شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
آن که تا حشر مرا نوکر حیدر کرده
روزی شعر مرا چند برابر کرده
یا علی های مرا یا علی اکبر کرده
روزی ما همه در دست علی افتاده
سربلندیم درْ این خانه، ولی افتاده
رحمت واسعه از عرش خدا می بارد
گل لبخند به لب های زمین می کارد
پسر ارشد ارباب خوش آمد دارد
بنویسید که فرزند حسین آمده است
بنویسید به او نور دو عین آمده است
ما که دیدیم همه قوت ایمانش را
ما که دیدیم همه رحمت چشمانش را
ما که دیدیم همه سفره ی احسانش را
صف کشیدند گداها که کریم آمده است
صاحب سفره ی احسان قدیم آمده است
صبح امید پس از شام سیاه آمده است
بنویسید که خورشید که ماه آمده است
حسن دوم این قوم ز راه آمده است
دل ارباب جهان در هیجان آمده است
حسنی خُلق ترین، خلقِ جهان آمده است
چه بگوییم در اوصاف حسین و پسرش
چه بگوییم در اوصاف سجود سحرش
چه بگوییم در اوصاف رخ چون قمرش
کرده روشن مه او راه بنی هاشم را
می شود دید در او ماه بنی هاشم را
این پسر نیز همانند علی شیر خداست
ضربه ی تیغ علی ضربه ی شمشیر خداست
در نفس هاش فقط نغمه ی تکبیر خداست
بنویسید که او مست حسین بن علی است
ذوالفقاری است که در دست حسین بن علی است
این پسر یک تنه خود قدرت لشکر دارد
باید او مثل علی تیغ دو دم بردارد
هر چه خوبان همه دارند، فراتر دارد
بنویسید که از رویش علی می بارد
*چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد*
بنویسید علی بن حسین و حسن است
احمد و فاطمه و حیدرِ در یک بدن است
به خداوند که او بند دل پنج تن است
همه ی پنج تن آل عبا را یک جا
هدیه داده است خداوند به ام لیلا
وحید محمدی
۹۹/۱/۱۳
#علی_اکبر علیه السلام
#اعیاد_شعبانیه
#ولادت_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
@aleyasein
زمزمه مناجات با امام زمان (عج)
من این شبا مهمونتم آقا
راهم دادی بازم تو این خونه
باید خودت فکری کنی واسم
حال دلم خیلی پریشونه
بار گناهم گرچه سنگینه
برگشتم امشب با پشیمونی
آی مهربون جان علی اکبر
از نوکرت رو برنگردونی
هر وقت گناه کردم خودم دیدم
حال بکاء و گریه هام میره
خیلی خجالت می کشم وقتی
تو روضه ها گریه ام نمی گیره
روی دو وعده روضه می گیرم
هم صبح و هم هنگام افطارم
وقتی که ظرف آب می بینم
یاد لب خشک علمدارم
دست منو خیلی گرفتی و
خیلی بهت نوکر بدهکاره
آقا بیا امشب کنار ما
با تو ابوحمزه صفا داره
بازم شب هشتم دلم بدجور
خورده گره با روضه ی اکبر
امشب می خوام با هم بخونیم از
اون روضه ای که دوست داره مادر
جونم فدای اون جوونی که
شد اربا اربا پیکر پاکش
لشکر می خندید و پدر گریون
افتاد کنار جسم صد چاکش
جونم فدای اون غریبی که
داغ جوونش قدشو تا کرد
تا که صداشو بشنوه، آقا
راه گلوی اکبرو وا کرد
اینقدر این تن اربا اربا بود
توی تموم دشت میدیدش
آقای ما تنها با چه حالی
تیکه به تیکه رو عبا چیدش
وحید محمدی
۹۹/۲/۱۲
#امام_زمان عج
#علی_اکبر ع
#رمضان
@aleyasein
زمزمه مناجات با امام زمان (عج)
من این شبا مهمونتم آقا
راهم دادی بازم تو این خونه
باید خودت فکری کنی واسم
حال دلم خیلی پریشونه
بار گناهم گرچه سنگینه
برگشتم امشب با پشیمونی
آی مهربون جان علی اکبر
از نوکرت رو برنگردونی
هر وقت گناه کردم خودم دیدم
حال بکاء و گریه هام میره
خیلی خجالت می کشم وقتی
