eitaa logo
🇵🇸شهیدعلی غلامپورمقدم🇮🇷
156 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
584 ویدیو
9 فایل
آنچه از آنهابجا مانده تقدیم به یاران شهدا مستندات گردان حبیب بن مظاهرلشگر۲۷محمدرسول الله شرح حال عمر کوتاه شهدای پرسنل ارزیابی سپاه تهران اردیبهشت سال ۱۳۶۱ عملیات الی بیت المقدس، به قلم خواهرعلی. @Hoora_41 @aligholampor37
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣از دکتر داوود فرج زاده (استاد دانشکده بهداشت و صنایع غذایی ) علی از عناصر فعال دانشکده بود و پس از آموزش نظامی وارد سپاه شد و ازدواج کرد و باشروع جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جبهه برود وابستگی به همسر زیاد بود و تازه متوجه شده بود همسرش باردارشده ،رفتن به جبهه انتخاب دشوار بود اینکه آینده ی فررندش چه خواهد شد ،چون خودش سختی های بسیاری کشیده بود و نمیخواست فرزندش در آینده ای توام باسختی داشته باشد و دوست داشت در تربیت و بزرگ کردن او سهیم باشد..‌روزی به منزل ما آمد برای مشورت ،که جبهه برود یانه ،او تنها امید خانواده اش بود...در نهایت گفت: «من باید در عملیاتی که در پیش است شرکت کنم شاید بعدا این توفیق وجود نداشته باشد.‌» پس از چندی خبر پیروزی رزمندگان تمام کشور و بلکه تمام دنیا را فراگرفت، ودرآن ایام خبر شهادت علی را شنیدم،..فکر اینکه فرزندی پس از شهادت پدرش بدنیا خواهد آمد ،مادرش .... هنوز نمیدانم چرا برای مشورت پیش من آمد؟!شاید میخواست به من و امثال من بگوید:تکلیف در هر شرایط تکلیف است و خانواده و همسر و فرزند نباید مانع انجام تکلیف شود. 📝🦋📝 @aligholampor37 📚📝📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴 💠احمدآقا خادم خوش رو و آرام وصبور قطعه ی ۲۶ که الان سالهاست باهمون جاروی چوبی و‌لباس های تمیز خودش اونجا پذیرای مهمانان شهداست،..هروقت که مارا میببنه با لبخند وآرامش به ما نزدیک میشه ،میگه حاجی خیلی عزیزه اینجا یه عده که من نمیشناسم میان سرمزارش ... گاهی وقتی میریم که دلتنگی هامونو اونجا جبران کنیم،گلدونای کوچکی را می بینیم ،روزی دوجوان را دیدم عروس و داماد بودند،عروس خانم گفت:« این شهید دعای منو مستجاب کرده ونذرکردم براش هرسال یه گلدون میارم...» عمیقا بغض کردم که علی حتی از اونجا دستگیر هرکسی هست که ازش کمک بخواد!!! 💐🌷💐🌷💐🌷 @aligholampor37
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 خاطره‌نویسی شهیدان باید تقویت بشود ✏️ رهبر انقلاب در دیدار ستاد مرکزی کنگره‌ی ملی شهدای سبزوار و نیشابور: بحمداللّه ماجرای خاطره‌نویسی شهیدان، یک ماجرای راه‌افتاده‌ای در کشور است که باید تقویت بشود؛ باید بیشتر و بهتر با هنرمندیِ کامل نوشته بشود، این کتابها را جوانها بخوانند، همه بخوانند ان‌شاءاللّه و استفاده کنند. 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خبرگزاری بسیج مسلم بن عقیل
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تیزر مراسم شب ولادت امام رضا علیه السلام 💠 آیین پرچم گردانی خادمان آستان قدس رضوی با پرچم متبرک حرم‌ مطهر امام رضا علیه‌السلام 💠 مولودی خوانی کربلایی رفیعی 💠 هدیه به اسامی (رضا) بود. 📅 سه شنبه ۹ خرداد ماه 🕌 🔸 کانون خادمیاران رضوی منطقه ۱۸ پایگاه شهید غلامپور مقدم حوزه۲۳۷ شهید ارمان علی وردی حوزه ۲۴۲عقیله بنی هاشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره نگارمهندس جوادرادفر 1⃣هم دانشگاهی و همکار 📝علی بسیار علاقمند و مشتاق مطالعه و تحقیق و بررسی پیرامون مسائل عقیدتی سیاسی،وخیلی مصمم‌ بود که دراین زمینه اطلاعات کافی بدست آورد تا بتواند دانشجویان را هدایت کند و حس مسئولیت عجیبی داشت.در کوتاهترین مدت به یک صاحب نظر تبدیل شد و جان برکف داوطلب عضویت در سپاه شد .بنده زودتر از ایشان در سپاه مسئولیت داشتم و باآمدن او باتوجه به توان عقیدتی و سیاسی خوبی که داشت بدلیل مطالعات زیاد در قسمت پذیرش سپاه که درآن زمان مهمترین قسمت سپاه بود بعنوان محقق و بعد مصاحبه گر در قسمت ارزیابی پرسنلی سپاه مشغول به کار شد،دراین قسمت فقط پاسدارانی میتوانستند در آن پست کار کنند که بسیار تیزهوش ،باسواد،اهل مطالعه و تحلیل گر مسائل عقیدتی سیاسی باشند و هر پاسداری نمیتوانست در آن پست مشغول کارشود،و باید خیلی امین و مطمئن ...باشند به همین دلیل علی با توانمندیهایی که داشت در آن پست مشغول خدمت بود و باهم مشورت و تبادل نظر داشتیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته 2⃣مهندس جوادرادفر 📝همکار و هم دانشگاهی داستان ازدواج این شهید با تأکید ات مستحب مؤکد خبر ازدواج علی هم رسید و عجیب این بود که ایشان درعین در گیر بودن با مسئله ی ازدواج ،دغدغه ی مسئولیت های محوله را داشت و تا روز ازدواج انسانی پیگیر در حیطه ی شغلی خود بود و گویی اصلا موضوعی بنام ازدواج در فکر و ذهن ایشان نبود وتا روز ازدواج سرکار خود بود و برای رفتن به جبهه اسرار داشت تا جائیکه باایشان صحبت کردم که کمی از آسمانها پایین بیاید و بفکر امور شخصی خود باشد ولی او نگران بود مبادا بدلیل شرایط جامعه این امر دراین مقطع مورد رضای خداوند نباشد.۲ماه قبل از شهادت به مسئولین فشار می آوردند عازم جبهه شوند و آنها بدلیل ضرورت کاری ممانعت میکردند تا اینکه مسئولین را راضی کردند عازم جبهه شوند وعلی در پوست خود نمی گنجید و ازنظر من شبیه به حنظله غسیل الملائکه به شهادت رسید .