🌸«اَلْحَمْدُ للهِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْئِمَّةِ علیهم السلام»🌸
برنامه رودست امید دانا 1399/05/10 بخش هفتم
www.aparat.com/v/bcmts
خیلی جالبه ببینید.فقط دعابرای سلامتی آقاجان فراموش نشود
🔴🌸🌸🍃🌹👆👆👆👆 چگونه نهج البلاغه جرج جرداق غیر مسلمان وغیر شیعه را در دام محبت عشق آقا و مولاامیر المومنین علیه السلام گرفتار می کند از خدا بخواهیم که خداوند به همه ما عشق وافر و پیروی خالصانه عنایت کند🔴🍃🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️شعار جوانان لبنانی در حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
🗓روزمباهله
🔴رهبرمعظم انقلاب:ایام، ایام مهمی است؛ این دهه آخر ذیحجه روزهای مهمی در تاریخ اسلام اسلام است. روز نزول آیه ولایت در حق امیرالمومنین و روز «مباهله» است؛ روز مباهله، که یاد آن را باید گرامی داشت و بسیار مهم است، در واقع مظهر اطمینان و اقتدار ایمانی و تکیه بر حقانیت است و این، آن چیزی است که ما همیشه به آن احتیاج داریم.
♦️ امروز هم ما به همین اقتدار ایمانی و همین تکیه بر حقانیت خودمان احتیاج داریم ؛ چون در راه حق داریم حرکت میکنیم، باید در مقابل دشمنی دشمنان و دشمنی استکبار تکیه کنیم! ۹۷/۶/۱۵
♦️این ایام هم ایام مهمی است؛ هم یادبود حادثه عجیب مباهله، هم نزدیکی ایام محرم، هم از لحاظ وضعیت منطقه و حساسیت حوادثی که در منطقه در جریان است، برهه مهمی است، همانطور که در مباهله همه ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همه ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همانطور که معنویت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر و اهلبیتش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی ملت ایران هم با اقتدار و با معنویت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد! ۹۴/۷/۱۵
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
السلام علی الحسین:
خادم اهل بیت علیهم السلام:
🌺 پیشنهاد برای مادران محترم دارم🌺
🔅استاد علیرضا پناهیان:🔅
⭕ حدیث کساء را بخوانید و ترجمۀ فارسی آن را به عنوان قصّه به فرزندان خود یاد بدهید.
چون بچهها قصّههای بدون تنش و درگیری را دوست دارند. قصّۀ حدیث کساء را برای بچههای خودتان بخوانید و تجربه کنید.
جالب اینجاست که بچهها دوست دارند همان قصههای قبلی را دوباره برای آنها تکرار کنید، چون با آن اُنس پیدا میکنند.
⭕قصّۀ حدیث کساء حادثۀ تلخی ندارد که بچه بدش بیاید، ضمن اینکه در این قصه خانواده وجود دارد، خصوصاً که محور داستان هم پدربزرگ خانواده است و بچهها به لحاظ روانشناسی این را دوست دارند.
این داستان سرشار از لطف، زیبایی، صفا و صمیمیت است و خواندش هم خیلی سفارش شده است.
وقتی این بچه بزرگ شد، اگر به او بگویید که امام حسین(ع) مظلوم واقع شده، غم دلش را خواهد گرفت و ارتباط قشنگی ایجاد خواهد کرد. البته دقت کنید که از همان کودکی نباید بچهها را با غمهای اهلبیت(ع) آشنا کنید، بلکه با حدیث کساء آشنا کنید که سراسر شادی و محبت و صمیمیت است.
