eitaa logo
کتیبه تاک
377 دنبال‌کننده
18 عکس
4 ویدیو
2 فایل
#کتیبه_تاک را #به_زبان_مادری #لب_خوانی کنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
باران شروع می شود اما تو نیستی این چتر بغض کرده چرا وا نمی شود؟
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کسی که خون دلش از شراب سرخ تر است چرا پیاله به کف باشد و خمار کسی؟ @robaiiyat_takbait
هدایت شده از اَرِنی
مو به مو از شب نشینی های زلفت گفته است درد دل ها کرده با من شانه، وقتی نیستی
هدایت شده از کانون مداحان
بارها با آن که توفیق زیارت داشتم در دل درمانده اما باز حسرت داشتم گرچه عمری من نمک‌گیر قمم، فرقی نداشت حس من این است در مشهد اقامت داشتم با هم از پرواز می‌گفتیم روی گنبدت کاش با بچه کبوترها رفاقت داشتم مادرم پیغام داده: دست خالی برنگرد مادرم تنها خبر دارد که حاجت داشتم شعر را روی بلیت خود نوشتم، ای عزیز! در ضریح انداختم آنچه بضاعت داشتم باید از هر خادمت کسب حلالیت کنم تا تو را پیدا کنم، هر صبح زحمت داشتم ✍ مقدمتان رابه این کانال26هزارنفری گرامی می داریم ■■■■■■■همه کانالها ┏━━☘🌺☘━━┓ http://www.mesf.ir/s ┗━━☘🌺☘━━┛ ■■■■■■■■کانال ایتا ╭┅───────────┅╮ 🕌 http://eitaa.com/maddahanesf ╰┅───────────┅╯
برای شهدای غیور مرزدار با قدم‌هایت سکوت دشت را در هم بریز ردّپای توست مرز سرزمین مادری با نگاه بی کرانت دشت را تسخیر کن تا نیفتد سرزمین تو به دست دیگری از افق سر می‌زند هر صبح مهر خاوران سایه‌ی تو پرچم در اهتزاز میهن است در هجوم بادهای در به در محکم بایست مثل کوهی که سراسر پیکرش از آهن است هر نسیمی‌ که گذر کرده است روزی از برت دشت‌ها را سر به سر با بوی تو آکنده است زندگی جاری است در چشم تو چون زاینده رود زندگی در هر نگاه بیقرارت زنده است بر لبت آوازهای بومی‌ات گل کرده است خاطرات کهنه ی تو عشق را در بر گرفت روی خاک سرزمینت می‌نویسی نامه را نامه‌ای که سطرهایش عشق را از سر گرفت مثل سربازی که جان بر کف لب مرز آمده است دوستت دارم، به شوقت در خطر افتاده ام بعد تو دسته گـلی بر روی سـیـم خاردار پرپرم کرده است و از تو بی خبر افتاده ام
هدایت شده از آقایِ‌سایه
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باران شروع می شود اما تو نیستی ...! گوینده : شاعر: ___ __ _ _ •||https://eitaa.com/Mr_Sayeh
هدایت شده از کتیبه تاک
من سال هاست منتظرم تا بخوانی ام با چشم های غرق تماشا بخوانی ام پایان جمله های دلم فعل ساده داشت اما تو خواستی که معما بخوانی ام در واژه نامه های نگاهت غریبه ام وقتی که با حروف الفبا بخوانی ام اصلا مرا ببر به دبستان کودکی شاید میان دفتر انشا بخوانی ام هر شب مرور می کنمت خاطرات من تا در مسیر کوچه فردا بخوانی ام تصمیم دیگری نگرفتم به غیر تو آنقدر من نوشته امت تا بخوانی ام https://eitaa.com/aliasgharshiri
نسیم قاصدکی را درون حوض انداخت ولی نگفت که از چشم یار من چه خبر؟
مجموعه غزل با ۲۰ درصد تخفیف از سایت ایران کتاب
با دردهای کهنه گلاویز می شوم وقتی اسیر پنجه پاییز می شوم
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ کنج اتاق از شاخه افتاده فهمیدم گل های مصنوعی هم از پاییز بیزارند ━━━━💠🌸💠━━━━ @sherhaye_nab
خرابه نیست، در این سینه عشق پنهان است جواهر است همین دل که می بری، کم نیست