eitaa logo
جهاد قلم | علی سلیمیان
563 دنبال‌کننده
145 عکس
135 ویدیو
0 فایل
ارتباط: @ali_salimian
مشاهده در ایتا
دانلود
یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست این دانش بی‌حد مگر از سوی خدا نیست در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف جز آیه‌ی《سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا...》نیست هر تیر نگاهت به هدف می‌خورد، آری در ترکش چشمان تو یک تیر خطا نیست از لطف احادیث و تفاسیر بلندت در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق جابر همه‌ی عمر دلش در نگرانی‌ست یک عمر گذشته‌ست ولی خاطر پاکت یک لحظه جدا از سفر کرب‌وبلا نیست هنگام اذان است و چه رویای قشنگی در صحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست eitaa.com/alisalimian_poem
❗️نفاق او خانه‌اش به جا حقوق ماهیانه‌اش به جا زندگیش در رفاه خنده‌هاش قاه‌قاه به انقلاب سفره‌ای که پای آن نشسته است پشت می‌کند برای من چشم‌هاش را درشت می‌کند و من شاعری غزل به دوش خسته از نفاق‌ها زخمی از تمام اتفاق‌ها در صف نخست این نبرد از منافع همان کسی که لحظه‌ای دلش برای میهنش بیقرار نیست دفاع می‌کنم خنده‌دار نیست؟ eitaa.com/alisalimian_poem
باید چه گفت مدحت شاهی عظیم را؟ کو شعر تر که وصف کند این حریم را؟ کو یک گره که باز نگردد به دست او؟ کو حاجتی که ‌خسته کند این کریم را؟ کوکوکنان نشسته به بامش، مگر کریم با دست خویش دانه دهد یاکریم را هوهوی پرچمش به تقرُّب کشانده است تا سامرا به روی دو زانو نسیم را یک جرعه از کناره‌ی دریای حکمتش پرورده است حضرت عبدالعظیم را با تیغ آبدیده‌ی نور هدایتش سرکوب کرده خدعه‌ی قوم رجیم را هرگز به پادشاهی عالم نمی‌دهیم حظّی که از گدایی او می‌بریم را مدیون اوست مکتب قرآن و دین حق در فتنه‌ها صراط چنین مستقیم را eitaa.com/alisalimian_poem
عمری‌ست نگاه چاره‌جویی داریم در سینه دل ترانه‌گویی داریم مایی که ندیده عاشق او شده‌ایم جز دیدن او چه آرزویی داریم؟ eitaa.com/alisalimian_poem
با همین عزم که شد سوره‌ی وَالتّین آزاد می‌شود عاقبت امر، فلسطین آزاد... eitaa.com/alisalimian_poem
آی شیطان‌صفتان! هیبت‌تان پوشالی‌ست ژست آقای جهان بودن‌تان توخالی‌ست گرچه امروز رجزخوانی‌تان جنجالی‌ست حالتان لحظه‌ی موعود چه بد احوالی‌ست می‌رسد لحظه‌ی پایانی عیاشی‌تان شده نزدیک‌تر از پیش فروپاشی‌تان... eitaa.com/alisalimian_poem
در چنته‌ام به غیر دلی پرگناه نیست در کوله‌بار آینه‌ام غیر آه نیست گفتم که از تو شعر بگویم ولی نشد این رخت در قواره‌ی این روسیاه نیست آقا! قلم به دست خودت، این تو این غزل حالا که حال و روز دلم روبه‌راه نیست در آستان مهر تو ای ساقی‌الجواد حتی سر سبوشکنان بی‌کلاه نیست از شدت فروغ دو خورشید کاظمین فرصت برای جلوه‌ی خورشید و ماه نیست در پیشگاه دانش بی‌منتهای تو علم جهان به جز دو سه خط سیاه نیست این همسر تو نیست که نوشانده زهر را؟ تصویر مبهم است ولی اشتباه نیست ای ظالمان، جواب جگرگوشه‌ی رضا وقتی که پاره شد جگرش قاه‌قاه نیست در زیر آفتاب رها شد تنت ولی صد شکر پایمال عبور سپاه نیست eitaa.com/alisalimian_poem
🔅 انقلاب قرار بود از این چشمه آب برداریم نه اینکه تشنه شویم و سراب برداریم قرار بود از این سفره‌ی پر از برکت برای مسئله‌هامان جواب برداریم قرار بود اگر ابر تیره را کشتیم همه برابر از این آفتاب برداریم بنا نبود که از باغ لاله‌‌ها تنها برای زینت دیوار، قاب برداریم بنا نبود که از پایمال گل‌هامان برای منفعت خود گلاب برداریم بنا نبود به بیراهه‌ها کشانده شویم به سمت مرگ و تباهی شتاب برداریم چه شد که محو نفاق هزارچهره شدیم؟ قرار بود که از آن نقاب برداریم! یقین از این شب تاریک و تار می‌گذریم اگر قدم‌ به سوی آفتاب برداریم کجاست آن هیجان، آن شکوه، آن غیرت؟ مباد دست از این انقلاب برداریم eitaa.com/alisalimian_poem
دعاگوی دوستان مولا هستم
خودش دوباره تو را زود می‌برد به حرم تو عاشقی کن و بسپار کار را به eitaa.com/alisalimian_poem
🏴 یاباب‌الحوائج آن کاسه که زهر را به او داد گریست زندان همه با ناله و فریاد گریست زنجیر که دست و پای او را می‌بست این بار به دست و پایش افتاد، گریست eitaa.com/alisalimian_poem