شهیدامیرعبدالهیان به روایت همسر؛
🔰 خاطرات ۳۰ سال زندگی مشترک با آقای وزیر!
🔸من ۳۰ سال با آقای امیرعبدالهیان زندگی کردم، وقتی زندگیمان را شروع کردیم این ویژگی شخصیتی ایشان که حواسشان به همهچیز بود بسیار برای من جالب بود. جزو کسانی بودند که به صلهرحم بسیار اهمیت میدادند. ما بدون استثنا باید هر هفته به فامیل سر میزدیم. حتی فامیل و بستگان دورتر را الزام داشتند که ماهی یکبار به آنها سر بزنند و یا اینکه اگر شرایطش پیش نمیآمد تلفنی احوالشان را جویا باشند.
🔸وزارت نه اسمش نه رسم و مسئولیتش ذرهای از خانواده دوستی و مردمداری آقای وزیر کم نکرد. او دلبسته صندلی گرم و نرم وزارتخانه و پلههای ترقی نبود. اسم و رسمش را جای دیگری جستجو میکرد؛ شاید در دایره محبوبان خدا.
🔸بارها پیشآمده بود که برخی از دوستان شهید در جمع به ایشان گفته بودند که ما در شما استعداد و تواناییای میبینیم که به مقام بالایی خواهید رسید. اما همسرم هر بار که با هم صحبت میکردیم میگفتند:
🔻من همیشه از خدا خواستم که زمانی به جایگاه و مقامی برسم که آن مقام به اندازه عطسه بز برای من بیارزش باشد.
🔸دقیقا هم همینطور بود. ایشان وزراتخانه را فرصتی برای حل بیشتر مشکلات مردم و خدمت به آنها میدانستند و هیچوقت تغییر نکردند.
🔸خانم امیرعبدالهیان که شیرینی مرور روزهای خوش زندگی با یک شهید، طراوت را به چشمهایش بازگردانده، پیوست جالبی برای خاطراتش دارد. میگوید:« انگار از پهلوی پیغمبر خدا رد شده بودند و ما داشتیم قطرههای کوچکی از سیره نبوی را در وجودشان میدیدم. مثل یک مسلمان واقعی!»
@Kayhan_online
https://images.app.goo.gl/4CX4oD7qZzhd6Ddw9
▪️روزی مردی داخل چاله ای افتاد...
یک کشیش او را دید و گفت: حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگیست به او گفت: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین تجویز کرد!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!
✍جرج برنارد شاو
🗞 @Ancients ⏳
🕊الحیا و الایمان مقرونان فی قرن
https://eitaa.com/alhaya🌱
اهداف و روح بزرگ رسول خدا(صلیاللهعلیه و آله) سبب شده است که آزاد اندیشان تاریخ لب به اعتراف گشوده و از ایشان تمجید کنند که به عنوان نمونه می توان به سخن، برنارد شاو نویسنده معروف ایرلندی اشاره کرد که در این زمینه میگوید: «محمد بزرگترین پیامبران است ... من زندگی و کار محمد را به خوبی مطالعه کردهام، به عقیده من نه تنها ضد مسیح نیست، بلکه او را باید منجی بشریت نامید ... .»
سازمان جهانی بهداشت با چه سیاستهایی ما را به تله جمعیتی انداخت؟
یک موردش جلوگیری از ازدواج و بارداری زودهنگام دختران به بهانه صدمه ندیدن تحصیلات
#شستشوی_مغزی
گزارش زیر را بخوانید
https://www.who.int/publications/i/item/WHO-FWC-MCA-13.02
🔹چند دروغ رایج برای سزارین مادران
1⃣بچه سرش پایین نیامده بود،سزارین کردیم!
⏪بچه را میتوان از بیرون چرخاند
ضمن اینکه بچه با پا و باسن به سادگی و بدون مشکل به دنیا می آید و بلکه زایمان آسانتر هم می شود.
2⃣بچه داخل شکم مدفوع کرده بود،سزارین کردیم!
⏪اولا دهان بچه داخل رحم، بسته است و بودن مدفوع ضرری به سلامت او نمیرساند.
