eitaa logo
آل کوثر
880 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
4 فایل
حسین جان 💔😭 یا صاحب الزمان 🏴✊ اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای 🇮🇷 🌸 آل کوثر 🌸 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی صلی الله علیه و آله آمد در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشت ✍پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند و سوال کرد خلیفه نبی و امین او چه کسی است؟ پس جمعیت، ابوبکر را نشان دادند. پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت نامم "عتیق" است. راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابوبکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه مسلمین چند سوال بپرسیم، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس. راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1) چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2) چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3) آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد، ابوبکر گفت: ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم. ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی علیه السلام رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی بهمراه پسرانش امام حسن و امام حسین علیهما السلام میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت: آنکه در جست و جویش هستی آمد، پس هر سوالی داری از علی بپرس! راهب رو به امام علی کرده و پرسید نامت چیست؟ امام علی فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت: نسبتت با نبی چیست؟ ✍امام علی فرمودند: او برادر و پسر عموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت: به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی پاسخ دادند: 🔹 آنچه خدا ندارد، زن و فرزند است 🔹 آنچه نزد خدا نیست، ظلم است 🔹 و آنچه خدا نمیداند، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة ✳️ به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است، پس براستی تو خلیفه بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. پیامبر فرمودند: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند 📚الإحتجاج مرحوم طبرسی آل کوثر 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📍قالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: يَوْمُهَا مِثْلُ لَيْلَتِهَا يَعْنِي لَيْلَةَ اَلْقَدْرِ 🔺امام صادق علیه السلام فرمود: روز قدر مثل شب قدر است. ‌ 📚اقبال الاعمال، ج۲، ص۳۵۱ آل کوثر 🏴👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
🌹ذكرُ عليٍ عبادَةٌ🌹 ✅ ولادت در خانه کعبه در۱۳ رجب برابر با اولین روز ایام اعتکاف ✅ شهادت در مسجد کوفه در ۲۱ رمضان برابر با دومین شب قدر ✅ پرورش و تربیت در دامان پیامبر خدا ✅ ایمان به رسالت در ۱۰ سالگی و اولین نفر از مردان که ایمان آورده ✅ در ۱۳ سالگی به عنوان برادر و وصی و جانشین پیامبر معرفی شد ✅ در جنگ‌ بدر اولین کسی بود که به جنگ جنگاوران نامی مشرکان شتافت و ضربه کاری برلشکر دشمن زد ✅ در جنگ احد جبرئیل از آسمان ندا داد لافتی الاعلی لاسیف الا ذالفقار ✅ در جنگ خندق با ضربه ای عمربن عبدود را شکست داد و پیامبر درباره اش فرمود: ضربة علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین ✅ در جنگ خیبر چشم مولا علی درد داشت که پیامبر به سپاه فرموده بود: این پرچم را فردا بدست کسی می‌دهم که خدا و پیامبر را دوست دارند و خدا و پیامبر هم او را دوست می‌دارند و خداوند این دژ را بدست او می‌گشاید. او مردی است که هرگز پشت به دشمن نکرده و از صحنه نبرد فرار نمی‌کند در این جنگ امام علی علیه السلام مرحب خیبری را شکست داد و درب دژ خیبر را از جا کند امام در این جنگ با رجز (به معنی شیر نامی که مادر حضرت برایشان گذاشته بود) به میدان رفت و حسابی حماسه آفرید ✅ در جنگ ذات السلاسل سوره عادیات در شانش نازل شد ✅ در غزوه حمراء الاسد و نازل شدن آیات ۱۴۶ و ۱۷۲ سوره مبارکه آل عمران در حق امیرالمومنین ✅ در جنگ تبوک همراه پیامبر نبود و مسئولیت داخل شهر مدینه را به عهده داشت که پیامبر درباره اش فرمود: انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی نسبت تو به من مثل هارون نسبت به موسی هست جز آنکه بعد از من پیامبری نیست ✅ مولا علی در زمان خلافت بر قرآن جنگیدند(پیامبر بر تنزیل جنگیدند) و ایشان سه جنگ داشتند که حق و باطل را نشان می دهد 👈 جنگ جمل/جنگ با پول پرستان 👈جنگ صفین/جنگ با منافقین 👈جنگ نهروان/جنگ با خوارج ✅ در علم او همین بس که پیامبر فرمود: انامدینه العلم و علی بابها... ✅ در لیله المبیت با خوابیدن در بستر پیامبر مورد مباهات خدا در میان فرشتگان قرار گرفت(بقره/۲۰۷) ✅ در آیه مودت که مولا علی جزء خاندان پیامبر محسوب شده و دوست داشتن او واجب است(شوری/۲۳) ✅ آیه مباهله که جان پیامبر لقب گرفت (آل عمران/۶۱) ✅ آیه تطهیر که طهارت او و ۱۴ معصوم را نشان میدهد(احزاب/۳۳) ✅ آیه ولایت و جریان اهدای انگشتر در نماز(مائده/۵۵) ✅ آیه اولی الامر اطاعت مطلق از او و اولادش(نساء/۵۹) ✅ آیه تبلیغ(مائده/۶۷) ✅ آیه اکمال(مائده/۳) در جریان غدیر نازل شد و ولایت و جانشینی او را تصریح کرد ✅ آیه علم الکتاب (رعد/۴۳) ✅ آیه اطعام در حق خودش و خانواده اش(هل اتی، آیات ۷_۲۲) ✅ افتخار ازدواج با بهترین زن عالم (فاطمه زهرا ) ✅ خانه ایشان جزو خانه هایی است که یاد خدا در آن