✅ #تقليد_لهجه قوميتها
🔹 آن جايى كه قصد، استهزاء و #تمسخر باشد، آنجا مسلما حرام است؛ اما #غیبت نیست.
🔹اگر قصد تمسخر نباشد مشکلی ندارد.
[ #آقا #فقه #مسئله_شرعی #شوخی #تقلید ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 #زندگینامه #شهید_دهقانی
🌹 شهید محمدحسن #دهقانی محمدآبادی در اولین روز مرداد ماه سال1357 در خانوادهای مذهبی در شهربابک متولد شد و در همین شهر تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را گذراند.
🌹 وی پس از دریافت مدرک دیپلم، در سال75 با علاقهای که به تحصیل علوم اهلبیت و سربازی امام زمان عج داشت، به قم آمد و با معرفی مرحوم حجتالاسلام استاد عرفان به مدیر مدرسه کرمانیها، حاجآقای جاویدی، وارد این مدرسه شد.
🌹 ایشان ادبیات عرب را از آیتالله صفایی بوشهری و در بلاغت کتاب مختصر را از استاد عالی آموختند. در اصولفقه از محضر استاد حاجابوالقاسم، در فقه و فلسفه از محضر آیتالله موسوی گرگانی و در کلام از محضر استاد دستیاری استفاده کردند. در مقطع خارج نیز از درس آیتالله حسینی بوشهری و آیتالله سیداحمد خاتمی کسب معرفت کردند.
🌹 شهید دهقانی از سالهای ابتدای تحصیل، به امر #تدریس اهتمام داشت و از سال85 به صورت جدی تدریس در حوزه را آغاز کرد و از اساتید با سابقهی احکام، منطق، ادبیات عرب (هدایه، بدایهالنحو، صمدیه، سیوطی، مغنی، جواهرالبلاغه و...) و کارگاه نحو در مدرسه حقانی و دیگر مدارس علمیه قم به شمار میرفتند. از ویژگیهای سبک تدریسی ایشان، استفادهی کاربردی از تخته و طراحی جداول و نمودار های آموزشی بود. مجموعهای از جزوات آموزشی ایشان، در سالهای اخیر تحت عنوان بدایهالنحو #نموداری و بلاغت نموداری به اصرار طلاب، چاپ و عرضه شد.
🌹 علاوهبر دروس متداول حوزه، از تلاشهای استاد دهقانی ترویج مهارتهای لازم برای طلبگی بود. شاخصترین تلاش ایشان در این زمینه، طراحی دوره تندخوانی و مهارتهای مطالعه تحت عنوان «مطالعه موفق» با تدوین جزوه و تمرینهایی بومی و بازطراحی شده با فرهنگ اسلامی و حوزوی بود. این دوره که در سالهای اخیر جزء برنامه ثابت طلاب مدرسه حقانی قرار گرفت، آوازهی آن در دیگر مدارس علمیه نیز پیچید و از ایشان برای ارائهی این دوره در شهرستانهای مختلف کشور دعوت میشد. علاوهبر مطالعه موفق، ایشان به تدریس مهارتهای دیگر نظیر تقویت حافظه و تمرکز، مدیریت زمان، برنامه ریزی تحصیلی، روش های علمی مطالعه و مباحثه و مدیریت استرس نیز اشتغال داشتند.
🌹 استاد #دهقان، در کنار تدریسهای دروس رسمی، به ترویج #قرآن اهتمام داشتند و مصر بودند هرساله تدریس تجوید طلاب پایه اول را برعهده بگیرند. از این رو بسیاری از طلاب مدرسه حقانی، #تجوید قرآن خود را مدیون ایشاناند. در کنار این تدریس، از سال89 مسئولیت واحد قرآن و عترت مدرسه حقانی را نیز بر عهده داشتند.
🌹 علاوه بر تدریس در حوزه، دانشگاهها نیز از تدریس ایشان بهرهمند بود. تدریس تفسیر موضوعی قرآن کریم در دانشگاههای مختلف کشور از جمله دانشگاه امام صادق علیهالسلام نمونهای از آن است.
🌹 از ویژگیهای شاخص استاد دهقانی، روحیهی بانشاط و ارتباط صمیمانهیشان با طلاب بود. ایشان میکوشیدند علاوه بر ساعتهای تدریسشان در مدرسه، ساعاتی نیز به صورت آزاد در مدرسه باشند تا بتوانند ارتباطات چهرهبهچهره با طلاب را حفظ کنند. #لبخند همیشه بر لب ایشان، هر طلبهای را به سویشان جذب میکرد.
