💠 اهمیت روضهخوانی
❖ آیتالله شبیری زنجانی:
● مرحوم حاج آقا رضا زنجانی میگفت: اخیراً من دارم با روضهخوانها آشتی میکنم. روضهخوانها به همه خانهها رفتهاند و سبب شدهاند که دین در همه جای کشور منتشر شود و اگر آنها نباشند، در خیلی از جاها از دین خبری نخواهد بود.
● روضهخوانها چه قصد قربت داشته باشند چه نداشته باشند، این اثر خارجی را دارد و باید از این جهت تأیید شوند.
● مرحوم حاج آقا رضا میگفت: بارها وقتی من به بالای شهر تهران میرفتم، بچههایی که در حال بازی بودند، میگفتند: آقا روضهخوان آمد! آقا روضهخوان آمد! با این که حاج آقا رضا روضهخوان نبود، ولی مردم، معمّم را به عنوان روضه خوان میشناسند.
● در اهمیت روضهخوانی همین بس که رضاخان وقتی میخواست جلو دین را بگیرد و ایران را به سمت غرب سوق دهد، اوّل روضهخوانی را غدغن کرد و جلو مجالس روضه را گرفت.
📚جرعهای از دریا، ج۳، ص۶۱۷.
✍پینوشت: همه ما در حفظ حرمت و نگهداری از این میراث گرانقدر، مسئولیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آدرس کانال در ایتا و تلگرام
@alikhademi110
🏴روضهای جانسوز و بدیع از شهید مطهری
مىدانيد كه در روز عاشورا، كشتارها اغلب بعد از ظهر صورت گرفت. يعنى تا ظهر عاشورا، غالب صحابه ابا عبد اللَّه و تمام بنى هاشم و خود ابا عبد اللَّه كه بعد از همه شهيد شدند، زنده بودند.
فقط در حدود سى نفر از اصحاب ابا عبد اللَّه، در يك جريان تيراندازى كه به وسيله دشمن انجام شد، قبل از ظهر به خاك افتادند و شهيد شدند. و الّا باقى افراد تا ظهر عاشورا در قيد حيات بودند.
مردى از اصحاب ابا عبد اللَّه (ابوثمامه صاعدی) يك وقت متوجه شد كه الآن اول ظهر است. آمد عرض كرد: يا ابا عبد اللَّه! وقت نماز است و ما دلمان مىخواهد براى آخرين بار، نماز جماعتى با شما بخوانيم.
ابا عبد اللَّه نگاهى كرد، تصديق كرد كه وقت نماز است.
مىگويند اين جمله را فرمود: ذَكَرْتَ الصَّلاةَ (يا ذَكَّرْتَ الصَّلاةَ. اگر ذَكَرْتَ باشد يعنى نماز به يادت افتاد، اگر ذَكَّرْتَ باشد يعنى نماز را به ياد ما آوردى) جَعَلَكَ اللَّهُ مِنَ الْمُصَلّين نماز را ياد كردى، خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد. (مردى كه سر بر كف دست گذاشته است، يك چنين مجاهدى را امام دعا مىكند كه خدا تو را از نمازگزاران قرار بدهد. ببينيد نمازگزار واقعى چه مقامى دارد!) فرمود: بله نماز مىخوانيم.
همانجا در ميدان جنگ نماز خواندند، نمازى كه در اصطلاح فقه اسلامى «نماز خوف» ناميده مىشود.
نماز خوف مثل نماز مسافر دو ركعت است، نه چهار ركعت. يعنى انسان اگر در وطن هم باشد، بايد دو ركعت بخواند، براى اينكه مجال نيست. چون اگر همه به نماز بايستند، وضع دفاعىشان بهم مىخورد.
سربازان موظف هستند در حال نماز، نيمى در مقابل دشمن بايستند و نيمى به امام جماعت اقتدا كنند.
امام جماعت يك ركعت را كه خواند، صبر مىكند تا آنها ركعت ديگرشان را بخوانند. بعد آنها مىروند و پُست را از رفقاى خودشان مىگيرند، در حالى كه امام همينطور منتظر نشسته يا ايستاده است. سربازان ديگر مىآيند و نماز خودشان را با ركعت دوم امام مىخوانند.
ابا عبد اللَّه چنين نماز خوفى خواند. ولى وضع ابا عبد اللَّه يك وضع خاصى بود زيرا چندان از دشمن دور نبودند. لهذا آن عدهاى كه مىخواستند دفاع كنند نزديك ابا عبد اللَّه ايستاده بودند و دشمن بىحياى بىشرم حتى در اين لحظه هم آنها را راحت نگذاشت.