تو روضه ها گریه ام نمی گیره
روی دو وعده روضه می گیرم
هم صبح و هم هنگام افطارم
وقتی که ظرف آب می بینم
یاد لب خشک علمدارم
دست منو خیلی گرفتی و
خیلی بهت نوکر بدهکاره
آقا بیا امشب کنار ما
با تو ابوحمزه صفا داره
بازم شب هشتم دلم بدجور
خورده گره با روضه ی اکبر
امشب می خوام با هم بخونیم از
اون روضه ای که دوست داره مادر
جونم فدای اون جوونی که
شد اربا اربا پیکر پاکش
لشکر می خندید و پدر گریون
افتاد کنار جسم صد چاکش
جونم فدای اون غریبی که
داغ جوونش قدشو تا کرد
تا که صداشو بشنوه، آقا
راه گلوی اکبرو وا کرد
اینقدر این تن اربا اربا بود
توی تموم دشت میدیدش
آقای ما تنها با چه حالی
تیکه به تیکه رو عبا چیدش
وحید محمدی
۹۹/۲/۱۲
#امام_زمان عج
#علی_اکبر ع
#رمضان
@aleyasein
#علی_اکبر
الهی نشکنه مردِ ستیزی
نشینه رو دلی داغ عزیزی
برای دلخوشی زینبش بود
عبا آورد...یعنی مونده چیزی
مسعود یوسف پور
@aleyasein
#علی_اکبر
یه عده تا که اسمش رو شنیدن
برای کشتنش با سر دویدن
جلو چشم کتاب الله ناطق
رسول اکرمو سر میبریدن
مسعود یوسف پور
@aleyasein
پلک تو نه بسته مانده نه وا مانده
این قامت من ز داغ تو تا مانده
باید بروم دوباره دنبال تنت
یک تکه ز استخوان تو جا مانده
#پوریا_هاشمی
#روضه_هشتم
#علی_اکبر
@aleyasein
﷽
شعر روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
شب هشتم محرم
می رسم با سر زانو به سر پیکر تو
لشکر شام چه آورده علی بر سر تو
باورم نیست تو آن اکبر سابق باشی
لشکری ریخته انگار علی بر سر تو
چه کنم گریه کنم یا بدنت را ببرم
پدرت خورده به حال چه کنم در بر تو
نیزه افتاده به جانت به گمانم بابا
که چنین در هم و بر هم شده بال و پر تو
زخم پهلوی تو انگار نفس گیر شده
فرق کرده ست چرا زمزمه ی آخر تو
سرِ پیری به من و گریه ی من می خندند
هلهله می کند این قافله دور و برِ تو
من که مَردم غم تو زار و زمین گیرم کرد
چه کند با غم تو، خواهر تو، مادر تو
وحید محمدی
#علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
@aleyasein
﷽
مناجات و گریز به روضه حضرت علی اکبر ع
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند
در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند
بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام
دور از گرمای تو، سرما خرابم می کند
غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که
آخرش این حرف ها، یکجا خرابم می کند
جرم هایم را که تو می بخشی و خط می زنی
آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند
اشک هایم را بگیر و معصیت ها را ببخش
شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند
دل پریشانم از اینکه معصیت های زیاد
پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند
دست من را بین دست مهدی زهرا گذار
هرکسی غیر از خود آقا خرابم می کند
قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند
روضه ی بی دستیِ سقا خرابم می کند
های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین
بر سر نعش گل لیلا خرابم می کند
وحید محمدی
#مناجات
#علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
@aleyasein
﷽
شب هشتم محرم
شعر روضه حضرت علی اکبر ع
موذن سحر کربلا علی اکبر