میشود (نور / ۳۷) ✅ در حدیث سدالابواب، پیامبر از طرف خدا مامور شده بود که درب همه خانه ها به مسجد را ببندد بجز درب خانه خود و علی ✅ در حدیث و حدیث و حدیث هم به پیوستن و تمسک به اهل بیت و نجات یافتن اشاره شده ✅ در حدیث نیز امام رضا علیه السلام به ولایت علی و اهل بیتش به عنوان رمز نجات اشاره کرده ✨ولایه علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی ✨ ✅ مولا علی القاب زیبایی دارد: امیرالمومنین، اسدالله ،حیدر ، یعسوب الدین ،امام المتقین، قسیم النار والجنه و فاروق(جداکننده حق و باطل) است که پیامبر درباره اش فرمود: علی مع الحق و الحق مع علی ✅ امام علی به قوی ترین عدالت گستر و قوی ترین قضاوت کننده معروف بودند عج هم مانند خواهد بود ✅ امام علی قوی ترین خطیب و سخن ور است که کتاب شریف نهج البلاغه از ایشان است ✅ قوی ترین و شجاعترین جنگاور عرب در تمام جنگ ها ✅ در منصب از سوی خدا در آیات متعدد قرآن از ایشان به عناوین مختلف تقدیر شده ✅ به قول استاد شهریار به جز علی که گوید به پسر که قاتل من/چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب/که علم کند به عالم شهدای کربلا را 🚨با این همه فضائل، مولا علی علیه السلام مظلوم ترین فرد تاریخ است ◾️مولای ‌که با این همه فضائل ، ۲۵ سال به خاطر حفظ اسلام خانه نشین شد ◾️مولایی که سالها حرفهای دل خود را به چاه می زد ◾️مولای مظلومی که بعد از پیامبر برخی مردم از سر جهالت در کوچه ها جواب سلامش را نمی دادند ◾️مولای مظلومی که بعد از شهادتش سالها قبرش مخفی بود، و سالها در منابر لعنش میکردند 💐💐💐 اینها گوشه ای از فضایل بی شمار مولا امیرالمومنین علیه السلام است که انتشارش بزرگترین عبادات است 💐💐💐💐💐 🌹الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب و اهل بیته 🌹 آل کوثر 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» ۱۴۰۲/۰۳/۰۹ متن وصیت نامه در پست بعدی آل کوثر 👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
🏴 وصیت نامه شهید باغانی: اینجانب ناصرالدین باغانی بنده حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره عشق آغاز میکنم ما را به جرم عشق موأخذه می کنند. گویا نمی دانند که عشق گناه نیست امّا کدام عشق؟ خداوندا معبودا عاشقا، مرا که آفریدی ... بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی کرد پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه. به دنیا عشق ورزیدم، به مال و منال دنیا عشق ورزیدم، به مدرسه عشق ورزیدم، به دانشگاه عشق ورزیدم. امّا همه اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو «یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون» فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود «یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ» پس به عشق تو دل بستم. بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم ودیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری، فهمیدم در این مدت که فکر می کردم عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام. این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای. اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام. حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی. حالا می فهمم که تو عاشق صادق بنده ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود (عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر) آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی. اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم. اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام وه چه خیال باطنی. این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم. آخر تو بزرگ بودی و من کوچک، تو کریم بودی و من ل‍ئیم، تو جمیل بودی و من قبیح، تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو. کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط مقدم عشق بردی، در آنجا شراب عشقت را به من نوشاندی وچه نیکو شرابی بود. من هنوز از لذت آن شراب مستم. اولین جرعه ی آنرا که نوشیدم مست شدم ودر حال مستی تقاضای جرعه های دیگر کردم. امّا این بار تو بودی که ناز می کردی و مرا سر می گرداندی، پیاله ام را شکستی، هر چه التماس می کردم تا از حجاب ظلمانی بیاسایم، ندادی و زیر لب به من خندیدی و پنهانی عشوه کردی اکنون من خمارم و پیاله به دست، هنوز در انتظار جرعه ای دیگر از شراب عشقت به سر می برم. ای عاشق من، ای اله من، پیاله ام را پر کن و در خماریم نگذار. تو که یک عمر به انتظار نشسته حال که به من رسیده ای چرا کام دل بر نمی گیری؟ تو که از بیع و شراء متاع عشق دم می زنی، چرا اکنون مرا در انتظار گذاشته ای؟ اگر بدانم که خریدار متاعم نیستی و اگر بدانم که پیاله ام را پر نمی کنی، پیاله خود را می شکنم و متاعم را به آتش می کشم تا در آتش حسرت بسوزی و انگشت حسرت به دندان بگزاری... آل کوثر👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تلاوت قرآن 🔸 رسول خدا صلی الله علیه و آله: برای خانه های خود سهمی از تلاوت قرآن قرار دهید، چون هر کس در خانه خود قرآن تلاوت کند، کارهای اهل خانه آسان می گردد و خیر و برکت در آن زیاد می شود و هر خانه ای که در آن قرآن تلاوت نکنند، کارها بر اهل آن تنگ شده و خیر و برکت در آن خانه کم می شود. 📚 وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۰۰ آل کوثر👇 https://eitaa.com/joinchat/126156878Cbcd69f9b94