هدایت شده از راهبری فرهنگ
🔔 عصرانه علمی
✅ موضوع:
ادله فقهی الزام حاکمیت به حجاب
👤 ارائه دهنده: استاد معظم حسین نجفی بستان
زمان:
🗓 دوشنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۱
⏰ ساعت ۱۲:۳۰ تا ۱۴
🏢 مکان: مرکز تخصصی فقه امام کاظم علیهالسلام، سالن سلمان فارسی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
با ما در کانال "راهبری فرهنگ" همراه باشید.
@rahbariefarhang
هدایت شده از حبیباله بابائی
«خوارج نو» در ایران امروز
پیش از این در مقالۀ «تفکر اجتماعی خوارج» بر اصل «گسست میانِ من و دیگری» به مثابه نخستین اصل در اندیشه خوارج پرداختهام، اینکه هرکسی از من نیست در دارالکفر هست. این اصل، پایهای موثر در اخلاق دینداری خوارج و خودشیفتگی و خودارضاییِ دینی و سیاسی آنها در برخوردهای اجتماعی¬ با دیگران بوده و همین نیز موجب انسداد گفتگوی خوارج با اغیار بوده است. آنگاه که این مقاله را مینوشتم فکر میکردم مصادیق مهم از این جریان را میتوان در برخی از خطبا و گاه روحانیان لجباز در ایران مشاهده کرد، لیکن تجربههای مختلف اجتماعی و سیاسی در ایران نشان داد که روحیۀ خوارجی صرفا یک روحیۀ دینی و مذهبی نبوده، بلکه قالبهای روشنفکری و گاه ریشههای دانشگاهی عمیقی دارد، قالبهایی که دارالکفرش را از خودیها شروع میکند، «دیگری»هایش را از خودیها و «خودی»هایش را از بیگانگان برمیگزیند، و به رغم ادعای گفتگوی تمدنها، نمیتواند همین گفتگو را در وطن بوجود آورد و بلکه در دام تئوری های جدید خشونت میافتد.
اصل دیگر در عقاید اجتماعی خوارج، اصل «عدم تبعیض ایمان» است، اینکه ایمان یک امر به هم پیوسته است و قابل تجزیه (بعض بعض کردن) نیست. از این رو کسی یا ایمان دارد و یا ندارد و کافر است. کسانی که گناهکاراند، نمی¬توانند ایمان داشته باشند و کسی هم که ایمان ندارد کافر و مهدور الدم است. دوباره زمانی که این مقاله را مینوشتم تصورم این بود که مصادیق این اصل را باید در میان برخی از روحانیون انحصارطلب جستجو کرد، لیکن بعدها دیدم این سختگیری و گاه سادهلوحی را میتوان در میان برخی جریانهای روشنفکری در ایران نیز پی گرفت. بر اساس چنین اصلی همه باید نابِ ناب باشند و جامعه نیز باید مبرای از خطا باشد (برای همین، این طیف یا سفید سفید می بینند و یا سیاه سیاه). دشوارتر اینکه، نه تنها افراد جامعه باید مصون از خطا باشند، بلکه دولت اسلامی نیز باید خالی از ضعف و اشتباه باشد. از این نظر، اگر دولت جایی مرتکب خطا شود گناه کبیره کرده و «کافر» و «مرتد» می¬شود و در این صورت نه تنها باید از آن سرپیچی کرد بلکه باید با ایشان «جهاد» نمود. (اصل «استعراض» یا «اعدام مرتدان»).
قاعدۀ دیگر در رفتار اجتماعی خوارج تقدم «شور» بر «عقلانیت» است. شور و هیجانات نفسانی (passion) همواره یکی از محوری¬ترین پرسش¬ها در اندیشه سیاسی بوده و هست. اندیشمندان بسیاری مانند اسمیت و پاسکال و دیگران در مورد امکان مهار (harnessing) و یا سرکوب (repressing) هیجانات نفسانی و غریزی سخن گفته¬اند و کسانی نیز با عنوان کردن "کنترل آتش با آتش"، شورهای نفسانیِ خطرناک را قابل کنترل با شورهای و هیجانات دیگر تلقی کرده اند. در این باره برخی نیز تأکید کردهاند که تا زمانی که شورهای نفسانی از رهگذر عقل و اندیشه تعدیل نشود (تبدیل به interest نشود) نظم اجتماعی بوجود نمیآید. آنگاه که این مقاله را مینوشتم دوباره مصادیق آن را در میان برخی از جریانات مذهبی و گروههای به اصطلاح فشار انقلابی میدیدم، لیکن الان که تحولات پیرامونیام را میبینم تقدم هیجانات و شورهای کور نفسانی بر عقل و اندیشه، و تقدمِ تعصبهای کور بر قانون و اخلاق را در جریانهای مدعی مدرنیته درایران بوضوح میبینم.