برای پیری بابا عصا علی اکبر
برو عزیز که این رفتن تو خواهد شد
شروع غربت و اشک و عزا علی اکبر
برو که آب بنوشی ز دست های خودت
برو به سوی رسول خدا علی اکبر
برو ولی به من پیرمرد رحمی کن
ببین تو موی سپید مرا، علی اکبر
قدم بزن که ببینم جمال دلجویت
سپس برو به دل اشقیا علی اکبر
مقابل پدرت می روی به قربانگاه
به سمت لشکری از گرگ ها علی اکبر
دلم برای تو خیلی به شور افتاده
خدا کند نشود کوچه وا ... علی اکبر
خدا کند نرود پیکر مطهر تو
میان کوچهءشان زیر پا علی اکبر
خدا کند که اگر هم زدند با نیزه
به پهلویت نخورد بی هوا علی اکبر
خدا کند نشود تکه های پیکر تو
به روی نیزهءشان جابجا علی اکبر
خدا کند که نپاشد ز هم تنت بابا
خدا کند که همین یک عبا ... علی اکبر
وحید محمدی
#علی_اکبر
#شب_هشتم
@aleyasein
﷽
شب هشتم محرم
شعر روضه حضرت علی اکبر ع
این پاره پاره پیکر تو می کشد مرا
بال سفید پرپر تو می کشد مرا
قربان روی خونی پیغمبری تو
این داغ چون پیمبر تو می کشد مرا
ای آیه آیه سوره ی طه اذان بگو
بابا سکوت آخر تو می کشد مرا
این زخم روی پهلوی در هم شکسته ات
فرق شکسته ی سر تو می کشد مرا
عمّه ز خیمه آمده برخیز ای علی
این صحنه در برابر تو می کشد مرا
حالا جواب زحمت لیلا چه می شود
فکر جواب مادر تو می کشد مرا
اینک چه گویم از تو به اهل حرم علی
حتماً سوال خواهر تو می کشد مرا
قطعه به قطعه روی عبا چیده ام تو را
این قطعه های دیگر تو می کشد مرا
وحید محمدی
#علی_اکبر
#شب_هشتم
@aleyasein
﷽
شعر مناجات
گریز به روضه حضرت علی اکبر ع
گریه برای توست که رحمت میاورد
دست کریم توست سخاوت میاورد
با تو به خیر عاقبتم ختم می شود
این اشک هاست رزق شهادت میاورد
از لطف توست اینکه نمک گیر روضه ایم
لطف شما همیشه محبّت میاورد
بیهوده اند در پی این شرق و غرب ها
این مکتب شماست که عزّت میاورد
من آبرو نداشتم آقا، بدون شک
زهرا مرا همیشه به هیئت میاورد
این لطف بی نهایت تو مُزد نوکریست
این نوکری همیشه سعادت میاورد
ما غیر کربلای تو حاجت نداشتیم
عالم به کربلای تو حاجت میاورد
مثل علیِّ اکبر تو زخم می خورد
آن کس که سر به پای ولایت میاورد
تا اینکه برد نام علی را، همه زدند
نام علی و فاطمه غربت میاورد
باید عبا برای تنش دست و پا کنی
تا این تن جدا شده را جا بجا کنی
وحید محمدی
#علی_اکبر
#شب_هشتم
@aleyasein
🗓روز هشتم محرم، به یاد حضرت #علی_اکبر علیهالسلام و توسل به ایشان
🔳از دیگر ویژگیهای حضرت اکبر علیهالسلام، حقجویی و اشتیاق ایشان به شهادت است؛ همان طوری که از گفتگوی او با حضرت اباعبدالله علیهالسلام در مسیر کربلا نمایان است:
▫️قال له: يا أبت- لا أراكَ اللّهُ سوءا- ألَسنا عَلى الحَق؟
▪️قال [عليه السّلام]: بَلى و الذي إليه مَرجعُ العِباد.
▫️قال: يا أبت إذاً لا نُبالي؛ نَموتُ مُحِقّين.
▪️فقال له: جزاك اللّهُ مِن وَلَد خيرَ ما جَزى ولداً عن والدِه؛
▫️علی اکبر گفت: پدرجان- خداوند بر شما بدی نبیند- مگر ما بر حق نيستيم؟
▪️امام فرمود: بله، قسم به كسى كه بازگشت بندگان به سوى اوست، ما بر حق هستيم.
▫️با شنیدن این کلام علی اکبر گفت: اى پدر در اين صورت باكى نداريم؛ كه بر حق بميريم!
▪️ امام فرمود: خدا به شما پاداش خير بدهد، بهترين پاداشى كه به فرزندى از جانب پدرش داده مىشود.
📓کتاب وقعة الطف، ص١٧٧
@aleyasein