🎥 اهتزاز پرچم عزای حضرت زهرا(س) در آستانه فاطمیه در نجف http://eitaa.com/aliebnemosa

💢 مجموعه مستند "نظم نوین جهانی" ⭕️ قسمت اول : نظم نوین اقتصادی و آینده درخشان ایران 🔻آیا از تروریسم تحریمی اطلاعی دارید ؟ 🔻آیا میدانید اقتصاد جهان در پیچ تاریخی خود قرار دارد ؟ 🔻از برنامه های ایران برای حضور در نظم نوین اقتصادی جهان اطلاع دارید؟http://eitaa.com/aliebnemosa

💢 مجموعه مستند "نظم نوین جهانی" ⭕️ قسمت دوم : نقشه راه ایران در نظم نوین علمی 🔻آیا از تروریسم علمی اطلاعی دارید ؟ 🔻آیا میدانید فرآیند و مسیر تولید علم جهان در حال تغییر است ؟ 🔻از برنامه های ایران برای حضور در نظم نوین علمی جهان اطلاع دارید؟ http://eitaa.com/aliebnemosa

🔴 ‏یکی از ورزشکاران سابقی که در ماه‌های اخیر، یک خط در محکومیت آشوب و ناامنی و تجزیه‌طلبی نداشته، آقای ‎#رسول_خادم است. درعوض تا دلتان بخواهد مواضعی درحمایت از آشوب‌ها داشته.ببینید نسبت به تخریب باغ‌ویلایی غیرقانونی خانواده ‎#الناز_رکابی که برای خردادماه بوده، چه نوشته! بدون صحت‌سنجی!

دفترچه آزمون استخدامی آستان قدس رضوی مهلت ثبت نام تا 15 آذرماه سایت ثبت نام azmoon.razavi.ir http://eitaa.com/aliebnemosa

#داستان 💫 معلمی به یک پسر هفت ساله ریاضی درس می‌داد. یک روز که پسر پیش معلم آمده بود، معلم می‌خواست شمارش و جمع را به پسرک آموزش دهد. معلم از پسر پرسید: «اگر من یک سیب، با یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدهم، چند تا سیب داری؟» پسرک کمی فکر کرد و با اطمینان گفت: «چهار!» معلم که نگران شده بود انتظار یک جواب درست را داشت؛ سه. معلم با ناامیدی با خود فکر کرد: «شاید بچه درست گوش نکرده باشه.» او به پسر گفت: «پسرم، با دقت گوش کن. اگر من یک سیب با یک سیب دیگه و دوباره یک سیب دیگه به تو بدم، تو چند تا سیب داری؟» پسر ناامیدی را در چشمان معلم می‌دید. او این بار با انگشتانش حساب کرد. پسر سعی داشت جواب مورد نظر معلم را پیدا کند تا بلکه خوشحالی را در صورت او ببیند اما جواب باز هم چهار بود و این بار با شک و تردید جواب داد: «چهار.» یأس بر صورت معلم باقی ماند. او به خاطر آورد که پسرک توت فرنگی خیلی دوست دارد. با خودش فکر کرد شاید او سیب دوست ندارد و این باعث می‌شود نتواند در شمارش تمرکز کند. معلم با این فکر، مشتاق و هیجان زده از پسر پرسید: «اگر من یک توت فرنگی و یک توت فرنگی دیگه و یک توت فرنگی دیگه به تو بدم، چند تا توت فرنگی داری؟» پسر که خوشحالی را بر صورت معلم می‌دید و دوست داشت این خوشحالی ادامه یابد دوباره با انگشتانش حساب کرد و با لبخندی از روی شک و تردید گفت: «سه؟» معلم لبخند پیروزمندانه‌ای بر چهره داشت. او موفق شده بود. اما برای اطمینان، دوباره پرسید: «حالا اگه من یک سیب و یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدم، چند تا سیب داری؟» پسر بدون مکث جواب داد: «چهار!» معلم مات و مبهوت مانده بود. با عصبانیت پرسید: «چرا چهار سیب؟» پسر با صدایی ضعیف و مردد گفت: «آخه من یک سیب هم تو کیفم دارم.» پی نوشت وقتی کسی جوابی به شما می‌دهد که متفاوت از آنچه می‌باشد که شما انتظار دارید، سریع نتیجه‌گیری نکنید که او اشتباه می‌کند. شاید ابعاد و زوایایی از موضوع وجود دارد که شما درباره آنها هنوز فکر نکرده‌اید یا شناخت ندارید. http://eitaa.com/aliebnemosa

♦️ یک کیف حاوی کوکتل مولوتف، سنگ، هرنوع اسلحه 🔹این‌ها را در فراخوان‌هایشان می‌نویسند و اینچنین علنی دعوت به حمله مسلحانه می‌کنند، اما اگر برای کسی اتفاقی افتاد "کارخودشه".

🇮🇷 🎥 پیکر شهیدی که با صحبت‌های همسرش اشک ریخت! 🍃🌹🍃 ✅ وقتی بهش گفتم: سلام خوبی؟ دلمون برات تنگ شده بود؛ یهو رَگِ چشمش سبز شد و... #شهیدمرتضی_عطایی 🌷😭🌷😭🌷😭🌷😭🌷

🔰 مراسم چهلم طلبه شهید آرمان علی وردی حوزه علمیه آیت الله مجتهدی ره ◾️سخنرانی: استاد میرهاشم حسینی ◾️مداح :حاج علی جهانبخش ◾️ باحضور خانواده معظم شهید آرمان علی‌وردی 🗓 چهارشنبه ۱۶ آذرماه از ساعت ۲۰ الی ۲۲ 📍حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (ره)