و دوستان خود صحبت می کرد. شخصی از بنی هاشم نیز در مجلس حاضر بود. ♦️او گفت: من بیماری شدیدی داشتم و هر کار کردم، بیماری ام بهبود نیافت. تا اینکه شخصی به من گفت: اگر از تربت امام حسین استفاده کنی شفا می یابی. من نیز چنین کردم و عافیت یافتم. ⚡️موسی به مرد هاشمی گفت: آیا از آن تربت هنوز چیزی نزد تو باقی مانده است؟ مرد هاشمی گفت: آری. پس از آن کسی را فرستاد تا آن تربت را آورد. 🔥موسی (از روی تمسخر و بی احترامی) تربت را گرفت و روی آن نشست،مدتی نگذشت که ناگهان موسی فریاد کشید: سوختم! سوختم! طشت بیاورید! ⚡️ ما برایش طشت آوردیم. او به قدری استفراغ کرد که تمام احشای بدنش بیرون ریخت پس از آن ندیمان به خانه هایشان باز گشتند و مجلس شادی مبدل به عزا شد. 🍀طبیب مسیحی ادامه داد: شاپور به من گفت، بیا او را معاینه کن، شاید بتوانی درمانش کنی، من چراغی طلبیدم و با دقت به محتویات طشت نگاه کردم. ‼️ دیدم جگر و دل و تمام احشای امیر در طشت افتاده است. با تعجب گفتم: هیچ کس نمی تواند او را معالجه کند مگر حضرت عیسی مسیح که مرده را زنده می کرد. 🚫سرانجام به هنگام سحر، امیر به جهنم واصل شد. 🔆یوحنا با اینکه مسیحی بود، مدتها به کربلا می رفت و قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام را زیارت می کرد. بعد از مدتی، از عقیده خود برگشت و مسلمانی نیکوکار و پرهیزکار گردید. *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌻🍃🍂🌻🍃🍂🌻🍃🍂🌻 📕گناهان کبیره ج۲ص ۵۳۳