eitaa logo
مربیان مهد و پیش دبستانی (الفبای مهربانی)
2.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
593 ویدیو
37 فایل
محتوای آموزشی و تربیتی برای مربیان مهدوپیش‌دبستانی کتاب الفبای مهربانی تألیف علی قاسمی سفارش کتاب: ۰۲۵۳۷۸۳۹۴۷۴ ۰۹۰۲۷۸۳۹۴۷۴ مدیریت کانال: استاد علی قاسمی ادمین: استاد ده باشی #مؤسسه‌معهدالقرآن‌الکریم دوره تربیت مربی @H_N_S_1_1_4
مشاهده در ایتا
دانلود
💡مربی خلاق خودت بازی بساز ❗️❗️❗️ ✅ با یه کارتون میتونی یه جعبه نمایش سایه ها برای کلاست بسازی . 😎 پس دست به کار شو ❗️ @alefbam
💡مربی خلاق خودت بازی بساز ❗️❗️❗️ ✅ با یه کارتون و چوب بستنی میتونی یه ماز برای کلاست بسازی . 😎 پس دست به کار شو ❗️ @alefbam
💡مربی خلاق خودت بازی بساز ❗️❗️❗️ ✅ با یه کارتون میتونی یه دروازه گلف هیجان انگیز برای کلاست بسازی . 😎 پس دست به کار شو ❗️ @alefbam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کودکانه برای تقویت روحیه پرسشگری در کودکان 🌻🌺💐🌷👇👇👇👇👇👇
🐥🐣گنجشکی که می گفت چرا؟!🐥🐣 بهار بود. گنجشکی توی لانه اش سه تا تخم گذاشته بود و روی تخم ها خوابیده بود، او منتظر بود که جوجه هایش از تخم بیرون بیایند. چند روز گذشت. تخم اولی شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد و گفت:«جیک!جیک!» تخم دومی هم شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد و گفت: «جیک!جیک!» تخم سوم هم شکست، یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد، ولی این جوجه کوچولو نگفت جیک جیک، گفت:«چرا؟چرا؟» مادر گنجشک ها تعجب کرد و گفت:«نه!نه! تو نباید بگویی چرا؟چرا؟ باید بگویی «جیک جیک» ولی جوجه کوچولو باز هم می گفت: «چرا؟چرا؟» روزها گذشت، جوجه ها بزرگ و بزرگ تر شدند ولی جوجه سومی هیچ وقت یاد نگرفت که بگوید جیک جیک. هر وقت که می خواست بگوید جیک جیک میگفت: «چرا؟چرا؟» جوجه ها کم کم گنجشک های بزرگی شدند. هر کدام به طرفی رفتند. تابستان بود. زنبورهای عسل دور گلها می پریدند و می گفتند: «ما روی گلها می نشینیم و شیره گلها را می مکیم. گنجشکی که همیشه می گفت:«چرا» پیش آنها رفت و گفت:چرا؟چرا؟ زنبورها گفتند: معلوم است برای اینکه عسل درست کنیم. گنجشک چیز تازه ای یاد گرفت. مورچه ها تند تند دانه جمع می کردند و به لانه ی خودشان می بردند و می گفتند: ما دانه جمع می کنیم و به لانه می بریم. گنجشکی همیشه می گفت«چرا» پیش آنها رفت و گفت: چرا؟چرا؟ مورچه ها گفتند: معلوم است برای اینکه اگر حالا دانه جمع نکنیم، در زمستان گرسنه می مانیم. گنجشک چیز تازه ای یاد گرفت. دهقانی که گندم درو می کرد و می گفت: من گندم هایم را درو می کنم و آنها را به انبار می برم. گنجشک گفت:چرا؟چرا؟ دهقان گفت: معلوم است برای اینکه از آنها نان درست کنيم. گنجشکی که همیشه می گفت «چرا» هر روز صبح تا شب پرواز می کرد. اینجا و آنجا می نشست. چیزهای تازه می دید و می پرسید:چرا؟ چرا؟ تابستان و پاییز و زمستان گذشت. گنجشک مرتب می پرسید: «چرا؟چرا؟» از هر جوابی چیز تازه ای یاد می گرفت. برای همین بود که وقتی که دوباره بهار آمد. گنجشک ما یک عالم چیز تازه یاد گرفته بود و از همه ی گنجشک ها داناتر بود @alefbam
اماده شدن برای نوشتن این تمرینات برای بهبود نوشتن و دستخط فرزندان شما یا خود شما مفید خواهد بود 📚خط خطی کردن با گچ،ماژیک،روان نویس،حرکات انگشت و... 📚کنترل کردن وضعیت نشستن هنگام نوشتن،روش گرفتن قلم در دست،وضعیت میز و صندلی،وضعیت نوشتن و وضعیت کاغذ 📚وصل اشکال و حروف و کلمات و... که بصورت نقطه چین کشیده شده یا کپی کردن الگو ها و اشکال و... 📚انجام بازیهای مختلف زیر هنگام اوقات فراغت: یه قل دو قل،انداختن و گرفتن توپ، توپ و تور،تنیس ،حمل استکان آب که کمی از آن خالی هست،حمل توپ پینگ پونگ با قاشق،دارت،اریگامی،تایپ حروف و کلمات و کلا متن دیکته با صفحه کلید کامپیوتر و . @alefbam