⚡️بنياميه جلوی معرفی #شرک را گرفتند تا بتوانند شرک را به اسم #توحيد به مردم تحمیل کنند.
⚡️ اگر انسان، دستگاه #جُور را نشناسد، نمیتواند #عدل را به پا کند؛ چون ممکن است جور را با عدل اشتباه بگیرد.
⚡️ #شفافيت و #نقد _ اگر در ذیل اندیشه اسلامی انجام شود، نه ذیل ادبیات مارکسیستی و غربی _ به تحقق عدالت کمک میکند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«ما که ميخواهيم عدالت به پا کنيم، بايد بفهميم جور و ظلم چيست؟ اگر ظلم و جور را نشناسيم، نميتوانيم دنبال عدالت باشيم. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند بنياميه مانع معرفي توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفي شرک را گرفتند تا مردم شرک را نشاسند. نظامي که بنیامیه به پا ميکند، مشرکانه است و خودش محور شرک است؛ این نظام را به اسم توحيد، به مردم قالب میکنند.
اگر انسان، جور را نشناسد، نمیتواند عدل را به پا کند. اگر کسي خيال کرد عدالت سوسياليستي، عدالت است، ديگر چه ظلمي بدتر از اين ميتواند انجام بدهد؟ یا اگر کسي خيال کند میتواند ذيل نظريۀ اجتماعي غرب و ذیل نظریۀ بازار، عدالت ایجاد کند و بعد بخواهد با ایجاد شفافيت ذیل این نظریات، عدالت درست کند، مبتلا به ظلم میشود. مقصود این نیست که شفافيت را دنبال نکنيم؛ شفافيت به عدالت کمک ميکند؛ اما شفافيتی که در دستگاه نبياکرم (ص) واقع میشود، اقتضائات و مناسک و شريعت خودش را دارد. برخی خيال ميکنند صرف نقد به عدالت منتهی میشود؛ البته در ادبيات مارکسيستي اینگونه است، کسی که نقد میکند، آنتيتزي است که جبراً به يک سنتز ميرسد، یعنی نقد، به تحقق سنتز کمک ميکند. ولي در دستگاه نبياکرم (ص) که اینچنین نیست؛ اگر جهتگيري انسان در نقد، جهتگيري حقی نباشد، يعني اگر انسان در جهت پرستش خدای متعال نقد نکند، خودش به عامل ضد عدالت تبدیل میشود.
الگوهاي توسعۀ مدرن، محور جور در عالم هستند و عالم را از جور پر کردهاند ـ «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» ـ بهخصوص که این الگوها در شکل اخير، توسعۀ پايدار را در مقياس جهاني دنبال میکنند و باز بهخصوص که نظام سلطه در حال تبدیل توسعه به حکمراني مجازي است. لذا اين توسعه، ضد عدالت است. ساختارهايي که ذيل این توسعه برای تحقق عدالت شکل گرفتهاند، اصل در جور هستند و جور را محقق میکنند، چون ساختارهای تکامل نفسانيت هستند؛ يعني ترازوها، جائرانه هستند. در این نظام، آن نفسهايي که غليظترند، بقيه را تحت سلطۀ خودشان درميآورند؛ کمااينکه این اتفاق افتاده است و مردم را اینگونه فریب دادهاند که نظام سلطه، نظام طولي بود، اما نظام بازار، نظام عرضي است؛ در حالی که در نظام بازار، تسلط نفوس خبيثه از نظام سلطۀ قديم بیشتر است؛ يعني بردهداري مدرن پيچيدهتر از بردهداري قديم است. امروزه تسلط نظام سلطه و نفوس خبیثه ـ از ثروتمندان و قدرتمندان بزرگ روي صحنه تا ثروتمندان و امپراطوريهاي بزرگ پشت صحنه ـ سلطهشان بر جهان بيشتر از بردهدارهاي قديم است و بيش از گذشته مردم را ميدوشند! اينها داراييهاي انسان را به فعلیت رسانده و آن را تبدیل به ثروت کرده و مصادره ميکنند؛ حتی عواطف انسان یا جاذبههاي وجودی بانوان را به فعليت رسانده، و به اسم کرامت، عدالت و آزادي، مصادره میکنند.