🌹 از مهارتهای شهید دهقانی، تسلط بر هنر خطابه و سخنرانیهای جذاب و گیرایشان بود؛ این هنر سبب شده بود جوانان زیادی از جلسات سخنرانیهایشان استفاده کنند و با معارف اهلبیت مرتبط شوند.
🌹 بهعلت علاقه زیاد به شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، شهید دهقانی با موسسه روایت سیرهی #شهدا ارتباط مستمر داشتند و بهعنوان مبلغ فعال روایتگر فعالیت میکردند و به مدت دوسال مسئول دفتر ستاد اعزام راویان روحانی در خرمشهر بودند.
🌹 تسلط بر #احکام و شیوههای بیان آن، از شاخصههای ویژهی شهید دهقانی بود. بسیاری از طلاب و مردم قم، شهید دهقانی را با این شاخصه میشناسند. ایشان علاوهبر آنکه احکامگوی حرممطهر حضرت معصومه و نماز جمعه پردیسان بودند، سالیانی طولانی با مرکز ملی پاسخگویی به مسائل شرعی ارتباط داشتند و برای روحانیون و طلاب علاقهمند، دورههای شیوهبیاناحکام برگزار میکردند. از آثار مشهور ایشان در احکام، نویسنده همکار با استاد فلاحزاده برای کتاب جدول اختلاف فتواهای مرجع تقلید است.
🌹 علاوه بر این فعالیتهای حضوری، شهید دهقانی از فعالیتهای مجازی غافل نبودند. وبلاگ «نوشتههای یک طلبه» با آدرس «talabeh75.blogfa.com» نمونهای از فعالیتهای مجازی ایشان است که بیش از همه محلی برای بیان احکام مبتلابه بود.
🌹 از آخرین فعالیتهای تبلیغی این شهید ولایتمدار، حضور تبلیغیرزمی در جمع مجاهدان و مدافعان حرم در تابستان سال97 بود. در نهایت نیز در در اعزام دهه آخر صفر، در روز اربعین در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله به شهادت رسید و به مراد و مقتدای خود حضرت #اباالفضل العباس ملحق شد.
📸 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/415
🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #تنگه_ابوقریب »
✳️عنوان: «تنگه ابوقریب» نسخهی ایرانی اما ناقص «ستیغارهای»
✳️بررسی مقایسهای تنگهابوقریب بهرامتوکلی و Hacksaw Ridge ملگیبسون
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_دوم از دو)
💠اما مهمترین نکتهای که این تقلید را ناقص و ناکارآمد کرده، محور فیلم است. ستیغارهای چنانکه از عنوانش مشخص میشود، حماسهای را که در منطقهای خاص (یک کوه) توسط شخصیتی مشخص رخ داده، روایت میکند. اما محور داستانِبالقوهای که تنگهابوقریب میخواسته داشته باشد، مشخص نیست. فیلم شخصیت محور است یا رویدادمحور یا مکان محور؟ قرار بوده در کنار یک (یاچند) شخصیت، واقعهای تاریخی بازآفرینی و نمایش داده شود یا با محوریت خودِ آن واقعه، شخصیتها را هضم کنیم یا در واقع مکان است که محور رویدادها و شخصیتهاست؟ تنگه ابوقریب شدیدا افت و خیز دارد. گاهی با شخصیتها همراه است و گاهی واقعهمحور و گاهی روی مکان مانور میدهد. ازاینرو نفسِ روایتِ فاقد داستان فیلم هم، تکهتکه شده است.
💠همچون ستیغارهای، تنگهابوقریب نیز نام یک مکان را یدک میکشد. اصل ماجرا، تنگهی ابوقریب است. اما مخاطب به هیچ عنوان با مکان ارتباط نمیگیرد. برخلاف ستیغ که کاملا مکان و موقعیت جغرافیایی، ورودی و خروجی و اجزایش برای مخاطب روشن است. تنگهابوقریب در معرفی مکان عقیم است. اشکال اساسی نیز در طراحی ناکارآمد و اشتباه صحنه جنگ است. چرخش و عقبوجلوشدن دوربین، فهم مکانی را از ما میگیرد. البته مشکل اساسی از دوربین نیست، از خود کارگردان است. کارگردان خودش مکان را فهم نکرده و برای همین نتوانسته منتقل کند. نیروها چرا در میانه میدان اینقدر دور خودشان میچرخند؟ این تنگه کجاست؟ همین کانال دو متری تنگه است؟ کل محدودهای که بچهها عقبوجلو میروند، مساحت کوچکی دارد که ورودی و خروجی آن معلوم نیست. لوکیشنی که برای تنگه انتخاب کردهاند، باز و خلوت است. هرچند سعی کردهاند با موانع دستی در آن چالش ایجاد کنند، اما باز هم لخت و خالی است. هرچند مخاطب میتواند از روی مرام و معرفت و حُسن نیت، تنگه را در دلش بازسازی کند، اما روی پرده، تنگهای در کار نیست. دشت وسیع و بیسروتهی است و یک کانال.
