eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
907 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
317.8K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سرود ولادت امام حسن علیه السلام هله هله هله، شب شور دله قرص ماه توو شبِ، آسمون کامله پیچیده توو فلک، نغمه ی هلهله نور حق پیدا شد، هلهله کرامت معنا شد، هلهله فاطمه مادر شد، هلهله مولامون بابا شد، هلهله اومده دلبند ابالحسن علت لبخند ابالحسن خنده هاش خیلی شکل مادره اولین فرزند ابالحسن اهلاً اهلاً، مولانا حسن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیدِ آخرم، سایه ی روسرم توو گرفتاریا، اسمشو می برم در خونه ش منم، تا ابد نوکرم درمونِ دردامه، هلهله می خوامش آقامه، هلهله آی دنیا آی دنیا، هلهله این آقا دنیامه، هلهله زندگی خوبه با امام حسن هوامو داره تا امام حسن بگو تو سختی بی معطلی صد و هیجده بار یا امام حسن اهلاً اهلاً، مولانا حسن ۵ فروردین ۱۴٠۲ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🇵🇸 کربلای غزه ... شرح باید داد اصل ماجرای غزه را پخش باید کرد در عالم ندای غزه را جای دارد دق کند از غصه هر کس که شنید ناله‌های کودکان بینوای غزه را کار باید کرد در راه فلسطین، چون خدا می‌خرد کوچک‌ترین کاری برای غزه را مثل خرمشهر و آبادان یقیناً دشمنان زود می‌بینند اعجاز خدای غزه را ای خداوندی که هستی بر همه روزی رسان قطع کرده دشمنت آب و غذای غزه را آب را بستند روی کودکان تشنه لب باید اکنون دید دیگر کربلای غزه را مادری جان داد از جان دادن شش ماهه‌اش کاش می‌شد خواند یک یک روضه‌های غزه را آب چیزی نیست، قطعا می‌توانستند اگر می‌گرفتند این حرامی‌ها هوای غزه را جای جای شهر خونی از شهیدی ریخته جای دارد بوسه زد پس جای جای غزه را چشم حکام عرب بسته است بر این ظلم‌ها گوششان نشنیده می‌گیرد صدای غزه را کاش میشد محو کرد از خاطرات کودکان قصه پر غصه دارالشفای غزه را می‌رسد آن ساعتی که حضرت صاحب زمان «صبحِ شادی» می‌کند «شام عزای» غزه را @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🕊رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ پروردگارا، به آنچه از خیر بر من نازل می‌کنی، نیازمندم. (سوره قصص/ آیه ۲۴) @aleyasein
 ﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ آید چو گناهکاری ام در نظرم می ترسم از آنچه خواهد آمد به سرم در بخششت امّا به طمع می افتم وقتی که کرامت تو را می نگرم ۱۳ رمضان ۱۴۴۵ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای قلمِ راز، بِربِ الحسن نامه کن آغاز، بِربِ الحسن قلقله انداز، بِربِ الحسن ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن از یمِ طاها بنویس ای قلم از دُرِ زهرا بنویس ای قلم فاش کن ایدل که قیامت رسید صاحب دریای کرامت رسید حجتِ حق، نورِ زعامت رسید کوثرِ زهرای امامت رسید سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن آینه‌ی جان علی مجتبی ماه درخشان علی مجتبی زینت دامان علی مجتبی عشق محبان علی مجتبی سِرّ خدا، سَرور ما آمده شکر که تاج سر ما آمده فطرت ما با نفَسَش آشناست طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست تا که حسن بر همه فرمانرواست راه نجات بشر از مجتباست حب حسن تا به ابد دین ما پیروی از او رهِ آئین ما حای حسن، حافظ دین خدا سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا نون حسن، نور همه