eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
876 ویدیو
116 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج‌سیدمهدی_میرداماد_صد_البته_که_قلب_عاشقا_زده_پَر_و_حوالی_قمه_.mp3
2.33M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | صد البته که قلب عاشقا زده پَر و حوالی قمه حاج‌سیدمهدی 🌺 ویژه ولادت @aleyasein
34-Khorshide-qom(www.rasekhoon.net).mp3
8.01M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | خورشید قم استاد 🌺 ویژه ولادت @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر ایران.mp3
7.3M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم دختر ایران حاج‌عبدالرضا ؛ کربلایی‌سجاد 🌺 ویژه ولادت @aleyasein
Harifet-Manam.mp3
9.59M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ نواهنگ سلام بقیة الله کاری از کربلایی محمد اسداللهی @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سلام علیکم برای خوشحالی دوستان ملت و ناامیدی بدخواهان کشور ایران و به نیابت از امام زمان و شهید حاج قاسم سلیمانی همه رأی می‌دهیم... @aleyasein
27.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔰 عظمت حضرت معصومه(س) 🎙حجت الاسلام علیرضا پناهیان ‌‎‎‌‎‎‎‌‎@aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ چه شود که نازنینا رخِ خود به ما نمایی به تبسمی ، نگاهی ، گره‌ای ز دل گشایی ... @aleyasein
زیارت آل یس - حقیقی.mp3
17.4M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 ؛ حسین 📖 زیارت با سرعت مناسب برای قرائت @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دختر غمگین غزه آه از دنیایِ تو کو شر و شور و صدای بازی و غوغایِ تو؟ مادرِ جمع عروسک‌ها، عروسک‌هات کو؟! کو رفیقانِ عزیزِ خاله بازی‌هایِ تو آه می‌دانم که مثل خانه‌ی زیبای‌تان بمب و موشک خورده بر تصویر هر رویای تو آه می‌دانم که از پیمودنِ ویرانه‌ها خارهای خستگی خو کرده با پاهایِ تو آه می‌دانم که بعد از زوزه‌ی هر موشکی می‌خورد سنگی دگر بر شیشه‌ی فردایِ تو سر بر آغوش زمین سرد داری، روز و شب نیست در آغوش گرمِ مهربانی جایِ تو آه ای دردانه‌ی بابا که پژمردی ز درد خوب شد!!! این‌سان نمی‌بیند تو را بابایِ تو ..... روز دختر در خیالت باز بابا آمده می‌رود هر لحظه قربان قد و بالایِ تو @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای عشقِ دل‌افروز، دلِ من به تو گرم است 🎉 @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اگرچه حُسن فروشان به جلوه آمده‌اند کسی به حُسن و ملاحت به یار ما ن
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یک تارِ مویِ پیرِ حکیمِ عزیزِ ما ارزد هزار بار فزون تر زِ هرچه گنج ... @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مخُسب آسوده ای بُرنا ، که اندر نوبت پیری به حسرت یاد خواهی کرد ایّام جوانی را @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 📌اعمال توبه یکشنبه اول ماه ذی القعده هرچند گناه ماست کشتی کشتی غم نیست که رحمت تو دریا دریاست @aleyasein
حاج‌مهدی رسولی - عشقتو خدا داده....mp3
1.44M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | عشقتو خدا داده حاج‌مهدی 🌺 ایام ولادت ؛ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ بارها گفتم به خود دیدی که قسمت می‌شود دیدنش نزدیک‌تر ساعت‌به‌ساعت می‌شود بعدِ نیشابور قلبم پُر حرارت می‌شود عاقبت از دستِ من این کوپه راحت می‌شود عشق وقتی‌که تو باشی بی‌نهایت می‌شود یک نفر قبل از خودم در من تصرف کرده است عشق را در شوق پیچیده، تعارف کرده است وسعتِ روحِ مرا غرقِ تشرف کرده است تا حرم را دیده‌ام، قلبم توقف کرده است باز هم اذنِ ورودی که عنایت می‌شود یک طرف صوتِ تلاوت‌های قاری‌ها و من یک طرف مداح و آوای قناری‌ها و من صحن در صحن است حال بی قراری‌ها و من تا ضریحت مست از لحظه شماری‌ها و من یاعلی می‌گویم اینجا و قیامت می‌شود مثل این