بنابراین ما برای برپایی عدالت، بايد جور را بشناسيم، بهخصوص جورِ تاريخي و اجتماعي. جور، يک نظام تاريخي دارد که بر محور اولياء طاغوت و مستکبرين است. اين فراعنه، يک نظام تاريخيِ استکبار برپا کردهاند. ما باید این نظام جائرانۀ تاريخي را بشناسيم. همچنین باید نظام اجتماعي جور و اضلاع مختلفش را در مقياس جهاني بشناسيم. اين نظام جائرانۀ جهانی، هم بُعد فرهنگي دارد، هم بُعد اقتصادي و هم بُعد سياسي. همۀ این ابعاد، جائرانه است. محور این ظلم، استکبار بر خداي متعال است؛ هروقت استکبار بر خداي متعال شکل گرفت، ظلم به مخلوقات هم شکل ميگيرد. نمیتوان بر خدا استکبار کرد و در عین حال به مخلوق او، محبت کرد؛ کسي که زير بار خدا نميرود، زير بار مخلوقات هم نميرود؛ کسي که حاضر نيست ذيل خدای متعال که واجد همۀ اسماء حسناست، قرار بگيرد، ذيل مخلوق هم قرار نمیگیرد؛ این یک توهم است که گمان کنیم انسانی که بر خدا استکبار میکند، به دیگران فکر میکند. ما باید اين جورِ گسترده را که يک دستگاه جهانی است و شکل جديد آن، شامل کل تمدن جديد غرب میشود، بشناسیم. جور يعني عدل و ظلمِ به هم آميخته؛ و همين آمیختگی، کار را سخت ميکند؛ «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ»؛ اگر باطل از آميختگي با حق جدا شود و شفاف عرضه شود، کساني که دنبال حق هستند ترديد نميکنند. وقتي حق و باطل آمیخته ميشود، کار، دشوار ميشود. اين نظام جائرانۀ جهانی، اصليترين حجاب عدالت است؛ بنابراین بايد آن را کنار بزنيم.»
@mirbaqeri_ir
@alfavayedolkoronaieh🌱
#چوب_حراج
اخیرا بزرگواری با امضای حامد رضایی به بهانه برخی مباحث علمی،تاریخی و مستند حجت الاسلام حامد کاشانی نقدی تند بر ایشان کرده و وی و مباحث عالمانه اش را پایه گذار داعش ایرانی و مقدمه انفجار نفرت اهل سنت علیه نظام و تشیع معرفی کرده است.
با توجه به سعه صدر برادر عزیزم آقای کاشانی بنده تکلیف دانستم تا پاسخی ابتدایی به این سوءبرداشت خطرناک بدهم تا لااقل مخاطبانی که بعضا بی تامل هر متنی را در گروهها و کانالها فوروارد می کنند، متنبه بشوند و به راحتی چوب حراج به سرمایه های اسلام و انقلاب اسلامی نزنند. متن جوابیه حقیر👇
سلام علیکم
عماریون ، واژه و عنوان خیلی بزرگی است. عمار آنقدر فهم و تحلیلش مبنایی و به امامش نزدیک بود که گل به خودی نمی زد بلکه جبهه را برای خودی روشن و برای غیرخودی تنگ و تیره می کرد و پیامبر در وصفش فرمودند:" تقتله الفئه الباغیه" عمار را گروه طغیانگر می کشند. و دست آخر به دست عمال معاویه کشته شد.
