#غزل_مناجات
سرمایه آه و این همه عصیان مرا ببخش
دردم گناه و توبه چو درمان مرا ببخش
یاغی نیَم به حال غریبان ترحمی
باز آمدم به حال پریشان مرا ببخش
یک عمر گفته ام که سریع الرضا تویی
امشب بحق شاه خراسان مرا ببخش
با این بلا که آمده، مرگ است بیخ گوش
کم گوشمالی ام بده! الآن مرا ببخش
شاید که عمر من به شب قدر قَد نداد!
پس در همین لیالی شعبان مرا ببخش
گریه برای کشته ی بی سر سلاح ماست
محض همین نوای حسین جان مرا ببخش
...
زینب به ناله گفت الا یا اخا الغریب:
ای مانده زیر پای ستوران مرا ببخش...
با چادرم نشد که تنت را کفن کنم
ای پاره پاره پیکرِ عریان، مرا ببخش
محمدحسین مهدی پناه
شعبان المعظم ۱۴۴۲
@aleyasein
#غزل_مناجات
#یا_مجیر
ای مرا دلبر و دلدار! اَجرنا مِنْ نار
آمده عبد خطاکار!اجرنا من نار
تا که گردیم سبک بال الهی العفو
تا که باشیم سبک بار! اجرنا من نار
مُذعناً معترفا آمده ام!در وا کن
بدم و می کنم اقرار!اجرنا من نار
با بدی ها شده ام طرد!اغثنا یارب
با گناهان شده ام خار!اجرنا من نار
با کلاف دل بی طاقت و بی سامانم
آمدم بر سر بازار!اجرنا من نار
راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد
حال برگشته ام ای یار!اجرنا من نار
شد شب سیزدهم یاد نجف افتادم
به علی حیدر کرار! اجرنا من نار
به سحرهای حرم انس گرفتم یعنی:
به دم قدسی زوار! اجرنا من نار
به همان مادر مظلومه و تنهایی که
ماند بین در و دیوار! اجرنا من نار
به سرشکی که روان گشت ز چشمانم با
روضه ی داغی مسمار! اجرنا من نار
به غم شام غریبان اباعبدالله
که حرم گشت شرر بار!اجرنا من نار
به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد
وسط شعله گرفتار! اجرنا من نار
صبح دوازدهم ماه رمضان ۱۴۴۲
@aleyasein
#غزل_مناجات
#بالحسین_الهی_العفو
گوشه چشمی کاش بر این دردها تسکین شود
هجرها را وصل کن تا تلخ ها شیرین شود
عبدک مذنب و این عفوک یا سیدی
وای اگر بار گناهم بیش از این سنگین شود
با همین الغوث گفتن دیده بارانی شد و
با همین العفو گفتن سینه عطر آگین شود
هرچه دل در سایه این ماه آرامش گرفت
هر چه دست از خرمن این ماه خوشه چین شود
اغنیا خاک رهش را سرمه ی دیده کنند
بر سر این سفره هرکس وعده ای مسکین شود
خیر دنیا،اجرِ عقبی هر دو با هم می رسد
این دعای من اگر مقرون به یک آمین شود...
آرزو دارم بمیرم از غم عشق حسین
لحظه ی جان دادن اسم او به من تلقین شود
...
کاروان پشت در دروازه معطل مانده بود
تا که خوبِ خوب شهر شامیان آذین شود
آنقَدَر با چوب زد روی لب آقای ما
تا لب سالار زینب پرپر و خونین شود
محمدحسین مهدی پناه
@aleyasein
#غزل_مناجات
#یا_مجیر
ای مرا دلبر و دلدار! اَجرنا مِنْ نار
آمده عبد خطاکار!اجرنا من نار
تا که گردیم سبک بال الهی العفو
تا که باشیم سبک بار! اجرنا من نار
مُذعناً معترفا آمده ام!در وا کن
بدم و می کنم اقرار!اجرنا من نار
با بدی ها شده ام طرد!اغثنا یارب
با گناهان شده ام خار!اجرنا من نار
با کلاف دل بی طاقت و بی سامانم
آمدم بر سر بازار!اجرنا من نار
راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد
حال برگشته ام ای یار!اجرنا من نار
شد شب سیزدهم یاد نجف افتادم
به علی حیدر کرار! اجرنا من نار
به سحرهای حرم انس گرفتم یعنی:
به دم قدسی زوار! اجرنا من نار
به همان مادر مظلومه و تنهایی که
ماند بین در و دیوار! اجرنا من نار
به سرشکی که روان گشت ز چشمانم با
روضه ی داغی مسمار! اجرنا من نار
به غم شام غریبان اباعبدالله
که حرم گشت شرر بار!اجرنا من نار
به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد
وسط شعله گرفتار! اجرنا من نار
صبح دوازدهم ماه رمضان ۱۴۴۲
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
یا امام رضا علیه السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#غزل_مناجات
مُحرمم حاجی ام وکعبهٔ من این حرم است
سائل خانهٔ سلطان همه جا محترم است
خادمان بر منِ آلوده بفرما زده اند
پرده پوشی همه جا شیوهٔ اهل کرم است
دست روی سرمان می کشی آقا تک تک
شاهد گفته ام این اشک دو چشم ترم است
از در صحن رسیدم به ورودی ضریح
حس نمودم نظر مرحمتت دم به دم است
دیدم ایوان تو و یاد نجف افتادم
زائر قبر تو با صحن علی هم قدم است
پای گلدستهٔ تو ناله زدم آه حسن
پسر ارشد زهرا که بدون حرم است
هر زمین خورده بداند که فقط چاره درد
صحبت از چادر خاکی شده وقت قسم است
همه دلشوره من ماه محرم باشد
به دعای تو سر شانهٔ نوکر علم است
کسی از عرش زند ناله بنی پسرم
دیده بر راه همه فاطمه با قد خم است
بوریا را به روی دامن خود باز کند
بعد با گریه زند ناله حسینم چه کم است
پسرِ با ادبم از چه چنین عریانی
بر دل سوخته مادرت این کهنه غم است
دست بر موی تو خورد و جگرم ریخت بهم
پیکرت پیش دوچشمان ترم ریخت بهم
#قاسم_نعمتی
@aleyasein