اولیا حُسن حسن، برتری از انبیا یوسف زهراست حسن جان ما شافع فرداست حسن جان ما ای همه‌ی علتِ مِنّا شدن حاکمِ من، سَرور و سلطان‌ من عبد خدا، اُسوی هر مرد و زن ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن هر که شود مستِ خدا، مستِ توست دست کریمانۀ حق، دست توست صاحب آفاق تویی یاحسن باعث اِنفاق تویی یاحسن رازقِ اَرزاق تویی یاحسن آخرِ اخلاق تویی یاحسن کیست فرآورده‌ی خُلقِ عظیم غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم ای همه‌ی علتِ دین داشتن با تو به توحید یقین داشتن بی تو کجا دینِ مبین داشتن بلکه شیاطین به کمین داشتن ای به همه خَلق ولی، الدخیل سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان وحیِ خدا را به یقین ترجمان زانکه تَوَلّای تو از داور است طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است پیروی اَت، پیروی از حیدر است مَردِ رهَت، هر که ترا یاور است ما که دَم از یاریِ تو می‌زنیم باده‌ی غمخواریِ تو می‌زنیم سیره‌ی تو اُسوه و الگوی ماست یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست هر که در این قافله رهپوی ماست از قِبَلِ توست ثناگوی ماست تا که تویی سید و مولا حسن پرچم یارانِ تو بالا حسن صلحِ تو پیوسته فراروی ما جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما حمله‌ی صِفّینِ تو الگوی ما گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما ما حسنی ها و رگ و جانِ ما نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم جنگ شود، صلح شود، با توئیم تا که به فرمانِ شما می‌رویم راهِ امام و شهدا می‌رویم گر ز بقیع کرب و بلا می‌رویم از حرمِ پاکِ رضا می‌رویم مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس راهِ یمن، سوی قطیف است و بس راه تو امروز، به دین نصرت است نصرتِ دین، در گِروِ عزت است عزتِ ما در گِروِ غیرت است غیرتِ ما در گِروِ عفت است هست پیامِ علیِ انقلاب راه امام است ز حفظ حجاب @aleyasein
 ﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ فرازی از یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً عَصَیْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا وَ دَعَوْنَاكَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنَا پوشاندی و من خراب کردم یا رب خود را هدفِ عذاب کردم یا رب در حشر بیا و آبرو داری کن روی کرمت حساب کردم یا رب @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ . مرا که بی قرار می کند به جرعه ای خمار می کند حسن مرا که مست ، می ، برای غیر مست شراب را شرار می کند حسن مرا اگر شده است محض دلخوشی گدای خود شمار می کند حسن ! تو کرامتی ولی بیا ببین چه کار می کند حسن! رسول، جز حسین پاره تنش به کیست افتخار می کند؟! حسن سینه را اگر طلا ، ولی پر از عیار می کند حسن مرا به نجات به لطف خود سوار می کند ، حسن دل مرا حسین می برد ولی را شکار می کند حسن حسین ، کربلا - نه اینکه مادری است بقیع اختیار می کند حسن @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ با تو‌ حرفی دارم با تو ای خالق من با تو که نیست کسی مثل خودت عاشق من با تو حرفی دارم ای تو تنها کس من با تو که نیست کسی مثل تو دلواپس من با تو‌ حرفی دارم تو که مولای منی با تو که دل نگران شب و فردای منی تو رحیمی آری تو کریمی آری من ولی لطف تو را تازه در نیمه ی ماه رمضان فهمیدم در سحر ، وقت اذان فهمیدم یک حسن جان گفتم خانه نورانی شد چشم ، بارانی شد تازه در نیمه ماه وقت مهمانی شد در کرامت یارب اعتبارت حسن است افتخارات حسن است تو شعارت حسن است سفره ات پهن ولی سفره دارت حسن است مجتبی کیست ؟ علی مجتبی کیست ؟ حسین بر پدر نور دو عین بین زهرا و علی میتوان گفت : حسن بوده بین الحرمین نور چشم مولاست خلق و‌خویش طاهاست میوه ی قلب علی تار و پود زهراست در کرامت دریاست بخشش او صحراست خانه اش هر شب و روز وقف آمد شد خیل فقراست حاجت سائل را داده قبل از درخواست قدرتش حیدری است رقص شمشیر حسن معنی دلبری است با من از جنگ جمل می پرسی؟ مجتبی معنی جنگاوری است هرکجا نام حسن آمده زهرا هم هست بسکه او مادری است افتخار جبریل بر در خانه ی او نوکری است مقصدم کوی حسن قبله ام ، صورت نیکوی حسن روی حسن بر لب باد و نسیم هست هوهوی حسن گفتی از حبل متین گفتم از موی حسن ما به او معروفیم چون گرفتیم همه بوی حسن @aleyasein
c838f4055d285ce5f29a3c4f36aa2fe122164770-1080p_05042023.mp3
4.56M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم سیدُنا الکریم کربلایی‌علی‌اکبر            🎉  ویژه ولادت @aleyasein
حسین_طاهری_گره_کور_اگه_به_کار_تو_خورده.mp3
16.84M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | بگو حسن کربلایی            🎉 ویژه ولادت @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مربع ترکیب ولادت امام حسن مجتبی (ع) مضمون هر قصیده، مُخمّس، غزل، حسن حلوای ماست ذکر سلامًُ عَلَی الحسن حیدر گرفته آینه ای در بغل، حسن... بوده ابوتراب و دگر شد اَبَاالحسن تنها دلیل خنده ی مولا رسیده است اول امامزاده‌ی دنیا رسیده است ماه کریم و ماه کَرم، ماه مجتبی است هرکس که مادری شده دلخواه مجتبی است خیرات مومنانه به درگاه مجتبی است روزیِ ما به اشکِ سحرگاه مجتبی است جانم به شال سبز سر دوش تان حسن تنها پناه ما شده آغوش‌تان حسن لب وا نکرده ایم و به ما می کنی نظر با این حساب کاسه ی سائل بزرگ تر از سفره ها "نمک" ز شما می رسد اگر؛ ما "شور" خواستیم و شده رزق ما "شِکر" این زندگی ما همه از نعمت شماست حرف از کریم شد، همه جا صحبت شماست آقا، غبار گیر از آییـنه های ما سرمایه ای است عشق تو در سینه های ما سفره نشین تو همه پیشینه های ما حرف و حدیث تو شده گنجینه های ما حرفی بزن که آب شود قند در دلم با دست توست حل شده هر بار مشکلم سمت تو از وجودِ خودم هم فراری ام چون رود هر دوشنبه به سمت تو جاری ام رَدّم کنی اگر، به چه کس می سپاری ام رحمی بکن به بی کسی و بی قراری ام پیش توییم با لبِ خشک و دو چشم تر ما را شده به یک "ثمنِ بَخس" هم بخر گُلهای خشک از قدمت سبز می شود قلب سیاه ما ز دَمَت سبز می شود یک روز می رسد علمت سبز می شود رنگ ضریح محترمت سبز می شود یک روز سمت قبر تو ای‌جان روان‌ شویم ما با گلاب قمصر کاشان روان‌ شویم آقا همان گدای قدیمی و ساده ام هستیم نوکرت خودم و خانواده ام یک عمر دل به عشق حسین تو داده ام من اربعین به یاد شما توی جاده ام عرض سلام ما به مدینه بَرَد نسیم یک اربعین به تربت پاک تو می رسیم... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ کریم آل الله ... گرچه در دنیا فراوان می‌شود پیدا کریم نیست مانند «حسن» اما دراین دنیا کریم آن‌قدر پیش خدا رفته‌ست بالا رتبه‌اش تا به‌عشق او لقب داده‌ست قرآن را «کریم» ما اگر از عرض‌حاجت‌ها خجالت می‌کشیم غافلیم از این که می‌آید به سمت ما کریم روزی همسایه‌ها چندین برابر می‌شود تا که بین کوچه‌ی ما می‌گذارد پا کریم این‌چنین امروز اگر روزی ما را می‌دهد بی‌گمان از ما شفاعت می‌کند فردا کریم یک‌نفر می‌گفت؛ ‌«انسان‌ها حریص ذاتی‌اند» گفتم؛ آری ای رفیق...! الّاکریم، الّاکریم... از کرامات حسن ضرب‌المثل‌ها ساختند سخت آسان است مشکل‌های دنیا با کریم قبل از «الّافاطمه، الّاعلی، الّاحسن...» می‌شود «لاذوالفقار و لافتی و لاکریم» ذکر ما هم مثل قمری‌های صحن خاکی‌اش؛ «یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم...» می‌رسد از راه آخر مردی از جنس حسن پس دوباره می‌شود پیدا در این دنیا کریم @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹خطبه🔹 قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار.. روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟ علی‌ست باب الهی علی‌ست حصن حصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهرقدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چنان مدیح علی از زبان پاک حسن نشست بر دل کروبیان عرش‌سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌‌السلام 🔹سحرهای اشتیاق🔹 این خانواده آینه‌های خدایی‌اند در انتهای جادۀ بی‌انتهایی‌اند خیل ملک مقابلشان سجده می‌کنند این‌ها خدا نی‌اند ولیکن خدایی‌اند هرکس که می‌رسد سر اطعام می‌برند فرقی نمی‌کند که فقیران کجایی‌اند یک «السلام» و یک «و علیک السلام» سبز این‌ها همان مقدمۀ آشنایی‌اند... سوگند می‌خوریم که پروانه زاده‌ایم همسایۀ قدیمی این خانواده‌ایم :: تو آسمان جودی و ما یا کریم تو پرواز می‌کند دل ما تا حریم تو احساس می‌کنم به تو نزدیک می‌شوم وقتی که می‌وزد سر راهم نسیم تو وقت کرامت است که از راه آمده‌ست آن آشنای کوچه‌نشین قدیم تو... سوگند می‌دهیم خدا را در این سحر بر پینه‌های رحمت دست کریم تو ما را همیشه سائل دست شما کند ما را به زیر پای شما خاک پا کند... :: ای در هوای پاک نگاهت سلام‌ها نامت نداشت سابقه‌ای بین نام‌ها ای سبزی بهار خدا سیر می‌شوند از عطر سفره‌های حضورت مشام‌ها... در کوچه‌ات کسی به کسی جا نمی‌دهد مکثی نما به شوق چنین ازدحام‌ها سائل شدن کنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام‌ها تو سفره‌دار شهر خدا، ما گدای تو مثل کبوتریم و اسیر هوای تو :: آن‌کس که پیش پای شما خم نمی‌شود در خانۀ فرشته هم آدم نمی‌شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی‌شود دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر چیزی که از بزرگی‌تان کم نمی‌شود آرامش تو باعث طوفان کربلاست بی‌صلح تو قیام مُحَرم نمی‌شود... تا کربلا رسید صدای سکوت تو این قیل و قال‌ها به فدای سکوت تو :: ای از هزار حاتم طائی کریم‌تر لطف تو از تمام کریمان قدیم‌تر... تو ابتدای نسل طهورای کوثری هرکس حسودتر به تو باشد عقیم‌تر در این مسیر رو به خدایی ندیده‌ایم از رد پای گیوۀ تو مستقیم‌تر در کربلا به آینه‌ات سنگ می‌زنند هرکس شبیه‌تر به تو جرمش عظیم‌تر آقا تو در کلام خلاصه نمی‌شوی در حضرت و امام خلاصه نمی‌شوی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌‌السلام 🔹بهارتر🔹 ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر شبنم ز پاکی تو، به گلبرگ‌ها نوشت گل پیش روی توست ز هر خار، خوارتر باران کرَم نمود و ترنّم‌کنان سرود کز هرچه ابر، دست تو گوهرنثارتر... شهر مدینه با فقرا جمله واقف‌اند آن شهر کس نداشت ز تو سفره‌دارتر ایّوب دید صبر تو، بی‌صبر گشت و گفت چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر نامت حَسن، و لیک به هر حُسن، اَحسَنی ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر بودی لبالب از غم و درد نهان، و لیک آیینه‌ای نبود ز تو بی‌غبارتر باشد یکی، قیام حسین و قعود تو گشتی پیاده تا که شود او سوارتر... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ تو مهر تمام و ماه کامل بودی با هرکه دلی داشته همدل بودی آن‌قدر که هرچه داشتی بی‌منت بخشیدی و شرمندۀ سائل بودی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔻ولادت با سعادت سفره‌دار مدینه، کریم اهل‌بیت، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بر امام زمان عجل‌الله‌فرجه و همه محبین و پیروان ایشان مبارک‌باد. @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سرود ولادت امام حسن علیه السلام هله هله هله، شب شور دله قرص ماه ت
بند سوم برای این سبک بی نظیره حسن، دل پذیره حسن توووی میدون جنگ، مثل شیره حسن خوش به حال دلم، شد اسیر حسن ای مهر عالم تاب، یا حسن اسمت توو قلبم قاب، یا حسن کریم آل الله، یا حسن نوکرهاتو دریاب، یا حسن آخر مردی و مرام حسن آخرش می مونه برام حسن از همه عشقا دل بریدم و دلمو دادم به امام حسن @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ باید برای بندگی سجده هایمان یک مسجدی به نام "حسن جان" درست کرد... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ همسايه ی قدیمی... این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بی انتهائی اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک "السلام" و یک "و علیک السلام" سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند می خوريم كه پروانه زاده ايم همسايه ی قدیمی اين خانواده ايم تو آسمان جودی ما يا كريم تو پرواز می كند دل ما تا حريم تو احساس می كنم به تو نزديك می شوم وقتی كه می وزد سر راهم نسيم تو وقت كرامت است كه از راه آمده است آن آشنای كوچه نشين قديم تو قرآن بی بديل، حروف مقطّعه كی می رسم به فهم "الف لام ميم" تو سوگند می دهيم خدا را در اين سحر بر پينه های رحمت دست كريم تو ما را هميشه سائل دست شما كند ما را به زير پای شما خاك پا كند دست مرا بگير كه عاشق ترم كنی سلمان خانواده ی پيغمبرم كنی من در قنوت نيمه شبت دور می زنم شايد مرا بگيری و انگشترم كنی آن شاخه ی گلم كه به دست تو داده اند تا هركجا كه خواست دلت پرپرم كنی من آمدم كه بين سحرهای اشتياق بال مرا بگيری و خرج حرم كنی بال و پر شكسته به دردم نمی خورد انگار بهتر است كه خاكسترم كنی روزی آب و سفره ی نان منی حسن ماهِ مباركِ رمضان منی حسن ای در هوای پاك نگاهت سلام ها نامت نداشت سابقه ای بين نامها ای سبزی بهار خدا سير می شوند از عطر سفره های حضورت مشام ها بيرون بيا و چشم مرا هم قدم بزن هم سفره ی فروتن جمع غلام ها در كوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد مكثی نما به شوق چنين ازدحام ها سائل شدن كنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها تو سفره دار شهر خدا ما گدای تو مثل كبوتريم و اسير هوای تو آنكس كه پيش پای شما خم نمی شود در خانه ی فرشته هم آدم نمی شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی شود دست مرا بگير و به سمت خدا ببر چیزی كه از بزرگيتان كم نمی شود آرامش تو باعث طوفان