به نظرم آنچه در دو سویۀ به اصطلاح نخبگانی ایران میتوان مشاهده کرد، دو گونه از خوارجبودگی است که مسیرهای گفتگو را از هر دو سویۀ عرفی و مذهبی در ایران به انسداد میبرد و تراکمی از نفرت و خشونت را در جامعه بوجود میآورد. جنس این خوارجبودگی در ایران، جنس اخلاقی است و نه اندیشهای، و باید آن را در نظام پر از عیب آموزش و پرورشمان چاره کنیم. لیکن عجالتا امروزه لازم است دلسوزان نظام از هر دو طرف برای شنیدن از یکدیگر (حسن الاستماع به مثابه اساس در صورتبندی گفتگوهای سازنده) اندیشه کنند و زمینههای لازم را برای ایجاد ارتباطی موثر با یکدیگر و گفتگو با نسل منتقد و گاه معترض (که بسیاری از آنها در خانه هستند و نه در خیابان) فراهم آورند. یکی از نقطههای مهم گفتگو که باید در مورد آن فکر کرد و به توافقی در سطح ملی رسید، «فرایند مسالمتآمیز نقد و مکانیسمهای قانونی آن» است تا بتوان انتقادات دلسوزان انقلاب و نخبگان جامعه برای اصلاح رویهها و اقدامات به موقع را شنید.
@Habibollah_Babai
روایت حمزه غالبی در سال ۲۰۱۹ از اعتراضات جلیقه زردها و عملکرد پلیس و... در فرانسه
حمزه غالبی همین الان در گروه معترضان است. پس این گزارش از ناحیه مخالفین اعتراضات و اغتشاشات نیست.
مقایسه کنید شیوه مواجهه غرب را با اعتراضات در فرانسه و ایران
💢شاید فراموش کردهایم!💢
یادم هست به یکی از اساتید گفتم که تربیت فرزندان آنچنان که فکر میکردم خوب پیش نمیرود.
و ایشان گفت: شاید برای این است که خداوند میخواهد اضطرارت را در سجدههای شبانه ببیند...
👇
هدایت شده از فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
• اندیشه •
#اعتنای_الهی
«قُلْ مٰا يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لاٰ دُعٰاؤُكُمْ»﴿الفرقان، 77﴾
«بگو اگر خدا را نخوانید به شما اعتنا نمیکند»
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
▫️چقدر او را خواندیم؟!
فتنه یعنی گرفتاری، یعنی بروز نقص و تجلی حاجت، یعنی هدر رفت عمر و سرمایه، یعنی رکود و تعویق یا پسرفت.
نمیشود با فتنه کنار آمد.
همه حوادث زندگی مؤمن برای آن است که حقیقت را بفهمد،
و آن این آموزه طلایی است :
«وَ مٰا لَكُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاٰ نَصِيرٍ»﴿البقرة، 107﴾
در این فتنه چقدر دعا کردیم؟
چقدر سر به مهر گذاشتیم و مدتها به زاری در سجده ماندیم؟
چرا مدتهاست چنین نمیکنیم؟
چرا اینطوری شدهایم؟ چرا اینطوری مبارزه میکنیم؟
البته دعا میکنیم، در مراسم اربعین هم از دعا برای انقلاب غافل نبودیم، ولی این مهم است که دعا حاشیه است یا متن کار.
این حادثه پیش آمد تا دلهایی که با حسين صفا یافته بود، خیلی شیرین و بیتکبر خدا را بخواند و انقلاب را برای ماهها بیمه کند.
