هدایت شده از ندبه های انتظار
🌷یابن الحسن..
وارث خون خدا وپسرخون خدا
بخداخون خدا منتظر توست,بیا
برسرگنبد زرین حسین ابن علی
پرچم کرب وبلا منتظرتوست...بیا
▪️به رسم هرشب انتظار تاظهور مولایمان، میخوانیم:الهی عظم البلا⚡️
@ale_yaasin
💎ندبه های انتظار💎
🔵اثرات خواندن فاتحه و خیرات برای ارواح مومنین
✳️يكي از علماء از برادر علامه طباطبايي،سيد محمدحسن الهي نقل كرد كه فرمودند:
💥من يكي از علماء گذشته را به فاتحه اي ياد ميكردم (از بزرگان علمايي كه در قديم بودند)
✨يك روز با حالت گله با خود مي انديشيدم كه ما گاهي براي شما فاتحه اي ميفرستيم، اما چيزي نميبينيم؛ شما هم از ما يادي بكنيد!
♻️گويا شب بعدش بود كه آن عالم آمد به خوابم و گفت: از ما گله كردي؟!
💠يادت نيست كه در فلان روز در فلان اداره كاري داشتي گرفتاري ات حل نميشد، ميخواستند كارت را درست نكنند؛ اما يك مرتبه ديدي تعلل ها كنار رفت، كارت را درست كردند و مشكلت حل شد؟!
✅ آن، كار من بود...!
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌿🌿🌿🍃🌷🌺🌷🍃🌿🌿🌿
📕گزیده ی سخنان آیت الله فاطمی نیا
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️درظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت یازدهم)
🔴 السلام علی قاسم ابن الحسن
🌹قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام مادرش رمله مکنی بود، قاسم علیه السلام بیش از 13 سال از عمر مبارکش نگذشته بود جوانی بسیار رعنا و زیبا بود،
🍃چنانکه مورخین نوشته اند:
کان وجهه شقه القمر: یعنی چهره اش مانند ماه پاره بود
✨و چون در دامن امام حسین علیه السلام رشد و نمو پیدا کرده بود در سنین کم دارای ایمانی راسخ و عزت نفس و عظمت روحی مانند اباعبدالله بود.
🌿در روز عاشورا که عمویش را تنها مشاهده کرد گفت: تا شمشیر در دست من است عمویم به شهادت نخواهد رسید!
🔴 قاسم اذن جهاد میطلبد
🌸اباعبدالله که دید قاسم آماده شهادت شده است دست در گردن او انداخت و هردو آنقدر گریستند تا بیحال شدند.
✨قاسم علیه الاسلام اذن جهاد طلبید.امام حسین علیه السلام امتناع نمود و فرمود:عموجان چگونه اجازه بدهم که تو یادگار برادرمی..
🌷 قاسم آنقدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشمان گریان روانه میدان شد.
⚫️ شهادت قاسم علیه السلام
🔷حمید ابن مسلم(خبرنگار کربلا) میگوید:
نوجوانی به سمت لشکر می آمد که چهره اش مانند ماه میدرخشید
وپیراهن و شلوار پوشیده بود و گردنها را میزد و سرها را درو میکرد گویا مرگ در اختیار اوست و جان هرکه را بخواهد میگیرد.
💥 در این میان بند کفش قاسم برید که فراموش نمیکنم پای چپش بود،ایستاد تا بند کفشش را محکم کند.
🔥عمروبن سعد بن نفیل از فرصت استفاده کرد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد قاسم بر زمین افتاد و صدا زد: یا عمّاه!
🌸حسین علیه السلام با عجله خود را به میدان رسانید و چون شیر خشمناک بر سعد حمله کرد که دست نانجیب قطع شد و همرزمانش اورا نجات دادند.
✳️وقتی گردوغبار میدان فرونشست دیدند حسین علیه السلام در کنار قاسم علیه السلام نشسته و قاسم در حال جان دادن از شدت درد پاها را بر زمین میساید..
🌺حسین علیه السلام فرمود: مرگ بر آن مردمی که تورا کشتند. رسول خدا در قیامت دشمنشان باد.
☑️سخت است بر عمویت اورا بخوانی و نتواند تورا اجابت کند و نفعی به تو برساند.
🌹سپس نعش قاسم را در بغل گرفت تا به خیمه شهدا برساند اما پاهای قاسم بر زمین میکشید تا اورا در خیمه کنار نعش علی اکبر قرار داد.
💥نکته:
آیا حضرت قاسم در میان دشمن می ایستد بند کفش ببندد فقط بخاطر اینکه دشمن نگوید پابرهنه بود ؟؟
یا نه،چون روحیه پدرش امام حسن در او اشکار شد که به دشمن اهمیتی نمیداد و برای بی اهمیت شمردن دشمن بند کفشش را بست...
✍ادامه دارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌹▪️🌹🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹
📗ابصارالعین ص 36
📕مقاتل الطالبین ص 88
📘نفس المهموم ص 321
📒بحار 34/45
▪️به یاد کربلا،کرب و بلا شد عالم امکان
زمان،هرروز عاشوراست
میدانم که می آیی...
🌿به رسم هرشب انتظار،تجدید بیعتی دوباره با مولایمان میخوانیم: الهی عظم البلا..⚡️
@ale_yaasin