🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
#سحر_خیزی
#نماز_شب
⚜ حجةالاسلام شیخ جعفر ناصری:
🌾 خیلی باعث تأسف و تأثر است که تا ساعت دوازده یا یکِ شب و گاهی هم بیشتر، راحت مینشینیم؛ اما هنگام سحرخیزی که میشود، خوابمان میبرد. این، بیماری شدیدی است.
🌱 #بیداری در آن وقت (سحر) و خود را در معرض رحمت الهی قرار دادن، در زندگی انسان #خیرات میآورد؛ حتی برای فرزندان انسان.
🌾 خانهای که در آن، بیداری سحر وجود دارد، خانهای که در آن در اول وقت، #اذان گفته میشود، خانهای که در آن #نافله_شب خوانده میشود، برکاتش زیاد است.
🌱 گاهی برای یک بنبستی که در زندگی پیش آمده، مدتهای طولانی باید انسان صدمه بخورد، تا برطرف شود؛ اما با یک #سحر، قضیهاش حل میشود. اگر این کار را میکردیم، مشکلاتمان هم کمتر بود.
📚 نشریه خُلُق ۴۸
🌴 @radio_arbaeen
✨﷽✨
💠روزي ملانصرالدين در مجلسي نشسته بود ...
👈از ملا پرسيدند: خورشيد بهتر است يا ماه؟!!
ملانصرالدين قيافه متفکرانه اي به خود گرفت و گفت: اين ديگر چه سوالي است که شما مي پرسيد؟ خوب معلوم است که ماه بهتر است !!! چون خورشيد در روز روشن در مي آيد به همين علت وجودش منفعتي ندارد !!!
اما ماه شب ها را روشن مي کند!! پس ماه بهتر است!!!!
این حکایت زندگی ماست: محبت زیاد دیده نخواهد شد! کم که باشی دیده می شوی
محبت زیاد دل نمیبره،دل میزنه . . .
@radio_arbaeen
(فریادرسی امام رضا علیه السلام شب اول قبر )
ًشب اول قبر آيتالله شيخ مرتضي حائري قدس سرّه، برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازي که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگي دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقاي حائري، اوضاعتان چطور است؟ آقاي حائري که راضي و خوشحال به نظر ميآمد، رفت توي فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهاي دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايي نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بيکسي غربت کردم: - خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسي را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقي دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوري را ديدم که از آن بالا بالاهاي دور دست به سوي من ميآمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور. نوري چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقاي حائري! ترسيدي؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهي سرشار از عطوفت، مهرباني و قدرشناسي به من مينگريستند فرمودند: - من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائري! شما 70مرتبه به زيارت من آمديد من هم 70مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود 69بار ديگر هم خواهم آمد.(1)
1- ناقل آيتالله العظمي سيدشهابالدين مرعشي نجفي ره
@radio_arbaeen
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
☘️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
💐 هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود.
🌿 تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو ، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
🌾 بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.
🎋 انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:شما بخوانید مرا، من مستجاب می کنم دعایتان را.
🌴 @radio_arbaeen
آیت الله شهید مطهری :
کار برای خود کردن نفس پرستی است،
کار برای خلق کردن بت پرستی است،
کار برای خدا و برای خلق کردن شرک و دوگانه پرستی است ،
کار خود و کار خلق برای خدا کردن توحید و خدا پرستی است.
جهان بینی توحیدی ، ص 70
@radio_arbaeen
🌹﷽🌹
آیا #امام_زمان عج #صدای منو میشنوند؟
خدا مرحوم #آيت_الله_بهجت ره را رحمت کند، يک حرف بزرگی میفرمودند:
👈 بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسيده است.
🔹 او نزديک است، درد و دلها را میشنود.
🔹 با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.
♥ در زمان حضرت امام هادی(ع) شخصی نامهای نوشت از يکی از شهرهای دور.
📜نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم،
به هر حال چه کنم؟
☀حضرت در جواب ايشان نوشتند:
«إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو. ما از شما دور نيستيم.