و «مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ»﴿الطلاق، 3﴾
«کسی که کار خود را به خدا بسپارد پس او برایش کافی است. خدا کار خود را به آخر می رساند»
چرا کار را به خدا نمی سپاریم، این کار و همۀ کارها را؟
چرا نالۀ «ترحّم علی عجزنا» سر نمی دهیم؟
حتی دعاهای خدایا خدایای بعد نمازهایمان هم کمی شل شده است.
بنا داریم کدام کار را به خدا بسپاریم و در پیشگاه او اظهار عجز کنیم؟
به خوبی می دانیم، خدا بندۀ مؤمن را به «انواع» گرفتاریها مبتلا می کند تا چشمهایش به نور توحید باز شود و متوجه خدا شود و «لا حول و لا قوة الا بالله» بگوید و کار را به او بسپارد.
هرچند
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتّٰى نَعْلَمَ اَلْمُجٰاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ اَلصّٰابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبٰارَكُمْ»﴿محمد، 31﴾
و آنها که در این حادثه کوشیدند درخشیدند.
ولی
«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ»﴿البقرة، 155﴾
شاید بالاترین مقام صبر این است که انسان در دل این حادثه ها باورهای عمیق توحیدی را مرور کند و بگوید «ما همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم».
دارد این فرصت حیف میشود.
┄┅••؛••┅┄
این سؤالها بجا است چون روشی که امام برای مبارزه به ما آموخت این طوری نبود. امام خود زاریکننده نمره یک این کشور بود، رهبر عزیز و بینظیرمان هم.
یعنی الگوهای زاویهدار با این منش جواب نمیدهد.
داریم می آموزیم، داریم جرعه جرعه شراب آگاهی مینوشیم. حادثه ها رسولان الهی اند تا بشکفیم.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به ارواح نورانی مجاهدان در طول تاریخ، رحمة الله علیهم
☘️@faslefarhang
هدایت شده از حسن مرادی
از شیطان یاد بگیریم!!
عجب همتی دارد، حتی از پیامبران الهی ناامید نمی شد، انگار نه انگار که یوسف و ایوب علیهما السلام پیامبر و معصومند، برای همه برنامه دارد.
ابلیس را کنار بگذاریم،همین آمریکای خودمان، از هیچ کس ناامید نیست، برای همه برنامه دارد، کاری ندارد که این یار امام و نخست وزیر زمان جنگ و ... بوده، تلاشش را می کند، خیلی اوقات هم نتیجه می گیرد، حتی اگر پدر را نتواند همراه کند، فرزندانشان را همراه می کند و بالاخره راه نفوذی پیدا می کند.
اما ما ،یعنی متدینین یعنی انقلابی ها
چرا این قدر زود نا امید می شویم؟
از اول فتنه فکرم مشغول این نوجوانان دهه هشتادی بازداشت شده است، برای آن ها برنامه ای داریم؟
برای این گسست و فاصله اجتماعی ایجاد شده برنامه ای داریم؟
به فکر بچه محل ها و همسایه ها هستیم؟
یا زود ناامید شدید، و با خود می گویید، این ها آدم بشو نیستن، این ها تو خیابان همه کار کردن، این ها شب ها از پنجره شعار می دهند و ...
برادر حزب اللهی و انقلابی و بسیجی و ارزشی و .... این فتنه تمام شد، باید به فکر فتنه زده ها باشی
متن های تند و حماسی تو، شاید برای روزهای فتنه خوب بود،اما به درد جذب فتنه زده ها نمی خورد
صفحه های مجازی ما باید پر باشد از مطالب جذب کننده که امام رئوف و مهربانمان فرمود لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا
البته نقطه مزیت ما فضای حقیقی است،الان که همه چیز مهیاست، به مدارس بروید، برای بچه ها اردو طراحی کنید،هر کس با چند نوجوان فامیل و محله ارتباط بگیرد،خود را به آب و آتش بزنید، به خدا پیامبر فرمود یک نفر به دست شما، هدایت شود، از هر چه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده، فایده اش برای تو بیشتر است، و کلام قرآن است که اگر یک نفر را احیاء کنید،گویا همه را زنده کرده اید. اینگونه دشمن ناامید می شود و الا کوبیدن بر طبل دو قطبی و زیاد کردن فاصله ها، بازی در زمین دلخواه دشمن است.