💠متاسفانه طراحیهای جنگ نیز بهغایتخود ضعیفاند. حسن (با بازی مقبول و برنده سیمرغ امیر جدیدی) از فاصلهی صدمتری و دویستمتری، آرپیجی را میگذارد روی دوشش و پشتسرهم تانک شکار میکند. آرپیجیزدن واقعا مثل پرتابکردن سنگ نیست که اینقدر راحت نمایشش میدهد. جنگی تصویرش نمایش داده شد، هم تنبهتن بود و هم نبود! اگر این ضعف طراحی جنگ را بگذارید کنار تصویر ناقص از مکان، یعنی با نقاشیای مواجه هستیم که نه پسزمینهی مشخصی دارد و نه کنش شخصیتهایش مشخصاند.
💠با این وجود، تنگهابوقریب توانسته همچون ستیغارهای تصاویری دقیق از صحنهی دردناک و پرتنش جنگ ترسیم کند. به برکت چهرهپردازی ملکان، جلوههای ویژه و طراحیهای توکلی، تصاویر خلقشده در تنگه ابوقریب نیز، زیبا و فوقالعادهاند. ترکشی که به گردن رزمنده در حال حرکت میخورد و خون فواره میزند بیرون. دستوپای قطع شدهای که گوشهای افتاده و مجید برمیدارد و میگذارد روی جنازه صاحبش. دستی که از بازو قطع شده و مجید با چفیه میبنددش؛ انبوه جنازههایی که منظم کنار هم قرار میدهند و چشم هم ناظر رهگذری را به خود جلب میکند و... همه و همه تصاویری ناب و بینظیرند که کمتر مشابهی در تاریخ سینمای دفاع مقدس دارند. هرچند که در کنار اینها تصاویر نازلی هم باشد؛ مثل خونی که بلافاصله بعد از ترکشخوردن مجید و شهادتش از سرش جاری میشود، از شربت آلبالوی سنایچ هم رقیقتر است.
💠تنگهابوقریب دومین محصول دفاعمقدسی سعید ملکان، بعد از «ویلاییها» و اولین تجربه توکلی در این ژانر است. هرچند ضعفهای محتوایی و متنی فراوانی دارد، اما با تصویرسازیهای زیبا، جلوههای ویژه مناسب و بازیهای مقبول بازیگرانش، روح دوبارهای در سینمای دفاع مقدس دمیده و پلهی رشدی برای آن محسوب میشود. تنگهابوقریب نشان داد در کنار آنکه میشود از الگوهای موفق جهانی برای ارتقای سینمای دفاع مقدس بهره برد، تقلید ناقص در این زمینه اثری کاریکاتوری تولید خواهد کرد.
//پایان//
🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 - آفتابیزد
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #نقدفیلم #رزومه #یادداشت ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
هدایت شده از مباحثات
⚡ مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از مباحثات
⚡ مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesat
📌 خمس و زکات را در جامعهاسلامی قانونی و الزامی کنید
در این پویش #فارس_من شرکت کنید👇
https://www.farsnews.ir/my/c/190479
لازم است خمس و زکات که یکی از مهمترین احکام الهی است را در جامعهاسلامی اقامه و احیاء کنیم. ✌
حاجآقای قرائتی خدمت و تلاش زیادی برای احیای زکات کردند ولی به گفته خودشان آنچنان موفقیتآمیز نبود؛ اما دولتالکترونیک میتواند به خدمت اجرای همهجانبه احکام بیاید.
البته اجرای آن طبیعتا ضربتی نباید باشد چون شاید باعث دلزدگی شود و تدریج حتما از اصول کار خواهد بود.