دوماً بچه چیزی نخورده که مدفوع کند،مشاهده کردن چند لخته خون داخل رحم موجب این توهم است.
سوما بچه از طریق ناف تغذیه میشود که در واقع از خون مادر هست خوردن به معنای اکل و شرب ندارد.
3⃣ناف بچه دور گردنش پیچیده بود ،نگران خفه شدنش بودیم، سزارین کردیم!
⏪بچه در شکم، داخل آب رحم هست لذا از طریق گلو نفس نمیکشد تا نیاز به باز بودن راه گلو داشته باشد.
4⃣مادر ضعیف شده بود و نگران جان مادر شدیم، سزارین کردیم!
⏪مادری که ضعیف شده که با زدن آمپول بیهوشی و بی حسی و بریدن هفت لایه شکم و رحم که با خطر مرگ مواجه میشود لذا خونریزی سزارین و بیهوشی عامل اصلی مرگ مادر میشود.
5⃣میگویند کیسه ی آب پاره شده بود،سزارین کردیم!
⏪با پاره شدن کیسه آب،نوزاد دچار هیچ مشکلی نمیشود
🧕🏻قابلگی اسلامی
«تحت نظارت استاد قاسمی»
https://eitaa.com/joinchat/780337958C4579a96237
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رئیسجمهوری که بالاترین مدرک تحصیلی تاریخ را دارد!
#شهید_جمهور
#رئیسی
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
@siyahdune
🕊الحیا و الایمان مقرونان فی قرن
https://eitaa.com/alhaya🌱
🎉🎊🪅🎉🎊🪅
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@Quran124
࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
« آیا آرامش متاهلین و اضطراب مجردین واقعیت دارد؟»
#میگن شما که ازدواج کردید چه گُلی سرتون زدن؟
#من از ازدواج خودم میگم.
من یکی دوسال عمرم صرف شور و شوق خواستگاری کُنون، بله بُرون، شیرینی خُورون، عروس بَرون خودم شد.🎀🎊
🎉😍 #تا مدتی شادی و شور وشوق حاملگی داشتم بعدشم که 👼 نورالعینی بدنیا اومد که نور علی نور بود.
👼 #یه مدتی هم که شوق و ذوق، خنده ها و آخو پاخو کردنش ، بعدشم که تازه حرف زدن یاد گرفته بود ماما، ماما می گفت شوق های بی نظیری داشتم که پدرمادرها درک می کنن.
🧎♂#یه مدتی شور وشوق داشتم که کودکم میتونه بشینه 👶 بعد شوق اینکه که فرزندم تاتی تاتی راه میره.
🖌 #چند سالی هم شور وشوق داشتم که فرزندم مدرسه میره بعدش شوق دانشگاه رفتنشون بعدشم سر کار رفتنشون را داشتم.
😍 #یه مدتی شور وشوق ازدواج فرزندانم را داشتم و بعدش شوق نوه دارشدنم و الی اخر.
❤️ #من یه پزشک و یه پرستار، یک مهندس و یه طلبه و یه نجار موفق به جامعه تقدیم کردم، که اگر مجرد می ماندم به خودم و جامعه ظلم کرده بودم.
پس زندگی من دو ✌️ثمر داشته،
۱_ برای خودم که زندگیم با شوق، امید و انگیزه بود و با دیدن فرزندان و نوه هام، گُل از گُلم می شُکُفه، ۲_ افراد مفیدی تقدیم جامعه کردم و نَسلم باقی خواهد ماند.
_نتیجه اینکه
#متأهل باغ پر گیلاس ماند، هر چند مراقبت سخت لاکن شیرینی میوه اش پر مزید باشد و مجرد چون درخت کاج ماند، بی ثمر و بی زينت و کسی باغ کاج را نمیخرد.
نکته آخر
#توی دنیا کسی پیدا نشده، که بگه من ازدواج نکردم، فرزند ندارم و خیلی خوشبختم! 🎉❤️
┄┅═✧❁ 💐❁✧═┅
🌺 تقدیمی "#اتاق_فکر_هنر_متعالی" وابسته به اندیشکده «عرفان، قرآن، اخلاق، سیاست و اجتماع»