كربلاست بی صلح تو قيام مُحَرم نمی شود هركس كه بر نجابتِ صلح و سكوت تو مؤمن نمی شود، به جهنّم نمی شود تا كربلا رسيد صدای سكوت تو اين قيل و قال ها به فدای سكوت تو ای از هزار حاتم طائی كريم تر لطف تو از تمام كريمان قديم تر می آوری به وجد تو پروردگار را ای از زبان حضرت موسی كليم تر تو ابتدای نسل طهورای كوثری هركس حسودتر به تو باشد عقيم تر در اين مسير رو به خدايی نديده ايم از رد پای گيوه ی تو مستقيم تر در كربلا به آينه ات سنگ می زنند هركس شبيه تر به تو جرمش عظيم تر آقا تو در كلام خلاصه نمی شوی در حضرت و امام خلاصه نمی شوی ای ياكريم خسته چه كردند با پرت اين زهر پر شراره چه آورده بر سرت از لحظه ای كه رنگ نگاهت كبود شد رنگی دگر نرفته مناجات خواهرت با اينكه ای غريب، تو بودی امام شهر اما کسی نخواند نمازی به پيكرت تابوت را نشانه گرفتند به تيرها آن هم كجا به پيش دو چشم برادرت دلهای ما به ياد تو ای بی حرمترين پر می زند به سمت بقيع مطهرت تا كِی لبم به خاك بقيعت نمی رسد بر آستان پاكِ رفيعت نمی رسد...   ❣     @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ معنای کرم... با تو معنای کرم تغییرکرد شکل مرسوم حرم تغییر کرد هرکجا که صحبت از نام تو شد نوع الفاظ قلم تغییر کرد کودکم نام تو را دارد، دگر پیش این و آن قسم تغییر کرد فرق دارد روضه ات با روضه ها آنقدر که جنس غم تغییر کرد تو محمد، تو علی، زهرا، حسین روی لبها نوع دم تغییر کرد صلح تو یعنی رسیدن تا خدا در مسیر تو قدم تغییر کرد تو کریم اهل بیت و من گدا با گدایی منصبم تغییر کرد شورش شعر است دست مادرت بیت های محتشم تغییر کرد...   ❣ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ فانوسی از قمر... سنگ نگین اگر بتراشم برای تو باید كه از جگر بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه ی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد من حاضرم كه پر بتراشم برای تو باشد كه من به سوی تو آزاد رو كنم از چوب سرو در بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یك گنبد از هنر بتراشم برای تو صد فرش دستباف برایت بگسترم گل های سرخ و تر بتراشم برای تو بر مرقد تو لاله ی عباسی آورم فانوسی از قمر بتراشم برای تو از والدین، خادم درگه بسازمت قربانی از پسر بتراشم برای تو چون محتشم كه شعر برای حسین گفت من شعر بر حجر بتراشم برای تو... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ برادر دوست ها... با تو خوشحالند در واقع پیمبر دوست ها چون علی شادند و مسرورند حیدر دوست ها شاعران از پارس می آیند ذیل طوطیان پشت لب های تو صف بستند، شکر دوست ها آن چنان لبریز حُسنی که شب میلاد تو آرزومند پسر هستند دختر دوست ها مژده ات را من به حاتم های طایی داده ام از ابازر های عالم، تا ابوذر دوست ها ماه هم گفته است از تو چونکه می گویند خوب دوستان از دوستان خود به دیگر دوست ها هرکسی با هرچه که دارد، صدف با یک دهان سمت دریای تو در راهند، گوهر دوست ها محو بالای تو و ارباب سر خم می کنند بین مردم بیشتر سرو و صنوبر دوست ها موقع افطار می آیند با لب های خشک می رسند از راه این گونه برادر دوست ها کوچه و اشک من و درد تو، آری بیشتر گرد می آیند دور هم در آخر، دوست ها نیمه ی ماه مبارک، فاطمیه می شود اکثرا چونکه پسر هستند کوثر دوست ها اکثرا در را نمی کوبند در وقت وداع اکثرا از کوچه بیزارند مادر دوست ها اتفاقی هم اگر افتاد و مادر ضربه خورد با کسی چیزی نمی گویند خواهر دوست ها... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ حسنیه... خبری نیست اگر مُعجزه ای برپا شد خبری نیست اگر سینه یِ دریا وا شد خبری نیست که دریا صدفِ موسیٰ شد خبر آن است که گفتند علی بابا شد امشب از جامِ جنون مِی زده، کم نگذارید که من عاشق شده ام، سر به سَرم نگذارید شب چه روشن شده، انگار زمین زَر شده است ماه در هاله یِ خورشید، شبش سر شده است گوشِ عالم، همه از هلهله ای کَر شده است آی جبریل بگو، فاطمه مادر شده است گیسویش باز گذارید که دل ها بُرده پسرِ ارشدِ زهرا، دلِ زهرا بُرده جز لبت هیچ کجا، شَهد و نمک با هم نیست غیرِ زهرا، به نگاهِ تو کسی مَحرَم نیست هرکه شد طالبِ تو در طلب دِرهم نیست "هرکه خود را سگِ کویِ تو نخواند آدم نیست" الحق ای ماه، که رُخسارِ خدایی داری که خدایی، رُخِ انگشت نمایی داری تا که گیسویِ شکن در شکنت در هم شد خوب شد، روی همه حُسن فروشان کم شد راهِ گلخانه ی تو، جاده ی ابریشم شد تا که آدم به خود آمد که چه شد، آدم شد خوش به این ناز بنازیم که دیدن دارد این همه حُسن، به حق، سینه دریدن دارد آسمان دامنی از ماه و زُحَل ریخته است چه قَدَر در قَدَمت تاج محل ریخته است طرحِ اَبروی تو را دستِ ازل ریخته است وَ خدا خود به لبانِ تو عسل ریخته است دَمِ تو، کهنه شرابی ست که تاکَم کرده خوش به حالِ دلِ من، عشق هلاکم کرده چشمِ تو باز شد و کار به محشر اُفتاد یوسف از چشمِ زلیخای دل، آخر اُفتاد هرکه سر، پای تو نگذاشته با سر اُفتاد هرکه با عشق در اُفتاد، خودش ور اُفتاد بعد از این، کوچه ی ما کوچه ی بن بست شده نه فقط چشمِ همه، چشمِ خدا مست شده تیغِ صلحِ تو قد افراشت که دین خَم نشود کربلا جُز به قعودِ تو مجسم نشود هرکه مجنونِ تو ای لیلی عالم نشود چه خیالی ست، بهشتش به جهنم نشود لطفِ زهراست که در دل دو هدیه داریم هم حُسینیه در آن، هم حَسنیه داریم رو به چشمِ دلمان، منظره ای وا کردی تا اُفق های خدا، پنجره ای وا کردی با ضریحی که نداری، گره ای وا کردی عقده ای در دلت از خاطره ای وا کردی کوچه ای تنگ و دلی سنگ و صدایِ سیلی وای، خون می چکد انگار زِ جایِ سیلی با همین زخم، همین عقده و غم می سازیم تا که یک روز برای تو حرم می سازیم صحن هایی همه بر عشق، قسم می سازیم در حرم سینه زنان نوحه و دَم می سازیم هرکه دارد غم آن زلفِ رها بسم الله هرکه دارد هوس کربُ بلا بسم الله...   ❣ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ در تماشای همان مقبره‌ی بی حرمت "لذتی هست که در سجده‌ی طولانی نیست" @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ پشت عکسی یادگاری عاقبت خواهم نوشت چند ماه پیش "ایوان حسن" یادش بخیر... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ لال باد آنکه بگوید که حسن بی حرم است آسمان گنبدتان، کل زمین صحن شماست...   @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی‌خواهیم کرامت حسنی با مزاجمان جور است گدای کوی کریمیم و نان بهانه‌ی ماست نظر به منظر جانان، مراد و منظور است چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع شکسته بال و پرم... قبر خاکی‌اش دور است به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم برای گنبد و گلدسته نقشه‌ها داریم @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ امشب شبِ تغییر در ضرب‌المثل‌هاست هر چه گـدا کاهـل بود، آقا کریم است... @aleyasein