آئینه‌ها خود را شکستم، آمدم پیش این فواره‌ها قدری نشستم، آمدم تا ضریحت راه را از حفظ هستم، آمدم رو به سویت چشم‌هایم را که بستم، آمدم آمدم که آمدن‌هایت اجابت می‌شود من به دنبالِ توأم فیروزه‌کاری‌ها که نه غرق در نام رضایم، خوش‌نگاری‌ها که نه دست خالی می‌روم، از کفشداری‌ها که نه می‌کَنم دل از همه، از این نداری‌ها که نه صدهزاران حج نصیب یک زیارت می‌شود هرچه هست اینجا از اول تا به آخر دیدنی است بالْ بالِ بچه‌ها مثل کبوتر دیدنی است دُورْ دورِ دختران بر گِرد مادر دیدنی است سُرسُره‌بازیِ طفلان روی مَرمَر دیدنی است چشم با این دیدنی‌ها غرق حیرت می‌شود جبرئیل آمد حرم، یک شب شفایش را گرفت رفت میکائیل و اسرافیل جایش را گرفت مرد کوری بود دیدم چشم‌هایش را گرفت خادمی از دستِ معلولی عصایش را گرفت ناز ما را کم بکش، دارد که عادت می‌شود بارها گفتم بده، این‌بار می‌گویم بگیر آنچه می‌دانی از آن بسیار می‌گویم  بگیر این مَنیّت را از این دیوار می‌گویم  بگیر هرچه شد بر قامتم سربار، می‌گویم بگیر عاشقیِ ما، تو را اسباب زحمت می‌شود با کبوترهای تو هروقت قاطی می‌شوم مثل این فواره غرقِ بی ثباتی می‌شوم محوِ اوصاف تو و الطاف ذاتی می‌شوم باز امشب خیره بر مردی دهاتی می‌شوم هرکه اینجا می‌رسد حتما که دعوت می‌شود با خودش چادر نمازِ پیر‌زن آورده است جانماز و عطر و تسبیح و کفن آورده است روی انگشتش عقیقی از یمن آورده است خرده پولی نذر آقا از وطن آورده است آسمان از دیدنش غرقِ حسادت می‌شود می‌کشد سوغاتی‌اش را بر ضریحت پیرمرد می‌زند بوسه همینجا بر ضریحت پیرمرد آمده در بین صف‌ها بر ضریحت پیرمرد یک کفن آورد، اما بر ضریحت پیر مرد... قبل آنیکه کِشَد، سرخ از خجالت می‌شود گریه‌اش اُفتاد یادِ جسم عریانِ حسین از خجالت آب شد پیرِ پریشانِ حسین زیرِ ایوانت دلش رفته به ایوانِ حسین ای به قربانت رضا و ای به قربانِ حسین اشک‌هامان مرهم صدها جراحت می‌شود حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یا امام رضاع هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف ما نمک‌گیرِ ضیافت خانه‌ی زهرا شدیم از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف خاکِ ما خاکِ عزیز بچه‌های فاطمه است ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف وای بر کاهی که بر  مشهد نگاهی بد کند دودمانش می‌رود با تیغِ سلطان نجف بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها می‌رسد هر‌چه می‌خواهیم بی اما  اگرها می‌رسد از ملائک دسته دسته می‌رسند و می‌بَرند لطف پایِ زائران تو به پرها می‌رسد کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد زود الطاف پدرها با پسرها می‌رسد کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا دیدنِ آقایِ ما مادر سحرها می‌رسد گریه‌های ما براتِ کربلای ما نوشت از سخن‌ها زودتر آهِ جگرها می‌رسد هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است کشورِ ما تا قیامت  پایتختش مشهد است ما به این صحن و در و دیوار عادت کرده‌ایم بر شفای اینهمه بیمار عادت کرده‌ایم بر همین آئینه‌کاری‌ها به کاشی‌ها به حوض و طاق‌ها یا به این فیروزه‌ها انگار عادت کرده‌ایم حق بده وقتی که می‌بینم بقیع را دِق کنم ما به این جمعیتِ زوار عادت کرده‌ایم کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ... ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کرده‌ایم دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی می‌کند ما به این دیدار  این دیدار عادت کرده‌ایم هر زمانی که در این دنیا مردد می‌شویم با قطاری باز هم راهیِ مشهد می‌شویم دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را ای خدا از ما نگیر این قبله‌ی مأنوس را چند بیمار التماسم کرده‌اند از راه دور می‌برم از کفشداریَت غبارِ طوس را عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را هرچه می‌گردد نمی‌بیند  نگاهِ جبرئیل ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند دیده‌ام در پنجره‌فولاد جالینوس را هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آورده‌ام - بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام- حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علی یعنی بهشتی با بهار و باغ و بارانش علی یعنی زمین با عطر گلهای فراوانش علی یعنی تبسم‌های شرقیِ هَزارانش علی یعنی جهان در گوشه‌ای در خاک ایوانش علی یعنی علی ، یعنی به قربانش به قربانش علیٌ حُبُه جُنَّه قسیم النار یعنی او امام الانس و الجِنه هزاران بار یعنی او وصیُ المُصطفی  تکرار در تکرار یعنی او  فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چه گویم شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشیِ خانه‌ی موسی بن جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفَس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه  قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین‌الله‌های ما سلام‌الله‌های ما نگاه و آه‌های  ما به درهای حرم خورده گره گَر راه‌های ما سرِ سال است دورِ تو بگردد ماه‌های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جامِ سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبه‌ی چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان نوری...که خود را اینهمه پروانه گم کرده که هر زائر که می‌بینی دل دیوانه گم کرده چُنان مجذوب اینجایَم که مستی خانه گم کرده کنارِ آب سقاخانه‌ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می‌آید هنوز از این ضریحِ نقره بارِ خوشه‌ی انگور می‌آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می‌آید هنوز آن روستایی از مسیرِ دور می‌آید دوباره پابرهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو بسوی تو نماز عید می‌خوانیم زیارتنامه را در خانه‌ی خورشید می‌خوانیم تو را ما با قنوت عشق با امید می‌خوانیم خیال ماست راحت تا که بی تردید می‌خوانیم که پیش از عرض حاجت ، حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که... پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته  نه به مهمانش بیا اُردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ روسیاهی را قبول از ما کن  امشب این نمازِ اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادرم بر دست لرزانش تویی تنها که می‌فهمی سلام آخری‌ها را تویی که دوست میداری دعای آذری‌ها را کنار کفشداری‌ها  مقام پادری‌ها را بجان مادرت تحویل گیر این مادری‌ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شبِ جمعه حرم بودم کمی در پشتِ در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغِ پسر خواندم دوخط از روضه‌ی اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سرنیزه‌ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام در هجومِ فتنه‌ها حبل‌المتین  ما را بس‌است در شبِ تاریک قرآن مبین ما را بس‌است قبل خلقت با خدا گفتیم در روزِ الست اَشهدُ اَنَّ امیرالمومنین ما را بس‌است آنطرف خیبر حُنین و خندق و بَدر و اُحد این طرف دستِ خدا در آستین ما را بس‌است آن طرف از عَمرُوَدها ، عَمروعاصان صف به صف این طرف شیرِخدا رویِ زمین ما را بس‌است هست قرآن از محمد هست فرقان از علی آن شریعت این طریقت آن و این ما را بس‌است یک علی با صلح آمد یک علی با کربلا در مذاق عاشقی زیتون و تین ما را بس‌است اولین و آخرین جمعند در مشهد بگو دیدن ایوان طلا‌ی هشتمین ما را بس‌است از نجف مستیم و از مشهد همه دیوانه‌ایم آنقدر مهمان شدیم  انگار صاحب خانه‌ایم  آنقدر زخمِ دلِ ما پیش‌تان سر باز کرد پشت در ماندیم تا آقا خودش در باز کرد ما گرفتارِ کبوترهایِ این بام و دریم دیدی آخر صحنِ تو ما را کبوتر باز کرد باز نوشیدیم آبِ سردِ سقاخانه را باز هم دیدم کبوتر بچه‌ای پَر باز کرد در دلم اُفتاد هم قُم می‌روم هم مشهدت مادرم تا سُفره‌ی موسی بن جعفر باز کرد بسکه نوشیدیم حسرت رو به درهای بهشت فاطمه این باغ را  یکبارِ دیگر باز کرد زائرانت آمدند و قبل رفتن بینِ صحن... باز هم جبریلِ جایِ فرش شهپر باز کرد خواستم مدحِ تو گویم فالی از حافظ زنم حافظ از شیراز آمد باز دفتر باز کرد 《ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی  لطف کردی سایه‌ای بر آفتاب انداختی》 آنقدر ماهی که حتی نور عاشق می‌شود  آنقدر نوری که حتی کور عاشق می‌شود حق بده هر روز خورشید آفتابی می‌شود هر‌که می بیند تو را از دور عاشق می‌شود  سنگ بودم در حرم دیدم که فیروزه شدم  تازه فهمیدم دلم بدجور عاشق می‌شود دید عیسی با تو بینا هست نابینایی‌اش دید موسی با تو کوهِ طور عاشق می‌شود عِزِّ سلطانی کجا و مردِ سلمانی کجا   از بزرگیِ سلیمان مور عاشق می‌شود عِلمِ ربّانی تویی باید تو را یک عمر جست زائر از گهواره‌اش تا گور عاشق می‌شود در حرم دیدم کبوتر‌ها حسودی می‌کنند به کلاغی که دلش از دور عاشق می‌شود ما زمینیم  آسمان بال کبوتر را نبند هرچه خواهی کن ولی بر روی ما در را نبند ای به قربان شما و ای به  قربان حرم بازهم شکرِ خدا ، هستیم  مهمان حرم یک حرم با چارده گنبد زمین دارد ولی می‌رویم امشب همه سمتِ خراسان حرم حاج قاسم گفت وقتی میروی این را بگو نام ما را ثبت کن بینِ شهیدان حرم  باز می آییم و می‌بینیم معلولی ضعیف  راه می‌افتد خودش در زیر ایوان حرم باز می‌بینیم اشک مادری می‌گیرد و... بچه‌اش را می‌گذارد رویِ دامان حرم مشهدت شد باز اما کربلا را بسته‌اند کاش آنجا خیس گردم زیرِ باران حرم حق بده دلشوره دارم بغض دارم گشته‌ام هم پریشانِ محرم هم پریشانِ حرم از نجف تا کربلا آیا زمینی می‌شویم؟ لطف فرما و بگو که اربعینی میشویم حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ما همه هیچیم و دنیا هیچ ، اما او که هست *ما همه لائیم اما مدِّ الاهو که هست نیستیم اما چه غم "یا ضامن آهو "که هست اهل هو اهل خدا اهل رضا وقتی شدیم عین و شین و قاف عشقیم عین خوشبختی شدیم رفت ابراهیم در آتش نه تنها ، با علی رفت موسی سمتِ دریا زد به دریا با علی رفت تا معراج حق تا قُرب اما با علی گفت رفتم آمدم در یک نَفَس با مرتضی لافتی الاعلی لا عشق الا مرتضی می‌تپد قلبم اگر ، تقصیر راهِ مشهد است می‌رسد وقتی صدا : این ایستگاه مشهد است مثل اینکه جانِ من در بارگاه مشهد است آهن آیا می‌شود عاشق بله بَد می‌شود هرقطاری که قطار راهِ مشهد می‌شود مثل آن معلول که امروز با پا آمده مثل آن مادر که با آن طفلِ زیبا آمده خوش‌بِحالم مادرم امسال با ما آمده مادرم بر رویِ ویلچر آمد اینجا گریه کرد باید اینجا سجده کرد و باید اینجا گریه کرد مثل لالی که زبانش با تو آخر باز شد مثل آن کوری که چشمش رو به این در باز شد مثل آن  لاتی که در اینجا کبوترباز شد آمدم با صد گِره رویِ گِره ....بازَم کنی مثل قفلم بسته بر این پنجره بازم کنی عارفی میگفت اینجا اهلِ باطن می‌شود هرکه یک شب  دورِ سقاخانه ساکن می‌شود کارِ ناممکن فقط پیشِ تو ممکن می‌شود در حرم گوشه به گوشه نور می‌نوشم فقط مستم و پایِ ضریح انگور مینوشم فقط "آمدم ای شاه"را خواندم پناهم می‌دهی پشت این باب الجوادم باز راهم می‌دهی سیر می‌خواهم بِگِریَم تکیه گاهم می‌دهی تکیه دادم بر درو گفتم که ای جانِ نجف من از ایوانِ شما رفتم به ایوانِ نجف یک طرف یک کربلایی گفت "یا عطشان حسین یک طرف یک آذری..جانیم سنَ قربان حسین مادرت میگفت بینِ این دو  ای عریان حسین پیشِ تو آنقدر نالیدم نفهمیدم چه شد در حرم یک کربلا دیدم نفهمیدم چه شد حسن لطفی *همه عالم صدای نغمه‌ی اوست که شنیده چنین صدای دراز (عراقی) @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ای قاصر از حکایتِ حُسنت بیانِ من.. ♥️ @aleyasein
کربلایی‌سیدرضا_نریمانی_دو_تا_خورشید_تو_یک_منظومه_.mp3
23.66M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | دو تا خورشید تو یک منظومه حاج‌سیدرضا 🌺 @aleyasein
سفر مشهد.mp3
7.08M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم سفر مشهد حاج‌سیدرضا 🌺 ایام ولادت ❤️ @aleyasein