📗بحارالانوار/ ج53/ ص306
🔹تاحالا شده با امام زمانت درد و دل کرده باشی⁉️
🔹تاحالا شده برای امام زمانت نامه نوشته باشی⁉️
@radio_arbaeen
http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4
☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘
💓 #بسم_رب_العشق
.
به بابام گفتم:
میخوام زن بگیرم...
چش غره ای بهم رفت و گفت:
"چقد درآمد داری...؟!"
گفتم:
"هعییی...سر جمع یه هشتصد نهصد تومنی میشه..."
زد زیر خنده و گفت: "پاشو برو بچهههه...
با هشتصد نهصد تومن میشه زندگی کرد آخهههه...؟
میخوای دختر مردمو بدبخت کنی...؟"
گفتم :
"اگه یه پولدار بیاد و بهتون بگه...
واسه پسرت زن بگیر...
امضا و تضمین هم بده که...
ماهانه خرج زندگیشو میدم...
قبول میکنی...؟"
نذاشت حرف از دهنم بیفته...زودی گفت:
"خب معلومه که قبول میکنم…!"
گفتم:
"آخه پدر مننن...
قربون اون شکل ماهت بشم من...❤"
تو حرف و امضای یه پولدارو...
که نه میشناسیش و نه میدونی چه جور آدمیه...
قبول میکنی و...
فقط و فقط...
به پشتوانه اینکه قول داده زندگی پسرتو تأمین کنه...
واسه بچه ت زن میگیری...
ولی قربونش برم...
ضمانت خدا رو قبول نمیکنی...؟"
انگار بهش برخورده بود...
اخماش رفت تو هم و گفت: "یعنی چی…؟"
گفتم:"خدا تو قرآنش گفته...
.
#وَ_أَنکِحُواْ_الْأَیَامَي_مِنکمُْ…
#و_َالصَّالِحِینَ_مِنْ_عِبَادِکمُ_وَ_إِمَائکُم...ْ
#إِن_یَکُونُواْ_فُقَرَاءَ_یُغْنِهِمُ_اللَّهُ_مِن_فَضْلِهِ...
#و_َاللَّهُ_وَاسِع_ٌعَلِیم…
(نور_۳۲)ْ
.
"اون وقت شما…...!!!!"
رفت تو فکر و هیچی نگفت...
صبح روز بعد به مامانم گفت:
"به فکر یه عروس خوب واسه پسرت باش..."
خلاااصههه تحقیق کردیم و...
یه دختر مناسب و هم سطح خودمون پیدا کردیم...
ازدواجمون سر گرفت و الان...
یه زندگی خوب و پُر از عشق رو کنار همسرم دارم...💕
اگه اون موقع شنیده بودم خدا روزی رسونه...
الان با همه وجودم درکش میکنم...
.
(راوی: گمنام)
.
پ.ن:
به جوونه میگیم بیا ازدواج کن،
میگه با کدوم پول؟
میگیم خدا قول داده کمکت کنه
میگه نمیشه که، آخه چجوری؟؟؟
حالا اگه یه بانکی بیاد بگه من فلان قدر بهت پول میدم ، نگران نباش، برو ازدواج کن،
میره ازدواج میکنه
چون تو نگاهش بانک ها از خدا قویتر هستن!
ما توکلمون مشکل داره....
http://eitaa.com/joinchat/2274689024C2a271bebb4
☘بهترین کانال از مطالب پر بار عرفا ☘
🌟 ده جمله کوتاه و تاثیر گذار از استاد
#الهی_قمشه_ای
1-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید..قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید...
2-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد...
3-ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛شمع های افتاده خاموش می شوند...
4-دوست بدار کسی را که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد؛دوست مدار کسی را که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد...
5-هیچ کدام از ما با "ای کاش”، به جایی نرسیدهایم...
6-"زمان” وفاداریه آدما رو ثابت میکنه نه "زبان” ...
7-همیشه یادمون باشه که نگفته هارو میتونیم بگیم اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم …
8-خودبینی، دیدن خود نیست،خودبینی، ندیدن دیگران است...
9-هیچ آرایشی شخصیت زشت را نمی پوشاند !
10- آدمـها را به انــدازه لــیاقــت آنها دوست بدار و به انــدازه ظــرفــیت آنها ابراز محبت بدار...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@radio_arbaeen