﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#شب_نهم_محرم_امام_زمان_عجلالله
چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند
ناله دارند تو را دست به دامانی چند
کاش باران بزند تا که بشویَد ما را
شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند
به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی
تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند
گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم
چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند
من که از روضهی تان هیچ نمیفهم هیچ
تا به پایم نرود خار مغیلانی چند
غیر تو حال حرم را چه کسی میفهمد
کاش آواره شوم بین بیابانی چند
هرچه داریم حسین است حسین است حسین
خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند
حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست
بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند
حسن لطفی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#شب_نهم_محرم_اول_جلسهای
چهکنم ماهِ حرم این قمرِ ریخته را
تا به آغوش کشم برگ و بر ریخته را
دست بر سر بگذارم نگذارم ...ماندم
چهکنم این بدنِ مختصرِ ریخته را
دخترم چشم به راه است جوابش با تو
با چه رویی ببرم بال و پرِ ریخته را
خم شدم پیشِ دو دستت ، کمرم راست نشد
آمدم پیش تو دیدم کمرِ ریخته را
دست دارم به کمر ، یا که به سر یا به جگر
که نشد جمع کنم چشم ترِ ریخته را
مادرم هست ولی اُمبنین شکر که نیست
خوب شد نیست ببیند پسرِ ریخته را
اینهمه تیر به یاد حسن انداخت مرا
یادم انداخت لبِ تو جگر ریخته را
یک به یک میکشم از سینه فقط داد نکش
یک به یک تیغه و تیر و تبر ریخته را
تو تکانی بخوری کار به غارت نکشد
جمع کن جانِ حرم بال و پرِ ریخته را
بعدِ ما از دوطرف کاش سرت جمع کنند
که نبندند به سرِ نیزه سرِ ریخته را
حسن لطفی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
یاکاشِفَالْکَرْبِعَنْوَجهِالْحُسَینِاِکْشِفْکَرْبىبِحَقِّاَخیکَالْحُسَیْنِ علیهالسلام
#حضرت_ابالفضل_العباس_علیهالسلام
#تاسوعا
واشد گره از ما به نگاهی به اباالفضل
هربار که گفتیم الهی به اباالفضل
ما کوه گرفتیم به کاهی به اباالفضل
آقای همه ارمنیان جان سن قربان
ای مقصد حاجات گران جان سن قربان
ما را بنویسید بدهکارتر از این
دیوانه و ویرانه و سربارتر از این
ما را بنویسید گرفتارتر از این
میگفت فقط مادرِ من جاندی ابالفضل
میگفت به من آذری ایماندی ابالفضل
این کیست علی ابن علی معنی نامش
این کیست که خواندند همه ختم کلامش
این کیست که جبریل گرفته است لگامش
ای جان همه خوش قد و بالاییات آقا
بر روی سرم سایهی آقاییات آقا
خورشید ترین ماهِ شبِ کامل زینب
ای سایهی تو روی سرِ محملِ زینب
بازی مکن اُمیدِ همه با دلِ زینب
اُمیدِ لب کودک تبدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
پیش تو کشیدم بدنِ محتضر خویش
دستی به کمر دارم و دستی به سرِ خویش
بگذار که فریاد زنم از جگر خویش
شرمنده شدی آب اگر نیست نباشد
وای از حرمم نامِ تو کافیست نباشد
برخیز که سوزِ عطش و ضجهی آب است
برخیز که بی تو حرمم خانه خراب است
برخیز که بدتر زِ همه حال رُباب است
دیدم سرِ این راه بهم ریختنت را
با ضربهی سنگین علم ریختنت را
آنقدر زمین ریختهای کم شدی عباس
شرمنده شدی آب شدی غَم شدی عباس
ای دوخته بر خاک چه محکم شدی عباس
ای وای به تیری خَم اَبروی تو پیچید
از هر دوطرف نیزه به پهلوی تو پیچید
این تیر چه بد خورد که مژگان تو را بُرد
آن تیغ چِها کرد که دستان تو را بُرد
این نیزه کجا خورد که دندان تو را بُرد
بعد از تو کسی پشت حرم نیست عزیزم
هِی داد کشم دست خودم نیست عزیزم
حسن لطفی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
پیغام علقمه به نجف برد جبرئیل
ام البنین بگو پسری داشتی چه شد؟
#شب_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#شب_تاسوعا
#امام_حسین
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
آب...
از خواهش لبهای او بی تاب شد آب
از شرم آن چشمان آبی آب شد آب
وقتی که خم شد نخلها یکباره دیدند
لبخند زد مَرد و پر از مهتاب شد آب
آنقدر بر بانوی دریا سجده میکرد
تا در قنوت آخرش محراب شد آب
زیباترین طرح خدا بر پردهها رفت
وقتی میان دستهایش قاب شد آب
یک لحظه با او بود اما تا همیشه
از چشمهای تشنهاش سیراب شد آب
آن تیرها، شمشیرها بارید و بارید
طوفان گرفت و گِرد او گِرداب شد آب
تیر آمد و... از حسرت مَشکی که میمرد
مرداب شد، مرداب شد، مرداب شد آب...
#قاسم_صرافان
#شب_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین
#شب_نهم_محرم
#حضرت_ابالفضل
#قمر_بنی_هاشم
#حضرت_عباس
#باب_الحوائج
#شب_تاسوعا
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#شب_نهم_محرم_حضرت_ابالفضل_علیهالسلام
دو دستِ تو که بر زمین دو دست من که بر کمر
نمانده دستِ دیگری که خاک بر سرم کنم
به قد گاهوارهای کجاست راه چارهای
که گریه بر تنت کنم که گریه بر حرم کنم
حرامی است و این حرم به نیزه تکیه میدهم
ببخش میروم تو را رها برابرم کنم
رسیده است از نجف علی و داد میزند
نمیشود که چارهای به حال مادرم کنم
رُباب خانهاش خراب سکینه زار میزند
که معجر اضافهای بیار بر سرم کنم
نه مرهمی به تاولی به آبله به خارها
نه کفشهای پارهای که پای دخترم کنم
پس از تو دورِ دختران شراب هست و خیزران
به نیزهام نمیشود کمک به خواهرم کنم
حسن لطفی ۴۰۳/۰۴/۲۴
@aleyasein
Ahle-Mashayeh.mp3
10.13M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
نماهنگ اهل مشایه
با نوای حاج #سید_رضا_نریمانی
از سوگنامهی #مرهم | محرّم و صفر ۱۴۴۶-۱۴۰۳
تنظیم: علی افسری
تهیه، تولید و انتشار:
واحد رسانه هیئت فدائیان حسین علیهالسّلام
این قطعه در مراسم عزاداری شب چهارم محرم ۱۴۰۳ اجرا شده است
@aleyasein
33.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔶 رضایت پدر و مادر رضایت خداست
سخنرانی شیخ اسماعیل رمضانی در مورد اینکه رضایت پدر و مادر تعیین کننده رضایت خداست مگر اینکه رضایت پدر و مادر به گناه منجر بشه، در این صورت هم اجازه بی احترامی به پدر و مادر نداریم فقط باید به این حرف گوش ندهیم و عمل نکنیم.
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
شده تسبيحِ باران: يا اباالفضل
نوای چشمه ساران: يا اباالفضل
اگر که تشنگی جان بر لبت کرد
بگو با کام عطشان: يا اباالفضل
#یوسف_رحیمی
@aleyasein