در گام اول از فاز اول، مراجع تقلید مورد تایید جامعهمدرسین شفاف معرفی میشوند. طبیعتا مرجع دیگر قابلقبول نخواهد بود. سپس در گام دوم، سامانه جامع بین دفاتر مراجع راهاندازی میشود و در گام سوم، این سامانه به سیستم جامع دولت متصل میشود که در آن تمام اطلاعات هر کد ملی از قبیل مسکن و... در آن مشخص است.
هدف از فاز اول این است که مشخص شود چه کسی حساب فعال سالانه در دفتر مرجعش دارد. با تدوین یک قانون جامع و برقراری زوجیتهای مناسب بین حسابِ فعالِ سالانهیِ خمس و سایر امور اجتماعی، الزامهای اجرایی فراهم آورده میشود. مثلا برای هر شغل که التزام عملی به اسلام وجود دارد، این زوجیت، تیک سبز این مورد را فراهم میآورد.
در فاز دوم با یکپارچگی حسابهای بانکی و مشخصشدن حقوق افراد، ارتباط با حساب دفاتر مراجع به صورت مستقیم لازم نیست. سیستم به صورت هوشمند، حقوق هر فرد را محاسبه میکند و در پایان سال خمسی که برابر با اولین ماه استخدام است، ۱/۵ اضافه را به صورت اتوماتیک خارج کند.
برای زکات نیز سامانه بسیار راحت طراحی میشود. با کمک از وزارت جهاد و دارایی، میزان گاو و گوسفند هر دامدار در سامانه مشخص میشود. زمینهای کشاورزی هم با جلورفتن طرح آمایش سرزمینی، نوع و میزان کشتشان دقیق روشن میشود. و سپس طبق قانون اسلام عمل میگردد.
چالشهای جزئی نیز ممکن است به ذهن بیاید که همگی قابل رفع اند: نظیر بحث خمسنداشتن هدیه، اختلافنظر مراجع در جزئیات خمس و... که همگی با مراجعه به کارشناسان دلسوز قابل رفع و حل هستند.
پینوشت: با تشکر از آقای امیرخانی که اولین بار امکانپذیری این ایده را از ایشان الهام گرفتم. 🙏
@aliebrahimpour_ir
📌 #درباره_رئیسی ۵
🍁راستش را بخواهید، برای من رئیسی از مدتها قبل، مرده بود. وقتی که او را #بی_سواد خواندند و کسی دم بر نیاورد! خب مگر کسی باید چیزی میگفت؟
🍁آن مردک بیشرفِ نمکبهحرام، گفت ششکلاسه؛ سید حیا به خرج داد و چیزی نگفت؛ اما هیچکس دیگری هم چیزی نگفت!!!
🪨نه کل حوزه علمیه، حتی یک مرجع تقلید یا یک عالم در حوزه بلند نشد و داد نزد که اجتهادحوزوی، #سواد است! چرا به سواد حوزوی توهین کردید!
🪨شورای نگهبان، نگفت او مجتهد است و #سواد دارد.
🪨خبرگان نگفت او جزو ماست و هرکسی اینجاست، خبره است و با سواد.
🪨از قوهقضاییه، هیچ صدایی در نیامد که او متخصص بود و با سواد.
🪨از هیئت علمی مدرسه عالی شهید مطهری، یک مرد بلند نشد داد بزند او مدارج را طی کرده و #سواد دارد.
🪨از مدرسه مروی کسی بلند نشد فریاد بزند او اینجا استاد بوده و تدریس داشته و #سواد دارد.
🍁برعکس
🍂گفتند از پایه دو رفته کار اجرایی، کی وقت کرده درس بخواند؟
🍂آن عمامهبهسرِ بهدردلایجرزدیوارهمنخور گفت من با او همدوره بودم، درسی نخوانده بود و همیشه آرزو میکرد بیاید قم درس بخواند.
🍁آن موقع مُرده بود که سطح بحثمان درباره او این بود که در وسط استخر، با هم کلکل میکردیم که رئیسی اذان و اقامه را درست در گوش بچه خوانده و دیگر اینطور نیست که اذان و اقامه بلد نباشد!
🍁یعنی حتی درباره اذان و اقامه بلد بودنش هم شک داشتند!! #اجتهاد که دیگر جای خود دارد!
🍁بدتان نیاید؛
به نظر من، رئیسی زودتر از اینها مرده بود؛
آن وقتی که #بی_سواد حسابش میکردند؛
حتی در بین ما حوزویها.
🥀بلکه بیشتر، در همین #حوزه!
@aliebrahimpour_ir #طلبه #طلبگی