از هیچ کس ناامید نشوید
یا علی
@hasanemoradi
هدایت شده از گل نرگس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 پلیسی که گلویش را بریده بودند، برگشت
🔹 مصاحبه با استوار یکم میلاد علی نقی تبار پرسنل فرماندهی انتظامی آمل که بدست آشوب گران ضربهای به گلوی ایشان وارد شد
✅به ایران امروز بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/2410086410Ca8f498c543
💢تحلیل دکتر قائمی نیک درباره دوگانه سازی
کاذب بین مبارزه با بیحجابی یا مبارزه با بیعدالتی 💢
👇
هدایت شده از مجتمعنا
بیحجابی معاصر، عامل فقر و تبعیض است.
همانطور که مکان اغتشاشات اخیر نشان میدهد، ما با نوع خاصی از بیحجابی مواجهیم که نه تنها در چارچوب فقر و فحشای جنسی قابل تحلیل نیست، بلکه میتوان مدعی شد عامل فقر و تضاد طبقاتی و تبعیض در دوره معاصر در ایران هم هست.
۲. شواهد متعدد نشان میدهد که بیحجابیها فقط در میان خانمهای مجرد نیست و در میان خانمهای متاهل و دارای فرزند نیز رایج است. این شکل از بیحجابی نشان میدهد که تحلیل آن بر اساس فحشای جنسی راهگشا نیست. مضافا اینکه علی الاغلب این بیحجابیها در مناطق مرفه شهری رایج است و فهم آن در چارچوب فقر و فحشا با واقعیت میدانی سازگاری ندارد. فقر، می تواند معلول علل مختلفی باشد از جمله قحطی های طبیعی. اما عمدۀ فقر در دورۀ معاصر و با نظر به بازارِ مدرن، برخاسته از نظم بازار است و یکی از عوامل اصلی در نظم بازار دورۀ معاصر، تبلیغات است تا به واسطۀ آن، چرخۀ عرضه و تقاضا متوقف نشود. در همین نظام بازار است که زن و حجاب را باید در ذیل بدن مندی فهمید. فارغ از همۀ مباحث نظری و تاریخی بحث که قبلاً در در دو مقالۀ علمی-پژوهشی منتشر شده ارائه کرده ام، فقط کافی است به این نکته دقت کنیم که بی حجابی معاصر (که به هیچ وجه مترادف با فحشا نیست) آیا در بخش های مرفه تر و مصرف گراتر شهری رایج است یا در بخش های پایین و حاشیه نشین و کم برخوردارتر شهری؟
۳. در این نوع بدحجابی، مسئله اصلاً بر سر چادر یا مانتو و ... نیست؛ مسئله بر سر نوعی از بی حجابی است که انگیزۀ اصلیِ آن نمایش بدن است و این نمایش، معطوف به نوعی از آگاهی، هویت، تشخص و از همه مهمتر، ترقی و پیشرفت است که در ذیل توسعۀ سرمایه داری و به طور خاص تر، مقولۀ "مصرف" فهمیده می شود.
۴. پذیرش این نکته که این شکل از بیحجابی به واسطه تبلیغات کالایی و مصرف با احساس ترقی و پیشرفت ارتباط دارد، در واقع جایگاه این شکل خاص از بیحجابی را با توسعه سرمایهداری نشان میدهد. توسعه سرمایهداری برای چرخش چرخ بازار نیاز مبرم به تبلیغات دارد تا از سو امکان بازگشت سرمایه را تامین کند و از سوی دیگر، از قیامها و جنبشهای عدالتخواهانه و رهاییبخش ممانعت بعمل آورد. در تبلیغات یکی از جاذبهها بیتردید همین شکل از بیحجابی و حواشی آن بعنوان سبکهای زندگی است که هم طبقات مستضعف را از انگیزه انقلابیگری باز میدارد و آنها را درگیر سرگرمیهای روزمره میکند و هم با دین و سنت و بواطن و ظواهر آن از جمله حجاب، بعنوان مهمترین مانع ترقی و توسعه مخالفت میورزد و قدم در راه هدم آنها بر میدارد.
