eitaa logo
علی محمد مودب (اشعار و آثار
670 دنبال‌کننده
111 عکس
53 ویدیو
5 فایل
شعر 💢 کانال رسمی علی محمد مؤدب 💢 ارتباط با ادمین 🆔 صفحه رسمی اینستاگرام : http://instagram.com/alimohammadmoaddab 🆔 وبسایت : 🌐 https://ammoaddab.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۰ آبان ۱۴۰۲
۳۰ آبان ۱۴۰۲
18.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرفهای علی‌محمد مودب در درباره نیاز ما به خلاقیت در حمایت از فلسطین با ایجاد ساختارهای خلاقانه بگذاریم مردم خودشان با فلسطین روبرو شوند @alimohammadmoaddab
۳۰ آبان ۱۴۰۲
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرفهای علی‌محمد مودب در درباره فرصت‌های فرهنگی وقایع غزه زیر این آوارها ای همنفس وقت پیدا کردن همدیگر است 🌿همدیگر را در آینه غزه دوباره ببینیم @alimohammadmoaddab
۳۰ آبان ۱۴۰۲
15.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رژیم صهیونیستی برای ما کامنت‌گذار هم تربیت کرده! حرفهای علی‌محمد مودب در درباره فرهنگ و هنر و مساله فلسطین @alimohammadmoaddab
۳۰ آبان ۱۴۰۲
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این آمریکا چیست که بعضی‌ها با یک بغل ریش، از خدا نمی‌ترسند ولی از آمریکا چرا 🔹علی محمد مودب در پشت صحنه به افق فلسطین:آمریکا، بت بزرگ و نماینده دنیای استکبار است ولی بخشی از جامعه و حتی بعضی مسئولان ما، دل در گرو آمریکا دارند. 🔹سال‌ها پیش در شعری گفته بودم این آمریکا چیست که بعضی با یک بغل ریش، از خدا نمی‌ترسند ولی از آمریکا چرا خیلی از مردم ما و بعضی مسئولان، تصاویر هالیوودی را باور کرده‌اند! ‌ @BisimchiMedia
۳ آذر ۱۴۰۲
چهرۀ گلگون خوبان سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد بیا ای دل که وقت گریۀ بی‌اختیار آمد به جز جان دادن و دل باختن راهی نمی‌ماند سواران را بگو جز تاختن راهی نمی‌ماند جراحت‌ها به تن‌ها جامۀ دیدار می‌دوزد بکش ما را، ز خون‌ ما چراغ لاله می‌سوزد بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد چراغ عقل ابراهیم‌ها در شعله روشن باد خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است خوشا عقلی که می‌ماند خوشا عقلی که جانکاه است ز جان تن می‌زند تا خون دهد بستان ایمان را که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را.. خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را.. به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت یکی بر ره نشسته صخره‌واری تا که ره بندد شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره می‌خندد اگر کشتی‌ست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
۷ آذر ۱۴۰۲
چهرۀ گلگون خوبان سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد بیا ای دل که وقت گریۀ بی‌اختیار آمد به جز جان دادن و دل باختن راهی نمی‌ماند سواران را بگو جز تاختن راهی نمی‌ماند جراحت‌ها به تن‌ها جامۀ دیدار می‌دوزد بکش ما را، ز خون‌ ما چراغ لاله می‌سوزد بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور خوشا در خون تپیدن، اَلاَمان از مرگ در بستر خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را کفن خون باد مردان را و تقدیر مُعَیّن باد چراغ عقل ابراهیم‌ها در شعله روشن باد خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است خوشا عقلی که می‌ماند خوشا عقلی که جانکاه است ز جان تن می‌زند تا خون دهد بستان ایمان را که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را.. خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را چه فخری برتر از خون، چهرۀ گلگون خوبان را.. به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت نترس از سد و صخره، عاقبت این رود خواهد رفت یکی بر ره نشسته صخره‌واری تا که ره بندد شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره می‌خندد اگر کشتی‌ست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن بخوان تا عزم، سر از گریۀ شبگیر بردارد پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست دهان زخم ما را دیگر آن لبخند سابق نیست دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
۷ آذر ۱۴۰۲
به لطف خدا دهمین دوره سالانه آفتابگردان ها چندروز پیش به پایان رسید . در این حدود سیزده‌سال، این ۱۰ دوره با ده‌ها اردوی آموزشی چندروزه، برنامه های مجازی، مکتوب، تلفنی، اهدای‌سیر مطالعاتی و ده‌ها کتاب و همراهی بیش از ۱۰۰ استاد و کارشناس برتر شعر روزگار ما با ۱۳۰۰ شاعر جوان و آتیه‌دار کشورمان همراه بوده است. شاعرانی جوان و نوجوان از فراخوان دوره بعد جانمانند. @erfanpoor
۲۱ آذر ۱۴۰۲