در حالى كه ابا عبد اللَّه مشغول نماز بود، دشمن شروع به تيراندازى كرد، دو نوع تيراندازى؛
هم تير زبان، كه يكى فرياد زد: حسين! نماز نخوان، نماز تو فايدهاى ندارد، تو بر پيشواى زمان خودت يزيد ياغى هستى، لذا نماز تو قبول نيست! و هم تيرهايى كه از كمانهاى معمولىشان پرتاب مىكردند.
يكى دو نفر از صحابه ابا عبد اللَّه كه خودشان را براى ايشان سپر قرار داده بودند، روى خاك افتادند. يكى از آنها سعيد بن عبد اللَّه حنفى به حالى افتاد كه وقتى نماز ابا عبد اللَّه تمام شد، او هم جان داد.
ابا عبد اللَّه در اين نماز تكبير گفت، ذكر گفت، سُبْحانَ اللَّه گفت، بَحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ اقومُ وَ اقْعُدُ گفت، ركوع و سجود كرد.
دو سه ساعت بعد از اين نماز براى حسين عليه السلام نماز ديگرى پيش آمد، ركوع ديگرى پيش آمد، سجود ديگرى پيش آمد، به شكل ديگرى ذكر گفت.
اما ركوع ابا عبد اللَّه آن وقتى بود كه تيرى به سينه مقدسش وارد شد و ابا عبد اللَّه مجبور شد تير را از پشت سر بيرون بياورد.
آيا مىدانيد سجود ابا عبد اللَّه به چه شكلى بود؟ سجود بر پيشانى نشد، چون ابا عبد اللَّه قهراً از روى اسب بر زمين افتاد؛ طرف راست صورتش را روى خاكهاى گرم كربلا گذاشت. ذكر ابا عبد اللَّه اين بود: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسولِ اللَّه.
📚مجموعه آثار شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج23، ص532، با مقداری تغییر.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آدرس کانال در ایتا و تلگرام
@alikhademi110
🏴روضه اصحاب امام حسین علیهالسلام با بیان شهید مطهری
عده زیادی همراه امام حسین (ع) آمدند. در ابتدا شاید هنوز بودند افرادی که خیال میکردند ممکن است در سخنان حسین بن علی (نسبت به کشته شدن خود و اصحابش) اندکی مبالغه در کار باشد.
بین راه هم عدهای ملحق شدند، ولی حسین بن علی نمیتوانست عناصر ضعیفی همراهش باشند.
در مواطن مختلف سخنانی گفت که اصحابش را تصفیه کرد.
افرادی که همچنان شایستگیای نداشتند، (پس از خبر شهادت مسلم بن عقیل) جدا شدند، خارج شدند، غربال شدند.
خالصها ماندند، تمامعیارها باقی ماندند. افرادی باقی ماندند که حسین بن علی درباره آنها شهادت داد که: من یارانی از یاران خودم بهتر و باوفاتر سراغ ندارم. یعنی: ای اصحاب من! اگر امر دائر شود میان اصحاب بدر و شما، من شما را ترجیح میدهم. اگر امر دائر بشود میان اصحاب احد و شما، من شما را ترجیح میدهم. اگر امر دائر شود میان اصحاب صفین و شما، من شما را ترجیح میدهم. شما تاج سر همه شهدا هستید.
در شب عاشورا، آن وقتی که اباعبدالله همه آنها را مرخص میکند و میگوید من بیعتم را برداشتم. از ناحیه دشمن به آنها اطمینان میدهد که کسی به شما کاری ندارد. در عین حال، اصحاب میگویند: آقا! ما شهادت در راه تو را انتخاب کردهایم، یک جان که ارزشی ندارد، ای کاش هزار جان میداشتیم و همه را در راه تو فدا میکردیم.
اول کسی که چنین سخنی را گفت، برادرش ابوالفضل العباس بود.
چقدر قلب مقدس اباعبدالله شاد شد از اینکه اصحابی میبیند با خودش هماهنگ، همفکر، همعقیده و هممقصد.
آن وقت اباعبدالله مطالبی را برای آنها ذکر کرد. فرمود: حالا که کار به این مرحله رسید، من وقایع فردا را اجمالا به شما بگویم: حتی یک نفر از شما هم فردا زنده باقی نخواهد ماند.