۵. رضاشاه پهلوی در ۱۱ آذر ۱۳۱۴ به محمود جم رئیسالوزرا گفته بود که: «نزدیک دو سال است که این موضوع -کشف حجاب- سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصا از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوشبهدوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم است». از این منظر بیحجابی اخیر هرچند از حیث قالب و شکل اجرا، در چارچوب تبلیغات و صنعت فرهنگ و ترویج مُد و از طریق تصاویر مجازی و پدیده مصرفگرایی، گسترش پیدا کرده و میکند اما از حیث گرهخوردنش با ایده ترقی و توسعه در استمرار تجددآمرانه دوره پهلوی اول است که برخلاف اقدام فیزیکی و باتوممحور او اینبار از طریق سلطه فرهنگی و تسخیر ضمیرناخودآگاه جمعی بر جامعه متدین و مذهبی تحمیل میگردد. بهنظر میرسد این دیدگاه بتواند بیحجابی زنان متاهل و دارای فرزند و فراگیری این پدیده در میان طبقات متوسط به بالای شهری را تا حد زیادی توضیح دهد، زیرا در اینجا بیحجابی یا بدحجابی و حواشی آن نظیر آرایشهای غلیظ حتی در فصل گرم تابستان بهمثابه یک سبک زندگی، تبدیل به انگاره ترقی و شخصیت و پیشرفت شده و بهمثابه یک ایدئولوژی میتواند موجد شورش و جنبش کند و با قانون حجاب بهمثابه انگاره حجاب اجباری مواجه شده و مقابله با آن را بعنوان آزادی و رهایی و بعضا سعادت به صحنه بکشاند.
http://eitaa.com/joinchat/1921384452C9bef678243
💢چه کسی مسئول فرهنگ کشور است؟
این وضع افتضاح تا کی باید ادامه پیدا کند؟💢
متن انتقادی حجتالاسلام والمسلمین فلاح را بخوانید ...👇
هدایت شده از فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
• تحلیل •
#شکست_رسانه_ای
#فرمانده_میدان
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
تسلیت بابت شهادت امام رؤوف که قبلۀ دلهای مردم ایران است و زندگی همۀ ما به گونه ای به او وصل است.
تسلیت به فرزندان معنوی ایشان در ایران و غیر ایران!
┄┅••؛••┅┄
▫️چه کسی پاسخگو است؟
قطعاً در این تظاهرات خیابانی نسبتاً گسترده که تنها جوانها به صحنه آمده بودند، بخش عمده ای از ایشان کسانی بودند که بدون هماهنگی سازمانی حاضر می شدند. همین نکته می طلبد که این بروزات اجتماعی به عنوان یک پدیدۀ اجتماعی و نه امنیتی مورد مطالعه قرار بگیرد.
درصد بالایی از معترضان جوانانی جویای هیجان و بی خبر از واقعیتها بودند ولی علاقه داشتند که در این بروزات معترضانه شرکت کنند. موجه ترین نکتۀ صحنه این بود که این جوانها مجروحان جنگ فرهنگی انقلاب اسلامی ایران با نظام سلطه بودند و این رفتارها شبیه ناله های سوزناک زخم خورده های این منازعه بود.
گذشته از این خود همین اعتراضات هم بیشتر از یک منازعۀ میدانی و رو در رو، همان طور که استاد میرباقری بزرگوار می فرمایند، یک منازعۀ رسانه ای بود.
ما در حالی که در میدانهای متعددی در حال عقب راندن دشمن هستیم داریم در این میدان شکست می خوریم و لطمه ها و جراحتها بر جگر گوشه هایمان می خورد که با خشم تمام بر سر ما فریاد می زنند.
این صحنه مثل صدها صحنۀ دیگر حیات اجتماعی ما امکان ویرایش و اصلاح دارد.