اکنون سوال این است که حامد کاشانی که هر از چندگاهی توسط قلم های دوستان خودی نواخته می شود یک روز محسن شیرازی او ،بنده، آقای پناهیان و حاج علی اکبری را آماج ۱۴ تیر توهین و تهمت قرار می دهد، گاهی توسط دوستان به اصطلاح عدالت خواه متهم به تفرقه افکنی می شود و امروز هم با قلم برادر حامد رضایی متهم به تولید و تراکم کینه اهل سنت نسبت به شیعه و حکومت شیعی می شود!!! آیا خودی است یا غیرخودی؟ اساسا دوستان مرز بین خودی و غیرخودی را چگونه تعریف می کنند؟
در حالی که :
اولا کسی که در سطح علم و نقد علمی سخن می گوید پاسخش علمی است نه ژورنالیستی و احساسی. حامد کاشانی را غیر از منبریهای دیگر می دانم او یک فرهیخته و محقق است که بی رانت و شانتاژ و بدون استفاده از قاعدهء ناصحیح " خالِف تُعرَف" شناخته و محبوب مردم و رهبری شده است.
ثانیا امسال که حامد کاشانی در محضر رهبرمعظم انقلاب سخنرانی کرد من بلافاصله به او زنگ زدم که هم تشکر کنم از سخنان غنی و دقیقش هم برام سوال بود که آیا آقا در دو مورد زیر چیزی، نقدی، نکته ای به شما نفرمودند:
یکی نقل صریح حرف بی مبنای روحانی و رد صریح آن بود
دوم زیاد از معاویه نام بردن و ذم علمی و تاریخی او
اتفاقا بدون اینکه من بپرسم خودش گفت: دفتر آقا تا لحظه بالا رفتن از منبر هی گفتند مطلقا سیاسی حرف نزنید و من دل به دریا زدم و حرف روحانی را مستقیما بیان و نقد کردم پایین که آمدم آقا فرمودند چرا آن مطلب را کوتاه و سریع جمع کردید کاش بیشتر باز می کردید!
درباره معاویه هم هیچ کلمه ای نفرمودند!
ثالثا آقای رضایی از کجا پیشگویی می کنند که بر فرض اگر در بلوچستان چه و چه بشود حامد کاشانی بر صندلی گرم و نرمش می نشیند و دیگران جانشان را نثار انقلاب و نظام خواهند کرد.جسارتا بنده اگر این احتمال را در مورد شما بدهم هرگز در مورد ایشان نمی دهم.
برادر عزیز ! روحانی جوان، فاضل و شجاعی که سالهاست در سنگرهایی مبارزه می کند که با عرض پوزش امثال جنابعالی اصلا در حد و اندازه اش نیستید ، کسی که محکم و مستدل سالهاست در برابر شبهه افکنی های سروش محلاتی و نظائر آنها ایستاده و پیروز بوده کسی که به اذعان موافقان و مخالفانش، دهباشی را فتیله پیچ و مجبور به اقرار به بیسوادی و اشتباه و عذرخواهی کرد .... انصاف نیست متهمش کنید به عافیت طلبی و محافظه کاری.
دفاع از دین و انقلاب و نظام سطوح مختلفی دارد و هر کسی را بهر کاری ساختند....
اگر قلمم جاهایی تیز شد ضمن عذرخواهی و حلالیت طلبی، چاره ای نداشتم چون بی انصافی و چوب حراج به سرمایه های بالقوه و بالفعل نظام و اسلام زدن اخیرا مد شده و من تکلیف شرعی و اخلاقی دارم که از مومن انقلابی دفاع کنم " ولو کان مُرّا ".
راستی چرا بجای نقد و انتقاد در فضای مجازی و در غیاب، با خود ایشان گفتگو نکردید تا شاید دفع شبهه از شما شود و شما هم به معصیت تهمت و ایجاد شبهه و کدورت در ذهن و دل هزاران مخاطب فضای مجازی که متن شما را فوروارد می کنند ، مبتلا نشوید.
از پاسخهای منصفانه و علمی شما استقبال می کنم.
🖊مهدوی ارفع خاک پای حزب الله واقعی
#نقد
#حامد_کاشانی
#مهدوی_ارفع
@mahdavi_arfae
@alfavayedolkoronaieh🌱