اباعبدالله در روز عاشورا افتخاری به اصحاب خودش داد، پاداشی به اصحاب خودش داد که این پاداش برای همیشه در تاریخ ثبت شد.
در آن لحظات آخر است. همه شهید شدهاند. دیگر مردی جز امام سجاد (ع) که بیمار افتاده است، باقی نیست.
حسین است و یک دنیا دشمن. وسط معرکه تنها ایستاده است. نگاه میکند، جز بدنهای قلمقلمشده این اصحاب، کسی را نمیبیند.
جملههایی میگوید که معنایش این است: من زندهای در روی زمین، جز این بدنهای قلمقلمشده نمیبینم. شاعر گفت:
مردهدلانند به روی زمین *** بهر چه با مرده شوم همنشین
آنهایی که روی خاک افتادهاند، زندهاند.
حسین بن علی در حالی که دارد استنصار میکند و یاری میخواهد، از تنها زندههایی که میبیند کمک میخواهد.
آن زندهها چه کسانی هستند؟
همین بدنهای قلمقلمشده.
فریاد میکشد: «یا ابطال الصفا و یا فرسان الهیجاء»؛ ای شجاعان باصفا و باوفا، و ای مردان کارزار و ای شیران بیشه شجاعت! «قوموا عن نومتکم ایها الکرام و امنعوا عن حرم الرسول العتاة»؛ ای بزرگزادگان! از این خواب سنگین بپاخیزید، حرکت کنید. مگر نمیدانید این افراد پست و کثیف قصد دارند به حرم پیغمبر (ص) شما حمله کنند.
بخوابید، بخوابید، حق دارید، حق دارید. من میدانم که میان بدنها و سرهای مقدس شما جدایی افتاده است.
📚مجموعه آثار شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج23، ص۵۸۷، با مقداری تغییر.
۱. ای که به عشقت اسیر، خیل بنیآدمند!
سوختگان غمت، با غم دل خرمند
۲. هر که غمت را خرید، عشرت عالم فروخت
باخبران غمت، بیخبر از عالمند
۳.یوسف مصر بقاء در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با درهمند
۴. خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زان که شهیدان آن، جمله مسیحا دمند
۵. تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد، فخر بنیآدمند
فواد کرمانی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آدرس کانال در ایتا و تلگرام
@alikhademi110
هدایت شده از حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی مدظله العالی
منبر- جلسات هفتگی -حجت الاسلام خادمی.mp3
9.49M
#منبر_ حجت الاسلام خادمی
💠دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمی نوری همدانی «مدظله العالی»
🏴 جلسات هفتگی صبح های جمعه
📆 امروز جمعه (۱۴۰۳/۵/۵)| قم
#جلسات_هفتگی
#نوری_همدانی
https://eitaa.com/noorihamedani
👈شش چیزی که موجب شگفتی سلمان فارسی شد
🔸امام صادق علیهالسلام فرمود: سلمان رحمة الله علیه گفت:
از شش چیز در شگفتم؛ سه چیز آن مرا میگریاند و سه چیز میخنداند؛
🔻اما آنچه مرا میگریاند، عبارتند از:
◽️جدایی از دوستانم که محمد و یاران او هستند؛
◽️ترس از قیامت؛
◽️ایستادن در پیشگاه خدای عزوجل.
🔻اما سه چیزی که مرا میخنداند، عبارتند از:
◽️کسی که در پی دنیاست، درحالیکه مرگ در پی اوست؛
◽️غافلی که [خداوند] از او غافل نیست؛
◽️کسی که به پُری دهان میخندد و نمیداند خداوند از او راضی است یا خشمگین.
🔹قَالَ سَلْمَانُ رَحمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ:
عَجِبْتُ بِسِتِّ ثَلَاثٌ أَضْحَكَتْنِي وَ ثَلَاثٌ أَبْكَتْنِي، فَأَمَّا الَّتِي أَبْكَتْنِي:
۱- فَفِرَاقُ الْأَحِبَّةِ مُحَمَّدٍ وَ حِزْبِهِ،
۲- وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ،
۳- وَ الْوُقُوفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ.
وَ أَمَّا الَّتِي أَضْحَكَتْنِي:
۴- فَطَالِبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ،
۵- وَ غَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ،
۶- وَ ضَاحِكٌ مِلْءَ فِيهِ لَا يَدرِي أَ رَضِيَ اللَّهُ عنه أَم سَخِطَ؟!
📚خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۲۶.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آدرس کانال در ایتا و تلگرام
@alikhademi110