#شعر
#مناسبتی
🏴در وصف حضرت رقیه(س)
🌷آی قصه قصه قصه
ای بچه های قشنگ
برای قصه گفتن
دلم شده خیلی تنگ
🌷من حضرت رقیه
یه دختر سه ساله م
همه میگن شبیه
گلهای سرخ و لاله م
🌷گل های دامن من
سرخ و سفید و زردن
همیشـه پـروانـه ها
دور سـرم مـیـگـردن
🌷از این شهر و ازون شهر
آدمای زیادی
میان به دیدن من
تو گریه و تو شادی
🌷هر کسی مشکل داره
میزنه زیـر گریه
مشکل اون حل میشه
تا میگه یا رقیه
🌷خلاصه ای بچه ها
اسم بابام حسینه
به یادتون میمونه؟
بابام امام حسینه
🌷پدربزرگ خـوبـم
امیر مومنینه
اون اولین امامه
ماه روی زمینه
🌷تـو دخترای بابام
از هـمـشـون ریـزتـرم
خیلی منو دوست داره
از همه عزیزترم
@alefbam
#مناسبتی
🏴 شعری زیبا و کودکانه جهت سینه زنی
بابای من، حسینم
(بچه ها تا آخر شعر جواب میدن: یا حسین )
(باریکلا به بچه هایی که ادب میکنند برای امام حسین قشنگ سینه میزنند)
دیشب یه سربند سبز: یاحسین
بابام رو پیشونیم بست:یاحسین
که روش نوشته بودن:یاحسین
آقای من حسینم یاحسین
بابا منو با خودش
به مجلس روضه برد
پیرهنْ سیاه پوشیدم
منم مثل باباجون
تو روضه خوندن دیدم
گریه می کردن همه
حسین حسین می گفتند
باصدای زمزمه
ذکر حسین و زینب
روی زبون ما بود
شور حسین و عباس
توی دلای ما بود
بلند شدیم وایستادیم ( بچه ها می ایستادند)
تا بزنیم به سینه
سینه زنی قشنگه
ولی خیلی غمگینه
از اون موقع تا حالا
همش دارم میخونم
حسین حسین حسین جان
آقای مهربونم
@alefbam