⭕الان باید در همۀ خانهها قصهها و اشعار مختلفی با موضوع حدیث کساء برای بچهها وجود داشته باشد که مادرها برای بچههای خود بخوانند
🐣قصه "حدیث کسا" با زبان کودکانه و شعر گونه:🐣
(مطالبی که داخل گیومه هست به حالت شعر خوانده میشه وبقیه مطالب به حالت قصه)
"یه روز حضرت زهرا(س)
مادر ما بچه ها
که خیلی مهربونه
تنها بود و نشسته بود تو خونه"
که یهوی دیدن تق و تق و تق در میزنن, حضرت زهرا (س) فرمودن:
"کیه کیه که پشت در, در میزنه
به خونه امام علی (ع) سر میزنه"
اون کسی که پشت در بود فرمود:
"منم منم پیامبر (ص)
که اومدم پشت در
سلام بر دخترم
فاطمه اطهرم"
حضرت زهرا (س) جواب سلام پدر رو دادن و گفتن بفرمایید تو, بچه ها پیامبر بابای حضرت زهرا بودن.
پیامبر فرمودن:
"ای دختر عزیزم
مریضم و مریضم
یدونه عبا میاری
که رو سرم بذاری"
حضرت زهرا هم رفتن و یدونه عبا که مثل پتو بود اوردن و روی پیامبر انداختن, بچه ها عبا یه پارچه بزرگه که عرب ها روی دوششون می انداختن, مثل همین چیزی که روحانی ها رو دوششون می اندازن.
بچه ها اگر گفتید اسم عباشون چی بود?
کسا بود و کسا بود.
( بعد از یکی دو بار تکرار این بیت, به بچه ها بگید هر جای قصه پرسیدم "اسم عباشون چی بود" باید بپرید بالا و بگید "کسا بود و کسا بود")
یه کمی گذشت که حضرت زهرا (س) دیدن دوباره تق و تق و تق در میزنن.
"کیه کیه که پشت در, در میزنه
به خونه امام علی سر میزنه"
"کی بود? امام حسن (ع)
سرور هر مرد و زن"
بچه ها امام حسن که پسر حضرت زهران اون موقع ها مثل شما کوچولو بودن.
ایشون فرمودن:
"سلام مامان خوبم
مامان مهربونم"
حضرت زهرا هم در جواب گفتن:
"سلام نور دو چشمم
سلام میوه قلبم"
امام حسن فرمودن:
"چه بوی خوبی میاد
بوی پیامبر میاد?
این بویی که پیچیده توی خونه
شبیه بوی عطر
بابا بزرگ خوب و مهربونه"
بچه ها پیامبر, پدر بزرگ امام حسن بود, حضرت زهرا در جواب گفتن بله, پیامبر اینجان و بعد جای پیامبر و عبا رو نشون امام حسن دادن.
"اسم عباشون چی بود
کسا بود و کسا بود"
امام حسن رفتن پیش پیامبر گفتن:
"سلام ای مهربونم
بابا بزرگ خوبم
اجازه می دید منم زیر عباتون
بشینم و بمونم"
پیامبر هم اجازه دادن و امام حسنم رفتن زیر عبا
" اسم عباشون چی بود?
کسا بود و کسا بود"
یکمی گذشت حضرت زهرا دیدن دوبار تق و تق و تق در میزنن. حضرت فرمودن:
"کیه کیه که پشت در, در میزنه
به خونه امام علی سر میزنه"
"کی بود? امام حسین(ع)
عزیز و نور دو عین"
بچه ها امام حسین هم که پسر حضرت زهران اون موقع ها مثل شما کوچولو بودن.
ایشون فرمودن:
"سلام مامان خوبم
مامان مهربونم"
حضرت زهرا هم در جواب گفتن:
"سلام نور دو چشمم
سلام میوه قلبم"
امام حسین فرمودن:
"چه بوی خوبی میاد
بوی پیامبر میاد?
این بویی که پیچیده توی خونه
شبیه بوی عطر
بابا بزرگ خوب و مهربونه"
حضرت زهرا در جواب گفتن بله, پیامبر اینجان و بعد جای پیامبر و عبا رو نشون امام حسین دادن.
"اسم عباشون چی بود
کسا بود و کسا بود"
امام حسین رفتن پیش پیامبر گفتن:
"سلام ای مهربونم
بابا بزرگ خوبم
اجازه می دید منم زیر عباتون
بشینم و بمونم"
پیامبر هم اجازه دادن و امام حسینم رفتن زیر عبا
" اسم عباشون چی بود?
کسا بود و کسا بود"
یکمی گذشت حضرت زهرا دیدن دوبار تق و تق و تق در میزنن. حضرت فرمودن:
"کیه کیه که پشت در, در میزنه
به خونه امام علی سر میزنه"
"کی بود? امام علی(ع)
وصی بعد از نبی(ص)"
امام علی فرمودن:
"سلام حضرت زهرا
دختر رسول خدا"
حضرت زهرا هم در جواب گفتن:
"سلام امیر مومنین
سلام امام اولین"
بچه ها حضرت علی, همسر حضرت زهرا بودن, ایشون فرمودن:
"بوی خوش پیامبر
پر شده توی خونه
آیا رسول خدا
مهمون خونمونه?"
حضرت زهرا فرمودن بله, و
جای پیامبر و دو تا
پسرای حضرت علی و عبا رو
نشونشون دادن, بچه ها
💐"اسم عباشون چی بود
کسا بود و کسا بود"
حضرت علی رفتن پیش پیامبر و گفتن:
"سلام رسول خدا
اجازه می دید منم باشم با شما
بشینم زیر عبا"
پیامبر هم اجازه دادن و امام علی هم رفتن زیر عبا, تا الان کیا نشستن زیر عبا, چند نفر بودن ؟
💐"اسم عباشون چی بود؟
کسا بود و کسا بود."
"خب بچه ها به نظرتون
دیگه کی مونده بود
که بره بشینه زیر عبا
پیش پیامبر خدا
آفرین بانو حضرت زهرا"
حضرت زهرا رفتن پیش پیامبر و دوباره سلام کردن و گفتن:
"سلام رسول خدا
اجازه می دید منم باشم با شما
بشینم زیر عبا"
پیامبر فرمودن:
"سلام به تو دخترم
سلام پاره تنم
بیا تو هم بشین کنار ماها
تا که همه با هم بشیم
پنج تن آل عبا"
"بچه ها پنج تن آل عبا کیا بودن؟
پیامبر و امام علی
حضرت زهرا
امام حسن و
امام حسین"
💐"اسم عباشون چی بود؟
کسا بود و کسا بود"
بچه ها بعد پیامبر دو سر عبا رو گرفتن و دست راستشون رو به طرف آسمون بلند کردن و برای کسانی که زیر عبا بودن و همه کسانی که اون ها رو دوست دارن دعا کردن.
🌷تهیه شده در "گروه کودکانه شیعه کوچولو"
التماس دعای فراوان
🌺واسه هرکسی که میدونید بچه کوچیک داره بفرستید و تو ثوابش شریک باشید
#مباهله
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 معنای لغوی و اصطلاحی مباهله 🌺
🔰 مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
💠 شرح مختصر واقعه مباهله
🔰 مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.
💠 موقعیت جغرافیایی
🔰 بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.
💠 دعوت به اسلام
🔰 پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.
💠 نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران
🔰 مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».
💠 عکس العمل نجرانی ها
🔰 نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.
💠 گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی
🔰 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.
💠 مباهله، آخرین حربه
🔰 خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.
#ادامه 👇👇
#ادامه 👇👇
بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».
💠 دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله
🔰 در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.
💠 در میعادگاه چه گذشت؟
🔰 طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.
💠 سخنان ابوحارثه درباره مصالحه
🔰 هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».
💠 سرانجام مباهله
🔰 ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.
💠 مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر
🔰 مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.
💠 مباهله، سند عظمت اهل بیت
🔰 مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.
#ادامه 👇👇👇