چه موقع در این میدان هم اخبار خوش خواهیم شنید؟
چه کسی پاسخگو است؟
چه کسی باید مثل فرماندۀ میدان اخبار این منازعه را به گوش جامعۀ عزیز ایران که دارند از این صحنۀ جانکاه نزاع اذیت می شوند، برساند؟ چه کسی باید دربارۀ خرمشهرها با مردم سخن بگوید و پیشرفتها را گزارش بدهد؟
این شخص دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است؟ وزیر ارشاد است؟ معاون فرهنگی نهاد ریاست جمهوری است؟ مسؤول سازمان تبلیغات اسلامی است؟ رئیس صدا و سیما است؟ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است(که حضرت آقا امامت جمعه را قرارگاه فرهنگی میدانی خوانده است)؟ حلقۀ تدبیر فرهنگی بیت رهبری است؟ رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی است؟ معاونت تبلیغ حوزه علمیه است؟
چه کسی مسؤول فرهنگ کشور است؟
ما باید از که بخواهیم که به معنای راهبردی با هوشمندی و تلاش روشن شبانه روزی «ابتکار عمل» را در این صحنه با دستان شایستۀ عاقلان و دلسوزان ژرف اندیش جامعه و مخلصان واقعی مردم، به دست بگیرد؟
این سردرگمی و این امکان فرار و این تواکل قطعی در صحنه، دارد دمار از روزگار یک فرصت بزرگ که از قضا ماهیتا فرهنگی است در می آورد. انقلاب اسلامی ایران به عنوان سخن نو در همۀ حوزه های حیات انسان، از ماهیّت و حقیقت عمیقاً فرهنگی برخوردار است، ولی رهاترین صحنه و بی تدبیرترین و ولنگارترین صحنه حیات اجتماعی ما نیز همین صحنه است.
تا کی بنا است این وضع ادامه پیدا کند؟
چرا فضای مجازی ولنگار این طور تحمل می شود؟
چرا بیماری «کرونا» مسؤول داشت، حتی برای آن ستادی تشکیل شد و درست و نادرست تحلیلهایی می کردند و تدبیرهایی می کردند و پروتکلهای روشنی از آنها صادر می شد و باید و نبایدها معلوم بود و رهبری هم روی آن تأکید می نمودند. ولی هیچ کس پاسخگو نیست که «چرا حتی یک روز دارد این ولنگاری تحمل می شود؟».
چه موقعی می خواهیم قبول کنیم که اوضاع افتضاحی داریم؟
«بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی کشور» در رتبۀ اولِ اولِ اول و قبل از همۀ بازیهای فکری به عنوان طراحی ساختارهای نوین فرهنگی، یعنی این که یک نفر به عنوان مسؤول فرهنگ این کشور به جامعه معرفی بشود، و او واقعاً مسؤول باشد و اگر میدان و اختیار به او ندادند فریاد بزند و این و آن را رسوا کند و اگر واقعاً مسؤول است با ما مرتباً سخن بگوید و ما هم بتوانیم بر سر او فریاد بزنیم و اینهمه سفاهت گسترده در حوزۀ فرهنگ را پیش روی او قی کنیم و از این افتضاح بزرگ در دل این فرصت بی نظیر تاریخی بپرسیم.
واقعاً تا این حد صحنه بی ارزش است که از معمولی ترین و بدیهی ترین آرایش ضروری صحنه محروم هستیم؟
نبودن این شخص باعث می شود به صورت ملی «خیز اصلاح» در این حوزه شکل نگیرد. برای پدید آوردن «عزم ملی» برای تعالی فرهنگ نجیب ایرانی باید این شخص باشد و با جامعه سخن بگوید و همۀ ظرفیتها و همۀ عناصر فرهنگی را به هیجان بهروزی بیاندازد.
┄┅••؛••┅┄
افزوده :
ما البته دژخیمان اقتصادی و کل شبکه های فساد مالی را که خون مردم را در شیشه کرده اند و لطمه های فراوان به پیر و جوان این کشور و به حیثیت این انقلاب زده اند و پایه گذار بسیاری از کج رویها در کشور شده اند، فراموش نمی کنیم و غضبناکتر و مطالعه شده تر و سنجیده تر و قوی پنجه تر از همیشه سراغ ایشان خواهیم رفت و همۀ این بغضها و حسرتها را چون تیرهای کینه متوجه قلبهای کثیف و بی رحم ایشان خواهیم کرد.
☘️@faslefarhang